تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مرگ آرى امّا پستى و خوارى هرگز، به اندك ساختن آرى امّا دست سوى اين و آن دراز كردن هرگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803010315




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ساخت بیمارستان هسته ای حاشیه ساز شد/آیا این زن سوری رئیس جمهور آمریکا می شود؟+عکس/آنتالیا، بلای جان مسافران ایرانی!/خسارت «ال نینو»/نامه علی مطهری به معلم دخترش +عکس/تصویر منتسب به امام حسین(ع)!/روایت سه گانه از «زنان خیابانی» در تهران


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پایگاه تحلیلی خبری تابناک گیلان از این پس سعی دارد جهت پوشش کامل وقایع مهم روز در کشور، مجموعه ای از مهم ترین اتفاقات 24 ساعت گذشته را در یک بسته خبری به مخاطبان خود عرضه کند که این موارد شامل کلیه موضوعات سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-ورزشی و اقتصادی خواهد شد.پایگاه تحلیلی خبری تابناک گیلان از این پس سعی دارد جهت پوشش کامل وقایع مهم روز در کشور، مجموعه ای از مهم ترین اتفاقات 24 ساعت گذشته را در یک بسته خبری به مخاطبان خود عرضه کند که این موارد شامل کلیه موضوعات سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-ورزشی و اقتصادی خواهد شد. ساخت بیمارستان هسته ای حاشیه ساز شد دوشنبه صبح، لحظه ای که شهردار تهران در کنار رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورا در حال مبادله متن تفاهمنامه ساخت بیمارستان هسته ای در بوستان ولایت با وزیر بهداشت و رییس سازمان انرژی هسته ای بود، هرگز فکر نمی کرد که در کمتر از ٢٤ ساعت، در صحن شورای شهر با واکنش های تند برخی از اعضای این شورا مواجه شود؛ واکنشی چنان تند که درنهایت به درگیری لفظی بین ریاست دو کمیسیون شهرسازی و کمیسیون سلامت و محیط زیست منجر شد.  دیروز رییس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران، در نطق پیش از دستور خود درحالی که شهردار تهران و رییس کمیسیون شهرسازی شورای شهر را مخاطب قرار داده بود در اعتراض به ساخت بیمارستان هسته ای در بوستان ولایت، گفت: زمانی که بوستان ولایت توسط مقام معظم رهبری افتتاح شد، مقامات شهرداری عنوان کردند که ٨٠ درصد فضای بوستان مربوط به فضای سبز و ٢٠ درصد ساختمان مرکز تجارت جهانی است که مقام معظم رهبری اشاره کردند ٢٠درصد فضای بوستان ولایت برای ساختمان تجارت جهانی زیاد است لذا طرح جامع قبلی برای این بوستان متوقف و طرح جدیدی باید به شورا ارایه می شد؛ با این شرایط حالا موضوع ساخت بیمارستان هسته ای در بوستان ولایت مطرح شده است؛ بنده معتقدم این اقدام تصرف در مال غیر محسوب می شود.» رییس کمیسیون سلامت شورای شهر گفت: «بعد از رهنمودهای رهبری در خصوص ضرورت تخصیص حداکثری فضای بوستان ولایت برای تامین فضای سبز، طرح جامع گذشته متوقف و قرار شد طرح جامع جدیدی تهیه و برای تصویب به شورا ارسال شود تا بعد از تصویب شورا در کمیسیون ماده ۵ و سپس در شورای عالی شهرسازی تصویب شود که این مراحل طی نشده است. لذا شهردار حق ندارند قبل از اینکه مصوبه ای داشته باشد، هیچ سازه ای از جمله بیمارستان هسته ای را در این زمین ها بسازد. به همین دلیل خواستار تذکر به شهردار توسط رییس شورا هستم.» اما این اظهارات حافظی مخالفینی هم داشت که ساکت ننشستند و به اعتراض به اظهارات رییس کمیسیون سلامت شورای شهر پرداختند. اسماعیل دوستی به عنوان یکی از این معترضین خطاب به حافظی با ذکر اینکه البته بهتر بود شهردار تهران قبل از امضای این تفاهمنامه به صحن شورا می آمد و اعضای شورا را توجیه می کرد، گفت: «با ساخت بیمارستان هسته ای ریسک بزرگی توسط وزارت بهداشت، سازمان انرژی هسته ای و شهرداری تهران اتفاق افتاده است. چرا این همه به شهرداری ایراد می گیریم، ما داریم برای تهران یک بیمارستان ١٠٠٠ تختخوابی می سازیم که هر تخت آن ٢٠ میلیون تومان هزینه دارد. ضمن اینکه با این جمله که شهرداری تصرف در مال غیر داشته موافق نیستم.» اما دوستی تنها معترض سخنان حافظی نبود، احمد دنیامالی، عضو اصولگرای شورا و نزدیک به شهردار نیز در ادامه در موافقت با دوستی و در دفاع از این پروژه گفت: این بیمارستان قرار بود در منطقه ٢ احداث شود، ولی به تدبیر شهردار و درراستای توجه به مناطق جنوب شهر، قرار شد تا این مجموعه در بوستان ولایت ساخته شود. این اظهارات مخالفین باز هم حافظی را به دفاع از ادعاهای خود واداشت، وی سپس در پاسخ به اسماعیل دوستی به ذکر آماری از برآورد هزینه ساخت چنین بیمارستانی پرداخت. به گفته او برای هر تخت بیمارستانی ویژه(با فضا سازی ها و...) به طور میانگین ٥٥٠ میلیون تومان، برای هر تخت عادی ٤٠٠ میلیون تومان و برای هر تخت ICU حدود ٨٠٠ میلیون تومان هزینه می شود. بنابراین با همین محاسبات به ادعای حافظی ساخت این بیمارستان ١٠٠٠ تختخوابی حدود ٦٠میلیارد تومان هزینه را به همراه خواهد داشت. بوستان ولایت هم اکنون ٣٠٠ هکتار وسعت دارد که به گفته حافظی قرار است حدود ١٥ درصد آن به بیمارستان هسته ای اختصاص پیدا کند و این یعنی ٤٥ هکتار از فضای بوستان باید به بیمارستان اختصاص یابد. بعد از نطق حافظی، محمد سالاری رییس کمیسیون معماری و شهرسازی، مهدی چمران رییس شورا که احساس می کرد سخنان حافظی به نوعی دخالت دروظایف او به عنوان نماینده شورا در این تفاهمنامه بوده است را خطاب قرار داده و با لحنی فریادگونه گفت: بنده نیز می خواهم در خصوص بیمارستان هسته ای توضیحاتی ارایه دهم که افکار عمومی نیز از آن مطلع شوند. با این وجود چمران اجازه صحبت به سالاری نداد. این اقدام چمران باعث شد تا سالاری بیش از پیش عصبانی شود و با صدایی بلندتر از قبل خطاب به چمران بگوید: «شما هر جلسه را به یک شکلی اداره می کنید، این طور نمی شود که باید نسبت به شفاف شدن افکار عمومی در خصوص بیمارستان هسته ای توضیحات تخصصی داد.» چمران اما با این واکنش سالاری باز هم حاضر به مدارا با وی نشد و در پاسخ به رییس کمیسیون معماری و شهرسازی عنوان کرد: « بهتر است که داد نزنید و جلسه را بهم نریزید. » پاسخی که سالاری در واکنش به آن گفت: « بنده داد نمی زنم و شما باید جلسه را درست اداره کنید. » رییس شورا ولی گویا قصد نداشت تا جلوی سالاری کوتاه بیاید، چرا که در واکنش به سخنان سالاری خطاب به حاضران در جلسه گفت: « من احساس می کنم دوستان می خواهند جلسه را شلوغ کنند و بهم بریزند. » این پاسخ چمران باعث شد تا محمد سالاری از جای خود بلند شود و قصد ترک جلسه را داشته باشد. اما محمد حقانی رییس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران مانع از آن شد. در این بین اسماعیل دوستی عضو کمیسیون حمل و نقل شورا نیز بار دیگر به دفاع از سالاری و طرح ساخت بیمارستان هسته ای پرداخت. بالاخره بحث بیمارستان هسته ای با نطق پیش از دستور معصومه آباد و صلواتی که فرستاده شد به اتمام رسید و جلسه شورا به وضعیت عادی خود برگشت. هرندی دومین حاشیه جلسه منطقه هرندی تهران(دروازه غار) و گزارش معاون فرهنگی اجتماعی شهردار تهران دومین بحث حاشیه ساز دیروز شورا شد. حجت الاسلام میثم امرودی، در دویستمین جلسه شورا در روند ارایه گزارش طرح ارتقای زندگی در مرکز تاریخی تهران، به ویژه محله هرندی در بعد فعالیت های اجتماعی و فرهنگی، با اشاره به اینکه مهاجرت ساکنان قدیمی از منطقه ۱۲ امروز به معضلی در این منطقه بدل شده که با بالا بودن نرخ جمعیت بیسواد نسبت به سایر مناطق و بالا بودن نرخ بیکاری همراه شده است، گفت: وضعیت بغرنج آسیب ها سبب شده شاخص فقر خانواده ها در این منطقه ٨/٣٤ درصد باشد در حالی که این شاخص ها در سایر مناطق ۲۲ درصد است. به گفته وی در اجرای این طرح به ۷۳۰۰ خانه مراجعه شده است. بعد از گزارش معاون اجتماعی شهردار تهران، نوبت مخالفین و منتقدین این طرح بود تا دلایل خود را بیان کنند. نکته جالب در این انتقادها آن بود که معترضین از بین اعضایی بودند که تادیروز از مدافعین این طرح و در جبهه شهرداری تهران بودند. رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران بعد از قرائت گزارش معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری در صحن علنی شورا گفت: شهرداری تهران برنامه جامعی برای ساماندهی محله هرندی ندارد. علیرضا دبیر که پیش از این از حامیان این طرح بود، گفت: « با اهدافی که در این گزارش ارایه شد، کاری در محله هرندی انجام نمی شود. » وی با تاکید براینکه این کار تک بعدی نیست و امکان ندارد تا زمانی که سازمان های بهزیستی؛ رفاه؛ ناجا و حتی ثبت احوال در این کار مشارکت نکنند تحولی در هرندی اتفاق بیفتد، با ذکر اینکه می دانم شما هنوز برنامه جامعی ندارید، افزود: البته در دو هفته گذشته برای ارایه این گزارش روی این برنامه خیلی کار کرده اید اما در این گزارش تنها اهداف بیان شد و هیچ برنامه جامعی بیان نشد. وی همچنین با اشاره به اعتبار ۲۰۰ میلیارد تومانی این پروژه در تبصره های بودجه از هیات رییسه شورا خواست در صحن علنی هفته آینده فرصتی برای ارایه گزارش در خصوص عملکرد شهرداری تهران در تبصره های بودجه اختصاص دهند. مجتبی شاکری دومین عضو منتقد گزارش شهرداری بود که خطاب به معاونین شهردار حاضر در جلسه گفت: از گزارش آقای امرودی در خصوص پروژه شهید هرندی تشکر می کنم ولی در حال حاضر شهرداری چه کاره است که در هر کاری دخالت می کند؟ درحال حاضر مصوبات نیمه کاره رها می شود و آن وقت به دنبال کارهای بزرگ جدید هستیم. آیا این زن سوری رئیس جمهور آمریکا می شود؟+عکس ثریا فقس، نامزد مستقل ریاست جمهوری آمریکا در انتخابات آینده این کشور است.  پدر ثریا، میشیل فقس در سال 1971 از شهر حلب سوریه به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد، و با مادر ثریا، "دالی" که از ونزوئلا به آمریکا آمده بود، ازدواج کرد و در سال 1981 ثریا در شهر نیویورک به دنیا آمد. به گزارش العربیه، ثریا، که خود عضو حزب جمهوریخواه آمریکاست، تصمیم گرفته تا در انتخابات آینده ریاست جمهوری این کشور بصورت مستقل شرکت کند. او می گوید با وجود آنکه عضو حزب جمهوریخواه است، به دلیل اینکه در لیست نامزدان این حزب قرار گرفتن کار دشواری است، تصمیم گرفته تا بصورت مستقل وارد مبارزات انتخاباتی شود. ثریا فقس ثریا که در سال 1981 در نیویورک به دنیا آمده، تحصیلات خود را در رشته حقوق سیاسی و روابط بین الملل ادامه داده، و اکنون 15 سال است که تدریس می کند. ثریا بر رویدادهای خاورمیانه تمرکز دارد، و معتقد است که "تفاوتهای فرهنگی و تفاوتهای زبانی" باعث رنج بسیار مردم این منطقه شده است. او برای ریاست جمهوری برنامه ای اعلام کرده که در راس آن "حفظ امنیت ملی ایالات متحده آمریکا" قرار دارد. آنتالیا، بلای جان مسافران ایرانی! مقصد «آنتالیا» است اما هواپیما در یک فرودگاه نظامی فرود می آید، بعضا چهار ساعت دیگر تا آنتالیا راه باقی مانده که باید با اتوبوس رفت. گاهی هم هواپیما پس از توقفی نیم ساعته، راهی آنتالیا می شود. خبرگزاری ایسنا: مقصد «آنتالیا» است اما هواپیما در یک فرودگاه نظامی فرود می آید، بعضا چهار ساعت دیگر تا آنتالیا راه باقی مانده که باید با اتوبوس رفت. گاهی هم هواپیما پس از توقفی نیم ساعته، راهی آنتالیا می شود. بدین ترتیب، روزانه جان مسافران بسیاری در معرض ریسک یک فرود و پرواز مجدد در یک فرودگاه کوچک نظامی قرار می گیرد؛ چرا؟ چون برخی به این نتیجه رسیده بودند که برای کشور ما خوب نیست که ایرلاین های وطنی، روزانه تعداد قابل توجهی پرواز به یک مقصد گردشگری بدنام همچون آنتالیا داشته باشد. درواقع خود موضوع سفر بسیاری از هموطنان به چنین مقدهای گردشگری در کشورهایی چون ترکیه و تایلندف قابل تامل و قطعا تاسف آور است اما تمهید اندیشیده شده در دولت قبل برای این موضوع که خود یک کلاه شرعی محسوب می شود هم در نوع خود بسیار تامل برانگیز است. شاید به یک دهه برسد که تبلیغ «آنتالیا»، به عنوان مقصد بدنام در روزنامه های کشور ممنوع شد، چند سال بعد تصاویری از مسافران ایرانی در ساحل جنوبی ترکیه منتشر شد و بعد دستور لغو پروازهای مستقیم به آنتالیا صادر شد. از آن به بعد هواپیماهای ایرانی دیگر پروازی به نام آنتالیا ندارند؛ اما آژانس های مسافرتی ایران کماکان با وجود ممنوعیت ذکر آنتالیا، به تبلیغات شان ادامه می دهند. راه های رسیدن به ساحلی که می گویند نباید اسم اش برده شود، زیاد است. اولین و راحت ترین اش پروازهای چارتری است، پروازهایی متعلق به شرکت های هواپیمایی ترک که از خلاء پرواز مستقیم شرکت های هواپیمایی ایرانی به این مقصد به نفع خود استفاده کردند. آژانس های ایرانی که روی مقصد ترکیه کار می کنند و خودشان یک طرف قضیه ی پروازهای چارتری ترکیه هستند، می گویند: با تصمیمی که مقامات عالی رتبه ی اجرایی وقت برای پروازهای آنتالیا گرفتند، ضرر و ضربه ی بزرگی به اقتصاد کشور زدند، چراکه فرصت را برای شرکت های هواپیمایی ترکیه - برای انجام پروازهای راحت تر و ایمن تر مستقیم - فراهم کردند و پولی که می شد به جیب صنعت هوایی ایران برود، حالا نصیب آن ها شده است. اما شرکت های هواپیمایی ایرانی برای دور زدن تصمیمی که به ضرر اقتصادی شان منجر شد، پرواز به فرودگاه های نزدیک همان شهری که اسم اش را نباید برد برقرار کردند، مثل اسپارتا، قازیان تپه و آدانا که هر یک دست کم با مقصد نهایی چند ساعتی فاصله دارند و ادامه ی این مسیر هم معمولا زمینی و با اتوبوس طی می شود. این ممنوعیت پرواز فقط برای آنتالیا نبوده است، چراکه پس از صدور آن امریه ی قانونی، مسافران به سواحل دیگری از جنوب ترکیه گرایش پیدا کردند که دست کم از ایران پرواز مستقیم داشتند؛ از جمله کوش آداسی و بدروم که بعدها لغو پرواز مستقیم، به آن ها نیز سرایت کرد و ازمیر مقصد پرواز مسافران این شهرها شد که با دو شهر دیگر از مسیر زمینی حدود چهار ساعت فاصله دارد. اما همه ی قضیه ی آنتالیا و دیگر سواحل جنوبی ترکیه فقط یک سود و زیان معولی در صنعت هوایی نیست، بلکه مساله «جان» مسافران ایرانی است که میان این دستورهای خاص مغفول مانده است. با آن که در ابتدا سعی شد با ممنوعیت اجرای تور به آنتالیا و سپس با لغو پروازهای مستقیم میزان سفر ایرانی ها به ساحل بدنام خوانده شده، کاهش یافته یا حذف شود اما آمارها نشان می دهد، در این مدت از میزان جمعیت مسافران ایرانی نه تنها کاسته نشده، بلکه به شمار آن ها اضافه شده است. طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس که به سالنامه آماری سازمان جهانی جهانگردی استناد کرده است، در سال 2013 ترکیه همچنان نخستین مقصد گردشگران ایرانی بوده و در آن سال یک میلیون و 196 هزار و 482 ایرانی به ترکیه سفر کردند. تابستان که می شود ترک ها منتظرند ایرانی ها از راه برسند و از صدقه سری آن ها سواحل جنوبی ترکیه نیز سرمایه گذار ایرانی، کم ندارد. با وجود چنین استقبالی به نظر می رسد پاک کردن صورت مساله نه تنها منفعت اقتصادی در یک دهه گذشته نداشته، بلکه باعث شده مسافران ایرانی نیز در کشور همسایه از حقوق حقه ی خود باز بمانند و تحت تاثیر این تصمیم، پروازهای غیرمستقیم ایرانی ها به فرودگاه های کوچک یا نظامی قدیمی که از مدار فعالیت خارج شده اند و فاقد ایمنی و امکانات متناسب مسافرتی هستند، منتقل شوند. در دوره ای حتی بابت آبادانی این فرودگاه های کوچک و نظامی هزینه ای سربار مسافران ایرانی شده است؛ بدون آن که آگاه باشند. برای همین هم آژانس های مسافرتی می گویند، سواحل و فرودگاه های جنوبی ترکیه را ایرانی ها آباد کرده اند. در چند کیلومتری این فرودگاه ها هیچ امکانات شهری و اقامتی وجود ندارد و اگر پرواز مسافران نیمه شب یا با تاخیر وارد شود، مسافر مجبور است در آن فضای محدود که امکانات کافی ندارد، معطل بماند و بعد هم چند ساعتی را در جاده و اتوبوس بگذراند؛ حتی شده شبانه. این میان خستگی و کلافگی به حدی است که دیگر رمقی برای فکر کردن درباره به خطر افتادن جان در جاده ای خلوت نمی ماند. یکی از مدیران دفاتر خدمات مسافرتی می گوید: خودکرده را تدبیر نیست، شرایطی که ماحصل یک دستور شبه امنیتی بوده، اکنون سبب تضییع حقوق مسافران ایرانی شده است؛ چراکه نه شرکت های هواپیمایی پاسخگوی این وضع نامناسب هستند و نه مقامات ایرانی و ترک. خسارت «ال نینو» در تهران جبران ناپذیر است سه روز پیش بود که «معصومه ابتکار»، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست با وجود پافشاری مسئولان سازمان هواشناسی بر تکذیب وقوع ال نینو، گفت که پدیده ال نینو قطعا در ایران اتفاق می افتد حالا خبرهای دیگری دراین باره از راه رسیده است؛ از اعلام جزییات نامه سازمان مدیریت بحران برای زمستان سرد تا تذکر دادستانی تهران به وزارت نیرو درباره خسارات پدیده ال نینو. هفته گذشته بود که خبر رسید سازمان مدیریت بحران کشور نامه ای را به دستگاه های مختلف فرستاده و در آن درباره وقوع پدیده ال نینو هشدار داد. حالا این معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور است که توضیحاتی درباره نامه این سازمان به استان ها و کارگروه های ١٤گانه سازمان مدیریت بحران درباره آماده باش در فصل زمستان اعلام کرده است. «مرتضی اکبرپور» دیروز درباره پیش بینی بروز پدیده ال نینو در کشور و نامه ای که سازمان مدیریت بحران برای آماده باش دستگاه ها ارسال کرده است گفت: «این نامه را در حوزه آمادگی و مقابله آماده کرده و از سوی رئیس سازمان مدیریت بحران کشور به دستگاه ها ابلاغ شد. این نامه که به شکل محرمانه به کارگروه های ١٤گانه مدیریت بحران و همچنین مدیران کل بحران استانداری سراسر کشور رونوشت شده است، شامل اقدامات پیشگیرانه و مقابله ای برای فصل سرماست.» او با بیان این که باید با اقدامات پیشگیرانه در راستای پاسخگویی به حوادث احتمالی اقدام کنیم، گفت: «پس از آن که وزیر نیرو در نامه ای به وزیر کشور مطالبی را مطرح کرده و سازمان هواشناسی هم برخی پیش بینی ها را انجام داد، تصمیم بر نگارش این نامه شد تا براساس آن اقدامات پیشگیرانه انجام شده و برابر هر نوع حادثه احتمالی ناشی از سرما و بارندگی در فصل زمستان آماده باشیم این به این معنا نیست که قطعا در زمستان بحران خواهیم داشت اما باید در برابر هر نوع حادثه طبیعی آمادگی داشته باشیم.» معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به زمستان سردی که در سال ٨٦ در کشور تجربه شد، ادامه داد: «با توجه به این تجربه و ماجرایی که در جریان قطع شدن گاز و... در استان های شمالی کشور با آن روبه رو بودیم تصمیم بر این شد که برای مقابله با حوادث احتمالی آمادگی داشته باشیم.» اکبرپور با بیان این که در این نامه چه موضوعاتی مورد توجه قرار گرفته و از استان ها و اعضای کارگروه مدیریت بحران چه درخواست هایی شده است، گفت: «همانطور که گفتم این نامه به شکل محرمانه صادر شده و نمی توان تمام جزییات آن را بیان کرد اما اجمالا می توان گفت که این نامه ٢٢ آیتم دارد که در آن ما از مدیران کل بحران و استانداری ها خواسته ایم که اقدام به لایروبی رودها و مسیل ها به ویژه در نقاط شهری و مسکونی کرده و آن را پاکسازی کنند. چرا که اگر بارش ها زیاد شود ما دچار مشکل خواهیم شد و عمدتا در دهانه پل ها انباشت زباله و دیگر چیزهایی که آب با خودش آورده باعث طغیان رود و ورود آن به منازل و معابر می شود.» او گفت که دربحث سوخت رسانی پیش بینی هایی انجام شده است: «این درخواست را مطرح کرده ایم که در مناطق سردسیر بیمارستان ها و مدارس و همچنین مراکز خدماتی مانند نانوایی ها و دیگر اماکنی که خدمات عمومی ارایه می دهند از حالت یگانه سوز خارج و به حالت دوگانه سوز تبدیل شوند یعنی علاوه بر گاز بتوان با سوخت دیگری نیز گرمایش آنها را تأمین کرد.» معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور با تأکید دوباره بر این که این به این معنا نیست که حتما زمستانی بحرانی خواهیم داشت، ادامه داد: «مخاطب این نامه همان طور که گفتم استانداران، مدیران کل بحران استان ها و سازمان های عضو کارگروه ١٤ گانه سازمان مدیریت بحران بودند. این نامه را به کل کشور ارسال کردیم چراکه پدیده ال نینو مربوط به کشور ما نبوده و در منطقه بروز خواهد کرد. از این رو گرچه ممکن است در بعضی از استان ها شاهد سرما و بارش شدید برف باشیم اما در بعضی از استان ها مانند استان های گرمسیر نیز پیش بینی سیل و سیلاب وجود دارد، بنابراین می توان گفت این نامه آماده باشی برای حوادث زمستانه است.» اما دیروز تذکر دادستانی تهران به وزارت نیرو درباره خسارات پدیده ال نینو هم خبرساز شد. «مرتضی تورک» معاون دادستان تهران درباره وضع ساخت و سازهای غیرمجاز در بستر رودخانه های تهران هنگام بروز پدیده ال نینو گفت: «در فصل تابستان با بارش چند میلیمتر باران در حاشیه رودخانه های تهران خسارات جانی و مالی داشتیم که بیشتر آن به دلیل ساخت و سازهای غیرمجاز و عدم رعایت قوانین بود.» او ادامه داد: «با توجه به هشدارهای جهانی و سازمان هواشناسی اگر پدیده ال نینو در تهران رخ دهد قطعا خسارات جبران ناپذیری خواهیم داشت. رودخانه های تهران به دلیل چند سال خشکسالی و کم آبی شاهد ساخت و ساز های غیرمجاز بوده درحالی که اگر این رودخانه ها پر آب شوند تمامی این ساخت و سازها به زیر آب می روند.» معاون دادستان تهران گفت: «نامه ای به وزارت نیرو و آب منطقه ای تهران نوشتیم و تذکر دادیم براساس قوانین و مقررات و احتمال بروز سیلاب هرچه زودتر اقدامات لازم را برای پاکسازی رودخانه های تهران انجام دهند تا شاهد خسارات جانی و مالی احتمالی نباشیم.» نامه علی مطهری به معلم دخترش +عکس باشگاه خبرنگاران جوان: علی مطهری در صفحه اینستاگرام خود با تقدیر از روش تدریس معلم دخترش یکی از کتاب های استاد مطهری را به وی هدیه داد. علی مطهری از شیوه تدریس معلم دخترش در صفحه اینستاگرام خود تعریف و با هدیه ای از وی تقدیر نمود. نامه اى به معلم دخترم زهرا نامه ذیل را برای معلم دخترم زهرا که در کلاس دوم دبستان ستوده تحصیل می کند نوشتم. نظر به این که شامل نکته تربیتی عمومی بود، انتشار آن را بی فایده ندیدم.سرکار خانم با اهداء سلام، زهرا در کلاس دوم بسیار با نشاط تر و علاقمندتر به مدرسه است و این امر مرهون روش کار و زحمات سرکار عالى است.  از این که بى جهت تکلیف زیاد نمى دهید و در مسابقه با سایر مدارس،بچه ها را تحت فشار بیجا نمى گذارید سپاسگزارم. عجله اى که برخى براى دانشمند کردن بچه ها دارند معمولاً نتیجه عکس مى دهد و حداکثر بچه هایى با عدم تعادل روانى تحویل جامعه مى دهد که معمولاً این گونه بچه ها پس از ورود به دانشگاه دچار مشکلات اخلاقى و غیره مى شوند. به هر حال غرض، تشکر از آن معلم گرامى بود. براى شما آرزوى توفیق بیشتر دارم.یک جلد کتاب تعلیم و تربیت در اسلام [اثر استاد شهید مطهرى]اهدا می شود. با تقدیم احترام على مطهرى تصویر منتسب به امام حسین(ع)! یکی از مطالب منتشر شده در این زمینه ماجرایی از چگونگی ترسیم تصویر امام حسین (ع) توسط یک نقاش مسیحی و نگهداری این تصویر در موزه لوور پاریس است! *واقعیت** *روایت فوق جعلی است/ تصویر منتسب به امام حسین(ع) سندیت ندارد این روایت کاملاً جعلی بوده و دروغی است که به اهل بیت (ع) منتسب شده است. همچنین پیش از این نیز منسوب کردن تصاویر و نقاشی ها به اهل بیت(ع) از سوی مراجع تقلید بدون اعتبار و بدون سندیت عنوان شده است. در این خصوص گفت و گویی داشتیم با حجت الاسلام و المسلمین علی سعیدیان کارشناس مذهبی. حجت الاسلام و المسلمین سعیدیان با تأکید بر اینکه روایت فوق روایتی جعلی است که در کتب ما نیامده است اظهار داشت: حتی روایتی شبیه به این را نیز نداریم، این روایت اصلاً وجود ندارد. وی گفت: تصاویری که به اهل بیت (ع) منتسب می شود برگرفته از تخیلات نقاش است و هیچ کدام از این تصاویر از منظر شرع مقدس و علما نه تنها مورد تأیید نبوده بلکه ترسیم و انتشار آن نیز صحیح نیست ولی اگر تصویری منتسب به اهل بیت(ع) شد توهین به آن جایز نیست. *در ماجرای معروف راهب مسیحی و سر مبارک امام حسین (ع) موضوع نقاشی مطرح نبوده است این کارشناس مذهبی در خصوص تصویر منتسب به امام حسین (ع) در موزه لوور پاریس اظهار داشت: تصویر فوق اصلاً قابل استناد نیست ما در مباحث تاریخی این موضوع را نداریم؛ سفیر روم در ماجرای کربلا حضور داشته که او نقاش نبوده است، در منابع تاریخی شیعه و سنی هم نیامده است فردی درخواست کرده باشد با سر مبارک سیدالشهدا (ع) تنها گذاشته شود. در ماجرای راهب مسیحی هم، اصلاً موضوع نقاشی از سر مبارک حضرت اباعبدالله (ع) مطرح نشده است. وی با بیان اینکه هیچ کدام از مراجع تقلید تصویرهای منتسب به اهل بیت (ع) را تأیید نمی کنند، افزود: این تصویر ریشه روایی و تاریخی ندارد، در ضمن هیچ روایتی هم نداریم که تأیید کند تصویرهایی که منتسب به اهل بیت (ع) است سندیت دارد. *ما در پی تصویر اهل بیت (ع) نیستیم/ مهم، وظیفه ما نسبت به اهل بیت(ع) است این استاد دانشگاه بیان کرد: در دین ما ظاهر، صورت حتی دیدار اهل بیت (ع) خیلی مورد تأکید نیست مهم این است که ما وظیفه خود را نسبت به اهل بیت(ع) انجام بدهیم. روایت سه گانه از «زنان خیابانی» در تهران روزنامه ایران در شماره امروز خود گزارشی از زنان خیابانی منتشر کرده و در آن، سه روایت مختلف را مطرح کرده است. به گزارش ایسنا، در مطلب این روزنامه می خوانیم: ساعت 11 شب - یکی از خیابان های اصلی تهران زن ابروهای تاتو شده اش را بالا می اندازد و به مرد همراهش اشاره می کند که یعنی «نه!». مرد این پا و آن پا می کند. زن اما مصمم به نظر می رسد. رویش را برگردانده و حواسش به ماشین ها است. یکی شان ترمز می کند. زن سراغ ماشین می رود. سرش را خم می کند و چیزهایی می گوید و بعد خودش را کنار می کشد تا احتمالاً راننده بتواند چهره زن را بهتر ببیند. زن توجه خاصی ندارد. عاقبت به توافق می رسند. مردی که همراهش است، اشاره ای می کند و زن می رود و دستش را روی دستگیره در ماشین می گذارد. هنوز در را باز نکرده که مرد در گوشش چیزی می گوید. زن دستش را پس می کشد. راننده بوق می زند. زن سوار می شود و ماشین راه می افتد. چهره مردی که همراه زن بود. در تاریکی چندان معلوم نیست؛ نه آنقدر که چهره زن بود، کرم پودر روشن روی صورتش برق می زد و رژ لب زرشکی اش از دور معلوم بود. مرد خمیده راه می رود. سیگار نیم کشیده توی دستش است و با یک حالت شل و وِلی آن را بالا می آورد و به لب می رساند و پک می زند. می رود و کنار خیابان روی موتور قراضه ای می نشیند و باز پک می زند. شروع مکالمه با او نباید کار راحتی باشد. نمی شود همین طوری رفت جلو و پرسید: «شما و آن خانم کارتان چیست؟!» اما می شود حدس زد که احتمالاً اینجا نشسته تا خانم برگردد. شاید هم نه. برای فهمیدنش باید منتظر شد و از داخل ماشین زیر نظرش گرفت. 20 دقیقه بعد از اینکه زن سوار ماشین می شود، یک پراید سفید درست همان جایی که مرد روی موتور نشسته و به خیابان چشم دوخته، ترمز می کند. زنی از صندلی پشت ماشین پیاده می شود. زن قبلی نیست. لاغر و ریز اندام است. مانتوی بلند مشکی پوشیده با شال سفید. صورتش زیاد معلوم نیست توی تاریکی. دو نفر جلو نشسته اند. مرد از روی موتور خیلی چالاک، طوری که به وضعیتش نمی خورد، پایین می پرد و خودش را به پراید می رساند. کسی که کنار راننده نشسته دستش را بیرون می آورد و چیزی به او می دهد. مرد پول را می گیرد و می شمارد و دستش را به نشانه تأیید بالا می آورد و به سمت سرنشینان پراید تکان می دهد. راننده پراید گازش را می گیرد. زن معطل همانجا ایستاده. مرد چیزی می گوید و روی موتور می نشیند. زن ترکش سوار می شود و با هم می روند. ساعت یک بعدازظهر - ایستگاه متروی سعدی خودش خواسته که توی ایستگاه مترو قرار بگذاریم. ساعت یک، وقت خوبی است. صبح ها تا دیروقت می خوابد. تا خودش را جمع و جور کند ساعت دوازده، دوازده و نیم می شود. تا برسد به ایستگاه متروی سعدی، همان یک می شود. نازی را به چهره نمی شناسم. می گوید شال آبی سر می کند با مانتوی طوسی راه راه. چشمم دنبال زن های با شال آبی می گردد. یکی می آید. مانتوی او طوسی نیست اما می خورد که خودش باشد. بی اعتنا از کنارم رد می شود. منتظر می مانم. قرار است کنار باجه فروش بلیت ایستاده و کوله پشتی ام را یک وری روی دوشم انداخته باشم. چیز دیگری به ذهنم نرسیده بود آن وقت که تلفنی با نازی حرف زده بودم؛ نازی که نمی دانم اسم واقعی اش چیست و شماره اش را از یکی از دوستان مددکار گرفته ام، 36 ساله است. نمی دانم اهل کجاست. اهمیتی هم ندارد. تنها اطلاعاتی که از نازی دارم همین است و اینکه خانه اش احتمالاً حوالی ایستگاه سعدی است. نازی سر می رسد. شال آبی فیروزه ای سرش کرده و مانتوی طوسی راه راه پوشیده؛ همانجور که گفته بود. با لبخند سراغم می آید. یک اسکناس هزاری دستش گرفته تا بلیت بخرد. می رود بازار. همراهش می شوم. 13 ساله بوده که شوهرش داده اند. می گوید: «اصلاً حالی ام نبود که شوهر چه هست! تا آمدم به خودم بیایم دیدم آینه و شمعدان آورده اند و تور سفید را انداخته اند روی کله ام. بچه بودم دیگر. کدام دختر بچه ای است که دوست نداشته باشد عروس شود؟ کفش سفید را پایم می کردم و توی اتاق رژه می رفتم. به خیالم همه اش همین است. نقل و تور و آینه و شمعدان. همه بیایند و قربان صدقه ام بروند که چه عروسی! چه عروسکی! عروسک ها را چیده بودم در اتاقم. یک اتاق داشتیم خانه مادر شوهر. پر عروسک بود اتاقم.» ایستگاه امام خمینی(ره) شلوغ است. خیلی ها پیاده می شوند و خیلی ها سوار. نازی کیفش را توی بغلش سفت نگه داشته. «شوهرداری بلد نبودم زیاد. اول خرجمان یکی بود با مادر شوهرم. هرچه درست می کردند همه با هم می خوردیم. یک روز گفتند خرجتان را سوا کنید. همان وقت ها بود که شوهرم تازه مواد را شروع کرده بود، با دوست هایش. غذا درست کردنم زیاد خوب نبود. غذا را می سوزاندم یا برنج را شفته می گذاشتم توی سفره. شوهرم کتکم می زد و غذا را پرت می کرد از پنجره بیرون. زیاد کتک می خوردم، سر هر چیز. وقتی خمار بود، بیشتر. دوست هایش را می آورد خانه. می نشستند به کشیدن. آن موقع 18 سالم بود. بچه نداشتم. آخر سر هم نفهمیدم بالاخره مشکل از کی بود ولی تا سه سال بعدش که جدا شدم، خبری نشد که نشد. شاید بچه که می آمد، شوهرم ترک می کرد. با یک چمدان از خانه اش درآمدم. پرتم کرد بیرون چون مادرش بهم تهمت زده بود که با مردها ارتباط دارم. اصلاً اینجور نبود. دوست های عوضی اش همه نظرناپاک بودن اما من...» چشم های نازی یک باره حالت غمگینی به خود می گیرد. تا آن وقت تلاش می کرد خودش را به اصطلاح شاد و شنگول نشان دهد. یک باره اما پرت می شود به گذشته: «بعد از طلاق دو بار صیغه شدم. جفتشان زن و بچه داشتند. خانه پدرم نانخور اضافی نمی خواستند. گفتند یا برگرد خانه شوهر یا دوباره شوهر کن. شوهر صیغه ای هم شوهر است دیگر! فقط موقت. یکی شان زنش فهمید و قشقرق راه انداخت. آن یکی مدت صیغه که تمام شد، تمدید نکرد. گفتم این بار فقط ازدواج دائم. یک مورد هم پیدا شد. ازدواج کردم. این یکی هم معتاد از آب درآمد. اما فرقش با اولی این بود که هیچ تعصبی نداشت که زنش با مردها ارتباط داشته باشد. اوایل برایم سخت بود. نمی توانستم باور کنم. گریه ها کردم. چاره ای نداشتم. کم کم عادت کردم. دیگر برایم مهم نبود. یکی بهم گفت چرا این کار را می کنی؟ طلاق بگیر و برای خودت کار کن تا مجبور نشوی خرج مواد این لندهور را بدهی. همین کار را کردم.» قطار ایستگاه 15 خرداد می ایستد. نازی پیاده می شود. از پنجره نگاهش می کنم. انتظار دارم برگردد و مثلاً برایم دست تکان دهد. شال فیروزه ای بین جمعیت گم می شود. ساعت 10 صبح - مرکز مشاوره کسانی که اینجا می آیند یک وجه مشترک دارند. بیشترشان زنان و دختران آسیب دیده هستند؛ همان هایی که نام «خیابانی» را یدک می کشند. معصومه کمکشان می کند. مددکار است. اینجا یک اتاق دارد برای مشاوره. شاخه آسیب های اجتماعی - زنان خیابانی که حالا خیلی هایشان دوست شده اند با معصومه. یکی شان نازی است که دو هفته ای است شماره موبایل قبلی اش را کنار گذاشته و حالا یک شماره جدید دارد؛ همان شماره ای که با آن تماس گرفته بودم. معصومه می گوید:« این ها بیشترشان خانواده های نابسامان دارند. پدر و مادر معتاد یا بزهکار. خیلی هایشان 14، 15 سالگی از خانه فرار کرده اند. بعضی ها از خانه پدر و بعضی ها از خانه شوهر. شوهرهای معتاد و بیکار که بعضی وقت ها زن هایشان را مجبور به تن فروشی کرده اند؛ مثل نازی. حالا قرار است در یک کارگاه خیاطی کار کند. خودش راضی است. می گوید خسته شده ام. بعضی هایشان اما اینجوری نیستند. به این کار عادت کرده اند. خرج بچه هایشان را با پولش می دهند. خیلی غم انگیز است.» او ادامه می دهد: «ما اینجا قرار نیست به جهت قانونی با این زن ها برخورد کنیم. هدفمان کاهش آسیب است. بهشان آموزش می دهیم که چطور مراقب خودشان باشند. هرکس را هم که بخواهد، به زندگی عادی برگردد تا جایی که می توانیم کمکش می کنیم. کمک مالی از دستمان برنمی آید. باید برایشان جلسه های مشاوره بگذاریم. اگر شد، برایشان کار پیدا کنیم، چون این ها به خاطر نیاز مالی به این کار تن می دهند. البته مواردی هم هست که فرد، دوست دارد چنین روابطی داشته باشد و حتی به لحاظ مالی هم آنچنان محتاج نیست. این هم نوعی مشکل روانی است که باید با تراپی و جلسه های متعدد روی آن کار شود. به هرحال ما هرکاری از دستمان برمی آید می کنیم تا این آسیب اجتماعی به حداقل برسد اما مسأله این است که تا این مسأله به صورت ریشه ای درمان نشود، نمی توان به بهبود وضعیت امید داشت.» معصومه به یکی از مددجویان اشاره می کند که 24 ساله است و تا به حال سه بار خودکشی ناموفق داشته. می گوید در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته و وقتی 16 سالش بوده با پسر مورد علاقه اش فرار کرده تا مثلاً با او ازدواج کند. پسر هم او را در یکی از شهرهای مرزی رها کرده و دنبال کارش رفته. بقیه اش هم که دیگر معلوم است. آوارگی و تن فروشی. معصومه صدایش را پایین می آورد و می گوید: «دختر بیچاره ایدز دارد.» نفسم می گیرد. تلاش می کنم چهره دختر را در ذهنم مجسم کنم. هیچ تصویری ندارم. به جایش دوباره چهره نازی می آید جلوی چشمم، با شال فیروزه ای.


چهارشنبه ، ۶آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.ostanha.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن