واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: قرارداد بزرگ خرید سلاح از رژیم صهیونیستی برای جنگ با ایران!
وقتی به فرانسه رفتیم، نخستین مرحله برنامه آموزش، به فساد کشاندن ما بود؛ به طوری که مقامات فرانسه، تعدادی از دختران را در اختیار ما گذاشتند تا مدتی را با آن ها خوش باشیم. بدین ترتیب، اغلب افسران به ورطه فساد کشیده شدند و حتی گروهی از آنان با زنان فرانسوی ازدواج کردند و از دین و آداب و رسوم خود دست شستند.
کد خبر: ۵۳۳۴۲۰
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۱ - 24 September 2015
سی و یکم شهریور 1359 آغاز جنگی بود که با حمایت مستکبرین عالم و جنایت سفاکی همچون صدام بر ما تحمیل شد و 8 سال به طول انجامید. این روزها که به نام دفاع مقدس مبارک گشته است و یادآور حماسه آفرینی مردانِ مرد جبهه های نبرد حق علیه باطل می باشد؛ برای ما از آن جهت مبارک است که این ملت در برابر متجاوزی که تا دندان مسلح بود ایستاد و با نثار جان خود حتی قطره ای از مملکت و عزت خود را از دست نداد. به گزارش «تابناک»، یکی از مهمترین عواملی که باعث هجوم رژیم بعث به ایران شد حمایت ها و کمک هایی بود که از طریق شرق و غرب عالم به آنان می شد تا آنکه بتوانند این انقلاب را از پای درآورند و در حقانیت این نظام همین بس که در برابر این تجاوز بزرگ ایستاد و خم به ابرو نیاورد و بارها این امر ثابت گردیده است؛ اما آنچه در ادامه می خوانید سندی دیگر برای این مدعا است که از زبان یک افسر بعثی به نام سرهنگ ستاد "صبار فلاح اللامی" نگاشته شده است و خاطراتی است که می تواند سندی محکم بر ایستادگی ما در برابر شرق و غرب عالم باشد. «پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یگان تحت امر من، در موصل مستقر بود و من فرماندهی گردان یکم تیپ 3 لشکر 4 را بر عهده داشتم. در همین هنگام، فرمانده لشکر 4، طی دستورهایی به ما اعلام کرد که عراق در حال گذر از مرحله حساسی است. من که منظور او را از این سخنان و دستورها به خوبی نفهمیده بودم، برای پی بردن به جزئیات این موضوع، نزد دوست عزیزم سرگرد سلطان العامری رفتم و در مورد آن سوال کردم.
وی گفت: «پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مساوی با پیدایش دوره ای جدید در منطقه است.» سپس در توضیح این مطالب افزود: «تمام دولت های منطقه، در مرحله حساسی قرار گرفته اند؛ چون حوادث ایران می تواند الگوی عملی زنده ای برای تمام ملت های منطقه باشد.» از سخنان سرگرد عامری چنین برداشت کردم که برنامه های جدیدی برای ارتش عراق تدارک دیده شده است. این پیش بینی درست از آب درآمد و دیری نپایید که روند توسعه و نوسازی ارتش با همکاری و مساعدت کشورهای غربی آغاز شد. به طور کلی، ارتش عراق پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خیلی سریع در تمام عرصه ها توسعه و پیشرفت پیدا کرد. من خود ناظر بخش عمده ای از تحقیقات مربوط به شیوه های نوسازی ارتش بودم و حتی همراه سرتیپ ستاد سلیم التکریتی و ابو علاء التکریتی برای وارد کردن سلاح، محرمانه به فرانسه، ژاپن، چین، روسیه، مصر، پاکستان و دیگر کشورها سفر می کردیم. من رئیس کمیته واردات اسلحه بودم. نمی دانم در پشت پرده سیاست چه می گذشت؛ اما بنا بر اظهارات سرتیپ التکریتی، عدنان خیرالله، وزیر دفاع عراق، تاکید بر خرید بیشترین میزان سلاح و مهمات از همه کشورهای جهان حتی از اسرائیل داشت، آری از اسرائیل! به گفته نماینده ویژه وزیر دفاع، اگر لازم بود که از این کشور سلاح وارد شود، این کار می بایست از کانال یک واسطه انجام می شد و این واسطه همان عدنان خاشقچی سعودی تبار و ساکن فرانسه بود که بزرگ ترین تاجر سلاح به شمار می رود. در همین زمینه، به وسیله سرتیپ سلیم التکریتی با خاشقچی در هتل اینترنشنال پاریس تماس گرفته شد و قرارداد معامله بزرگ خرید سلاح از اسرائیل با او به امضا رسید. عدنان پس از بستن قرارداد، در حالی که لبخند می زد، گفت: «مسئولیت ملی و انسانی ما حکم می کند که چنین وظیفه ای را انجام دهیم و ما تمام تلاش خود را برای اجرای همه بندهای این قرارداد به کار خواهیم بست.» وزارت دفاع عراق نیز اقدام به اعزام گروه هایی از افسران ارشد خود به چندین کشور از جمله فرانسه، شوروی، مصر و چین کرد تا نحوه کار با سلاح ویژه ای را که قرار بود در آینده وارد عراق شود، فراگیرند. همچنین شمار زیادی از خلبانان برای آموزش هواپیمایی سوپر اتاندارد و گروه دیگری برای آموزش قایق های دریایی جدید راهی فرانسه شدند. شهید اکرم قاسم (در سال 1991 به صفوف نیروهای انقلابی پیوست و در جریان قیام شیعیان در جنوب عراق به شهادت رسید) در این باره می گوید: «وقتی به فرانسه رفتیم، نخستین مرحله برنامه آموزش، به فساد کشاندن ما بود؛ به طوری که مقامات فرانسه، تعدادی از دختران را در اختیار ما گذاشتند تا مدتی را با آن ها خوش باشیم. بدین ترتیب، اغلب افسران به ورطه فساد کشیده شدند و حتی گروهی از آنان با زنان فرانسوی ازدواج کردند و از دین و آداب و رسوم خود دست شستند.» در همین زمان، یعنی پیش از شروع جنگ و همزمان با روند تحکیم و تقویت ارتش، سیاست تبلیغاتی خاصی در عراق به اجرا درآمد؛ از جمله رادیو عراق به تمجید و تعریف از صدام و عربیت پرداخت و مسئله فلسطین که مدت های مدیدی در رسانه ها و سطح جامعه مطرح بود، به بوته ی فراموشی سپرده شد. طبق سیاست جدید، تلویزیون عراق، شروع به پخش سریال ها و نمایشنامه هایی با مضامین ملی گرایانه و ناسیونالیستی کرد. محور عمده این فیلم ها، تبلیغ اندیشه ناسیونالیسم عربی، که به اعتقاد ملی گرایان، حق سلب شده اعراب است و نیز تمجید از رهبر یگانه و شرافت میهن و مسائلی از این دست بود. بدین ترتیب، عراق تا چند روز پیش از آغاز جنگ، شاهد تغییر و تحولاتی این چنین بود. تولید سلاح های شیمیایی، سیاست جدید عراق من در 25 اکتبر 1979 (3/8/58) در یک ماموریت سری برای تهیه تجهیزات تولید سلاح های شیمیایی، رهسپار آلمان غربی شدم. پس از مذاکره با مسئولان شرکت آلمانی "kari kolb" قراردادی در این مورد امضا کردم؛ اما به دلیل اجرا نشدن کامل این قرارداد، بنا شد که آنان خود به عراق سفر کنند. پس از چندی مسئولان شرکت مزبور با کارشناسان نظامی ارتش در عراق ملاقات کردند و راهنمایی های فنی لازم را در خصوص ساخت و تولید گازهای سمی و ترکیبی، از جمله گاز بوتان و موستارد و گازهای اعصاب که قادر است نزدیک به یکصد هزار نفر را نابود کند، ارائه دادند.
همچنین با امضای یک قرارداد خرید گلوله و موشک شیمیایی با شرکت های آلمانی توانستیم بیش از 10755 کلاهک شیمیایی، اعم از بمب، گلوله توپ و موشک وارد کنیم و با ذخیره سازی 1005 تن مواد شیمیایی، میزان ذخایر این مواد را در انبارها به پنج هزار تن افزایش دهیم. بدین ترتیب، عراق پس از تلاش های بسیار توانست مقادیر زیادی مواد میکروبی شامل پانصد هزار لیتر (130 هزار گالن) ماده بسیار سمی پوتولیمن و پنجاه هزار لیتر (13 هزار گالن) ماده انتراکس، موسوم به اخگر خبیث، تولید کند. گفتنی است که زرادخانه شیمیایی عراق، حداقل سی هزار تن مواد گازی و مایع سمی از جمله گاز خردل، خردل فسفری و گوگردی و گازهای اعصاب مانند سارین، تابون، سرمان، هیدروژن سیاتید و گازهای تاول زا وجود داشت. گاز خردل، در کارخانه های التاجی به طور خیلی محرمانه ساخته و در موشک های جنگنده های نیروی هوایی تعبیه می شد. از سوی دیگر، فکر کاربرد سلاح شیمیایی در نیروی هوایی مطرح و با استقبال روبه رو شد؛ به همین دلیل سرتیپ ستاد عبدالرزاق السامرایی، که از افسران متخصص نیروی هوایی در امور شیمیایی بود، به فرانسه اعزام شد تا با شیوه های کاربرد گازهای شیمیایی در موشک ها آشنا شود. او پس از سه سال به عراق بازگشت و بخش گازهای شیمیایی را در این نیرو راه اندازی کرد.» آنچه در بالا خوانده شد فقط بخشی از کمک های کشورهای غربی و شرقی و رژیم غاصب صهیونیستی به عراق بود که نشان از یک جنگ نابرابر و برنامه ریزی شده برای نابودی انقلاب اسلامی ایران داشت و در واقع کمک های موشکی و ماهواره های جاسوسی و حتی اعزام نیروهای نظامی زبده از جمله اقداماتی بود که در سالهای جنگ بسیاری از کشورها به عراق داشتند. منبع: (برگرفته ازکتاب ماموریت در خرمشهر به ترجمه مهرداد آزاد)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]