واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: دنیا عیوضی/ «مدتی است در خانه نشسته ام. زیرنظر دکتر هستم. نمی توانم از خانه بیرون روم». این جملات کوتاه و بریده بریده را عزت سینمای ایران می گوید. عزت الله انتظامی که دوباره، دچار کسالت شده و به خاطر ناراحتی تنفسی نمی تواند زیاد صحبت کند و کمر دردش هم نمی گذارد از خانه بیرون رود. برای حال و احوال پرسی از عزت الله انتظامی با او تماس می گیرم، تلفن را جواب نمی دهد. مدتی بعد، روی صفحه نمایش تلفن، نام او می افتد. جواب که می دهم با صدای گرمش می گوید: «دخترجان با من کاری داشتی؟». می گویم: «می خواستم احوال این روزهای تان را بپرسم؟» توصیف حالش را با یک «خدا رو شکر» شروع می کند و ادامه می دهد: «بدنم درد می کند، نمی توانم از خانه بیرون بروم، کسی اگر با من کاری داشته باشد به خانه ام می آید». می پرسم در کنار استراحت، روز خود را چگونه می گذراند و او تعریف می کند: «کتاب می خوانم، مطالعه تنها کاری است که در طول روز می توانم انجام دهم، تقریبا هر روز کتاب می خوانم، برای من کتاب از همه چی بهتر است». لحن کلماتش از پشت تلفن انگار، از قلب تهران قدیم می آید؛ از شصت یا هفتاد سال پیش. همان زمان ها که در تماشاخانه ای در لاله زار پیش پرده خوان بوده یا شاید کمی بعدتر، وقتی مش حسن شد در «گاو» و به آرامی می گفت: «من مش حسن نیستم، من گاو مش حسنم». یا آن جا که ناصرالدین شاه شد در «کمال الملک» و با صدایی شیوا گفت: «امیدوار نباش، مدرسه هنر مزرعه بلال نیست آقا، که هر سال محصول بهتری داشته باشد. در کواکب آسمان هم یکی می شود ستاره درخشان، الباقی سوسو می زنند». یا حتی مثل عباس آقای«اجاره نشین ها» آنجا که با ادبیات کوچه گفت: «مرتیکه مزقونچی تو گفتی می خوای دو تا گلدون بزاری سر پشت بومت که با صفا شه - نه اینکه ورداری سرتاسر سقف خونه مردمو اینجوری... بهش». پشت پرده خوان و ضربی خوان آن روزها حالا دیگر یکی از ستون های هنر نمایش ایران است، صدایش به همان استواری به گوش می رسد. صدایی که اگرچه از کسالت صاحب صدا می گوید اما هنوز گرم است، چه از پشت تلفن برای یک احوال پرسی ساده، چه روی صحنه نمایش و در یک قاب تصویر به یاد ماندنی. همین است که دنیای این روزهای انتظامی را مهم می کند؛ مردی که در عین کسالت و خانه نشینی و پناه بردن به کتاب ها، حواسش به جهان اطراف است و همین دوسه روز پیش از مردم درخواست کرده بود: «از توافق هسته ای حمایت کنیم» تا چهره آرام و عقلانی ایران به جامعه جهانی اثبات شود و آرامش پس از سال های پر اضطراب باز گردد. مردی که برخلاف سادگی همیشگی کلامش، حواسش به همه چیز هست و شاید تنها وظیفه ما در مقابل او روایت روزمر گی ساده این روزهای «آقای بازیگر».
سه شنبه ، ۳۱شهریور۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]