تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس در مقابل ثروتمند به خاطر ثروتش تواضع كند دو سوم دينش از بين برود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820384994




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نمایندگان به دنبال رای خودشان هستند و دلشان برای مردم نمیسوزد/ مملکت داری خاله بازی نیست/ منتقدان من غیرعلمی حرف میزنند


واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: شاید نام عیسی کلانتری برای جوان ترها چندان آشنا نباشد اما قطعا بزرگ ترهایی که دولت های موسوم به سازندگی و اصلاحات را به یاد دارند چهره و نام فردی را که 13 سال سکاندار کشاورزی ایران بود خوب به یاد دارند.

مردی که در دهه اخیر آرام ترین روزهای زندگی مدیریتی خود را می گذراند و بیشتر وقتش را در خانه کشاورز طی می کرد؛ این بار و پس از سالها دوری از مسولیت دولتی، در دولت تدبیر و امید با عنوان مشاور معاون اول رئیس جمهور فعالیت میکند. او البته کلید دار قفل نجات دریاچه ارومیه هم شده و به قول خودش ماههاست درگیر احیای دریاچه است. او برای اجرای دریاچه طرحی را میخواهد اجرا کند به نام "نکاشت"؛ طرحی که مخالفان زیادی دارد، اما کلانتری تنها راه احیای دریاچه ارومیه را اجرای این طرح میداند و بس....پایگاه خبری تحلیلی تراز ، نه به عنوان مشاور اسحاق جهانگیری یا وزیر اسبق کشاورزی بلکه به عنوان مدیر پروژه احیای دریاچه ارومیه به سراغ وی رفته است تا ماجرای احیای دریاچه، طرح نکاشت و عدم تولید محصولات کشاورزی برای دو سال و.. را بررسی کند.

آقای دکتر اگر امکان دارد در ابتدا در مورد کلیات طرح نکاشت صحبت کنید تا مخاطبین ما بیشتر با این طرح آشنا شوند.
طرح نکاشت بخشی از یک پیش مقدمه دیگر است که مجبور به اجرای آن هستیم ما ناچار هستیم دو سال اول پروژه احیای دریاچه ارومیه وضع موجود را حفظ کنیم یعنی باید وضعیت موجود در تابستان سال گذشته راتا تابستان 95 حفظ کنیم. اگر ما نتوانیم این وضعیت را حفظ کنیم دریاچه ارومیه دیگر قابلیت احیا نخواهد داشت. آب این دریاچه به دو دلیل کم شده است. دلیل اول؛ کاهش بارندگی می باشد که در 17 سال گذشته بارش منطقه به طور متوسط 18 درصد کم شده است و از 380 میلی متر به 330 میلی متر رسیده بود دلیل دوم؛ بهره برداری از آب های ورودی دریاچه به خصوص در 10 سال گذشته در توسعه کشاورزی بود که حق آبه های ورودی دریاچه برای کشاورزی از آن گرفته شد. دریاچه ارومیه ذاتا به طور متوسط 6.5 متر عمق دارد که سالیانه حدود 330 میلی متر بارش و هزار میلی متر تبخیر دارد. حتی وقتی آبی وارد دریاچه نمی شد با سدها و پمپاژها بخش عمده ای از آب های ورودی دریاچه رابرداشت می کردند لذا ورودی آبی که سالیانه حدود 3.1 میلیارد متر مکعب بود به زیر یک میلیارد متر مکعب رسیده وسالی 2 میلیارد متر مکعب حق آبه اش کم می شد. اگر 2 میلیارد متر مکعب را تقسیم بر حدود چهار هزار کیلومتر مربع کنیم یعنی سالیانه نیم متر از عمق دریاچه کم شده که در طول 10 سال یعنی عمق دریاچه 5 متر کاهش یافته است و از عمق متوسط 6.5 متر دریاچه، فقط 1 تا 1.5 مترآن باقی مانده است. پس نتیجه می گیریم وضعیت موجود دریاچه باید حفظ شود. اگر تاخرداد ماه که حدود 2600 کیلومتر وسعت آب است اقدامی نکنیم در شهریور ماه به 600 کیلومتر می رسد. ما اگر این 2600 کیلومتر مربع آب را نداشته باشیم ریزگردهایی که هم از حوضه دریاچه وهم از غرب کشور وارد می شوند روی نمک های دریاچه رسوب کرده واگر این 2600 کیلومتر وسعت دریاچه تا پایان خرداد ماه آب نداشته باشد این ریزگردها اگر نیم سانتی متر رسوب کنند دیگر لایه زیرین و لایه بالایی رسوب از یکدیگر جدا می شوند. در این صورت اگر آبی هم وارد دریاچه شود دیگر نمک های دریاچه در آب محلول نخواهند شد. لذا عمق دریاچه حدود همان یک متری که هست می ماند. برای افزایش عمق دریاچه آبی که وارد می شود باید نمک را در خودش حل کند تا اگر این عمق افزایش پیدا نکند و این ریزگردها روی نمک نشسته و آب از نمک جدا شود دیگر دریاچه عمق پیدا نخواهد کرد و به یک باتلاق تبدیل شده و برای همیشه خواهد مرد. لذا برای حفظ وضع موجود چون آبی وارد دریاچه نمی شود و از طرفی مقداری از آب هم تبخیر می شود از آنجا که نمی توانیم جلوی تبخیر را بگیریم پس باید به اندازه تبخیر، آب وارد کنیم تا سطح موجود دریاچه حفظ شود. این آب هم هیج جا نیست مگر اینکه آن را از کشاورزان بخریم. حداقل باید 500 میلیون متر مکعب آب از کشاورزان خریداری شود تا ما این 2700 کیلومتر مربع را تا پایان خردادماه داشته باشیم الان تقریبا دوران ورود ریزگردهای غربی تمام شده است چرا که این ریزگردها بیشتر در فصل بهار وارد می شدند. لذا این آب به هر وسیله ای باید تامین می شد تنها راهش نیز این است که آب را از حوضه رودخانه سیمینه رود از کشاورزان به قیمت محصولی که تولید می کنند بخریم. از پایان امسال و اوایل سال آینده به تدریج آب هایی که در اثر عملیات اجرایی احیای دریاچه وارد می شوند و سال های بعد دیگر نیازی به این کار نداریم یعنی خرید آب از کشاورزان به قیمت کشاورزی نکردن آنها برای دوسال اجتناب ناپذیر است. دولت هم پذیرفته است هزینه این کار را پرداخت کند منتهی چون سال گذشته بارندگی خوب بود دیگر نیازی به این کار نبود. اگر ان شا ا.. امسال هم بارندگی در پاییز خوب باشد نیازی به خرید آب از کشاورزان نخواهیم داشت و گرنه باید در فصل پاییز و زمستان به اندازه ای که سطح موجود در پایان خردادماه حفظ شود آب بخریم تا دریاچه قابلیت احیا پیدا کند وگرنه دریاچه برای همیشه از دسترس خارج وتبدیل به یک باتلاق خواهد شد ودیگر حالت دریاچه را نخواهد داشت.

عده ای از منتقدان شما می گویند: این طرح راحت ترین کاری بود که امکان اجرا داشت؛ چرا از جایگزین های دیگری مثل دیم و.. استفاده نشد؟آیا واقعا نکاشت آخرین و تنها راه موجود برای حفظ دریاچه است؟
شما توجه نکردید ما می خواهیم این طرح را فقط برای دو سال انجام دهیم و هیچ آبی در جای دیگری نداریم. زمین در اختیار کشاورزان است آنها می توانند دیم بکارند ما با زمین کشاورزان کاری نداریم. فقط آب آن ها را میخریم ومعادل درآمدی که از یک هکتار تولید دارند به آن ها پول خواهیم داد لذا کشاورزان از این ماجرا نه تنها متضرر نمی شوند بلکه سود نیز می برند منتهی ما ناچاریم در دوسال اول طرح؛ دریاچه را با این روش حفظ کنیم. حرف حساب این منتقدین چیست؟ آن ها چه پیشنهاداتی دارند؟ ساده ترین عملیات اجرایی ما، آبرسانی فاضلاب شهرهای تبریز و ارومیه است که از اواخر سال 95 به ثمر می رسد ودر سال 200 میلیون وبعدا 300 میلیون متر مکعب آب وارد دریاچه خواهد شد. عملیات زاب نیز از سال 98 بهره برداری شده و در هر سال 600 میلیون متر مکعب آب وارد دریاچه خواهد کرد. افزایش بهره وری آب از امسال با سالی 2 درصد وسال بعد 5 درصد شروع می شود و بهره وری نیز بالا خواهد رفت. ما باید 2700 کیلومتر را حفظ کنیم.اما اگربخواهیم آب را از هر منطقه ای غیر از زاب منتقل کنیم حداقل 10 سال طول می کشد. به فرض، عملیات اجرایی انتقال آب از خزرحداقل 20 سال و عملیات اجرایی انتقال آب از ارس حداقل 5 سال طول می کشد. این حرف ها گفتنش آسان است اما در مقام اجرا می بینیم که آبی وجود ندارد. ما نیاز داریم که امسال وسال آینده وضع موجود را حفظ کنیم غیر از صرفه جویی در آب کشاورزی وپرداخت خسارت به کشاورزان و خرید حق آبه آنها برای دو سال راه دیگری وجود ندارد. وقتی آب از آسمان نمی آید وانتقال آب از رودخانه ارس و دریاچه خزر هم زمان زیادی طول می کشد؛ پس چه کار باید کرد؟ حرف زدن و انتقاد کردن مفت وبی دلیل فایده ای ندارد. زمان آقای احمدی نژاد 10 سال آب های اضافه دریاچه را برداشت کرده و آن راخشکاندند. اگروضعیت با همین رویه ادامه یابد و ریزگردها روی نمک بنشینند آب ورودی حلالیت نمک را انجام نداده وعمق دریاچه به 50 سانتی متر می رسد واین 50 سانت هم ظرف شش ماه خشک شده ومردم آذربایجان با طوفان های نمک روبه رو خواهند شد. این حرف های غیرعلمی، ژورنالیستی و انتخاباتی دریاچه ارومیه را احیا نمی کند. بلکه روش های علمی احیای دریاچه کاملا مشخص است. 600 نفر از کارشناسان خارجی، داخلی، منطقه ای وبین المللی این موضوع را طراحی کرده اند حالا اینکه ما بر اساس سخنان یک نماینده مجلس یا خبرنگار از خیر دریاچه بگذریم عقلانی نیست. مگر می شود از منافع ملی کشور، اکولوژی و زیست بوم منطقه به خاطر این حرف ها عبور کنیم. دریاچه باید احیا شود؛ راه حلش نیز مشخص است حالا اگر قرارباشد چند نماینده هم انتقاد کنند ایرادی ندارد این نمایندگان به دنبال رای خودشان هستند و دلشان به حال مردم نسوخته است. کشاورز هم در این دوسال متضرر نخواهد شد بلکه در این دوسال بدون انجام کاری، بیشتر از درآمدش پول دریافت خواهد کرد.یعنی کشاورزها از این طرح راضی هستند؟ شما درباره این موضوع با کشاورزها صحبتی داشته اید؟
کشاورزان قطعا رضایت دارند چون کشاورز به دنبال درآمدش است ضمن اینکه زمین در اختیار خود کشاورز است و او می تواند زمینش را دیم بکارد. حتی اگر ناراضی هم باشند مگر می شود برای نارضایتی چند کشاورز اجازه دهیم منطقه از دست برود که حالا مثلا 10 هزار کشاورز ناراضی هستند. این حق آبه برای دولت است کشاورز حق آبه را از دولت گرفته است ودولت می تواند برای یکی دو سال خسارت کشاورز را داده و این حق آبه را از کشاورز بگیرد. قرار نیست ما برای هرکاری رضایت 80 میلیون ایرانی را کاملا به دست بیاوریم. این روش و همین راضی نگه داشتن ها امروز تبدیل به مصیبتی بزرگ مثل یارانه ها شده است که از نظر اقتصادی کشور را گرفتار کرده است یا مثلا طرح مسکن مهر که سیستم بانکی کشور را گرفتار خود کرده است ناشی از همین تفکر راضی نگه داشتن مردم است. اگر شما منافع ملی کشور را می خواهید باید منافع بخشی ومنطقه ای را در راستای منافع ملی فدا کنید. سال گذشته باران به اندازه ی کافی بارید اگر در سال جاری این اتفاق نیفتد مجبور هستیم حدود 300 میلیون متر مکعب آب از کشاورزان بخریم. حاکمیت یعنی این؛ آیا اگر شما فرزند کسی را به سربازی ببرید آن فرد یا والدین او ازرفتن به سربازی راضی هستند؟ شما اگر خانه مرا برای ساخت جاده یا بزرگراه تخریب کنید آیا صرف عدم رضایت من می توان از ساخت جاده منصرف شد؟ برای اداره کشور باید تصمیمات سخت گرفت. کشور خانه خاله وکشورداری خاله بازی نیست. برای اداره کشور باید تصمیمات سخت گرفت منتهی خسارت هم باید داد.

آقای دکتر عده ای معتقدند اجرای طرح نکاشت در حاشیه دریاچه ارومیه با توجه به وضعیت وجود قومیت های مختلف در منطقه؛ تبعات سیاسی امنیتی دارد. نظر جنابعالی چیست؟
خواهش من این است که این مسئله را به این موضوعات ربط ندهید. آبی که الان وارد دریاچه می شود عمدتا از زرینه رود است وبقیه رودخانه ها آبی ندارند. چاه ها هم غیر از چاه های حاشیه رودخانه ارتباط مستقیمی با دریاچه ندارند فعلا تنها آبی که برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه می توان وارد آن کرد منطقه زرینه رود است که هم ترک و هم کرد دارد. بالاخره مردم آذربایجان یا ترک یا کرد هستند. تنها جایی هم که آب دارد سد بوکان است و سایر سدها آب ندارند. این موضوع اصلا ربطی به قومیت ها، مذهب و.. ندارد بلکه باید منطقه را حفظ کنیم.یکی از انتقاداتی که در رسانه ها نسبت به طرح نکاشت مطرح است درباره مطالعات واسناد پشتیبان این طرح است. چقدر روی طرح نکاشت تحقیق شده وآیا اسناد پشتیبان در این زمینه وجود دارد؟ کدام دانشگاه ها در این زمینه به شما کمک کردند؟
نکاشت یکی از 27 موردی بود که برای حفظ دریاچه ارومیه در کوتاه مدت مطرح شد. از آنجا که باید وضع موجود تا تابستان سال آینده حفظ شود ما فعلا 26 مورد دیگر را رها کرده ایم وفعلا اجرای طرح نکاشت اولویت ماست. اما اگر نخواهیم دریاچه را حفظ کنیم می توانیم رهایش کنیم در این صورت هر کس هرکاری می خواهد می تواند بکند. اما اگر می خواهیم دریاچه را داشته باشیم آلترناتیو دیگر چیست؟ کسانی که به این موضوع انتقاد دارند حرف حسابشان چیست؟ مثلا افرادی مثل آقای کردوانی می گویند: دریاچه را احیا نکنیم و بگذاریم بخشکد. عده ای می گویند: دریاچه را آسفالت کنیم.برخی دیگر معتقدند: باید روی دریاچه پلاستیک کشیده و یک متر خاک روی آن بریزیم و درختکاری کنیم. عوام پیشنهادهای مختلفی می دهند.یعنی واقعا چنین پیشنهاداتی داده می شود؟
بله؛ آقای کردوانی پیشنهاد دادند که آنقدر درون دریاچه سنگ بریزیم تا دریاچه پر شود. برای این کار به چیزی حدود8 میلیارد تن سنگ نیاز است.این پیشنهادات وجود دارند اما هیچکدام نه اقتصادی، نه عقلانی، ونه علمی و زیست محیطی هستند. دریاچه باید به وضعیت تراز اکولوژیکی خودش برگردد. این موضوع نه تنها امکان پذیر است بلکه حداقل هزینه ممکن نیز در همین راه است. آلترناتیوهای دیگری که پیشنهاد می شوند هرکدام 10 برابر روش ما برای احیای دریاچه هزینه دارند. احیای دریاچه در طول 10 تا 12 سال حداکثر بین 6 تا 7 میلیارد دلار هزینه دارد. در صورتی که اگر بخواهیم شهر تبریز را تخلیه کنیم شاید بیش از 500 میلیارد دلار هزینه داشته باشد. به نظر من بهترین روش همین طرحی است که گروه علمی دریاچه بررسی و اعلام کرده اند. منتقدان ؛ انتقاد کنند اما این انتقادها علمی ومنطقی باشد. به هر حال حدود 6 میلیون نفر در این منطقه زندگی می کنند منتقدان می خواهند با این تعداد چکار کنند؟ از طرفی آب دریاچه باید از حوضه اش تامین شود ولی اگر ازنظر اکولوژیکی انجام این کار از حوضه های اقتصادی دیگری امکان پذیر باشد ما حرفی نداریم ولی فعلا این 27 راه حل منطقی ترین راه حل هاست که باید انجام دهیم.به هرحال فردی مانند آقای اسکندری؛ چهار سال وزیر بودند. ایشان گفته اند: اجرای طرح نکاشت خیانت به منافع ملی است. شما در مقابل این حرف چه پاسخی دارید؟
ایشان ابتدا باید خیانت به منافع ملی را تعریف کنند تا جواب ایشان را بدهم. اینکه ایشان چهارسال وزیر بودند دلیل نمی شود؛ خیلی ها وزیر بودند پس بهتر است ایشان ابتدا واژه خیانت به منافع ملی را تعریف کنند.اجرای طرح نکاشت باعث افزایش واردات برنج ، گندم و.. نمی شود؟
اولا آنجا برنجی کشت نمی شود و بیشترمحصولاتی مانند: گندم، سیب درختی ویونجه است. اگر ما بخواهیم 50 هزار هکتار نکاشت داشته باشیم به فرض اگر همه این زمین ها گندم کشت شود حداکثر 250 هزار تن گندم می شود. 250 هزار تن گندم ضرب در 200 دلار 50 میلیون دلار خواهد شد، ما معادل این پول را به کشاورزان خواهیم داد. از طرفی گندم هم وارد می کنیم. کشوری که در سال 700 میلیون دلار و حتی زمان آقای اسکندری یک میلیارد دلار در سال گندم وارد می کرد برای حفظ منافع ملی 50 میلیون دلار بیشتر گندم وارد می کند تا منطقه حفظ شود.





زمانبندی انتشار: 31 مرد 1394 - 09:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تراز]
[مشاهده در: www.taraznews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن