تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه ‏السلام هدايت مى‏يابيد و به وسي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844844285




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خودمان را از پس غبار فراموشي كشف كنيم


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خودمان را از پس غبار فراموشي كشف كنيم
برايتان پيش آمده كه از كسي بدتان بيايد؟ تا به حال احساس كرده‌ايد كه با يك يا چند نفر مشكل داريد و از آنها خوشتان نمي‌آيد؟
نویسنده : ليلا جعفري 


تا به حال شده خصلت و رفتاري را در ديگري ببينيد كه باعث آزارتان شود؟ شايد شما هم پاسختان مثبت باشد، چون بيشتر آدم‌ها دچار اين مشكل هستند. پير و جوان، زن و مرد هم ندارد. به اعتقاد من كودك و خردسال هم ندارد. اين خصلت در بيشتر ما آدم‌ها دست‌كم يك يا چند‌بار خودش را نشان مي‌دهد. بگذريم از اينكه در بعضي از آدم‌ها بيشتر روزها يا هر روز‌ يا حتي چند بار در روز خودش را نشان مي‌دهد. حتماً برايتان پيش آمده كه به خود بگوييد چقدر از فلاني بدم مي‌آيد يا اينكه چقدر فلاني گوشت تلخي دارد و دوست‌داشتني نيست. فلان شخص، چقدر بد است و در صورت عميق‌تر كه البته ممكن است بارها آن را به زبان آورده باشيم، بگوييم چقدر از او متنفرم! نفرت از ديگري شايد براي بسياري از ما عادي شده باشد، اما اصلاً چيز كمي نيست. مي‌دانيد چرا؟ چون مفهومي در پس اين نفرت وجود دارد كه برخاسته از درون ماست.   كشف انباشته‌هاي ذهن‌مان «واقعيت اين است كه دنيا آيينه ماست»، اين جمله برگرفته از حرف بزرگاني‌ است كه به اين مفهوم رسيده‌اند. نمي‌دانم نام كدامشان را بگويم! چون بزرگاني كه به عالم معنا دست پيدا كرده‌اند، اين نكته را به خوبي دريافته‌اند. خود من وقتي اين جمله و نظايرش را مي‌شنيدم، لحظاتي با مفهومش درگير مي‌شدم و بعد فراموشش مي‌كردم، تا اينكه بنا به تجربه باورش كردم و مفهوم عميقش را دريافتم. اگر سراغ كتاب‌ها و منابع مختلفي كه مردم را به مثبت‌انديشي تشويق مي‌كند رفته باشيد‌، با مفاهيمي نظير جمله بالا هم برخورد كرده‌ايد. اين جملات را دم‌دستي نبينيد و آنها را جدي بگيريد‌ چون خيلي‌ها را مي‌شناسم كه از وقتي اين مفاهيم را جدي گرفته‌اند، نگاه بهتري به دنيا پيدا كرده‌اند. شايد مهم‌ترين دستاوردي كه اين مفاهيم دارد، پيدا كردن آرامش درون باشد. مگر نه اينكه وقتي از كسي بدمان مي‌آيد، احساس بدي پيدا مي‌كنيم؟ خب، اين احساس يكجور ناآرامي و بيقراري را درون خود ما به وجود آورده است. وقتي بتوانيم اين احساس را درون خود به احساسي خوب و خوشايند تغيير بدهيم، مسلماً دراين‌باره به آرامش هم مي‌رسيم. در دنياي امروز كه همه مردم دنيا به آرامش بيشتري نياز دارند، آموختن هر راهي براي رسيدن به آرامشي درست و واقعي ضروري‌ است. پس براي اينكه به اين آرامش برسيم، بايد به خودمان هم فرصت بدهيم. خواندن اين نوشته تا انتها و فكر كردن به آن در اين‌باره بي‌فايده نيست. اگر الان بيقراري‌هايي داريم و چندان آدم آرامي نيستيم، پس معلوم است كه يك‌جاي زندگي يا چند جايي اشتباهاتي از ما سر زده است. اگر قرار است هم‌اكنون اين اشتباهات را كه بعضي وقت‌ها در شكل نفرت از ديگران خودش را به ما نشان مي‌دهد پيدا كنيم، معني‌اش اين نيست كه به يكباره اشتباهاتمان را ترك مي‌كنيم يا به يكباره آنقدر درونمان جلا پيدا مي‌كند كه از تمام مردم خوشمان مي‌آيد و نسبت به هيچ شخصي احساس انزجار نكنيم. اما حداقل به دركي از خودمان مي‌رسيم كه برايمان راهگشاست. با آگاهي‌اي كه پيدا مي‌كنيم راه برايمان روشن مي‌شود. در تاريكي چه چيزي بهتر و ارزشمند‌تر از نور است؟ وقتي كسي درگير احساس ناخوشايندي مثل نفرت است، يعني در تاريكي ندانستن به سر مي‌برد، ندانستن دليل نفرتش و ما حالا مي‌خواهيم چراغ آگاهي از خودمان را روشن كنيم. پس بهتر است صبور باشيم و به دقت عمل كنيم. به قلبمان رجوع كنيم براي اين كار زودتر دست به كار شويد و به قلبتان مراجعه كنيد. اسم كساني را كه دوست نداريد يا زياد دوستشان نداريد روي يك تكه كاغذ بنويسيد. روي قسمت ديگري از كاغذ يا روي كاغذ سفيد ديگري، اسم كساني را كه واقعاً دوستشان داريد بنويسيد. اگر هم حوصله نوشتن نداريد، اسم اين دو گروه را در ذهن خود مرور كنيد. چند لحظه‌اي چشمانتان را ببنديد و اجازه ندهيد كه افكار مزاحم، گوشي تلفن همراه، برنامه در حال پخش از تلويزيون، شعله زياد اجاق گاز زير قابلمه غذا و موتور خراب خودرو كه نياز به تعمير دارد يا هر عامل مزاحم ديگري جلوي فكر كردنتان را بگيرد. اين موانع را كنار بزنيد و در آرامش به دو مورد بالا پاسخ بدهيد. شايد هم نسبت به يك نفر يا افرادي آنقدر احساس بدي داشته باشيد كه بي‌درنگ و بدون هيچ تمركزي آنها را به ياد بياوريد. اما گول نخوريد و خوب فكر كنيد. احتمالاً اسامي ديگري هم هست كه آنها را به خاطر خواهيد آورد. باور كنيد اين احساس در بيشتر ما آدم‌ها هست، دليل آن را هم در ادامه مي‌خوانيد. فقط بيشتر فكر كنيد تا خوب اسامي را به خاطر آوريد. اين موضوع را سرسري نگيريد، چون دقيقاً در مرحله كشف به سر مي‌بريد. در اين لحظه شما دقيقاً مثل يك كاشف و باستان‌شناس هستيد. انباشته‌هاي ذهن شما زير غبار فراموشي يا بي‌توجهي قرار دارد و شما در حال كنار زدن آن هستيد. مي‌خواهيد انباشته‌هاي ذهن خود را كشف كنيد و از اين بابت ممكن است ترس‌هايي هم به سراغتان بيايد. اما آنها را نديد بگيرد، چون يكجور مقاومت به شمار مي‌روند. در واقع يكجور نيروي كاذب است كه مي‌خواهد شما را از اكتشاف بزرگي كه در حال انجامش هستيد، بازدارد ولي شما به كشف خود بپردازيد و انباشته‌هاي پنهان شده خود را بيابيد. درباره هيچ‌كس قضاوت نمي‌كنيم حالا كه به اسم‌ها نگاه مي‌كنيد، چه احساسي داريد؟ برايتان عجيب است؟ به جز همسايه واحد پايين آپارتمانتان يا يكي از اقوام كه برايتان دردسرهايي درست كرده است يا در موارد حادتر اسم يكي از همكاران يا... كه هميشه با او اختلاف‌نظر داريد و در واقع سايه يكديگر را هم با تير مي‌زنيد، اسم ديگري را هم مي‌بينيد؟ اسم كسي در فهرست آنهايي كه دوستشان نداريد وجود دارد كه پيش از اين فكرتان را متوجه خودش نمي‌كرد؟ اين اسم‌هايي كه الان از درون انباشته‌هاي ذهن خود و از پس غبار فراموشي بيرون كشيديد، شما را به خودتان نزديك‌تر هم مي‌كند. شايد ببينيد در ميان اسم‌ها اسم دوست دوران مدرسه‌تان وجود دارد كه هميشه مجبور بوديد كنارش بنشينيد و از وجودش آزرده خاطر مي‌شديد. در اوايل جواني مجبور بوديد او را در كلاس براي 9 ماه از سال تحصيلي تحمل كنيد و از اين بابت درون وجود خود احساس نفرت را ذخيره كرده باشيد. شايد حالا حتي به دوره سالخوردگي نزديك شده باشيد، اما آن احساس نفرت همچنان درون قلب شما باقي مانده باشد. اسم‌هاي ديگر چطور؟ آدم‌هاي ديگري كه از آنها نفرت داريد، چطور آدم‌هايي هستند؟ منظورم اين است كه چه چيزي در آنها هست كه شما را آزار مي‌دهد؟ درواقع آن آدم چرا حرص شما را در‌مي‌آورد؟ چرا آنقدر از بودن كنارش عذاب مي‌كشيد؟ از كدام ويژگي رفتار او ناراحت هستيد؟ خسيس است؟ خودخواه است؟ قصد دارد به هر ترتيب از شما سوءاستفاده كند؟ تنبل است؟ دروغگوست؟ يا...؟ خلاصه كدام خصلت او براي شما غير‌قابل تحمل است؟ حالا به سراغ فهرست كساني برويد كه دوستشان داريد. از كدام خصلت آنها لذت مي‌بريد؟ مهربان هستند؟ زرنگ و دست‌و‌پادار هستند؟ باسليقه هستند؟ يا...؟ روي‌هم رفته چه چيزي در آنها وجود دارد كه شما را جذب مي‌كند؟ به اين فهرست خوب و دقيق نگاه كنيد. ويژگي آدم‌هايش را هم به درستي تشخيص دهيد. البته گفتن اين نكته ضروري ا‌ست كه در اينجا قصد قضاوت درباره هيچ آدمي را نداريم. نوشتن اين اسامي و فكر كردن به ويژگي خاصي در آنها كه باعث نفرت يا علاقه ما نسبت به آنها مي‌شود مد نظر است و هيچ داوري و قضاوتي درباره خود آن اشخاص نداريم، اگرنه با اين كار خودمان را دچار اشتباه بزرگ‌تري كرده‌ايم. پس فقط به ويژگي‌هاي منحصر به فرد هر اسمي توجه مي‌كنيم و به شخصيت او كاري نداريم. مردم شبيه به ما هستند اگر تا اينجا پيش رفتيد، بايد به شما تبريك گفت. شما كشف كرديد. توانستيد غبار را كنار بزنيد و به نيروهاي مزاحمي كه شما را وادار مي‌كرد تا از اين كار صرف‌نظر كنيد، غلبه كرديد. انباشته‌هاي ذهن خود را زير و رو كرديد. به جرئت مي‌توانم بگويم اين مرحله كه پشت سر گذاشتيد، كار هر كسي نيست، چون خيلي‌ها پيش از انجام آن مرحله دچار مقاومت‌هاي دروني خود مي‌شوند و ممكن است بگويند: اين مزخرفات ديگر چيست؟ خب از فلان شخص بدم مي‌آيد چون آدم بيخودي‌ است. خب بدم مي‌آيد ديگر... مي‌بيني كه نتوانستيم با هم معامله كنيم يا مي‌بيني كه سرم كلاه گذاشت! يا اينكه بگويد: خب بدم مي‌آيد، اينكه فكر كردن ندارد و جواب‌هايي از اين قبيل. پس شما خيلي كار مهمي انجام داده‌ايد، هرچند كه در ظاهر پيدا نيست و براي خيلي‌ها هم خنده‌دار است. حالا به ويژگي آن افراد كه روبه‌روي اسم هر كدام نوشته‌ايد نگاه كنيد. هر كدام از ويژگي‌ها خوب يا نادرست چقدر به خودتان شبيه است؟ لطفاً با خودتان روراست باشيد و به مقاومت‌هايي كه دوباره به سراغتان آمده‌اند اعتنايي نكنيد. احتمال زيادي وجود دارد كه هر كدام از چيزهايي كه نوشته‌ايد در خود شما انباشته شده باشد. به نظر من آنچه از بين انباشته‌ها بيرون كشيديد و به اسم ويژگي خوب يا بد افراد روي كاغذ نوشتيد همان چيزهايي‌ است كه در وجود خود شما هست و آن را در قالب رفتار ديگران روي كاغذ پياده كرديد. اگر همسايه واحد پاييني از ملاحظه‌كاري‌هاي شما براي حفظ روابط همسايگي سوءاستفاده مي‌كند و سرو‌صداي مهماني‌هاي شبانه‌اش شما را كلافه كرده است، جاي تأمل دارد. ممكن است يك جاي زندگي، خود شما اين كار را با شخصي انجام مي‌دهيد. مثلاً ممكن است در اداره، نوشتن نامه‌هاي اداري خود را به گردن خانمي بيندازيد كه به خاطر حفظ روابط همكاري و جلوگيري از تنش، برخي مسئوليت‌هاي همكارانش را به عهده مي‌گيرد يا شايد از دروغ‌هاي پشت‌سر هم دوست خود خسته شده‌ايد، در حالي كه هنگام فروش اجناس خود در مغازه، درباره كيفيت اجناس خود چيزهايي به مشتري مي‌گوييد كه صحت ندارد؟ و... وجود ما مثل يك تكه نبات است خيلي از آدم‌ها به اين مرحله كه مي‌رسند واكنش نشان مي‌دهند. وقتي ويژگي‌هاي رفتاري خود را كه با دست خود روي كاغذ نوشته‌اند، بي‌پرده مي‌بينند، جا مي‌خورند. ممكن است همه چيز را انكار كنند و بگويند كه نه... چيزهايي كه گفتم فقط مربوط به آن مرد يا زني بود كه از او بدم مي‌آيد. اما بهتر است دوباره به ويژ‌گي‌هاي خوب هم نگاهي بيندازيد تا آرام شويد. در واقع به ويژگي‌هاي خوبتان هم نگاه كنيد تا ببينيد كه كسي نمي‌گويد شما آدم بدي هستيد. شما مجموعه‌اي هستيد از همه اين ويژگي‌ها، البته به علاوه‌ ويژگي‌هاي ديگري كه در اينجا نامي از آنها نبرديد. در اين دنيا هر چيزي همجنس خود را جذب مي‌كند. اين يك قانون است و امروزه همه‌جا صحبت از آن است، هر كسي دست كم يك‌بار نام اين قانون را شنيده يا درباره‌اش چيزي خوانده است. نظيرش را مي‌توانيم در اطرافمان هم ببينيم. بچه كه بودم در انجام آزمايش يكي از درس‌هاي مدرسه، موظف بودم تا سر تكه‌اي نخ را به شربت آب و قند آغشته كنم و آن را بالاي همان ليوان بياويزم. وقتي نخ را در آن شربت فرو بردم و بالاي ليوان به تكه چوبي گره زدم، جوري كه سر آغشته به شربت نخ، درون ليوان و بالاي شربت قرار گيرد، ‌نمي‌توانستم باور كنم كه اين چند قطره شربت، آنقدر ذرات شكر را به خود جلب مي‌كند تا نباتي الماس‌گونه پديد آورد. بعد از ساعت‌ها كه با چشم خودم تكه نبات را اطراف نخ ديدم، شگفت‌زده شدم. شكر، همجنس خود را جذب كرده بود و تبديل به بلوري شكري به نام نبات شده بود. از آن روز تا به حال دنبال مفهومي بودم كه اين فرآيند دارد. هيچ وقت به اين اندازه نتوانسته بودم مفهوم آن را دريابم. در واقع آن تكه نبات به من نشان مي‌داد كه هر‌چه باشم، همجنس و نظير خودم را جذب خواهم كرد. به فعل‌ و انفعالات شيميايي يا فيزيكي كه در اين عمل رخ مي‌دهد كاري ندارم، چون قطعاً يكسري تغييرات در آن ليوان رخ مي‌داد كه باعث مي‌شد نبات ساخته شود، اما مهم اين است كه ناخالصي‌ها روي نخ نبات نمي‌نشست و تنها ذرات همجنس جذب هم مي‌شدند و كنار هم قرار مي‌گرفتند. بنابراين بهتر است حالا بدون مقاومت به ويژگي‌هايي كه نوشته‌ايم نگاه كنيم. در واقع حالا به ذراتي كه نبات وجود ما را تشكيل داده است، نگاه مي‌كنيم. مقاومت هم نكنيم چون مقاومت و انكار هيچ دردي را از ما دوا نمي‌كند. حالا كه نبات‌هايمان را در ميان انباشته‌هاي ذهن از پس غبار كشف كرده‌ايم، بهتر مي‌توانيم براي خود كاري بكنيم. برطرف كردن كارهاي نادرست و بالا بردن ويژگي‌هاي خوب‌مان در اين مجال كوتاه قابل گفتن نيست. اما تا همين‌جا هم قدم بلندي برداشته‌ايم. فكر مي‌كنم‌ بعد از اين‌همه كندوكاو الان به يك آرامشي دست پيدا كرده‌ايم. اگر اين روش را ادامه دهيم و منابع بيشتري در اين‌باره مطالعه كنيم، حتماً به آرامش بيشتري هم خواهيم رسيد.  

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن