تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه كسى مستحق دوستى خداوند و خوشبختى باشد، مرگ در برابر چشمان او مى‏آيد و آرز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826052821




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: �امه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. رسالت: آتش بازي فرزندان مائو «آتش بازي فرزندان مائو» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ رسالت است كه در آن مي‌خوانيد؛ مشخص نيست چرا هر كس مي خواهد از چين سخن بگويد خود به خود گريزي به دوران مائوتسه تونگ يا حتي “سون يات سون”مي زند و از جنبش بوكسورها و شورش دهقانان عليه حكومت وقت چيانگ كاي شك سخن مي گويد.! بر هيچ كس پوشيده نيست كه چگونگي پيروزي مائوئيستها در انقلاب سال 1949 و چگونگي تكيه بر “ فرهنگ” به عنوان عنصري كه مي‌تواند بر اقتصاد سوسياليستي تاثير گذارد بحثهاي پرطرفدار و جذابي هستند اما تاريخ پرافت و خيز سرزمين چين مانعي در برابر تمركز بر شرايط فعلي اين كشور ايجاد نخواهد كرد. كشتار بي رحمانه مسلمانان اويغور در شهر ارومچي،واقع درايالت سين كيانگ مسئله اي نيست كه نسل چهارم كمونيستهاي چين بتوانند با استناد به سياست درهاي باز آن راتوجيه نمايند.!خشونت‌هاي شهر ارومچي در اعتراض به كشتار كارگران اويغور در يك كارخانه در 26 ژوئن(5 تيرماه) آغاز شد. اين اعتراضات سپس به سرتاسر شهر كشيده شد و به آتش كشيده شدن خودروها و شكسته شدن شيشه‌ها انجاميد.بسياري از مسلمانان اويغور معتقدند كه حزب كمونيست چين سعي دارد اعتقاد اسلامي، زبان و فرهنگ آنها را نابود كند اما در عوض دولت چين معتقد است كه اويغورها بايد به خاطر توسعه اقتصادي سريع ايالت سين كيانگ كه به احداث مدارس، بزرگراهها،و... در اين منطقه كوهستاني وسيع انجاميده، سپاسگزار باشند.در هر صورت هو جين تائوو ون جيابائو به عنوان رئيس جمهور و نخست وزير جمهوري خلق چين بايد فضاي مناسبي را جهت طرح دغدغه هاي مسلمانان اويغور فراهم مي آوردند تا شاهد بروز فاجعه اي سخت عليه مسلمانان چيني نباشيم.بنابر اين كمونيستهاي پكن هيچ گونه توجيهي در خصوص خشونت عليه اويغورها ندارند. اويغورها در ايالت سين كيانگ حدود 9 ميليون نفر جمعيت دارند. مسلما اين جمعيت (كه البته در قياس با جمعيت ميلياردي چين اقليتي كوچك محسوب مي شود)از حكومت مركزي خودانتظاراتي دارد كه پاسخ اين انتظارات سركوب نيست.درگيريهاي ارومچي ميان او يغور‌هاي مسلمان و هان ‌هاي كمونيست رخ داده و در آن بيش از هزارمسلمان كشته و زخمي گرديده اند.فاجعه اي كه جاي هرگونه توجيهي را از سوي مقامات ارشد چيني مي بندد. اويغورهاي چيني برادران و خواهران مسلمان ما هستند و مصالحه در خصوص خون به ناحق ريخته شده آنها روا نيست.در اين خصوص لازم است كمونيستهاي چين سه نكته را مدنظر قرار دهند. -1مسلمانان جمهوري اسلامي ايران به هيچ عنوان نسبت به حكومت مركزي چين نگاه صفر يا صد نداشته و عطاي خشونتهاي ضداسلامي عليه اويغورها را به لقاي رفتارهاي سياسي پكن نمي بخشند.بر اين اساس رئيس جمهور و نخست وزير جمهوري خلق چين بايد نسبت به خشونت عليه مسلمانان اين كشور پاسخگو باشند.هوجين تائو و ون جيابائو “ملزم”به اين پاسخگويي هستند و مسلمانان آگاه ايران و جهان در اين خصوص كوچكترين درصدو درجه اي از اختيار را براي پكن قائل نمي باشند.همچنين مسلمانان دنيا بي صبرانه در انتظار عذرخواهي رسمي پكن هستند. -2اگرچه شهر ارومچي و ايالت سين گيانگ باتحت تدابير شديد امنيتي آرام است،اما مطالبات اصلي ايغورهاي مسلمان كه يكي از آنها مشاركت در پستهاي سياسي و اجتماعي مي باشد به قوت خود باقي است.كمونيستهاي پكن ناچارند جهت پيشگيري از تكرار حوادث اخير نسبت به اين مطالبات پيگير وحساس باشند.در غير اين صورت وقوع درگيريهاي مجدد ميان اويغورهاي مسلمان و هان هاي كمونيست غير قابل اجتناب بوده ومسئوليت فجايع احتمالي بعدي نيز(ماننداين بار) بر عهده حكومت مركزي چين خواهد بود. -3چين به صورت بالقوه مي توانست در دوراني كه ايالات متحده آمريكا و كشورهاي اروپايي مرتكب قتل و غارت در عراق،افغانستان، لبنان، فلسطين، سودان، پاكستان،سومالي و... مرتكب گرديده ومورد نفرت شديد ملتهاي جهان قرار دارند،به نمادي از احترام به حقوق بشر واقعي در نظام بين الملل تبديل شود.اما كشتار مسلمانان اويغور اين فرصت طلايي را از فرزندان مائو سلب نمود.اگرچه آب رفته را نمي توان به جوي بازگرداند،اما دلجويي از بازماندگان اويغور ،تامين خواسته هاي مسلمانان و ايجاد برابري هاي سياسي در خصوص آنها مي تواند تاحدودي جبران كننده فجايع اخير ايالت سين كيانگ باشد.مقامات حزب كمونيست چين نيز به خاطرداشته باشند كه آتش بازي آنها عليه اويغورهاي بي دفاع دل مسلمانان جهان را به درد آورده است و نمي توان اين نارضايتي عمومي را كتمان نمود. آفتاب يزد: ارزان فروشي نكنيم!‌ «ارزان فروشي نكنيم!‌» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي خوانيد؛مقدمه: قبل از ورود به بحث اصلي، ذكر يك داستان خالي از لطف نيست. پدربزرگ من كه خدا روحش را شاد كند داستان جالبي از مرحوم آيت الله العظمي بروجردي نقل مي‌كرد. ظاهراً گاه بعضي از افراد بـا مـراجـعـه بـه بـيـت آن مرجع بزرگ، به خاطر غـيـبـت‌هـايـي كـه از ايشان كرده بودند حلاليت مي طلبيدند. يك بار آن مرحوم در جواب حلال خواهي ها گفته بود: «هر كسي از من غيبت كند او را حلال مي‌كنم جز بعضي از طلبه‌ها و روحانيون!» وقتي علت را از آقاي بروجردي سوال كردند ايشان پاسخ داده بود: «اين افراد، ابتدا آنقدر به انسان فسق و فجور نسبت مي‌دهند كه نه تنها غيبت او بلااشكال نشود بلكه او را "واجب الغيبة ‌"‌مي‌كنند.» حالا داستان بعضي رسانه‌ها و سياستمداران ايراني است كه براي توجيه سكوت سوال برانگيز خود در برابر سركوب مردم چين، مسلمانان آن كشور را همدست طالبان و عامل آمريكا معرفي مي‌كنند! ‌ آنچه اين يادداشت به آن مي‌پردازد با فرض پذيرش موضعگيري پرابهام مسئولان دولتي و رسانه‌هاي نزديك به دولت مي‌باشد. از حدود يك هفته قبل سركوب شديد معترضان چيني موجب واكنش‌هاي شديد در جهان اسلام و ساير كشورها گرديد. حتي كشور تركيه كه معمولاً روابط خارجي خود را بدون تـوجـه بـه مناسبات ايدئولوژيك تنظيم مي‌كند، خواستار تحريم كالاهاي چيني شد. اما بعضي سياستمداران ايراني ترجيح داده‌اند كه از كنار اين حادثه بزرگ بگذرند. دقيقاً در همين شرايط، اخبار عجيبي در خصوص گسترش روابط تجاري ايران با چين منتشر شد. همچنين رسانه‌ها خبرهايي در خصوص پيشنهاد 42 ميليارد دلاري براي حضور چيني‌ها در پروژه‌هاي بزرگ نفتي منتشر كردند بدون آنكه مشخص باشد اين قراردادها مستند به كدام مجوز مجلس است. اين پيشنهاد سخاوتمندانه، حتـي اگـر در شـرايط عـادي در اختيـار چينـي‌ها قرار مي‌گرفت به اندازه كافي نگران كننده بود زيرا نه وعده‌هاي چيني‌ها چندان قابل اتكا مي‌باشد و نه توان تكنولوژيك چين در حدي است كه بتوان اختيار پروژه‌هاي بزرگ كشور را در اختيار آن كشور قرار داد اما ظاهراً عده‌اي صلاح مملكت خويش را در ايـن ديده‌اند كه بدون توجه به ابراز نگراني‌هاي داخلي، دست به اقدامي بزنند كه مي‌تواند در ميان ساير ملت‌ها به ويژه مسلمانان، چهره نامطلوبي از كشـورمـان تـرسيـم كنـد. پـس لابد اين همراهي بـا چينـي‌هـا با هدف بزرگتري صورت مي‌گيرد كه مسئولان دولتي بايستي به نحو مقتضي به اقناع افكار عمومي بپردازند. اهميت اين »قانع سازي داخلي« از آنجـا نـاشـي مـي‌شـود كه بررسي سابقه بسياري از همراهي‌ها با چين و روسيه، نشانگر شكستن سريع چيني‌ها در برابر تلنگرهاي غرب است؛ ضمن آنكه شبـه‌ابـرقـدرت چيـن-مـانند روسيه - هيچگاه از اختيارات بين‌المللي خود به نحو مطلوب به نفع ايران استفاده نكرده است. مثلاً‌ در سه سال گذشته كه پرونده ايران در شوراي امنيت قرار داشت و چهار قطعنامه ضدايراني صادر شد چيني‌ها نه تنها در برابر تحريم‌هاي سياسي بر عليه ايران از حق وتو استفاده نكـردنـد بلكه حتي حاضر نشدند براي دلخوشي دوستان ايراني خود را‌‌ي ممتنع به گلدان را‌‌ي گيري شوراي امنيت بيندازند. اين در حالي است كه در همين مدت، چيني‌ها دوبار از حق وتو براي جلوگيري از محكوميت رهبران زيمبابوه و ميانمار استفاده كرده‌اند. در چنين شرايطي به نظر مي‌رسد تذكر اين نكتـه بـه دولـت نهـم ضروري است كه مبادا در محاسبات اقتصادي و سياسي با چيني‌ها، در برابر اين دولت فرصت‌طلب »ارزان فروشي« كنند. اگر انتخاب چين به عنوان شريك استراتژيك در بزرگترين قراردادهاي نفتي، متكي به توجيهات فني و اقتصادي است دولتمردان بايستي بلافاصله به فكر رفع نگراني كارشناسان داخلي باشند اما اگر اين كار ناشي از ضرورت‌هاي سياسي است بايستي به اين پرسش اساسي پاسخ داده شود كه چين چه توقعي از ايران دارد و در برابر آن، چه امتيازي نصيب ايران خواهد شد؟ اگر جلوگيري از تشديد تحريم‌هاي ضد ايراني، مورد نظر دولتمردان است چرا تاكنون به گونه‌اي سخن گفته شده كه گويي نه تنها تحريم‌ها، مشكلي ايجاد نكرده بلكه به نفع كشورمان بوده است. اگر اينگونه باشد قاعدتاً جلب مساعدت فرضي - و كـم‌احتمـال- چينـي‌هـا در برابر تحريم‌هاي بين‌المللي، آنقدر ارزش ندارد كه به خاطر آن نسبت به تحولات اخير چين، سكوت شود. البته يك فرض خوشبينانه آن است كه سكوت فعلي، طليعه تغيير در سياست خارجي ايران باشد به گونه‌اي كه اظهارنظر درخـصـوص تـحولات ساير كشورها حتي‌الامكان با در نظر گرفتن همه پيامدهاي سياسي و اقتصادي براي كشورمان صورت گيرد. اگر اين تغيير، عامل اصلي سكوت بي‌سابقه در برابر تحولات چين باشد بايستي آن را به فال نيك گرفت و در انتظار اعمال اين »تغيير« در تنظيم روابط با كشورهايي نشست كه نقش‌آفريني آنها در تحولات مرتبط با ايران، بسيار گسترده‌تر از چيني‌هاي كم‌خاصيت است. روزهاي آينده نشان خواهد داد كه متوليان ديپلماسي خارجي كشور تا چه حد نقش‌واقعي ايران و قيمت اين نقش در تحولات بين‌المللي را مي‌شناسند. كيهان: در دفاع از واقعيت «در دفاع از واقعيت» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ تحليل محافل غربي از مسائل ايران هرگز آنقدر دقيق نبوده كه بتوان آن را به عنوان يك نگاه استراتژيك جدي گرفت. غربي ها همواره از تحولات ايران «چيزكي» مي فهميدند و خودشان هم مي دانستند و مي گفتند كه آنچه مي دانند در قياس با آنچه نمي دانند ولي بايد بدانند تقريبا هيچ است. يك بار يكي از تحليلگران مسائل ايران در واشينگتن گفته بود ما اگر «ندانسته هايمان درباره ايران» را زير پايمان بگذاريم، سرمان به سقف آسمان خواهد خورد و بعد توصيه كرده بود امريكا قبل از هر اقدامي درباره ايران، فكري به حال پر كردن اين شكاف اطلاعاتي عميق بكند. از ديد اين دسته از تحليلگران -كه تعداد آنها در امريكا و اروپا كم نيست- اقداماتي مانند گشايش يك دفتر ديپلماتيك در تهران كه بتواند گزارشي از«متن وقايع» ارسال كند و مذاكره مستقيم -حذف واسطه ها- با ايران، قبل از آنكه ارزش ديپلماتيك داشته باشد ارزش اطلاعاتي دارد و به امريكايي ها كمك مي كند از توهم درباره ايران خارج شوند و «با چشم باز جلو بروند». پي گيري آنچه غربي ها اين روزها درباره ايران مي گويند نشان مي دهد چشم هايشان در ايران نه فقط بازتر نشده بلكه همان مختصر ديد سابق خود را هم بالكل از دست داده اند. وقتي كسي محيطي را نمي بيند (يا درست نمي بيند) ولي اصرار دارد درباره آن تحليل هاي كشاف ارائه كند، لاجرم به دام ماليخوليا خواهد افتاد و اين اتفاقي است كه اكنون درباره اكثر امريكايي ها و اروپايي هايي كه خود را كارشناس امور ايران فرض مي كنند، رخ داده است. يكي - دو گزارش منتشر شده وجود دارد كه نشان مي دهد سرويس هاي اطلاعاتي غربي، از قبل -والبته با خشم و نااميدي- مي دانستند كه احمدي نژاد انتخابات رياست جمهوري در ايران را خواهد برد. لااقل در مورد سازمان سيا، روزنامه واشينگتن پست جزئياتي از تحليل داخلي آن در مورد قطعي بودن پيروزي احمدي نژاد را هم منتشر كرد. با اين حال، رسانه هاي غربي كه بعيد است از تحليل دستگاه هاي امنيتي كشورهاي خود بي خبر بوده باشند، از چند روز قبل از انتخابات ميرحسين موسوي را پيروز قطعي انتخابات خواندند و پيشاپيش به تحليل شرايط ايران پس از روي كار آمدن دولت اصلاح طلب مشغول شدند. وقتي كسي مي داند كانديدايش انتخابات را خواهد باخت اما پي در پي در گوش او و ديگران مي خواند كه همه چيز تمام است و پيروزي مبارك باد، چه هدفي مي تواند داشته باشد؟! آيا اگر فرض كنيم او در حال عمليات رواني روي كانديداي مورد نظر و هوادارانش، براي ايجاد ناآرامي پس از اعلام نتيجه انتخابات بوده، حرف نامعقولي زده ايم؟ اين نكته را داشته باشيد. در روزهاي اخير، لب لباب قريب به اتفاق تحليل هاي رسانه هاي غربي درباره ايران اين است كه نتيجه انتخابات 22 خرداد، يك شكاف عميق درون نظام ايران از يك طرف و در متن جامعه ايراني از سوي ديگر پديد آورده كه به هيچ شكلي قابل رفوكاري نيست. اين شكاف به توليد انواعي جديد از اعتراض و ناآرامي در ايران منجر خواهد شد كه حكومت از مهار آن ناتوان است و نهايتا در زماني نه چندان بلند «بحران مشروعيتي» غير قابل علاج براي كل نظام بوجود مي آورد. اين تحليل البته كمي جديد است. تا يك هفته پيش، رسانه هاي غربي و سوپر تحليلگران امور ايران، با مشاهده چند فقره آتش سوزي در خيابان هاي تهران، با ذوق زدگي تمام از وقوع يك انقلاب در ايران و فروپاشي قريب الوقوع نظام جمهوري اسلامي خبر مي دادند. اكنون اما پس از گذشت چند روز و با مشاهده اينكه پروژه «انقلاب بزرگ» (؟!) بيشتر از يك هفته دوام نياورده و همه چيز در تهران كاملا عادي است، ظاهرا تصميم گرفته اند وقوع انقلاب را كمي عقب بيندازند و مخاطبان خود را به «آينده» ارجاع بدهند! تنها با مطالعه سير اين تحليل ها و تامل در آن است كه خواهيم فهميد كه اولا غربي ها تا چه حد از درك حقيقت آنچه در ايران مي گذرد عاجزند و ثانيا اهداف واقعي خودفريبي هايي از اين دست چيست. چرا رسانه هاي غربي در حالي كه مي دانستند موسوي انتخابات را باخته، همه انرژي خود را بر مسلم جلوه دادن پيروزي او متمركز كردند؟ چرا نا آرامي هايي محدود در برخي مناطق تهران را انقلاب خواندند و مهم تر از همه چرا با وجود اين همه سوء تفاهم و لطيفه گويي كه نشان دهنده عمق ناآگاهي آنها از توانايي هاي نظام جمهوري اسلامي براي حل مسائل داخلي خود و جنس پيوندهاي مردم و نظام است، اكنون به خود حق مي دهند درباره آينده نظام ايران پيشگويي كنند؟ كليد فهم مسئله اينجاست كه رسانه ها و تحليلگران غربي يا قادر به تفكيك پروژه هايي كه توسط دولت هاي خود آنها براي ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي طراحي و اجرا شد و البته ناكام ماند، از «واقعيات» ايران نيستند يا خود را به نفهمي زده اند. آشوب در ايران پروژه غرب و برخي عوامل آگاه يا ناآگاه داخلي بود نه واقعيتي برخاسته از متن جامعه ايراني. بي بي سي و شبكه راديو تلويزيوني فارسي زبانان آمريكا مي توانند صبح تا شام از افسانه هايي مانند «خيل كشتگان»، «حضور ميليوني معترضان در تهران»، «همه ايران يكپارچه اعتراض است» و لطيفه هاي ديگري از اين دست حرف بزنند و مي زنند. مهم اين است كه ببينيم واقعيت چيست و اين رسانه ها تا چه حد خيالات پريشان و آرزوهاي ناكام مانده خود را به نام واقعيت جا مي زنند. حقيقت اين است كه اكنون قريب به اتفاق كساني كه به كسي غير از محمود احمدي نژاد راي داده اند پذيرفته اند كه نظام راي آنها را خوانده و چيزي را از قلم نينداخته است. اين عده در نظرسنجي هايي كه اخيرا انجام شده ضمن اذعان به اينكه راي آنها خوانده شده اين را هم پذيرفته اند كه اين راي براي رييس جمهور شدن كانديداي آنها كافي نبوده و اگرچه 13 ميليون راي كمي نيست، اما كس ديگري هست كه راي بيشتري آورده است. مطابق همين نظرسنجي ها مردم ايران تقلب را بازي سياسي و جرزني بازندگان مي دانند و تاكيد مي كنند كه اگر واقعا خطايي به اين بزرگي رخ داده بود مدعيان نبايد براي اثبات جزئي از آن اين همه به زحمت مي افتادند و آخر كار هم ناكام مي ماندند. حتي سياسيوني هم كه تا چند روز بعد از انتخابات تصور مي كردند كل مملكت صندوق راي سر كوچه آنهاست اكنون درگوشي به هم مي گويند «انتخابات سالم بوده و داستان ابطال را بايد كنار گذاشت». غربي ها اما اگر خوش بين باشيم به دليل ناآشنايي عميق با آنچه واقعا در ايران مي گذرد و اگر بدبين باشيم با هدف ايجاد فتنه، علاقه اي به ترك داستان سرايي و رجوع به واقعيات از خود نشان نمي دهند. در حالي كه آشوب يك پروژه بوده و خنثي شده، صبح تا شب مي گويند«مردم» به اعتراضات خياباني خود ادامه خواهند داد! ايران 70 ميليون جمعيت دارد. چرا در روز 18 تير 88 با وجود آن همه انرژي كه ماشين پروپاگانداي غرب مصرف كرد 700 نفر هم به خيابان نيامدند؟ اين مردم كجا هستند تهراني ها آنها را نمي بينند اما بي بي سي و VOA هر روز از قول آنها بيانيه مي دهند و خطابه مي خوانند؟! نگاه پروژه اي ابهام را حل مي كند. تا ديروز پروژه اي وجود داشت براي ناآرام كردن ايران و بلكه وارد آوردن ضربات اساسي به امنيت كشور و امروز هم پروژه اي هست براي بي اعتبار نشان دادن دولت در داخل و خارج از ايران. مجري هر دو پروژه دشمن است و تعداد معدودي نوكر بي يا با جيره و مواجب در داخل. اما رسانه هاي غربي كه نمي توانند بگويند اول و آخر همه اين داستان ها خودمان هستيم پس چاره اي نمي ماند الا اينكه توهمات خود را به خواسته هاي موجودي خيالي به نام «مردم» نسبت بدهند كه معلوم نيست كيست و كجاست. واقعيت اما در هر حال خود را به عمليات رواني تحميل خواهد كرد. واقعيت اين است كه پروژه آشوب هرگز بدنه مردمي پيدا نكرد چون مردم عادي آشوبگر نيستند و اگر هم اعتراضي داشته باشند راه برطرف شدن آن را مسدود نمي بينند. پروژه دوم هم ناكام خواهد ماند چون اعتبار و مشروعيت دولت به رايي است كه مردم ايران «واقعا» در صندوق ريخته اند و آنها هم خود خوب مي دانند به چه كسي راي داده اند. اين اعتبار اجتماعي به مثابه پشتوانه اي بي ماننند براي دولت در اتخاذ تصميمات بزرگ عمل خواهد كرد و هر لحظه ضرورت پيدا كند قابل به صحنه آمدن است. فيلسوفان مي گويند فهم ما از واقعيت شايد، اما خود واقعيت هرگز خطا نمي كند. اعتماد ملي: قربانيان خاموش نسل‌كشي «قربانيان خاموش نسل‌كشي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي اعتماد ملي به قلم محمد شريف است كه در آن مي‌خوانيد؛آنچه كه در چين اتفاق مي‌افتد. در زمره خطيرترين جناياتي است كه عليه بشريت به وقوع مي‌پيوندد. قتل اعضاي گروه‌هاي مذهبي كه به صورت اقليت در چارچوب مرزهاي ملي يك كشور زيست مي‌كنند، ايراد صدمه شديد به سلامت جسمي يا روحي آنها، قراردادن عمدي گروه‌هاي مذهبي در وضعيت نامناسبي كه به زوال جسماني كلي يا جزئي آنها منجر مي‌گردد، اركان اصلي تعريف ژنوسيد شمرده مي‌شوند. كشتار ارامنه توسط دولت وقت تركيه در خلال جنگ اول جهاني در زمره اولين نمونه‌هاي جنايت عليه بشريت است. اين نگرش كه آيا دولت چين راسا مباشر قتل مسلمانان اويغور شمرده مي‌شود، با اين وضعيت كه اين جنايت به واسطه گروه‌هايي صورت مي‌پذيرد كه لباس نظاميان چيني را به تن ندارند ولي عملا تحت حمايت آنان مرتكب قتل اقليت مسلمانان مي‌شوند، آثار حقوقي يكساني دارد. براي تحقق قتل كافي است كه در لحظه ارتكاب متهم يا افراد تحت حمايت او قصد كشتن يا وارد كردن آسيب جدي به تماميت جسمي قرباني را با آگاهي از اينكه اين آسيب مي‌تواند منجر به مرگ گردد، حتي اگر قرباني تلف نشود، داشته باشد. اين تعريف را دادگاه بين‌المللي رواندا ارائه نموده است. قضيه رواندا مشابهت‌هاي آشكاري با وضعيت مسلمانان اويغور در چين دارد. ديوان رسيدگي‌كننده به جنايات رواندا ايراد صدمه جدي به تماميت رواني قرباني به منظور نابود كردن يك گروه خاص را موجب ايجاد مسووليت قتل براي دولت متهم برشمرده است. علاوه بر اين پيشينه وضعيت اقليت مسلمان مستقر در ايالت سين‌كيانگ چين دلالت دارد كه دولت چين در صدد تغيير در تركيب جمعيتي مناطقي كه زيستگاه اصلي مسلمانان است و در آنجا اكثريت را تشكيل مي‌دهند برآمده است. كنوانسيون ژنوسيد (1948) پاكسازي قومي را صراحتا در زمره مصاديق ژنوسيد برنشمرده است ولي اين كمبود در پرتو رويه قضايي بين‌المللي مرتفع شده است و پاكسازي قومي به عنوان يكي از اشكال ژنوسيد مورد پذيرش رويه قضايي بين‌المللي قرار گرفته است. اعمال دولت چين نشان مي‌دهد كه در پي حصول نتيجه يك قصد خاص يعني تغيير بافت جمعيتي در مناطق مسلمان‌نشين بوده است. در قضيه رواندا فجايع بي‌شماري كه عليه اقليت قومي توتي رخ مي‌دهد و اين واقعيت كه قربانيان صرفا به لحاظ تعلق به گروه توتي به صورت سيستماتيك هدف قرار مي‌گيرند، براي صدور كيفرخواست عليه متهمين (منجمله كامباندا عنوان نخست‌وزير) كفايت نموده است. سكوت جامعه بين‌المللي در برابر ارتكاب جرم عليه مسلمانان اويغور بار ديگر تاثير‌پذيري حقوق از منافع ملي دولت‌ها را در صحنه بين‌المللي بارز مي‌سازد. كشورها و گروه‌ها و احزاب سياسي كه در برابر فاجعه انساني غزه واكنش نشان دادند، در حال حاضر در برابر فاجعه انساني كه در چين مسلمانان را به قربانگاه ‌كشانده سكوت پيشه نموده‌اند و اين سكوت وهن‌آور دليلي جز توجه به روابط دوستانه با چين و سكوت در برابر جنايات نظاميان اين كشور در برابر قتل مسلمانان نمي‌تواند داشته باشد و حقيقت بار ديگر به مسلخ مصلحت كشانده مي‌شود. اين انديشه كه دادگاه‌هاي چين عاملان جنايت و قتل مسلمانان اويغور را محاكمه و مجازات نمايند، صرفا مي‌تواند براي برائت در اذهان آزادانديشان به كار گرفته شود. دولت چين نشان داده كه در اين قبيل موارد تمايلي براي محاكمه جانيان نداشته، كما اينكه عاملان جنايت ميدان تيان‌آن‌من هيچگاه تحت پيگرد قرار نگرفتند. در قضيه دارفور شوراي امنيت سازمان ملل متحد توانست با ارجاع قضيه به ديوان كيفري بين‌المللي موجبات صدور قرار جلب بين‌المللي عمر البشير را فراهم آ� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن