واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: وقتی دروازهبان انگلستان با آن اشتباه وحشتناك باعث گل خوردن تیمش میشود، تعلیق آن چند ثانیه كه طول میكشد تا مطمئن شویم توپ وارد دروازه شده، از همه فیلمهای هیجانی... وقتی پربینندهترین و پرطرفدارترین ورزش دنیا، فوتبال باشد، بدیهی است كه سینما هم روزی سراغ آن میرود تا از جذابیتهای دراماتیك این بازی پرشر و شور استفاده كند. پیوند بین سینما و فوتبال از این هم فراتر میرود. قهرمانان ورزش فوتبال در فیلمهای كارگردانان بزرگ سینما جلوی دوربین میروند و از آن گذشته اصلا همین گزارشهایی كه ما این روزهای جام جهانی هر روز از تلویزیون میبینیم مگر خودشان فیلم نیستند؟ وقتی دروازهبان انگلستان با آن اشتباه وحشتناك باعث گل خوردن تیمش میشود، تعلیق آن چند ثانیه كه طول میكشد تا مطمئن شویم توپ وارد دروازه شده، از همه فیلمهای هیجانی و اكشن این سالها بیشتر است. و بعد چهره تحسربار و رقتانگیز دروازهبان كه هیچ بازیگری نمیتواند در آن لحظه این حسرت و اندوه را آنقدر خوب بازی كند. به طور اجمالی دو تا از مطرحترین فیلمهایی را معرفی میكنیم كه فوتبال را دستمایه خودشان قرار دادهاند: فرار به سوی پیروزی فیلمی محصول سال 1981 به كارگردانی بازیگر و كارگردان بزرگ سینمای آمریكا جان هیوستون. در «به سوی پیروزی» یك بازی فوتبال محوریت فیلم را تشكیل میدهد تا از طریق آن زندانیان دربند آلمانها این فرصت را مییابند كه بر دشمنشان غلبه كنند. چیزی در مایههای «پل رودخانه كوای» اینجا هم یك هدف ثانویه (مثل بازی فوتبال) ایجاد میشود تا از طریق آن قهرمانها به رستگاری برسند. بازیگران مطرحی چون مایكل كین، سیلوستر استالونه در «به سوی پیروزی» هم تیمیهای ستارههای فوتبال چون پله و بابی مور شدند. ماكس فونسیدو هم بازیكن تیم آلمانها بود. فیلم مدت 90 دقیقه بازی را محك بازیكنان تیم متفقین هم قرار میدهد. جایی كه تیم دو دسته میشود. عدهای تصمیم میگیرند كه بین دو نیمه فرار كنند و برای عده دیگر، پیروزی در بازی مثل پیروزشدن در میدان جنگ است. آنها این ریسك را میپذیرند كه برای به دست آوردن عزت تیم متفقین فرارشان را به تعویق بیندازند. فیلمبرداری گری فیشر بخصوص در صحنههای بازی فوقالعاده است. این یكی از بهترین پیوندهای سینما و فوتبال است. در دل یك فیلم پرتعلیق كه نگران فرار زندانیان هستیم، داستان این بازی فوتبال به عنوان یك ورزش تیمی هیجانانگیز نه تنها بر ضربان قلب تماشاگر اضافه میكند كه بهترین روش برای نشان دادن همكاری و اتحاد متفقین است. در روزهای جامجهانی دیدن «فرار به سوی پیروزی» مطمئنا دلچسبتر هم خواهد بود. مارادونا دیدن این ابرستاره آرژانتینی فوتبال در فیلمی از امیر كاستاریكای بوسنیایی واقعا شوق برانگیز است. اگر این مستند را در جشنواره سینما حقیقت سال گذشته و در سالن سینما و با جمعیت تماشاگران میدیدید، متوجه میشدید كه هنوز هم هر گل دیهگو مارادونا میتواند نفسها را در سینه حبس كند. وقتی جماعت بعد از این همه سال با دیدن گل مارادونا به انگلستان فریاد شادی كشیدند. این مستند فقط درباره یك بازیكن فوتبال نیست. درباره جادوگری است كه در آرژانتین معتقدند روز بازی با انگلستان دست خدا بود كه باعث شده با گل مارادونا غرور ملت آرژانتین به آنها برگردانده شود. انگلستان ممكن است استعمارگر بزرگی باشد و جزایر فالكلند را از چنگ آرژانتین در بیاورد ولی در مقابل این مرد كوچك اندام و تیزپای آرژانتینی كاملا تسلیم است. عجیب نیست كه در آرژانتین او را در حد یك الهه تقدیس میكنند و برای خودش پیروانی دارد كه حتی مراسم ازدواجشان را هم با ادای احترام به مارادونا انجام میدهند. جدا از اینها قهرمان این مستند، همپای بهترین ابرقهرمانهای تاریخ سینماست. مردی كه برای مدتی در جهانی تاریك گیر افتاده بود و بعد با تلاش بسیار خودش را از آن ورطه بیرون كشید. مارادونایی كه یك جامجهانی را برای دوپینگ از دست داد و بعد هم در ماجراهای مربوط به مواد مخدر و كوكایین گرفتار شد و كارش به بیمارستان هم كشید اما امروز به عنوان مربی روی نیمكت تیم ملی آرژرانتین نشسته است تا شاید بار دیگر كشورش را قهرمان جهان كند. كاستاریكا كه كارگردان خوش ذوق و سلیقهای است در مستندش به همه ابعاد این ستاره بزرگ فوتبال میپردازد. او با هوشمندی خودش را كنار میكشد و حاشیهها را حذف میكند تا فیلم فقط حول یك محور بگردد: جادوگری به نام مارادونا. استفاده از موسیقی با ریتم تند روی ضربههای پای مارادونا و انیمشینهایی كه كاستاریكا از مارادونا و بازیكنان تیمهای مقابلش ساخته كه ارجاعهای سیاسی هم در آنها به چشم میخورد، از نكاتی است كه فلم كاستاریكا را گرم و دلچسب كرده است. از همه مهمتر اینكه مارادونا جلوی دوربین كاستاریكا كاملا راحت است. وقتی از روزهای تیرهاش حرف میزند، از خانوادهاش میگوید و از عشقش به فوتبال. كاستاریكا موفق شده نقش یك مخاطب جدی و علاقمند و پیگیر را بازی كند كه البته همینطور هم هست. در ابتدای فیلم كاستاریكا از هراسش برای ملاقات با یكی از اسطورههایش حرف میزند. باوركردنی نیست كه این مرد كوتاه قدی كه جلوی دوربین كاستاریكا انقدر راحت از خودش حرف میزند، اسطورههای میلیونها و میلیونها نفر از مردم جهان است. قهرمان ملی آرژانتین به حساب میآید و هر بازیكن بااستعداد فوتبال كه از راه میرسد با مارادونا مقایسهاش میكنند. دیدن فیلم«مارادونا» از چند جهت دلپذیر است. یكی اینكه مروری است بر بازیهای جادویی دیهگو آرماندو مارادونا. نمیدانم مستند دیگری پیدا میشود كه صحنهای داشته باشد كه با صحنه فرار مارادونا از چنگ 3-4 بازیكن تیم حریف و دریبل همه بازیكنان حتی دروازهبان برابری كند؟ درست مثل صحنههایی است كه گنگستر محبوبمان در فیلمهای نوآر موفق میشود از دست دشمنانش فرار كند و وظیفهاش را به اتمام برساند. دلیل دیگرش هم دیدن فیلمی از امیر كاستاریكایی است كه دوبار نخل طلا را از آن خودش كرده و ریتم و موسیقی را خوب میشناسد. كاستاریكا نگاه جذابی به سوژهاش دارد. به جز اینكه او را بزرگترین فوتبالیست دنیا میداند، برایش مقامی در حد چهگوارا قائل است. مارادونا از نگاه كاستاریكا یك انقلابی است و گل او به انگلستان در جام جهانی سال 1986 به معنای پیروزی او در یك جنگ بود. گل اولش به دست خدا شهرت یافت و گل دومش كه یك شوت موجدار از فاصله دور از دروازه بود و از چند بازیگر انگلیس عبور كرد، به عنوان برترین گل قرن انتخاب شد. در این روزها دیدن فیلم «مارادونا»ی كاستاریكا را به هیچوجه توصیه نمیكنم. این روزها از دیدن استاد در هیئتی جدید و با كت و شلوار كنار زمین موقع تماشای بازیهای آرژانتین لذت ببرید. و بعد از جامجهانی موقعی كه دلتان برای دیدن فوتبال و ستارههای داخل زمین تنگ شد این فیلم را ببینید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 454]