تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس براى اصلاح خود، خويشتن را به زحمت بيندازد، خوشبخت مى‏شود هر كس خود را در لذت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798609656




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگو با «پژمان بازغی» و «مینا لاكانی» بازیگران سریال «تاوان»


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نكته‌ای كه وجود دارد، شباهت «تاوان» با سریال «فرار از زندان» یا «لاست» در این است كه در سریال‌های اشاره شده هم فلاش بك‌هایی زده می‌شود كه انگار... جرات بزرگ برای تاوان سریال تاوان این‌روزها از شبكه سوم سیما پخش می‌شود و بسیار پرطرفدار است، سریالی كه از بازیگران خوبی برای پیش بردن قصه‌اش بهره برده و این تنها حسن این كار نیست، چرا كه برخلاف خیلی از مجموعه‌های تلویزیونی كه با تكیه بر بازیگر و خلاقیت او پیش می‌روند، پشتش نگاه كارگردانی خوش‌فكر و فیلمنامه نویسانی با ذوق ایستاده‌اند. با پژمان بازغی و مینا لاكانی گفت‌وگوی مفصلی كردیم كه قسمتی از آن را در این شماره برای شما آورده‌ایم. روایتگران معمولی پژمان بازغی پس از مدت‌ها با سریال تاوان به تلویزیون بازگشته است. او سریال تاوان را مجموعه خوبی می‌داند و به همین علت هم قبول كرده تا در آن بازی كند او معتقد است: «مخاطبی را كه تلویزیون جذب می‌كرد از طریق بچه‌هایی بود كه كار طنز می‌كردند. آن طنز لیز خورد و رسید به سینما. یعنی سینمایی شده كه من ترجیح می‌دهم در آن كار نكنم. در تلویزیون باشم و كارهای خاص‌تری را انجام بدهم. حالا ما با «تاوان» به این فكر كردیم كه چه چیزی بسازیم كه نه خنده دار باشد، نه ملودرام، بلكه واقعی باشد و خاص.» تاوان آن‌قدر خوب عمل كرده كه مخاطب نمی‌تواند یك قسمت آن را از دست بدهد، در این مورد می‌گوید: «یعنی از اول هم برنامه بر این بود كه بیننده بداند، اگر یكی دو قسمت را نبیند، چیزی را از دست می‌‌دهد. ریسك پذیرفتن بازی ما در این سریال به همین علت بود و به همین علت هم شهرام چنین مجموعه‌ای را ساخت. چقدر شاهد سریال‌هایی باشیم كه با زنگ تلفن به پایان می‌رسد و قسمت بعد با همان زنگ تلفن آغاز می‌شود؟! چقدر روایتگر معمولی باشیم؟!» شباهت با سریال‌های خارجی نكته‌ای كه وجود دارد، شباهت «تاوان» با سریال «فرار از زندان» یا «لاست» در این است كه در سریال‌های اشاره شده هم فلاش بك‌هایی زده می‌شود كه انگار هیچ ربطی به قصه ندارد. بازغی در این مورد هم می‌گوید: «شاید اصلا قصه با همان فلاش بك‌ها هم آغاز شود، آنها هركاری كه با فكر انجام می‌دهند. یعی راجع به آن طراحی می‌كنند. ما در «تاوان» هم سعی كردیم تا این كار را بكنیم. یعنی اجرای متفاوتی در همه‌چیز داشته باشیم. حتی در جنس بازی‌ها هم این تفاوت مشخص است.» شاید ساخت «تاوان» جرات بزرگی می‌خواست! چون با سلیقه همیشگی مردم متفاوت است، نوع روایت داستان به‌گونه‌ای است كه مردم همیشه تلویزیون‌بین عادت به آن ندارند. مینا لاكانی در این مورد با نگاه خاصی می‌گوید: «اما من فكر می‌كنم دقیقا این همان چیزی است كه مردم می‌خواستند. یعنی تلویزیون در وادی تكرار افتاده است. یكسری سریال‌هایی برای تماشاچی‌پذیری موفق بودند. اما اینها به مردم حقنه می‌شود. البته نمی‌توان منكر این شد كه مردم دوست دارند خیلی راحت جلوی تلویزیون بنشینند و سریال انتخابی‌شان را ببینند تا به سینما بروند و به تماشای فیلمی بنشینند كه نمی‌دانند آن را دوست خواهند داشت یا نه و برای آن هزینه‌ای هم پرداخت كرده‌اند. آقای شاه‌حسینی دوست داشته با «تاوان» اتفاق جدیدی برای تلویزیون بیفتد. به‌رغم همه كارهای متوسطی كه در صدا و سیما تولید می‌شود.» البته لاكانی معتقد است علت ساخت سریال‌های ضعیف كه بازهم پرطرفدارند در این است كه، مردم دوست دارند هم زندگی‌شان را بكنند و هم تفریح داشته باشند و سریال ببینند: «سریال‌ها آینه زندگی مردم‌اند. وقتی چنین داستان‌هایی را در تصویر می‌بینند، تازه متوجه می‌شوند كه دارند با شخصیت‌ها همذات‌پنداری می‌كنند. یعنی اگر فارسی وان هم می‌بینند برای این است كه خیلی واقعی و رئال ماجراها را نشان می‌دهند و مردم با اتفاقاتی كه برای كاراكترهایشان می‌افتد آشنا هستند.»   قضاوت ممنوع «تاوان» سریال بسیار خشنی است. اما این خشونت در حدی نیست كه بیننده از این همه ناراحتی خسته شود. درست مثل زندگی شخصی آدم‌ها... اما در تاوان این را می‌گوییم كه كسی نباید قضاوت كند. خیلی از افراد را می‌توانید ببینید كه نمی‌توانید براساس ظاهرشان قضاوتشان كنید: «می‌دانید كه این قضاوت كردن اشتباه یا درست از كجا شروع شد، از آنجایی كه بیننده جلوی تلویزیون نشست و فهمید كه كی به كیه. یعنی فهمید كه این آن است و او این است... كمی می‌گذرد و جاها تغییر می‌كند و دوباره در قسمت‌های پایانی همه به جاهای مشخص می‌رسند. همه ما به روایت ساده عادت كرده‌ایم. روایت‌های ساده را باید كنار گذاشت تا بتوان به مردم یاد داد كه قضاوت را هم كنار بگذارند.»   تفاوت در جزئی‌ترین اتفاقات به نظر بازغی، تاوان حتی در كوچك‌ترین موردها هم دقت كرده است: «تفاوت نقش‌ها در تلویزیون زیاد نیست چون شخصیت‌پردازی‌های خاصی نداریم. در نهایت تفاوت‌ها با یك سبیل و موی رنگ شده نشان داده می‌شود. اما در «تاوان» این اتفاق نیفتاد و ما حتی برای ساعت پویان هم تمهیداتی داشتیم. حتی اگر دیده نمی‌شد! یعنی ساعت پویان قبل از ازدواج و ساعت پویان بعد از ازدواج. یعنی نخواستیم این تفاوت «گل‌درشت» را در ماشین پویان نشان دهیم! مثلا ماشین آقای نجفی تازه به دوران رسیده «بنز» است. اما پویان ترجیح می‌‌دهد تا سوار تویوتای خود شود. این جزو شخصیت پویان است. در فلاش‌بك‌ها هم این را می‌بینید.» لاكانی می‌گوید: «نكته دیگری هم وجود داشت كه برای من در تمام سال‌های بازیگری‌ام اتفاق نیفتاده بود. اینكه یك بازیگر هیچ وقت نمی‌تواند بیشتر از سه دقیقه حس بگیرد. یعنی این ثابت شده. بعد از این سه دقیقه به سمت ادا در آوردن می‌رود. در این سه دقیقه اتفاقی می‌افتد كه خیلی لحظه‌ای است. اگر كارگردان این لحظه را احساس كند. هم می‌تواند به بازیگر كمك كند و هم می‌تواند آن صحنه را اجرا كند و این اتفاق برای من خیلی در «تاوان» افتاد. برایم خیلی عجیب بود كه در زمان ادای دیالوگ این اتفاق می‌افتاد. احساس می‌كردم كه آقای شاه حسینی آن لحظه را می‌دید و ذهن من را می‌خواند و میزانسن را بر اساس همان لحظه می‌چید. خب این خیلی به من كمك می‌كند.»   اتحاد جمعی هم لاكانی و هم پژمان بازغی «تاوان» را حاصل یك اتفاق جمعی می‌دانند، بازغی می‌گوید: «نه من می‌توانم بگویم كه من خیلی بازیگر خوبی در این سریال بودم، نه كامران تفتی، نه خانم لاكانی و نه حتی شهرام شاه‌حسینی به عنوان كارگردان. همه چیز به اضافه نگارش فیلمنامه دست به دست هم داده. به همین دلیل من سكانسی را كه وقتی با او تماس می‌گیرند تا بگویند زنش مرده! را خیلی دوست دارم. پویان روی كاناپه خوابیده. كسی كه زنش رفته، می‌رود به اتاق خواب، مسواك بزند و لباس خواب بپوشد. آدمی است كه همین طوری پریشان نشسته و مثلا تلویزیون می‌بیند. یعنی همه چیز طبیعی است».   عنصر اصلی جالب است بدانید كه بازغی عنصر اصلی در این گروه فیلمبرداری را شاه‌حسینی می‌داند و می‌گوید: «اولین‌باری كه سر صحنه آمدم، ضبط پلان دعوای من و آقای رویگری بود. پرسیدم شهرام سخت‌ترین سكانس را روز اول گذاشتی؟ یعنی شما فكر كنید من روز اول رفتم و باید صحنه‌ای را بازی كنم كه همسرم فوت كرده، 30 میلیون از حسابم بیرون كشیدند، وصیتنامه گم شده و من باید بروم دعوا كنم! هیچ چیز نمی‌دانستم. بعد مریم كاویانی همراه من نقشی را بازی می‌كند كه من اصلا نمی‌دانستم كیست! یا حتی مرجان و پویان چه كسانی هستند؟!» نام سریال طوری است كه با شنیدن آن مخاطب حدس می‌زند كه كسی یا همه باید «تاوان» چیزی را در قصه این مجموعه پس بدهند. شاید نام مجموعه همه‌چیز آن را لو دهد اما لاكانی می‌گوید: «این اسم خیلی كشش دارد». او معتقد است كه نام این سریال نمی‌تواند انتهای آن را لو دهد ضمن اینكه بازغی می‌گوید: «به نظر من پایان مهم نیست. اتفاقا یك پایان بی‌نظیر داریم كه بیننده حدس می‌زند چه اتفاقی خواهد افتاد ولی یك اما وجود دارد. در «تاوان» هم همینطور است. یكسری اتفاقات را كنار هم ریختیم و مدام تكان می‌دهیم، این اتفاقات جا باز می‌كنند، گاهی حل شده و گاهی از بین می‌رود.»   آخرین نفر تاوان مینا لاكانی با اینكه بازیگر اصلی زن این مجموعه محسوب می‌شود، اما آخرین نفری بود كه به این گروه ملحق شد: «من خیلی دیر به گروه ملحق شدم. یك ماه و نیم از كار گذشته بود كه من به آنها پیوستم و سكانس‌های اصلی كار گرفته شده بود. آقای شاه‌حسینی هم خیلی فرصت نداشتند كه بخواهند برای من همه چیز را توضیح دهند. من مجبور بودم در بعضی موارد از خودم برای رسیدن به شخصیت وام بگیرم و نمی‌توانستم كه در آن زمان كم مرجان را بشناسم ولی نمونه‌هایی مشابه مرجان را در اطرافم دیده بودم.»   مرجان، نمونه زنان این جامعه شاید برای شما هم جالب باشد كه بدانید از نظر لاكانی زنی در همین موقعیت مرجان كه مطلقه است، ثروت بسیاری دارد و می‌داند همه به چه نیتی به او نزدیك می‌شوند، ریسك می‌كند: «زنان قدرتمندی هستند كه در چارچوب سنت‌ها نمی‌گنجند و قواعد را می‌شكنند حالا ما نخواستیم خیلی این موارد را نشان دهیم، شاید اگر دستمان بازتر بود می‌توانستیم مسائل بیشتری از مرجان را نشان دهیم كه چرا پویان را انتخاب كرده. به دلیل محدودیت‌هایی كه داریم ناچار هستیم طوری عمل كنیم كه از طرف سیستم و مردم پذیرفته باشد. اما آنچه قطعیت دارد این است كه مرجان عقده مالی ندارد چون در ناز و نعمت بزرگ شده و چیزی برای معامله كردن با ازدواج ندارد به خصوص اینكه در ازدواج گذشته خودش هم ناموفق بوده آن هم با مردی كه به لحاظ سنی با او تناسب ندارد و حتی در انتخاب بعدی هم با اختلاف سنی بسیار تشكیل زندگی می‌‌دهد. این فاكتوری بود كه به من نشان داد مرجان در زندگی‌اش تعادل ندارد، این عدم تعادل را من باید نشان می‌دادم كه چرا فرزندش این‌گونه می‌شود؟ چرا ازدواج دوم هم با شكست مواجه می‌شود؟ چرا معیارهای انتخاب او غلط است؟ این‌ها مواردی بودند كه من می‌توانستم از زندگی شخصی خودم هم وام بگیرم تا سریعتر به نقش برسم. این عدم تعادل هم كمك می‌كرد كه مرجان را زودتر پیدا كنم. جدا از این آقای شاه‌حسینی هم در هر پلان فاكتور و كدهای كوچك اما تاثیرگذار را به من می‌دادند یا حتی بازی آقای بازغی به عنوان پارتنر من خیلی كمك‌دهنده بود. من با بازیگرانی كار كردم كه نه تنها كمك نمی‌كنند بلكه تلاش می‌كنند شما نقش خودتان را گم كنید اما آقای بازغی اصلا این‌طوری نبودند.»    دیرتر از همه همانطور كه قبلا گفتیم سارا خوئینی‌ها قرار بود تا نقش مرجان سریال «تاوان» را ایفا كند، اما به‌دلایلی این همكاری میسر نشد و شهرام شاه‌حسینی به‌عنوان كارگردان، مینا لاكانی را جایگزین او كرد. انتخابی كه شاه‌حسینی از آن به‌عنوان یكی از برگ‌های برنده‌اش در این سریال یاد كرده است. مینا لاكانی در این مورد كه دیرتر از سایر بازیگران به این پروژه پیوسته حرف‌های زیادی دارد، اما دیر پیوستن او به این كار، در روند بازی او موثر نبوده، چنین اتفاقی نیفتاده و می‌توانید یكدست بودن بازی او را با سایر بازیگران ببینید، این نشان می‌دهد كه لاكانی خیلی خوب توانسته خود را با روند سریال از قبل پیش‌رفته هماهنگ كند، در این مورد می‌گوید: «برای بازیگر خیلی خوشایند نیست كه دیر به گروه برسد چون هماهنگ شدن با نقش و دیگر اعضای گروه زمان می‌برد. اگر از ابتدا در گروه باشد به مرور و با كمك دیگر بازیگران و كارگردان می‌توانند نقش را شكل دهند اما چون این اتفاق دیر برای من افتاد با تلاش خودم و آقای شاه‌حسینی توانستم تمركزم را بالا ببرم تا با بازی دیگر بچه‌ها متعادل شوم. یادم هست كه به ایشان گفتم سیستمی كه شما كار می‌كنید خیلی متفاوت است و من تابه‌حال تجربه نكردم.»   همه بازیگران متفاوت بازی‌ها در این سریال همه شبیه به هم است، به این معنی كه خیلی خوب بازیگران توانسته‌اند خود را با قصه همراه كنند و كمتر پیش می‌آید كه شما فكر كنید كه بازیگری در حال بازی كردن نقشی است، پژمان بازغی در این مورد می‌گوید: «به نظرم حتی خانم كاویانی هم به نسبت كارهای دیگر خود متفاوت هستند.» او برای این حرف مثالی هم می‌زند: «در قسمتی كه من به او می‌گویم اگر بمانی شاید من هم بتوانم كارهایم را انجام دهم و با تو برای سرمایه‌گذاری بیایم یك واكنش كاملا زنانه و حرفه‌ای نشان داد. مثل كسی كه به هدف زده اما نمی‌داند ماجرا چیست. چون پویان می‌داند كه مرجان زنده است و وجدانا نمی‌تواند با او ازدواج كند.»   تدوین سخت اما خوب چیزی كه بیش از حد به «تاوان» كمك كرده، تدوین و بستر قصه‌ای است كه وجود داشت. در همین روایت‌های متقاطع كه می‌بینیم، داستان‌ها در دل آدم‌های مختلف گفته می‌شود این امر با توجه به تدوین مستانه مهاجر كه اولین كار تلویزیونی‌اش هم محسوب می‌شود خوب از آب درآمده. بازغی كه همسر مستانه مهاجر است، می‌گوید: «او گفته كه دیگر چنین كاری را انجام نمی‌دهد.»   طرح از قبل تعیین شده بد نیست بدانید، از ابتدا پلان كلی قصه چقدر مشخص بود و در بحث‌هایی كه گروه با هم داشتند به این شكل درآمده است. بازغی می‌گوید: «واقعا از قبل طراحی شده بود. اما تا این اندازه دقت نداشتیم، مثلا پلان‌هایی را گرفتیم كه لازم بوده اما جای آن در فیلمنامه جای دیگری بود. الان جایش به لحاظ روند قصه عوض شده. خیلی اتفاقات گسترده‌تر و بهتر می‌شود، بیفتد اگر این نباشد. یعنی ایجاد همان علامت سوالات در ذهن بیننده.»   هر رفتاری دلیلی دارد لاكانی معتقد است در تاوان تاجایی كه می‌شده همه‌چیز سرجای خودش قرار گرفته. مثلا بازی مریم كاویانی نیز بسیار درست اتفاق افتاده است: «من كه دیشب بازی ایشان را می‌دیدم به نظرم خیلی انتخاب درستی بود، یك نگاه ویژه‌ای دارد. حالا اگر كسی بخواهد ایراد بگیرد، باید خیلی بی‌انصاف باشد، مثلا امروز از من پرسیدند كه چرا با پسرتان در رستوران آنقدر سرد برخورد می‌كردید؟ خب قرار بوده این اتفاق بیفتد، باید این سردی باشد. وقتی از ابتدا رابطه سرد نشان داده شده نمی‌تواند بعد از این همه فاصله و دوری با فرزند خود، ارتباطی گرم و عاطفی داشته باشد. اصلا دلیل سرنوشت بد این پسر، رفتار سرد پدر و مادرش با اوست.»   تیتراژ تلخ همانطور كه قبلا هم گفته شد، تیتراژ و موسیقی سریال تاوان هم به تلخ بودن فضا كمك كرده، شاید هركس دیگری جای عوامل این سریال بود، تیتراژی این‌چنینی را انتخاب نمی‌كرد، در حالی كه الان این آغاز و پایان از سوی بیننده پذیرفته شده و نشان می‌دهد كه كارگردان تیتراژ درستی را انتخاب كرده است، بازغی می‌گوید: «آرمان موسی‌پور موسیقی دیگری برای تیتراژ ساخته بود كه شاید برای مخاطب مورد پسندتر بود اما شاه‌حسینی وقتی گوش كرد از او خواست كه با تمام احترامی كه برای مخاطب قائلیم به او باج ندهیم.» همچنان كه روایت قصه هم این را می‌گوید كه تا الان چیز دیگری نگاه می‌كردی حالا لطفا یك چیز دیگر نگاه كن... البته تیتراژ كار برای خود عوامل هم گرچه دوست داشتنی است، اما دوست داشتند كه ترانه‌ای داشته باشد، به همین دلیل هم لاكانی می‌گوید: «گاهی فكر می‌كنم، تیتراژ به یك ترانه احتیاج داشت.» گرچه به اعتقاد ما همین ترانه می‌توانست، این مجموعه را هم شبیه مجموعه‌های دیگر كند با اینكه حامد بهداد به عنوان خواننده تیتراژ در چند قسمت ابتدایی سریال نامش برده شد ولی به دلایلی این ترانه منتفی شد. به نظر می‌آید كه تلویزیون نخواست بهره خود را ببرد چون شنیده‌ها حكایت از این دارد كه ترانه بسیار خوبی بود.   شكستن چارچوب ترانه مادری با توجه به آخرین تصویری كه مخاطب از مینا لاكانی در مجموعه «ترانه مادری» داشته، نقش مرجان در سریال تاوان توانسته تمام ذهنیت‌های تماشاگران را بشكند: «خیلی كمك كرد چون من بعد از ترانه مادری هر پیشنهادی داشتم شبیه آن بود. شباهت نقش‌هایكی از دلایلی است كه نتوانستم روی آنتن بیایم و كار خوبی انجام دهم، در این بین گل‌های گرمسیری را هم كار كردم و اواسط آن ادامه ندادم، گل‌های گرمسیری خیلی متفاوت بود اما قسمت من نشد كه آن را ادامه دهم چون مادر من فوت كردند و نتوانستم بازی كنم. او در سریال گل‌های گرمسیری نقشی را برعهده داشت كه بعدها بهنوش طباطبایی آن را ایفا كرد، در این مورد می‌گوید: «بسیار نقش خوبی بود منتها به دلیل اتفاقی كه افتاد مجبور شدم به تهران بیایم چون كار در آبادان تصویربرداری می‌شد و دیگر كاری انجام ندادم. نقش مرجان كمك كرد به اینكه كلیشه را بشكانم، خیلی واقعی بود.» بلورین برای مینا لاكانی لاكانی سال‌ها قبل به خاطر بازی در فیلم‌سینمایی «دیدار» و بازی در كنار مهران مدیری، برنده بلورین سینما بود، اما حالا تبدیل به یك بازیگر تلویزیونی شده است: «این اتفاق الان افتاده اما ناخواسته‌بوده. من از سینما شروع كردم. به عنوان یك بازیگر از دوران جوانی كه شروع كردم این موضوع ثابت شد كه می‌توان بازیگر مدیوم سینما باشم. ولی دلایل فنی وجود دارد كه الان جای باز كردن آن نیست اما من به سمت تلویزیون آمدم و متوجه شدم من بازیگر نباید خط‌كشی كنم. می‌توانم حس بازیگری‌ام را در تلویزیون و تئاتر هم ارضا كنم.» اما این دلیل نمی‌شود تا لاكانی بازی در سینما را دوست نداشته باشد و نخواهد از آن یاد كند: «اگر سینما باشد كه چه بهتر، چون عشق اول من و تمام بازیگران است اما وقتی دیدم كه به نوعی سینما و عشق را از من گرفتند فكر كردم تلویزیون جای مناسبی برای تامین حس بازیگری من خواهد بود. هر چقدر هم گذشت بیشتر مخالف این خط‌كشی شدم. در همه جای دنیا این خط‌كشی بین مدیوم‌ها هست اما در ایران تفاوتی به شكل بارز نشان داده نمی‌شود، مثلا ما قبلا می‌توانستیم بگوییم سینمای بیضایی! و واقعا تفاوتی وجود داشت ولی الان اینگونه نیست. اگر الان یك كارگردان سینما در تلویزیون كار متفاوت انجام می‌دهد، پس چه فرقی كرده؟ سینما باید با تلویزیون فرق داشته باشد وقتی این خط‌كشی بین این مدیوم‌ها وجود ندارد، برای سینما فاجعه است. سینما، صنعت و پروداكشن است هرچند تلویزیون هم الان به این سمت كشیده شده ولی باز هم سینما رشد خود را كرده كه جلوتر باشد.»   حق انتخاب محدود لاكانی برای انتخاب كارهایش چه در سینما، چه در تلویزیون بسیار حساسیت به خرج می‌داده و می‌دهد. چون بازیگری برای او مهم است اما نكته‌ای وجود دارد: «فراموش نكنید با توجه به سیستمی كه در سینما و تلویزیون حاكمیت دارد، حق انتخاب ما بسیار كم است. منی كه دوست دارم كار خوب انجام دهم، حق انتخاب برایم محدود است و باید دو سال در خانه منتظر بنشینم. این برای بازیگر جالب نیست، من مخالف پركاری نیستم چون شما اسم وتصویرتان همه جا هست، روی بورس بیشتری هستید، به چشم كارگردانان بیشتر می‌آیید. ولی بازیگری كه مثل من دو سال یك دفعه روی آنتن می‌آید، مسیر سختی را انتخاب كرده، برای اینكه باید صبر كنم تا نقش خوب پیشنهاد شود. تازه با این صحبت‌ها انتخاب و كار غلط هم داشتم. شاید اگر حق انتخاب داشتم، روند رشد حرف‌های من شكل دیگری بود اما تابع سیستمی هستم كه الان در جریان است.» این همان حرفی است كه پژمان بازغی هم آن را تایید می‌كند و معتقد است كه نباید خط و مرزی بین سینما و تلویزیون كشیده شده باشد: «این خط‌كشی‌ها را شما مطبوعاتی‌ها می‌كنید و بسیار در تغییر دادن افكار موثرید. خواهش می‌كنم كه كمی از این حرف‌ها فاصله بگیرید.»    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن