واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: گزیده کاری به قضیه تامین مالی و میزان دستمزد بازیگران برمیگردد. اگر بخواهی باخیال راحت «نه» بگویی، باید قبل از آن دستمزد خوبی گرفته باشی. خدا را شکر تا الان... گفت وگو با «کامبیز دیرباز»، در پشت صحنه فیلم برداری فیلم «شرط اول» (مسعود اطیابی) انجام شد. این بازیگر تاکنون یک بار با فیلم «دوئل» (احمدرضا درویش) طعم را چشیده است. از دیگر بازیهای درخشان دیرباز، میتوان به بازی اش در فیلمهای به نام پدر (ابراهیم حاتمیکیا) و عیار ۱۴ (پرویز شهبازی) اشاره کرد.این روزها او با ایفای نقش در سریال تاریخی «در چشم باد» (مسعود جعفری جوزانی)، میهمان خانههای بینندگان تلویزیون است.به بهانه پخش این سریال به سراغ کامبیز دیرباز رفتیم و با او، درباره جزئیات کارنامه حرفه ایاش هم صحبت شدیم. یکی از مهم ترین ویژگیهای کارنامه ات، گزیده کاری است. این که در طول این سالها در فیلمها و سریالهای زیادی بازی نکرده ای آگاهانه بوده است؟من اصولا طالب تنوع هستم. در این ده سال که کارم را شروع کردم، تعداد فیلمهای کارنامه ام خیلی کم است. برای کار کردن عجله ای ندارم. دوست ندارم فضاهایی را که قبل تر تجربه کرده ام، دوباره تکرار کنم. برای همین بین همه کارهایم، یک سال فاصله افتاده است.گزیده کاری به قضیه تامین مالی و میزان دستمزد بازیگران برمیگردد. اگر بخواهی باخیال راحت «نه» بگویی، باید قبل از آن دستمزد خوبی گرفته باشی. خدا را شکر تا الان این وضع را تحمل کرده ام. این که بخواهی به پیشنهادهای دوستان و همکارانت «نه» بگویی، برایت سخت نیست؟اوایل شروع کارم، این مشکل را داشتم. «نه» گفتن برایم خیلی سخت بود. مخصوصا با کسانی که قبلا با آنها کار کرده یا با آنها رفیق بودم. الان تقریبا با همه رفیقم. اما دیدم حرفه ای تر شده است. به این نتیجه رسیدم که صداقت داشتن در «نه» گفتن، نه طرف را ناراحت میکند نه مرا به هم میریزد. خیلی حرفه ای عذرخواهی میکنم. در کارنامه ات نقشهای متنوعی دیده میشود. نقشهایی که لایههای سفید و سیاه پررنگ تر و کم رنگ تری دارند. در انتخابهایت چقدر دغدغه متفاوت بودن داری؟اعتقاد ندارم هر کاری میکنم، حتما باید با کار قبلی ام ۱۸۰ درجه تفاوت داشته باشد. این تفاوت باید ریز و ظریف باشد. ولی از تکرار فضایی که در آن زندگی کرده ام، لذت نمیبرم. سعی میکنم فضاهایم را عوض کنم. کار بسیار سختی است. اساتید من که نقشهای متفاوت بازی کرده اند، زندگی سختی داشته اند. ایده آل ذهنی بازیگر این است که کارنامه متفاوتی داشته باشد. اما اجرا کردن این ایده آل، سخت است. باید مسئله مالی را هم در نظر گرفت. اگر توانش را داشته باشم، تا جایی که بتوانم به متفاوت بازی کردن ادامه میدهم. بعد از بازی در «اخراجیها» نقشهایی شبیه شخصیت «مجید سوزوکی» به تو زیاد پیشنهاد شده است؟ بله. زیاد پیشنهاد میشود. یک مدت بعد از فیلم «دوئل» کاراکترهای آبادانی و جنگی به من پیشنهاد میشد. بعد از سریال «تب سرد» هرچه نقش دزد و قاتل بود به من پیشنهاد میشد. تا به حال لطف خدا و مردم باعث شده بتوانم کار خود را انجام دهم. در طول این سالها بین سینما و تلویزیون در رفت و آمد بوده ای. سریالهای «تب سرد» و «پریدخت» باعث شد، بینندگان پرشمار تلویزیون تو را بشناسند. بازی در فیلم «دوئل» هم برایت یک را به ارمغان آورد. با این توضیحات کامبیز دیرباز را باید بیشتر یک بازیگر سینمایی بدانیم یا تلویزیونی؟من کلا با این تقسیم بندی مخالفم. به خاطر این که بیننده تلویزیونی هم حق دارد کار خوب ببیند. حق دارد بازی، متن و کارگردانی خوب ببیند. برای من مخاطب تلویزیونی مخاطب بسیار محترمی است و به من انرژی زیادی میدهد. مخاطب ۶۰ میلیونی اصلا قابل مقایسه با تعداد مخاطبان سینما نیست. البته دیده شدن یک بازیگر سینما در تلویزیون، میتواند ضررهایی برای آن بازیگر داشته باشد. یک عده میگویند تلویزیون بازیگر را دم دستی میکند. یعنی وقتی بیننده هر وقت دلش بخواهد بتواند بازیگرش را ببیند، دیگر آن بازیگر برایش آن قدر جذابیت ندارد که به خاطرش سینما برود. اما به هر حال من طرفدار تلفیق این دو دیدگاه هستم. ایده آلم این است که با یک برنامه ریزی، هرچند سال یک بار در تلویزیون هم بازی کنم. برای من متن و کاراکتر خوب، حرف اول را میزند. البته سریال «در چشم باد»، یک کار استثنایی و فوق العاده بود. این کار یک ساختار سینمایی داشت و با دوربین سینما کار شد. میزانسنهایش خاص بود. آقای جوزانی هم کارگردان باتجربه و مطرحی است. آن جا موضوع این نبود که دارد فیلم کار میکند یا سریال. من نمیخواستم فرصت کار کردن با او را در این سریال از دست بدهم، ضمن این که از دل این سریال، قرار است چند فیلم سینمایی هم بیرون بیاید. وقتی این پیشنهاد را پذیرفتم، به این نکته فکر نکردم که جلوی دوربین یک فیلم میروم یا یک سریال. خیلی از منتقدان سینما دوست ندارند بازیگران محبوبشان به سراغ تلویزیون برود. فکر میکنی این مخالفت از کجا ناشی میشود؟ آنها میگویند تماشاگری که پول بلیت میدهد و به سینما میرود، به بازیگر احترام میگذارد. سینما رفتن یک جور احترام گذاشتن است به نتیجه کار بازیگر. اما تماشاگری که پای تلویزیون نشسته است، میتواند در حین آشپزی و غذاخوردن و تلفن حرف زدن کار بازیگر را هم ببیند. ممکن است این تماشاگر ریزه کاریها را از دست بدهد. این است که بیشتر بازیگران و پیشکسوتان، تمایل دارند در سینما کار کنند. جنس اجرای بازیگر در رسانههای مختلف، چه تفاوتهایی با هم دارد؟ اجرای تئاتر و سینما خیلی فرق دارد. اما تفاوت بین بازی در سینما و تلویزیون، خیلی ظریف تر است. به خاطر این که در سینما نتیجه کار بازیگر، در ابعاد بزرگتری دیده میشود. مثل تفاوتی که بازی روی صحنه تالار وحدت و سالن چهارسو دارد. آن جا هم ناخودآگاه این تفاوت را باید رعایت کنی. انرژی که من باید بگذارم تا دیالوگم را به سمت تماشاچی پرتاب کنم، در این دو تا تالار فرق دارد. کنش بدنی یک جا باید درشت تر باشد تا دیده شود. اینها جزو تکنیکهای اجرایی کار است. به تازگی موضوع دستمزدهای اهالی سینما خیلی خبرساز شده است. به نظر تو بازیگران ایران دستمزد زیادی میگیرند؟من اعتقاد دارم بازیگران ما به نسبت بازیگران تمام دنیا مثل پاکستان و کشورهایی که صاحب سینما نیستند، خیلی کمتر دستمزد میگیرند. به خاطر همین هم مجبورند برخلاف میل شان برخی نقشها را بپذیرند. این برای بازیگر یک سم است. بازیگر باید آن قدر تامین باشد که بتواند کاراکتری را که دلش میخواهد کار کند. بتواند فکر کند و وقت بگذارد. هالیوود مهد سینمای حرفه ای است. در آن جا بازیگر ماهها قبل از شروع فیلم برداری، وقت میگیرد و تمرین میکند و نقشش را تحلیل میکند. وقت میگذارد تا کاراکتری را که میخواهد بازی کند، بشناسد و آن را روان شناسی کند. بازیگران مطرح دنیا، محققان شخصی خودشان را دارند که برایشان نقش را تحلیل میکنند. بازیگر باید به لحاظ مالی آن قدر تامین باشد تا بتواند برای این کارها وقت صرف کند. اگر تامین نباشد مدام عجله دارد جلوی دوربین کار جدیدش برود. مرتب تقویمش را نگاه میکند تا ببیند کی میتواند برود سراغ فیلم و سریال بعدی. این نکته مهم ترین معضل ناشی از پرداخت دستمزد پایین است. یعنی معتقدی در محاسبه دستمزد، باید دشواریهای کار و پیچیدگیهایش را در نظر گرفت؟ بله، اساسا دستمزدی که یک بازیگر میگیرد، به تعداد روزهایی که در سال کار میکند باید تقسیم شود. ممکن است بازیگر رقمیبگیرد که مردم در وهله اول فکر کنند خیلی زیاد است. اما این رقم باید به تعداد روزهای عمرش هم تقسیم شود. در طول یک سال بازیگر ممکن است در یک فیلم کار کند. اما اساسا معتقدم بازیگری کار سختی است. البته همه کارها سخت است. اما سختی بازیگری به چشم نمیآید. حواشی مثبتش و زمانهای لذت بخش اش به چشم میآید. برخی از مردم میگویند بازیگر که کاری نمیکند. چهار تا دیالوگ حفظ میکند و میگوید. اصلا این طوری نیست؛ اما سختی کار توضیح دادنی هم نیست. کسانی حرف مرا متوجه میشوند که خودشان، تجربه بازیگری داشته باشند. من زمان بازی در سریال «در چشم باد» و فیلم «اخراجیها» در طول ۱۵ روز، فقط یک ساعت در شبانه روز میخوابیدم. آن هم داخل یک ماشین. گروه «در چشم باد» روز کار میکردند و گروه «اخراجیها» شب. ضمن این که دو کاراکتر «نادر» و «مجید سوزوکی» هیچ ربطی به هم نداشتند و گریمهای متفاوتی داشتند. جدا کردن ذهنی این دوتا سخت بود و اذیتم میکرد. در مجموع بازی ات در سریال «در چشم باد» چقدر طول کشید؟من نزدیک به ۲ سال و نیم، درگیر فاز۲ «در چشم باد» بودم. یعنی بخش جوانی نادر. زمانی که گروه فاز ۳ را کار میکردند، من یک سال و نیم منتظر سفر آمریکا بودم تا زمان بازی ام فرا برسد. ۳ ماه و نیم هم کارم در آمریکا طول کشید. در این زمان ۲ سال و نیم قطعا نمیتوانستم کار دیگری انجام دهم. فاصله زمانی که بین بازی ام در فیلمهای سینمایی «به نام پدر» و «اخراجیها» به وجود آمد، به همین خاطر بود. نظرت درباره ساخت سریالهای تاریخی هم چون «در چشم باد» چیست؟ به نظر تو استقبال مخاطبان از این سریال چطور بوده است؟جوانان ما و نسلهای آینده، باید بدانند چه اتفاقی برای کشورشان افتاده است. برای همین است که میگویم «در چشم باد» کار ارزشمندی است. استقبال مردم از یک سری کارها مقطعی است. اگر الان سریال امام علی(ع) را پخش کنند شاید آن مخاطب انبوه آن سالها را پیدا نکند. ممکن است تعداد تماشاگر «در چشم باد» ده سال دیگر، یک رقم دیگری باشد. بستگی دارد به این که نیاز آن موقع مردم چیست. برخی اوقات مردم دوست دارند بخندند. در یک سال ژانر (گونه) کمدی ژانر محبوب مردم میشود و فیلمهایش خوب میفروشد. در یک سالی هم فیلم حزن انگیز و گریه آور مثل «گلهای داوودی» محبوب میشود. بستگی دارد به این که مردم در آن سال و آن مقطع، چه چیزی را دوست داشته باشند. سلیقه مردم فرمول پیچیده ای دارد که من زیاد از آن سردرنمیآورم. البته خبر دارم که مردم سریال «در چشم باد» را پسندیده اند و دنبال میکنند. درباره همبازیهایت در این سریال و بده بستانهایی که با هم داشتید، بگو. «در چشم باد» کار پربازیگری است. اما بازیهای مستقیم من بیشتر با پارسا پیروزفر، سعید نیک پور و رضا شفیعی جم است. در آینده در فاز ۳ هم با بازیگران دیگری بازی مستقیمی دارم. به هر حال من همیشه از همبازیهایم یاد میگیرم. باعث افتخارم است که نقش پسر آقای نیک پور را بازی کردم. از دوران بچگی ام سریال «امیرکبیر» را به دقت دنبال میکردم. من خیلی بازی نیک پور و فضایش را دوست داشتم. آن موقع سنم کم بود و اصلا نمیدانستم بازیگر کیست و کارگردان کدام است. بعدها فهمیدم کارگردان این کار هم خودش است. «در چشم باد» برای من فرصت مغتنمی بود. آقای صدیق شریف پیشکسوت بنده هستند. هرچه همبازیهایم بیشتر باشند، فرصت بهتری برایم فراهم میشود. چون سعی میکنم از آنها یاد بگیرم. نقش ۷۰ سالگی «نادر» سریال «در چشم باد» را هم خودت بازی کرده ای. اگر موافقی درباره گریم این نقش صحبت کن. گریم این نقش در آمریکا و با یک گریمور آمریکایی انجام شد که کار سنگین و زمان بری هم بود. طراحی ظاهر کاراکتر از کارگردان شروع و به بازیگر ختم میشود. گریم، متن، راهنماییهای کارگردان و حتی قاب بستن فیلم بردار، چیزهایی هستند که به بازیگر برای این که نقش را بهتر ایفا کند، کمک میکنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]