واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: یک راه میان بر
احسان به والدین در سیره صالحین بسم الله الرحمن الرحیمدرباره جایگاه مهم احسان به پدر و مادر، از منابع اسلامی و روایات اهل بیت علیهم السلام، مطالب زیادی شنیدهایم و حکایات زیادی شنیدهایم.در اهمیت این احسان، همین نکته بس که خداوند متعال در کتاب هدایتش، احسان به والدین را پس از عبادت خودش قرار داده است: وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا (اسراء /23)؛ پروردگارت مقرر داشت كه جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیكى كنید. در روایات ما نیز مصادیق گوناگونی از این احسان بیان گردیده است. مثلا در روایتی از امام صادق علیه السلام، نیکی در مصاحبت با آنان، به تکلف نیانداختن ایشان در بر آورده کردن خواستههایشان و... از مصادیق این احسان شمرده شده است:سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» مَا هَذَا الْإِحْسَانُ؟ فَقَالَ: الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ یَسْأَلَاكَ شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجَانِ إِلَیْهِ وَ إِنْ كَانَا مُسْتَغْنِیَیْن (2) باید این نکته مهم را مورد نظر داشته باشیم که احسان به پدر و مادر راه آسان و میانبُری است برای رسیدن به بسیاری از برکات و فضیلتها؛ چنان که بعضی از بزرگان بعد از فقدان پدر و مادر، حسرت داشتن این فرصت طلایی را میخوردهاند. اکنون با هم نمونههایی از اهتمام به این نکته را در کلام و سیره برخی صالحان میخوانیم:1.مدتی بود که مادر یکی از افراد جلسه، از دیر آمدن فرزندش بسیار ناراحت بود؛ و بیشتر اوقات نسبت به این عمل، ابراز نارضایتی می نمود.آن شخص نقل می کرد که: در خلال همین مشکلات و ناراحتی ها، به خدمت کل احمد آقا (3) رسیدم. ایشان یکباره رو به من کرده و فرمودند:«بهترین احسان تو در این زمان، این است که شب ها را زودتر به خانه بروی، تا مادرت چشم براه نباشد.» (4) 2. آیت الله بهاء الدینی:«در ماه مبارک رمضان، علاوه بر کارهای روزانه، گاهی ساعتی نزد مادرم می ماندم و پس از صرف افطار به ادامه درس و بحث و مطالعه می پرداختم.شبی دیر وقت به خانه برگشتم، به طوری که یک ساعت بیشتر به اذان صبح نمانده بود! هنگامی که وارد خانه شدم، مادرم را چنان ناراحت و آشفته خاطر دیدم که ناگهان به سوی من آمد و گفت: چرا این قدر دیر کردی؟! از ناراحتی و نگرانی تا الان نخوابیده ام.و بنده با غرور جوانی ای که داشتم، به جای اظهار محبت و عذرخواهی از ایشان گفتم: بی خود نخوابیده اید، می خواستید بخوابید.اما چندی نگذشت که چوب این برخورد غلط را خوردم. هر چند آن شب در پی کار خوب و پسندیده بودم، ولی به خاطر پایمال کردن حقوق دیگران و اذیت پدر و مادر تنبیه شدم.» (5)3. آیت الله شیخ محمد کوهستانی در خصوص والدین و نحوه برخورد با آنها می فرمودند:«از بزرگترین قله ها با هزار زحمت و مشقت بالا رفتن بهتر از منت کشیدن است، ولی منت پدر و مادر را کشیدن جهت ادامه تحصیل، عیبی که ندارد، بسیار هم بجا و شایسته است.» (6) از اثرش می ترسم!4. فرزند گرامی آیت الله کوهستانی، درباره احترام به پدر از دیدگاه والد مکرم خود چنین حکایت می کند:روزی در حیاط منزل مشغول انجام کاری بودم، آقا چند بار مرا صدا کرد، ولی من چون نشنیده بودم متوجه خطاب ایشان نشدم. برای مرتبه آخر که مقداری بلندتر مرا مورد خطاب قرار داد صدای مبارک ایشان را شنیدم و بلافاصله به محضرشان رسیدم، با ناراحتی فرمود:«چرا جواب ندادی؟»عرض کردم: صدای شما را نشنیدم، اگر کوتاهی کردم حاضرم مؤاخذه شوم.فرمود:«من که تو را بخشیدم ولی از اثرش می ترسم.»گویا مراد معظم له این بود که فرزند نباید در مراقبت و ملازمت والدین خود کوتاهی کند و همواره گوش به فرمان پدر و آماده خدمت گزاری باشد که سهل انگاری در این زمینه آثار نامطلوبی روی فرزند خواهد داشت. (7) 5. در داستان تشرفات آیت الله العظمی نجفی مرعشی، به محضر امام زمان علیه السلام نیز ایشان از قول امام علیه السلام سفارشهایی را نقل کردهاند از جمله اینکه:… و نیز سفارش فرمودند بر: احترام پدر و مادر، زنده باشند یا مرده، و تأکید بر زیارت بقاع مشرفه ائمه ـ علیهم السلام ـ و اولاد آنها و تعظیم و تکریمشان (8) 6. آیت الله خزعلی از آیت الله محمدرضا بروجردی نقل کردند که :پدر آقای مشکور در عالم خواب می بیند به حرم امام حسین علیه السلام مشرف شده است و همه مردمی که آنجا به زیارت مشغول هستند – به جز چند نفر – به صورت حیوانات دیده می شوند. در همان حال نیز مشاهده می کند که جوانی به حرم وارد شده و گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله و از آن حضرت جواب شنید :«و علیک السلام احسنت.»آقای مشکور می گوید: که از خواب بیدار شده و به حرم مشرف شدم، منظره حرم را همان طور که درخواب دیده بودم، مشاهده کردم، البته همه به صورت انسان بودند اما افراد همان افرادی بودند که در خواب آنها را مشاهده نموده بودم. چیزی نگذشت که ناگهان دیدم همان جوان نیز آمده و سلام داد ولی من جواب سلام حضرت را نشنیدم.سراغ جوان رفته و جریان خوابم را به او گفتم.جواب داد: برای او مهم نیست.گفتم: چطور این خواب برای شما مهم نیست؟گفت: من جواب آن حضرت را شنیدم.گفتم: شما چه کردی؟جواب داد: من هر شب جمعه به زیارت حضرت می آیم و هر بار پدر یا مادرم را به حرم می آورم. یک بار پدر و مادرم هر دو با هم گفتند ما را ببر. در بین راه پدرم به زمین خورد و از راه رفتن عاجز شد. ولی باز ازمن خواست که او را به حرم ببرم. من او را روی دوش خودم قرار داده و به حرم بردم؛ لذا حضرت حواب من را دادند و مرا تحسین کردند. (8) 7. مرحوم شیخ عبدالکریم حامد –از شاگردان بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط- می فرمود:«خانوده ام خیلی سختشان بود که من این گونه زاهدانه زندگی می کردم.»با این که شیخ عبدالکریم احترام فراوانی برای پدرشان قائل بود و در آن دوران شاید راهی جز این پیش روی خود نمی دید ولیکن نتوانست از تأثیر منفی نارضایتی پدر مصون بماند.در آیات و روایات فراوانی بر اطاعت و کسب رضایت پدر و مادر سفارش شده است. آن چه از این اخبار بر می آید این است که مخالفت با امر والدین در هیچ امری جایز نیست مگر دستورات الهی، چه آنان مسلمان باشند و چه کافر.گرچه مرحوم حامد در پرتو عنایات الهی به درجات بسیار بالایی رسید ولیکن تأثیر این نارضایتی در تمام طول زندگی ایشان نمایان می گشت و سختی های زیادی که متحمل می شد بی تأثیر از این عامل نبود.یکی از دوستان ایشان می گوید: شیخ رجبعلی خیاط به مرحوم حامد گفته بود: در مکاشفه ای حضرت امیر(علیه السلام) را زیارت کردم و حضرت به من فرمود:«اگر پدر عبدالکریم از او راضی بود او از تو جلوتر بود.» (مقامش از تو بالاتر بود.)سرانجام شیخ عبدالکریم، در اثر اختلافاتی که با خانواده پیدا کرد به ناچار از ایشان جدا شد و در مدرسه ی مروی تهران حجره ای گرفت و برای مدتی در آن جا زندگی کرد. (10) الحمد لله رب العالمینپی نوشت ها:(1) اسراء/ 23(2) الكافی، ج2، ص157، باب البر بالوالدین؛ منلایحضرهالفقیه، ج4، ص407؛ وسائلالشیعة، ج21، ص487، باب وجوب بر الوالدین(3) کربلایی احمد تهرانی(4) کتاب رند عالم سوز(5) سایت صالحین(6) کتاب بر قله پارسایی (7) همان(8) سایت صالحین(9) کتاب روزنه هایی از عالم غیب(10) کتاب بهترین شاگرد شیخرهنما، گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 272]