واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تغییر دادن چهره واقعی من بستگی به ذهنیت کارگردان از این نقش دارد. در واقع احساس من این است که کارگردان معتقد بوده که چشمهای شرقی معصومتر هستند و من حق نداشته... «مصطفی زمانی» بازیگر کشف شده فرجالله سلحشور آن موقع که برای اولینبار در نقش حضرت یوسف یا به تعبیری زیباترین مرد تاریخ، مقابل دوربین رفت شاید هیچگاه نمیتوانست تصور کند که دارد یکی از جنجالیترین نقشها را در بحثبرانگیزترین مجموعههای تاریخی- مذهبی تلویزیون ایفا میکند. بههرحال این را میتوان بهنوعی خوششانسی او و به تعبیری بدشانسی او قلمداد کرد که بازیش در سایه این جنجالها، کمرنگ یا پررنگتر جلوه داده شده است. گفتوگوی کوتاهی با او درباره همین قضایا کردهایم. *بهنظر شما آمار مرکز تحقیقات صداوسیما یا نقدهایی که بر سریال «حضرت یوسف» وارد شده، کدام به واقعیت نزدیکتر است؟ یکسری نقدهایی که به این سریال میشود حاکی از این است که در ساختار موفق نبوده ولی آماری مبنی بر اینکه این مجموعه، کممخاطب بوده منتشر نشده است. شاید بتوان اینطور نتیجه گرفت که کلیت مجموعه، منتقدان را راضی نکرده است. منتقدان این مجموعه هم دو دستهاند که بهنظر من یک عده، منتقدانی هستند که کاملا درست میگویند و حق دارند. بههرحال هر سریال یا اثری میتواند بهتر ساخته شود ولی چیزی که من از آن مطمئن هستم این است که تیم سازنده این سریال، سعی کرده صادقانه کارش را انجام دهد. حالا اگر از دیدگاه منتقدان، کمی و کاستی هم مشاهده میشود به اختلافنظرهای تیم سازنده کار با منتقدان مربوط میشود که این اختلافنظرها معمولا همهجا مرسوم است. بنابراین ما نمیتوانیم نظر منتقدان را نادیده بگیریم ولی در درصد بالایی از نقدهایی که من خواندهام بهراحتی بوی دعواهای شخصی که برخی، با کارگردان پروژه و یا با تیم سازنده این مجموعه دارند حس میشود و کاملا مشهود است. این را فقط من نمیگویم بلکه خیلی از منتقدانی هم که برعلیه سریال نوشتهاند عنوان کردهاند که بعضی از نقدها واقعا ناعادلانه است.مسئله این است که نوع نگاه منتقدان با نوع نگاه جامعه متفاوت است. منتقدان همیشه ظریفتر نگاه میکنند و جزئیات را درنظر میگیرند، به همین دلیل هم منتقد نامیده میشوند و با مخاطب عام تفاوت دارند. بههرحال کسی که نگاه تیزبینانهای دارد مطمئنا عیبهای بیشتری را میبیند ولی همین نگاه تیزبینانه، میتواند قوتهای یک اثر را هم بهتر ببیند. سریال «حضرت یوسف»، بنا به آمار و اظهارنظرهای مردم و شنیدههایمان در جذب مخاطب عام، موفق بوده است. دلیل این استقبال هم بهنظرم مربوط به جذابیت داستان است و این قصه، همیشه مخاطب خودش را داشته است به همین علت، داستانی که درباره حضرت یوسف روایت میشود دغدغه مخاطب ندارد ولی اینکه نوع روایت این قصه چگونه باشد میتواند مورد بحث قرار گیرد. درواقع نظرسنجیها و تحلیلهایی که راجع به این مجموعه شده است بیشتر به نوع ساخت و پرداخت آن مربوط میشود که بهنظر من در مواردی به شکلی درست به آنها اشاره شده است و گاهی هم غرضورزی آشکاری، در این نقدها دیده میشود. بیشتر نقدها به این سریال درمورد ساختار بوده چون محتوای این سریال، قابل نقد نیست. چارچوب داستان قرآنی است و بیشتر نقدهایی که شده، نقدهای فنی بوده که منتقدان به آن پرداختهاند. من گاهی ناراحت میشوم که میبینم برخی به دلیل وجود مشکلات شخصیشان با کارگردان سریال به نقد غرضورزانه میپردازند. *بهعنوان بازیگر اصلی مجموعه چقدر از کار خودتان راضی هستید؟ آنهم با توجه به اینکه نقش «یوسف» اولین تجربه تصویری شما است؟ بازیگری که نقش محوری یک مجموعه را ایفا میکند نمیتواند هیچ عذری برای مخاطب بیاورد که مثلاً کار اولش بوده و تجربهای نداشته است. ولی منتقدان این موارد را هم باید لحاظ کنند. به هر حال من نقش اصلی مجموعهای چند میلیاردی را برعهده داشتم که بخش قابل توجهی از کار به من بستگی داشت. البته این را هم بگویم که قضیه بودجه میلیاردی مجموعه هم خیلی بحث انگیز شده است.به هر حال من سعی کردم در جهت تفکر کارگردان پیش بروم چون صاحب اصلی اثر ایشان هستند. من در زمینه بازی تجربهای نداشتم ولی سعی کردم با حداقل توانائیهایی که دارم کارم را جلو ببرم و خودم هم به شخصه از بازیام راضی هستم، آنهم به این دلیل که میدانم چقدر برای این نقش زحمت کشیدهام و نود درصد توانائیهایم را در آن مقاطعی که جلوی دوربین بودهام به کارگرفتهام. البته باید تا پایان مجموعه صبر کنیم تا به نتیجه بهتری دست یابیم، من در نقش 45 سالگی حضرت یوسف هم بازی کردهام و اینکه حالا نظر من با مخاطبان و منتقدان چقدر منطبق باشد به نظرم باید تا پایان سریال منتظر ماند. من در این مجموعه نقش یک پیغمبر را ایفا کردهام و همین حساسیت کارم را بالا برده است. یعنی اگر یک نگاه اشتباه هم داشته باشم باید جواب پس بدهم. * آیا این تغییر چهره بیش از حد شما در راستای نزدیک شدن به نقشتان صورت گرفته است؟ تغییر دادن چهره واقعی من بستگی به ذهنیت کارگردان از این نقش دارد. در واقع احساس من این است که کارگردان معتقد بوده که چشمهای شرقی معصومتر هستند و من حق نداشته و ندارم که در مورد گریم چهرهام دخالت کنم. ولی من سعی کردم در حد تواناییام کار کنم که مخاطب حداقل پیامبرگونه بودن یوسف را درک کند. ضمن اینکه یوسف، پیغمبری نیست که فقط مشغول ارشاد باشد. اصلا دلیل جذابیت داستانی مثل «حضرت یوسف»، این است که یوسف در چند ژانر بیان میشود، آنهایی که دوست دارند کارهای مذهبی را دنبال کنند به خواستهشان میرسند، آنهایی که دوست دارند یک داستانی که ریتم عاشقانهای دارد را دنبال کنند هم به خواستهشان میرسند و حتی آنهایی که دوست دارند بخشهای مربوط به زندگی اجتماعی و سیاسی یوسف را ببینند هم موفق میشوند. چالشی که یوسف با زلیخا دارد و دعوت مردم به یکتاپرستی و همینطور بازگشت او به اصل و ریشه خودش که داستان یعقوب را شامل میشود هم در این قصه، گنجانده شده است. آنچه من در این مجموعه رعایت کردهام این است که سعی کنم صادقانه بازیام را انجام بدهم. *بهعنوان یک مخاطب، این مجموعه را تایید میکنید یا به آن انتقاد دارید؟ اظهارنظر من نمیتواند بیطرفانه باشد. من در ناخودآگاهم حسهایی به این مجموعه دارم. من زحماتی را که برای آن کشیده شده است، دیدهام و شاهد مواردی بودهام که البته دلیلی ندارد که منتقد یا مخاطب از آن مطلع شود. بنابراین نمیتوانم نظر بیطرفانهای درمورد این کار داشته باشم. بنابراین فقط میتوانم بگویم من این مجموعه را خیلی دوست دارم. البته یکسری کموکاستیها وجود دارد که مشهود است و در کار دیده میشود. ولی این کاستیها در هر کاری اجتنابناپذیر است و باید بپذیریم که سلیقههای مختلفی این آثار را میسازند. سلیقه آقای سلحشور یا هر کارگردانی، نقد خودش را میطلبد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]