تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816017143
برگزاری دادگاه متهم به قتلهاي زنجيرهاي آبادان
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ميخواهم به خاطر عذاب وجدان، قتل ديگري كه انجام دادهام را بگويم." و خواستار ديدار با بازپرس پرونده در آن ساعت از شب شد. اولين جلسه دادگاه متهم به ١٦ فقره قتل زنجيرهاي آبادان ٢٨ اسفندماه ٨٧ در اهواز به رياست قاضي محمدمهدي رشيد‌الماسي برگزار شد. به گزارش ايسنا، قاضي الماسي در ابتداي جلسه، با اشاره به كيفرخواست اين پرونده، اظهار كرد: در كيفرخواست، ١٦ قتل به صورت يك‌جا عنوان شده است. به دليل زياد بودن تعداد قتل‌ها، براي رسيدگي به هر قتل، يك جلسه جداگانه تشكيل خواهد شد و جلسه امروز، قتل «خديجه.م» ١٣ ساله، را بررسي مي‌كند. قاضي در ادامه از بهرام رشته احمدي، نماينده دادستان اهواز، خواست در دفاع از كيفرخواست، نظرات خود را به دادگاه ارائه دهد. رشته احمدي با حضور در جايگاه گفت: در اين پرونده فريد بغلاني، فرزند سعد، ٤٠ ساله، متهم است به قتل عمدي مرحوم «خديجه.م» فرزند حسين، ١٣ ساله. محتويات پرونده حكايت از آن دارد كه مقتول در تاريخ ٥/٨/٨٤، ساعت ١٠ صبح از منزل خارج مي‌شود اما ديگر مراجعت نمي‌كند. پدر مقتول كه نگران بازنگشتن فرزندش مي‌شود، به همه جا سر مي‌زند و هنگامي كه از يافتن خديجه نااميد مي‌شود، در تاريخ ٦/٨/٨٤ به كلانتري مراجعه كرده، ماجراي خروج دختر و بازنگشتن وي را شرح مي‌دهد. وي افزود: پدر مقتول، به فردي مظنون مي‌شود و شكايت خود را از وي مطرح مي‌كند. به دنبال شكايت پدر مقتول، اقدامات مقدماتي براي پيگيري ماجرا و شناسايي قاتل آغاز مي‌شود، از جمله از منزل مظنون بازرسي انجام مي‌شود ولي در مجموع، اقدام‌هاي قضايي و پليسي براي دست‌يابي به قاتل به نتيجه نمي‌رسد. تا اين‌كه چند ماه بعد، پدر مقتول خبر كشف جنازه دخترش را به كلانتري اعلام مي‌كند. اما از اين جنازه به دليل گذشت زمان، وضعيت آب و هوا، وجود آب در اطراف جنازه و سگ‌هاي درنده، تنها استخوان‌ها باقي مانده بود، به صورتي كه روسري هنور دور موهاي سر، كنار جمجمه قرار داشت. مقتول بدواً از روي لباس و دمپايي‌اش توسط خانواده‌اش شناسايي شد. رشته احمدي خاطرنشان كرد: پزشكي قانوني در صفحه ٥١ پرونده با اشاره به وضعيت استخوان‌ها مي‌نويسد: "مجموعا تعيين علت مرگ امكان پذير نيست." هنگامي كه از پدر مقتول پرسيده مي‌شود: "با وجود آن كه از محل قرار گرفتن جسد تا منزل شما تنها ٣٠٠ متر فاصله است، پس چگونه متوجه جسد نشديد؟" پدر در پاسخ مي‌گويد: "در اين محل آب گرفتگي و نيزار بود و حالا كه سطح آب پايين آمده و گاوميش‌داران ني‌زارها را قطع كرده‌اند، استخوان‌هاي دخترم پيدا شده و جسد را يافته‌ايم." وي گفت: پدر مقتول از «عبدالرحيم.ع» شاكي بود كه در زندان اهواز به سر مي‌برد، بازپرس رسيدگي‌كننده در آبادان با اعطاي نيابت به دادسراي اهواز، خواستار انجام تحقيقات از وي شده بود. متهم فريد بغلاني كه هم‌اينك در دادگاه حضور دارد در آن زمان بدواً به اتهام ايراد صدمه و ضرب عمدي به «فوزيه.ن» در حبس به سر مي‌برد و به ارتكاب چند فقره قتل عمدي زنان و دختران اقرار كرده بود. به گونه‌اي كه ذهن هيچ كس در آن زمان در ارتكاب قتل «خديجه.م»، متوجه فريد بغلاني نبود. نماينده دادستان اهواز يادآور شد: به ناگاه متهم فريد بغلاني، در ساعت ١٢ نيمه‌شب ٢٦/٧/٨٧ بدون اين‌كه هيچ‌كس پرسشي از وي در مورد «خديجه.م» كند، مي‌گويد: "ميخواهم به خاطر عذاب وجدان، قتل ديگري كه انجام دادهام را بگويم." و خواستار ديدار با بازپرس پرونده در آن ساعت از شب شد. وي با بيان اين‌كه قتل «خديجه.م» چهارمين قتلي بود كه فريد بغلاني از نظر زماني مرتكب شده است، تصريح كرد: متهم در صفحه ٧٣ پرونده مي‌گويد: "مدت‌ها پيش حدود سه سال قبل، بين ساعت ١٠ يا ١٢ ظهر، با دوچرخه از جاده خاكي ميخواستم به سمت رودخانه بروم كه ديدم يك دختر بچه حدود ١٠ ساله دنبال توله سگ بود. سپس به دختر بچه رسيدم. از دوچرخه پياده شدم به نزد وي رفتم و به او گفتم: "چه كار مي‌كني؟" گفت: "دنبال سگ كوچكي هستم." بعد از چند لحظه به او نگاه كردم، و با چماقي كه روي ترك‌بند دوچرخه داشتم بر سرش زدم تا بيهوش شد، سپس به حالت از خود بي‌خودي او را به طرف نيزار كشيدم. ابتدا دو دست او را كشيدم و بعد يك دست او را ول كردم و او را داخل نيزار انداختم كه محل پر آب بود و پاهايم خيس شدند. به نظرم دمپايي دختر در نيزار افتاد. سپس او را ترك كردم. رشته احمدي عنوان كرد: متهم فريد بغلاني، در خصوص احساساتش هنگامي كه چماق بر سر دختر مقتول مي‌زد مي‌گويد: "ضربات زيادي با چماق به سر او وارد كردم تا جايي كه روحم و روانم راحت شد." و در صفحه ٧٤ مي‌گويد: "دختر را به طور تصادفي ديدم كه آن حالت به من دست داد و او را كشتم." متهم در صفحه ٧٢پرونده كروكي دقيق مسير حركت دختر و خودش و محل ضربه زدن و كشيدن به داخل ني‌زارها را در صورت جلسه تحقيقات نزد بازپرس رسيدگي‌كننده ترسيم كرده است. وي بيان كرد: رياست محترم دادگاه، اظهارات فريد بغلاني كاشف حقيقت است. اگر جمع وضعيت و واقعيات انجام شده را كنار هم بنهيم، اقارير فريد با آنها انطباق دارد. كسي از فريد بغلاني در مورد قتل «خديجه» پرسشي نكرد، زيرا ذهن ماموران به دنبال «عبدالرحيم.ع» بود و براي تحقيق از وي نيابت قضايي نيز صادر شده بود و با توجه به عدم امكان تشخيص نحوه قتل از آن جا كه تنها چند تكه استخوان از جسد باقي مانده بود و شباهتي با ساير قتلهاي زنجيرهاي آبادان نداشت، در خصوص قتل خديجه، متهم مورد پرسش نيز قرار نگرفت، ولي خود متهم با ذكر بسيار دقيق جزئيات و بدون هيچ گونه فشاري، اقرار به چگونگي قتل مقتول مي‌كند. نماينده دادستان اهواز ادامه داد: از زمان قتل خديجه حدود سه سال گذشته بود ولي فريد وقايع سه سال پيش را به طور دقيق توضيح مي‌دهد. در بازسازي كامل صحنه جرم توسط فريد، وي حتي محل دقيق قرار گرفتن جسد را بيان كرده است. متهم فريد بغلاني در حضور دكتر جمشيدي، معاون حقوقي و توسعه قضايي قوه قضاييه، به طور منجز و با شرح اعمال ارتكابي به قتلهاي خود از جمله قتل مرحوم خديجه اقرار و اعتراف كرده است. وي اضافه كرد: همچنين وي در دفتر خاطراتش درباره ارتكاب قتل‌ها نوشته و از جمله در مورد چگونگي قتل خديجه نيز توضيحاتي داده است. جالب آن كه در قسمتي از دفترچه خود اشاره به آن دارد كه: "دختراني كه من كشتم ميراث پاك حضرت مريم(ع) را با خود داشتند." اين دفترچه براي روشن شدن اقرارهاي متهم، به دادگاه تقديم مي‌شود. رشته احمدي خطاب به رييس دادگاه گفت: در اين پرونده، دختر معصومي توسط متهم به شيوه‌اي دردناك به قتل رسيده است. ارتكاب اين جنايت چنان فجيع است كه قلب آحاد جامعه را به درد آورده است، بنابراين با توجه به جمع توضيحات، از نظر اين جانب، متهم فريد بغلاني مجرم است و تقاضاي اشد كيفر را براي وي دارم. در ادامه جلسه، فيلم بخشي از اظهارات متهم نزد بازپرس و بازسازي صحنه جرم در دادگاه پخش شد. در اين فيلم، در صحنه وقوع قتل در ني‌زارهاي آبادان، فريد بغلاني پس از بازسازي نحوه كشتن خديجه، به بازپرس پرونده گفت:" بعد از كشتنش راحت شدم." و در پاسخ به بازپرس كه پرسيد: " آيا به او تجاوز كردي؟" گفت: " نه، چون با كشتنش روحم خيلي راحت شد." همچنين بخشي از خاطرات فريد كه در زندان نوشته و مربوط به روز قتل خديجه است، قرائت شد. پس از آن، متن كيفرخواست كه مهرابي، دادستان آبادان، خطاب به رييس دادگاه‌هاي كيفري استان صادر كرده است، در دادگاه خوانده شد. در متن كيفرخواست آمده است: در پرونده پيوست، فريد بغلاني، فرزند سعد، ٤٠ ساله، شغل كارگر، داراي سابقه كيفري، متاهل، باسواد، ساكن فيه آبادان، متهم است به ١٦ فقره قتل عمدي مرحومان: ١ـ نوريه. پ ٢ـ حسين. د ٣ـ ايران. د ٤ـ خديجه. م ٥ـ لوميعه. س ٦ـ مهين. د ٧ـ فاطمه. ن ٨ـ مريم. ح ٩ـ عاطفه. پ ١٠ـ نرگس. خ ١١ـ نديمه. م ١٢ـ امينه. ش ١٣ـ خديجه. ر ١٤ـ كامله. ب ١٥ـ فاطمه. ك ١٦ـ خديجه. ب و سرقت طلاجات مقتولان و ايراد ضرب و جرح عمدي با چاقو نسبت به فوزيه. ن. با توجه به اقرار صريح متهم به ارتكاب ١٦ فقره قتل عمدي، بازسازي كامل صحنه‌هاي قتل و ذكر جزئيات قتلهاي ارتكابي، كشف طلاجات مقتوله خديجه. ب و البسه مقتوله كامله. ب و شناسايي فريد توسط طلافروش در زمينه فروش طلاهاي فاطمه. ك با ذكر جزئيات كامل، ذكر و بيان اشياء و لوازم همراه مقتولان و طلاجات آنها و تشابهات بين قتلهاي ارتكابي و توضيح اقدامات كامل روي اجساد پس از ارتكاب عمل قتل، اقرار في‌البداهه و بدون تحقيق از متهم در خصوص قتلهاي خرمشهر و نيز قتل خديجه. ر و شناسايي متهم توسط فوزيه. ن، بزهكاري وي محرز است و از دادگاه اشد كيفر را براي فريد بغلاني خواستارم. رشته احمدي پس از قرائت كيفرخواست، افزود: در قضيه قتلهاي آبادان، مدت‌ها دستگاه قضايي و نيروي انتظامي به دنبال شناسايي قاتل يا قاتلان احتمالي بود. در ابتدا، از آن‌جا كه نيروي انتظامي به افراد ديگري مشكوك مي‌شد، ذهن تشكيلات قضايي و نيروي انتظامي به شناسايي ديگر مظنونان متمركز مي‌شد كه در اين ميان بغلاني نيز يكي دو بار به اتهام قتلهاي آبادان دستگير شد. وي افزود: متهم فريد بغلاني، قبلا سابقه آزار و اذيت نسبت به زنان را داشته است. دو بار در اين زمينه دستگير شده و يك بار نيز محكوميت داشته كه پس از سپري كردن نيمي از محكوميت، به صورت مشروط آزاد شد. رشته احمدي خاطرنشان كرد: خود فريد، در اقرار نزد دكتر جمشيدي، آزار را حتي فراتر از زنان و دختران بيرون دانسته است. يك بار به دختر خود تعرض كرده و قصد سوزاندن وي را داشته و يك بار نيز قصد زنده به گور كردن دختر خود را داشته است. وي گفت: فريد در جايي علت اين كارها را آزاري مي‌داند كه از سوي مادرش ديده است و اعلام كرده كه از سوي مادر مورد آزار شديد قرار مي‌گرفت و تا سن ١٢ سالگي نمي‌دانسته است كه وي مادرش است و تصور مي‌كرده كه زن عمويش است و مي‌گويد: " از همان زمان تصميم به آزار و اذيت زنان داشته‌ام." نماينده دادستان اهواز يادآور شد: فريد بغلاني در ٢٦/٦/٨٧، تصميم به قتل زني به نام فوزيه. ن، ٣٧ ساله، مي‌گيرد و با چاقو به وي حمله مي‌كند. در اين حمله، بغلاني در اثر مقاومت شديد فوزيه صورت وي را شديداً مجروح مي‌كند و با متوجه شدن مردم، فريد فرار مي‌كند. وي تصريح كرد: پيش از آن نيز فريد بغلاني به خاطر ١٦ فقره قتل دستگير شده بود ولي به دليل اين‌كه اقراري نكرد و در آن زمان دليلي نيز به انتصاب قتل‌ها به وي نبود و رابطه استناد مادي و معنوي بين قتل‌ها و فريد برقرار نشد، لذا بازپرس ويژه قتل وي را با قرار وثيقه آزاد كرده بود. رشته احمدي عنوان كرد: پس از اتفاقي كه براي فوزيه. ن افتاد، فوزيه جان به در برد و در بيمارستان چهر‌ه‌اي كه بازسازي كرد به فريد بغلاني شباهت يافت. نگارش در بستر و در بيمارستان، بين ٩٠ عكس، تصوير فريد بغلاني را شناسايي كرد، بنابراين بازپرس ويژه قتل و ماموران انتظامي، ١٣ متهم را كه فريد نيز ميان آنها بود در بيمارستان مقابل فوزيه. ن قرار داد و وي در ميان ١٣ نفر بلافاصله فريد را شناسايي كرد و گفت: "اين همان مرد است با اين تفاوت كه كفش و شلوار وي تغيير كرده است." وي بيان كرد: بغلاني، در بعضي از قتل‌ها، پس از انجام عمل قتل، تعدادي از طلاهاي مقتول مانند النگو يا گوشواره و يا لباس زير مقتول را بر داشته و در منزل خود دفن كرده است. در ادامه جلسه دادگاه، مزرعه، بازپرس ويژه قتل دادسراي آبادان، درباره پرونده قتلهاي زنجيرهاي آبادان گفت: ١٥/١/٨٧ گزارشي از نيروي انتظامي واصل شد مبني بر اين‌كه جسد زني در جوي آب كشف شده است. در صحنه قتل، مشاهده شد كه زني حدود ٦٠ ساله و به صورت عريان در جوي آب افتاده است و تكه‌هايي از جمجمه وي نيز شكسته و در محل نبود. لباس‌هاي مقتوله نيز در محل يافت نشد. هيچ انگيزه‌اي براي قتل اين زن با اين سن و وضعيت پيدا نشد، زيرا در اين مورد هيچ انگيزه سرقت، ناموسي و انتقام وجود نداشت. اين زن در منازل بهزيستي زندگي مي‌كرد. مزرعه اظهار كرد: پس از اين قتل، در ٦/٢/٨٧ گزارشي داده شد مبني بر اين‌كه دختري ٨ ساله به نام فاطمه، ساعت ٢٠:30 در حالي كه جلوي درب منزلشان در حال بازي بوده، مفقود شده است. پس از دريافت گزارش، در ساعت ١٣ روز بعد، جسد فاطمه. ك ٨ ساله در فاصله ٢٠٠ متري منزلشان يافت شد كه مانند قتل قبلي، جسد عريان بود و از دو ناحيه مورد تجاوز قرار گرفته بود. وي افزود: با توجه به شباهت‌هايي كه ميان هر ٢ قتل وجود داشت، مراتب را به نيروي انتظامي آبادان اعلام و عنوان كرديم كه تشابهاتي ميان اين دو قتل وجود دارد و منطقه وقوع قتل بايد پوشش داده شود، مخصوصا در روزهاي جمعه و تعطيلات زيرا هر ٢ قتل، در روز تعطيل به وقوع پيوسته بود. مزرعه خاطرنشان كرد: متاسفانه در ٣١/٣/٨٧ گزارش ديگري مبني بر قتل دختر بچه‌اي به نام خديجه. ب در همان منطقه وقوع قتلهاي قبلي، ارجاع شد. طبق پيش‌بيني‌ها، اين قتل نيز در روز جمعه اتفاق افتاده بود. روز بعد، سريالي بودن قتل‌ها را اعلام كرديم و از آن پس به دنبال يك قاتل بوديم. وي گفت: با توجه به شباهت‌هاي ميان قتل‌ها و منطقه وقوع قتل‌ها، سه قتل سال ٨٧ را سريالي اعلام كرديم. تا اين‌كه در ٢٦/٦/٨٧ گزارش ضرب و جرح فوزيه. ن ارجاع و فريد بغلاني كه از مظنونان قبلي ما نيز بود، شناسايي شد. پس از دستگيري، با تحقيقاتي كه انجام شد، بغلاني به ١٦ فقره قتل عمدي اعتراف كرد. بازپرس پرونده قتلهاي زنجيرهاي آبادان يادآور شد: فريد بغلاني در ١٣/٢/٨٦ به اتهام قتل لوميعه. م، بازداشت شده بود. در آن زمان، زني با نيروي انتظامي تماس گرفت و اعلام كرد كه: "من مشاهده كردم كه لوميعه. م توسط فريد بغلاني كشته شده است." كه متاسفانه در آن زمان تحقيقاتي در اين خصوص انجام نشد و آن زن نيز شناسايي نشد و فريد بغلاني با قرار وثيقه ١٠٠ ميليون توماني آزاد شد. وي تصريح كرد: ساعت ٥ صبح، طلاهاي خديجه. ب را از باغچه منزل فريد كشف كرديم. لباس‌هاي كامله. ب نيز به همراه شِله (روسري عربي) كه تكه‌هاي استخوان‌هاي جمجمه وي نيز در آن بود، با راهنمايي فريد بغلاني از زير خاك درآورده شد. فروش طلاهاي فاطمه. ك و شناسايي فريد بغلاني توسط طلافروش نيز يكي ديگر از دلايل قاتل بودن وي است. با دستور قاضي الماسي، حسين. م، ٦٢ ساله، پدر خديجه. م، در جايگاه حضور يافت و گفت: سه سال و ٤ ماه پيش، فريد بغلاني دخترم را كشت. از او شكايت دارم و تقاضا مي‌كنم به جزايش برسد و اعدام شود. زهرا. م، ٥٥ ساله، مادر مقتول، نيز با حضور در جايگاه از فريد بغلاني شكايت كرد و خواستار قصاص وي شد. به دستور قاضي الماسي، فريد بغلاني، متهم به ١٦ فقره قتل پرونده قتلهاي زنجيرهاي آبادان، براي دفاع از خود در جايگاه حضور يافت. فريد بغلاني در پاسخ به قاضي كه گفت: "متهم به ١٦ فقره قتل هستيد، اين اتهام به شما تفهيم شده، از خود دفاع كنيد."، عنوان كرد: "من قتل نكرده‌ام! تنها نزد رييس قوه قضاييه حرفم را مي‌زنم." وي مدعي شد: مرا تحت فشار قرار دادند و مجبور به اعتراف مي‌كردند. به من مي‌گفتند بايد اين حرف‌ها را بگويي و اگر نگويي باز هم شكنجه مي‌شوي. خود مامورها، صحنه‌ها را به من نشان مي‌دادند و مي‌گفتند چه بگويم. من اصلا اقرار نكردم. در اين زمان، رشته احمدي، نماينده دادستان، از قاضي اجازه سوال از متهم را خواست و با اجازه قاضي الماسي از بغلاني پرسيد: نزد معاون قوه قضاييه نيز اعتراف كرده‌اي و فيلم اعترافات تو نزد بازپرس پرونده در دادگاه پخش شده است. آيا در اين زمان‌ها نيز تحت شكنجه بودي؟ بغلاني گفت: نه، نبودم. نماينده دادستان پرسيد: مي‌گويي تو را مجبور به اعتراف به قتل كرده‌اند، در بازپرسي‌ها از تو درباره قتل سارا و طيبه در آبادان، نيز پرسيده شد، پس چرا به اين قتل‌ها اعتراف نكردي و تنها به ١٦ قتل اعتراف كرده‌اي؟ متهم در پاسخ اظهار داشت: تحت فشار به قتل‌ها اعتراف كردم. در ادامه دادگاه، فريد بغلاني همچنان ارتكاب قتل خديجه. م و ساير قتل‌ها را انكار كرد و بر تحت فشار بودن خود در اعتراف‌ها اصرار كرد. قاضي از وي پرسيد: تو با بازپرس پرونده خود رابطه‌اي صميمي داشته‌اي. در زمان بازداشت، به وي زنگ مي‌زدي و احوال‌پرسي مي‌كردي، در حياط بازداشتگاه با يكديگر قدم مي‌زديد و صحبت مي‌كرديد و صبح‌ها با وي صبحانه مي‌خوردي، چگونه مي‌گويي كه شكنجه شده‌اي؟ بغلاني پاسخ داد: افسر آگاهي به من گفت بعدا اين خوشي‌ها را از تو در مي‌آورند! پس از بغلاني، قاضي از وكيل تسخيري متهم خواست براي دفاع از وي در جايگاه حضور يابد كه وي تنها با اشاره به ادعاي فريد بغلاني مبني بر شكنجه شدنش، توجه دادگاه را خواستار شد و در پاسخ به پرسش قاضي الماسي كه " آيا شما يا موكلتان مدرك و مدركي براي اثبات اين ادعا داريد؟" پاسخ داد: خير. به گزارش خبرنگار ايسنا ـ منطقه خوزستان ـ پس از دقايقي تنفس، قاضي الماسي حضار را مجددا به سالن دادگاه فرا خواند و با اعلام پايان جلسه، عنوان كرد كه رسيدگي به ساير قتل‌ها در جلسات آينده ادامه مي‌يابد. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 351]
-
گوناگون
پربازدیدترینها