واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دردنامه يك بيمار دياليزي: چرا تير خلاص را نميزنيد؟ ... اين پزشك به من گفت: ما نميتوانيم كاري براي شما انجام دهيم. كاغذ معرفي نامهات را دستت بگير و برو در سطح تهران به هر بيمارستاني كه رسيدي بگو من ميخواهم دياليز شوم. يك بيمار كليوي به علت نارسايي در هر 2 كليه خود تنها با دياليز شدن توانايي ادامه حيات دارد اما به گفته اين بيمار، در حال حاضر هيچ مكاني براي انجام اين كار در اختيارش گذاشته نشده و در انتظار رويارويي با مرگ چشم بر همه اميدهايش بسته است... به گزارش ايسنا، «كوشيار آقايي» 46 ساله، متاهل و داراي 2 فرزند، 9 سال است كه از نارسايي كليه رنج ميبرد و به گفته وي تا سال گذشته توانسته بود با مساعدتهاي پزشك معالج خود در بيمارستان لبافينژاد، مصرف دارو و پرهيز غذايي كراتين خون خود را در حد نرمال نگه داشته و از الزام يافتن به درمان با دستگاه دياليز پيشگيري كند. اما بهتر است چگونگي دياليزي شدن اين كارگر صحافي را از زبان خودش بشنويم تا بازتاب رنجش را در گفتار نيز شاهد باشيم... چرا تير خلاص را زودتر نميزنند اين بيمار ميگويد: سال گذشته در محل كار يك حمله قلبي به من دست داد و فشار خون مرا به 24 روي 14 رساند كه منجر به نارسايي قلب من شد. پس از آن با تجويز يك پزشك قلب و عروق آنژيوگرافي بر من واجب شد؛ اما به علت ابتلا به نارسايي كليه اين امر بايد با موافقت پزشك كليوي معالج من انجام ميشد كه در نهايت به من گفته شد كه ميتوانم آنژيو شوم درحاليكه احتمال دياليزي شدن من بسيار است زيرا دارويي كه براي آنژيوگرافي استفاده ميشود، بر روي كليه انسانهاي سالم تاثير سوء ميگذارد لذا خطر آن براي يك بيمار كليوي بيشتر است. اين بيمار ادامه ميدهد: آنژيوگرافي نشان داد كه رگهاي قلب من مسدود شده و تنها راه درمان آن عمل قلب باز است. به اين صورت من در ششم شهريور ماه امسال تحت عمل قلب باز قرار گرفتم اما پس از ترخيص به شدت دچار ورم شكم، صورت و پا شدم و هنگامي كه به بيمارستان لبافينژاد مراجعه كردم به من اعلام شد كه كليهام از كار افتاده و بايد تحت درمان دياليز قرار بگيرم. «كوشيارآقايي» با بيان اين كه 2 نوبت در بيمارستان لبافينژاد دياليز شده اما براي نوبت سوم به بيمارستان فيروزآبادي معرفي شده است، در ادامه گفت: هنگامي كه به اين بيمارستان مراجعه كردم به من اعلام شد كه تمام نوبتهاي دياليز پر شده است و در پاسخ به اين كه «تكليف من چيست» گفته شد كه من بايد پيش همان كسي كه نامه را به من داده بروم و بگويم كه نوبت ندارند. در آن زمان اگر مساعدت بيمارستان لبافينژاد نيز به من نميرسيد من از انجام 2 نوبت دياليز خود محروم ميشدم. وي با ناراحتي تصريح ميكند: در حالي كه يكي از كليههاي من تنها 20 درصد و يكي تنها 40 درصد سالم است و از هر 2 كليه دچار مشكل هستم، در بيمارستان فيروز آبادي به من گفتند كه تنها اقدامي كه ميشود انجام داد ثبت نام تو در فهرست بيماران دياليزي است كه در اين صورت نام كوشيار در نوبت 435 قرار ميگيرد. بيكاري 8 ماهه و هزينه درمان و تامين زندگي مرا از پا انداخته است اين بيمار كه 24 سال كارگر صحافي بوده است، تأكيد ميكند: 8 ماه است كه بيكار هستم و در اين مدت هزينه خانواده و درمان خود را به سختي تأمين ميكنم. وي مدعي شد: پس از آن به بيمارستان هاشمينژاد رفتم و در آن جا به من اعلام كردند كه بايد به شهرري كه محل زندگي من است مراجعه كنم، مددكاري اين بيمارستان آدرس پزشكي به نام «دكتر ... » را به من داد و گفتند تا در بيمارستان فيروزآبادي نوبت دياليز به تو برسد موقتا به اين پزشك مراجعه كن. اما اين پزشك به من گفت: ما نميتوانيم كاري براي شما انجام دهيم. كاغذ معرفي نامهات را دستت بگير و برو در سطح تهران به هر بيمارستاني كه رسيدي بگو من ميخواهم دياليز شوم. اين بيمار گفت: من فقط نميدانم كه چرا راحت نميتوانند آنچه كه قصد دارند به من و بيماراني همچون من بگويند و تير خلاص مرگ را به سمتان پرتاب كنند. پاسخ يكي از مسؤولان وزارت بهداشت: انتظار نداشته باشيد تا يكي دو ماهه آينده دستگاهي وارد سيستم دياليز كشور شود يك مقام مسوول در وزارت بهداشت كه خواست نامش ذكر نشود، در گفتوگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، در مورد زمان ورود 400 دستگاه دياليز به سيستم درماني كشور، گفت: انتظار نداشته باشيد تا يكي دو ماهه آينده دستگاهي وارد سيستم دياليز كشور شود اما مطمئنا 400 دستگاه دياليز تا آخر سال جاري وارد نظام درماني كشور خواهد شد. بايد ابتدا تخصيص اعتبارات صورت گيرد و پس از آن طبق برنامه وزارت بهداشت و درمان مناقصهاي برگزار و با شركتهاي مختلف قرار داد بسته شود تا دستگاهها وارد شوند اما ورود آنها نيز مدتي به طول خواهد انجاميد. وي در مورد كيفيت اين دستگاهها بيان كرد: من تا كنون دستگاه غيرمرغوب نديدهام زيرا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي تنها دستگاه استاندارد وارد سيستم درماني كشور ميكند. اين مسوول با بيان اين كه بيمار مذكور يعني كوشيار آقايي ميتواند به بيمارستانهاي ديگر مراجعه كند (به گفته اين بيمار تمام نوبتهاي دياليز در بيمارستانهاي اطراف پر شده است)، اظهار كرد: من از روز اولي كه مسئوليت خود را در اين جايگاه پذيرفتم در همه جا اعلام كردم كه تعداد بيماران دياليزي زياد و كماكان رو به افزايش است كه اين پيگيري شد و پس از آن به مجلس شوراي اسلامي و سازمان برنامه و بودجه كشور رسيد. مسوولان ذيربط پذيرفتند كه اين تعداد ماشين خريداري شود و ما پيگير هستيم تا اين مورد را به يك قانون تبديل كنيم. اما هنوز بعد از 9 ماه نتوانستهايم بودجه لازم را تامين كنيم. پس در نتيجه ديگر چه انتظاري داريد؟! من خود مطلعم كه در حال حاضر 70 بيمار پشت نوبت هستند و جايي براي دياليز ندارند و دوباره شما به من ميگوييد كه اين بيماران جا نداشتند. وي در پاسخ به اين كه «تكليف اين بيماران و بيماراني همچون او چه ميشود» گفت: زماني كه شما پول براي خريدن گوشت در خانه خود نداريد چه ميكنيد! شما به عنوان يك فرد علمي كار ميكنيد نه يك فرد احساساتي! وي افزود: ما بايد تلاش كنيم تا بتوانيم دستگاه دياليز به اندازه كافي تهيه و شرايط زنده ماندن بيماران را تامين كنيم من كه نميتوانم به تنهايي ماشين دياليز خريداري كنم. من بايد زمينه اين كار را فراهم كنم اعتباراتش را تامين كنم و به كساني كه اطلاع ندارند بگويم كه اين اقدام در حال انجام است. در همه خبرگزاريها جستجو كنيد تا ببينيد از چه تاريخي من اين امر را اعلام كردهام. اين مقام مسؤول تصريح كرد: انتظار، گريه كردن ندارد! شما در حال حاضر از آلودگي هوا نگراني نداريد؟ به اين علت كودكان ما نميميرند؟! چه انتظاري است كه براي من اين صبحت ها را عنوان ميكنيد؟ وي در پاسخ به اين كه حوزه مسووليت شما از يك پزشك گستردهتر است، گفت: من كه نميتوانم بروم دبي و خود 2 دستگاه دياليز خريداري كنم و بياورم. من وظيفهام اين است كه اين قضيه را پيگيري كنم و كردهام. اگر فكر ميكنيد فرد ديگري بهتر ميتواند فعاليت كند بگوييد او رييس شود. با گريه زاري كردن كه قضيه حل نميشود. اين كه شما الان غصه اين بيماران را ميخوريد و ميخواهيد اين مورد را تيتر كنيد، به من مربوط نيست.تيتر كنيد كه يك بيمار مرد و مسوولي رسيدگي نكرد. هر كاري ميخواهيد بكنيد. به من ربطي ندارد. هر زمان كه از من پاسخ خواستند جوابيه مينويسم. درحاليكه همراه كوشيار آقايي مدعي است نزديك به 2 ماه خواستار صحبت با مسئولي بوده، ولي پشت خطهاي تلفن ما را نگهداشتند، اين مقام مسؤول گفت: من با اين بيماران زندگي ميكنم. شبانه روز شماره تلفن همراهم دست اين بيماران است! به شما ارتباطي ندارد كه براي اين بيماران جواب بنويسيد. ما قبل از اين كه شما بنويسيد كار خود را آغاز كرده بوديم. اين مقام مسوول سپس در پاسخ به اينكه اهداف بلند مدت شما براي رسيدگي به اين بيماران چيست گفت: من به شما گفته بودم كه پيگير اين قضيه هستيم تا بودجهاش تامين شود. در سال گذشته اين قضيه به مجلس رفت و براي سال 85 اين اعتبار تامين شد؛ يعني مجلس پذيرفت كه براي بيماران دياليزي دستگاه خريداري كند. اگر بلد نيستيد اين را هم ياد بگيريد كه از فروردين سال 85 تا زماني كه بخواهند موافقت نامه بنويسند امضاي موافقت نامهها تا آخر تير به طول ميانجاميد. امضا، نه خريد! متوجه ميشويد؟ اين را ميفهميد يعني چه؟ يعني 4 ماه از سال 85 را ما براي اين بيماران دويديم. همان موقع كه شما مينوشتيد چرا دستگاهها نيامد؟! تازه اكنون موافقت نامههايش امضا شده است. من كه نميخواهم به شما شعار بدهم پس از اين ماشينها دست برداريد!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]