واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - هنوز هم افرادی پیدا میشوند که چشم خود را به روی انواع بازیهای سنگین، گرافیک عالی و سختافزارهای پیشرفته امروز ببندند و خود را با نخستین کامپیوترهای خانگی مشغول کنند. هنگامی که با کامپیوترها کار میکنید، «گذشته دور» معنایی متفاوت و بسیار کوتاهتر از دنیای بیرون دارد و برای این امر، احتمالا باید از قانون مور سپاسگزار باشیم که سرعت بسیار بالایی از تغییرات را برای کل صنایع فناوری رقم زد.کافی است به یک نرمافزار و یا یک قطعه سختافزاری علاقهمند شوید و بخواهید آن را حفظ کنید، و آنگاه تنها در عرض چند هفته به کلی از منحنی توسعه عقب میافتید؛ بعد هم مجبور خواهید شد که با کسانی که با شک و تردید روزافزون به سخنان شما گوش میدهند، در مورد مزایای این قطعه عتیقه بحث کنید. ولی وقتی مسئله در مورد کامپیوترهای خانگی باشد، میتوان این علاقه را اینگونه توجیه کرد که آنها کماکان نو به نظر میرسند. در انگلستان، این علاقه خاص به یک قطعه، بیشتر در مورد کامپیوترهایی صادق است که دو دهه پیش از این و با اولین موج ورود کامپیوترها به منازل، وارد خانهها شد و طبیعتا معدود علاقهمندان به آنها نیز بیشتر از میان افراد مربوط به همان رده سنی هستند. کامپیوترهای کلاسیک!سینکلر زد-ایکس مدل 80، 81 و اسپکتروم، مدلهای VIC20, C64 و PET از کمودور، بیبیسی میکرو و چندین مدل دیگر از کامپیوترها و وسایل بازی، هنوز در حافظه آن نسل ماندهاند و نام بردن از آنها خاطرات زیادی را زنده میکند.سایمون یولیات، موسس کرونوسافت میگوید: «آنها اولین مدلهایی بودند که شما میتوانستید با آنها بازی هم انجام دهید». کرونوسافت نام شرکتی است که هنوز به ساخت بازیهای جدید برای این دستگاههای قدیمی ادامه میدهد. کرونوسافت که در سال 2002 تاسیس شده، تاکنون 51 بازی جدید برای کامپیوترهای قدیمی طراحی کرده که هر یک از آنها، حاصل کار یکی از برنامهنویسانی است که هیچگاه علاقه خود را به این دستگاههای قدیمی از دست نداده است. جاناتان کالدول یکی از طراحان بازیهایی است که کرونوسافت میفروشد. این نرمافزار نویس 37 ساله در ساخت بازیهایی برای زد-ایکس اسپکتروم تخصص دارد و هر سال، سه یا چهار عنوان بازی جدید ارائه میکند. به گفته آقای کالدول، او کار برنامهنویسی بازیها را با طراحی بازیهایی برای اسپکتروم و برای ارائه بر روی دیسکهایی که به همراه مجلات کامپیوتر توزیع میشد، شروع کرد. این بازیها شامل Kuiper Persuit, Banger Management و بسیاری دیگر از بازیهای نوشته شده بر روی میکروپروسسور Z80 است و میتوان آنها را علاوه بر سختافزار اصلی، با استفاده از یک شبیهساز روی پیسی نیز انجام داد. شبیهسازهای سطح بالااو میگوید: «بعضی از علاقهمندان این بازیها ترجیح میدهند که بازی را بر روی خود آن دستگاهها انجام دهند تا بر روی یک کامپیوتر. راههایی وجود دارد که بتوان فایلهای پیسی را به زبان قابل فهم برای کامپیوترهای قدیمی ترجمه کرد و بالعکس». او به گفته خود معمولا برای بازی از کامپیوتر اسپکتروم قدیمی خود استفاده میکند؛ ولی این را نیز افزود که شبیهسازهایی که برای پیسی، مکینتاش و دیگر دستگاههای کنونی ساخته شدهاند، بسیار خوب است و در نتیجه تجربه بازی با آنها بسیار شبیه تجربه بازی با دستگاه اصلی خواهد بود. بعضی از آنها شامل نصب یک نرمافزار است، در حالی که اغلب این شبیهسازها بر پایه وب هستند. وی نظر خود را در مورد این شبیهسازها این گونه بیان کرد: «این شبیهسازها خیلی سطح بالا و پیچیده هستند. زمانبندی آنها بسیار دقیق است، شبیهسازی سخت افزار نیز به همین ترتیب. در مدلهای خیلی خوب آنها، شما نمیتوانید هیچ تفاوتی را احساس کنید». آقای کالدول به زعم این که بیش از بیست سال به برنامه نویسی و طراحی بازیها برای اسپکتروم پرداخته، هنوز میتواند با یافتن راههای جدید برای حل مشکلات بازیها حس کنجکاوی خود را ارضا کند: «این که مجبور شوید راه جدیدی بیابید تا یک مشکل به خصوص را در طراحی یک بازی حل کنید، خیلی رضایتبخش است». احیای جویاستیکهاآقای کالدول، این که بازیها را فقط برای اسپکتروم طراحی میکند نیز دوست دارد. به گفته او، بازیهای جدید بیشتر شبیه فیلمهای دوطرفه هستند. ولی در نقطه مقابل آنها، بازیهای طراحی شده برای اسپکتروم یا دیگر دستگاههای مشابه قرار دارند که در آنها مهمترین مساله خود بازی است و نه گرافیک چشمنواز آن. ولی برای بعضیها، شبیهسازها فقط تا همین اندازه فایده دارند. برای پاول کورشی که یک خوره الکترونیک است، یک صفحه کلید پیسی آن احساسی را که از کار کردن با دستگاههای قدیمی به انسان دست میدهد، از بین میبرد. او همچنین به تعمیر و سرهمبندی دستگاههای قدیمی مربوط به همان دوران اولیه ورود کامپیوترها به خانهها نیز علاقهمند است. وی میگوید: «شما باید الکترونیک رابفهمید تا بتوانید حداکثر استفاده را از این دستگاهها ببرید و من، برای این کار زاده شدهام. من میخواهم که قطعات را به هم وصل کنم و از کنترل کنندههای اصلی استفاده کنم». سیمبندی دوباره اتصالاتاین ایده او را واداشت که بر روی پروژه خود برای ساخت یک «جعبه سیاه» کار کند. این جعبه سیاه از تعداد زیادی از سوکتها و پورتها تشکیل شده که انواع مختلف کنترلرها میتوانند به آن وصل شوند و از طریق آن بازیهای قدیمی را که به آن علاقهمند هستند انجام دهند. نکته اصلی در طراحی این جعبه سیاه، اتصال خروجیهای کنترلرهای قدیمی نبود. به گفته آقای کورشی، بیشتر آنها خیلی ساده و ابتدایی بودند. قسمت سخت کار در حقیقت اتصال این جعبه به کامپیوتر بود. «مشکل اصلی کار در قسمت یواسبی نهفته بود. نوشتههای زیادی در مورد آن وجود دارد، ولی وقتی میخواهید آن را در عمل انجام دهید، خیلی سریع میفهمید که بسیاری از آنها در تناقض با هم قرار دارند». با این وجود، او اولین جعبه سیاه بازی را ساخت و نقشههای آن را نیز روی شبکه اینترنت در اختیار همه کسانی که به این تجربه علاقهمندند، قرار داد. به گفته وی، قدم بعدی، ساختن یک کیت از قطعات و آموزش نحوه نصب آنها برای کسانی است که میخواهند آن را بخرند و برای خودشان نیز یک نسخه بسازند. برای سایمون یولیات از کرونوسافت، احساس نزدیکی و قابل کنترل بودنی که از کار با کامپیوترهای قدیمی به انسان دست میداد، با گذشت زمان و مقایسه آنها با دستگاههای جدید بیشتر نیز شده است. او ادعا میکند که بیشتر بازیهایی که در آن زمان طراحی میشدند، بی بدیل و بدون الهام گرفتن یا نسخه برداری از چیز دیگری بود و از همه مهمتر، اینکه هر کدام از آنها حاصل خلاقیت فقط یک نفر بود! ولی اکنون، خیلی کم پیش میآید که بشنویم یک نفر به تنهایی یک بازی را نوشته است. شیفته ماشینولی این فردگرایی باعث شده که دوره جدیدی از خلاقیت آغاز شود؛ خلاقیتی که با این واقعیت ممکن شده که در آن زمان یک نفر میتوانست به تنهایی یک بازی بنویسد و آن را آن قدر خوب درست کند که کاملا مشابه نمونههای نوشته شده توسط حرفهایها باشد. در حقیقت، اگر آنها به خوبی با دستگاهها آشنا بودند، میتوانستند آن کار را بهتر انجام دهند و راههایی برای انجام آن کشف کنند که یک حرفهای نمیدانست. یولیات میگوید: «شما باید یک دستگاه را از داخل بشناسید تا بتوانید بهترین چیز ممکن را از آن بیرون بکشید». با دانستن این مطلب درک علت شیفتگی بعضیها به دستگاههای قدیمی آشکار میشود. چه کسی نمیخواهد وقتش را با سختافزاری سپری کند که تمام قدرت و اختیار را به سر انگشتان شما میسپارد، قدرتی که تنها محدودیتش میزان قوه تخیل شما است. بیبیسی، 29 آوریل- ترجمه: مجید جویا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]