واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: صدیق شریف متولد ۱۳۳۴ تهران است. بازیگری را از دوران دبیرستان آغاز کرد. در آن زمان برای بازی در نمایش نامههای مختلف دعوت شد و سال ۱۳۵۵ پس از آشنایی با... «در چشم باد» یک اثر ملی است وقتی نام «فخرالدین صدیق شریف» میآید، ناخودآگاه یاد نقشهای ماندگارش در فیلمها و سریالهای تاریخی میافتیم. از فیلم «گراند سینما» گرفته تا «روز واقعه»، «مریم مقدس»، «ابراهیم خلیل ا...» و سریال «در چشم باد» که نقش «حاج قاسم» را در آن بازی میکند. صدیق شریف متولد ۱۳۳۴ تهران است. بازیگری را از دوران دبیرستان آغاز کرد. در آن زمان برای بازی در نمایش نامههای مختلف دعوت شد و سال ۱۳۵۵ پس از آشنایی با «پرویز بشردوست»، نمایش نامه «خبرهای روز» را در خانه نمایش اداره برنامههای تئاتر بازی کرد. در سال ۶۱ به صورت حرفه ای به جمع بازیگران تلویزیون پیوست و در سال ۶۷، با بازی در فیلم «گراند سینما» وارد سینما شد. او تاکنون در دهها سریال تلویزیونی و ۲۰ فیلم سینمایی بازی کرده است. آخرین نقشی که مردم از او در سینما دیده اند، بازی در نقش روحانی فیلم «اخراجیها»ست. او هم اکنون مشغول بازی در سریال «کلاه پهلوی» به کارگردانی «ضیاءالدین دری» است. با وی به بهانه ایفای نقشش در سریال «در چشم باد» هم صحبت شدیم و درباره جزئیات این مجموعه تلویزیونی تاریخی از او پرسیدیم. این روزها درباره اصطلاحی با عنوان «سینمای ملی» زیاد صحبت میشود. شما چه تعریفی از این اصطلاح دارید و آیا «در چشم باد» توانسته است به چنین موقعیتی دست پیدا کند؟به طور کلی هر فیلم یا سریالی که ریشههای فرهنگی و سنتی جامعه ایران را کالبدشکافی و ارزیابی کند، یک اثر ملی است. «در چشم باد» با این تعریف یک اثر ملی است. باید دید چقدر فرصت و امکانات داشته ایم. جعفری جوزانی تا جایی که فرصت داشت، این کار را انجام داد. به اتفاقات ملی نگاهی دوباره کرد و شرایط تاریخی را از صدسال پیش تاکنون، مورد بررسی قرار داد. برای معرفی درست این ریشههای تاریخی فیلم نامه نویس و بازیگر، هر کدام چه تلاشهایی را باید انجام دهند؟بخش زیادی از کار بر دوش نویسنده و کارگردان است. نویسنده باید ارزیابی لازم را داشته و مطالعات و تحقیقات کافی را انجام دهد. در سریال «در چشم باد» جعفری جوزانی هم نویسنده و هم کارگردان بود. یک بازیگر وقتی میخواهد نقشی را بازی کند، باید شخصیت را بشناسد. بداند این آدم کیست؟ در چه مقطعی زندگی میکرده و با چه کسانی ارتباط داشته است؟ و... این کالبدشکافی برای بازیگر هم لازم است. من روی آن مقطع تاریخی مطالعه داشتم. وقتی قرار شد نقش «حاج قاسم» را بازی کنم، خوشحال شدم چون آن فضا را میشناختم. پدرم برایم از فضای قدیم تهران خیلی خاطره تعریف کرده بود. به همین سبب میتوانستم خودم را در آن شرایط قرار دهم. پس برای ایفای نقش «حاج قاسم»، هم از تجربههای خودتان کمک گرفتید و هم از خاطراتی که در ذهن داشتید؟مجموعه همه اینها، تبدیل به پیش زمینه ذهنی بازیگر میشود. در سریال «در چشم باد»، برای ما پایه و اساس فیلم نامه بود. راهنماییها و کلیدهایی که کارگردان میداد، مکمل همه اینها بود. اما در نهایت نگاه کارگردان را میبینیم. نقش «حاج قاسم» چه جذابیتهایی برای شما داشت و چطور در ذهن تان شکل گرفت؟ وقتی فیلم نامه سریال را خواندم، آن موقعیت خاص تاریخی را دوست داشتم. به همین دلیل هم بازی در سریال «در چشم باد» را پذیرفتم. حاج قاسم یک بچه تهرانی قدیمی است که جانش را، پای قسم و رفاقتش میدهد. او یک بچه تهرانی اصیل است. ویژگی لوطی منشانه شخصیت حاج قاسم برایم جالب بود. چون خودم بزرگ شده تهران هستم خیلی راحت توانستم این گویش را دربیاورم. من مقطع تاریخی جوانی «حاج قاسم» را بازی کردم. یعنی زمانی که بعد از جنگهای جنگل پناهنده میشوند. «میرزا حسن ایرانی» که یک روزنامه نگار سیاسی است، پیش حاج قاسم میآید. حاج قاسم هم قبلا چاپخانه داشته است و ریشههای دوستی این دو نفر، فکری و اعتقادی بوده است. همین ریشهها باعث میشود حاج قاسم اولین نفری باشد که به ذهن میرزا حسن میرسد. در مرحله فیلم برداری سرعت کار چطور بود و برداشتهایتان چقدر تکرار میشد؟سریالهایی که درجه کیفی «الف ویژه» میگیرند، حساسیت بسیار بالایی دارند. کیفیت برداشتها باید به حدی برسد که پلانها، برای کارگردان قابل قبول باشد. تکرار برداشت همیشه مربوط به بازیگر نیست. برخی جاها بازیگر دچار اشتباه میشود که این اجتناب ناپذیر است. تهیه کننده و صاحب اثر، تصویر مطلوبی از هر پلان، در ذهنش ساخته است که تا بخواهد به آن مرحله برسد زمان میبرد. هزاران مسئله پیش میآید که یک صحنه تکرار میشود. بازیگر همیشه مقصر نیست. ممکن است در پس زمینه حرکت مردم را داشته باشیم. تکرار برداشت ممکن است به خاطر مسائل فنی باشد. شاید هم اشتباهات بازیگر در رعایت میزانسن و درست ادا کردن دیالوگ موجب تکرار برداشت شود. سعی گروه این بود که کار در سریع ترین زمان انجام شود و برداشتهای کمتری داشته باشیم. سریال «در چشم باد» پروژه سنگینی بود. آقای جوزانی هم با دقت و حساسیت زیادی کار کردند. چه مدت درگیر بازی در این پروژه بودید؟در فاز اول این مجموعه که فیلم برداری آن در «ماسوله» بود، حضور نداشتم. من مدت هشت ماه در شهرک سینمایی، بیمارستان و منزل حاج قاسم با این پروژه همکاری کردم. در مدتی که من بازی میکردم، دو ماه و نیم کار متوقف شد. بازی در کارهای تاریخی را بسیار دوست دارم. با پرداختن به کارهای تاریخی میتوان به گذشته رفت و آن بخشی از تاریخ را که رنگ باخته است، دوباره در ذهن مردم زنده کرد. گویا جعفری جوزانی در سریال «در چشم باد»، گوشه چشمی هم به آیینهای نمایشی ایرانی داشته است.یکی از اهداف آقای جوزانی این بود که یک سری سنتها و فولکلورها را زنده کند. سنتهایی که به دست فراموشی سپرده شده اند. این سنتهای دیرینه بخشی از فرهنگ جامعه ما را تشکیل میدهند. مردم باید بدانند که در گذشته پرده خوانی و خیمه شب بازی رونق زیادی داشته و با این سبک و سیاق اجرا میشده است. شما بازیگری را با تئاتر آغاز کردید. آموختههای تئاتری چقدر به کمک تان میآیند؟به نظر من «تئاتر» مادر هنر بازیگری است. یک بازیگر تئاتر، ریشههای محکم تری دارد. البته بازیگر تئاتر باید بتواند خودش را با شرایط سینما تطابق دهد وگرنه این مسئله به وجود میآید که میگویند فلان بازیگر سینما بازی تئاتری دارد. بین بازی سینمایی و تلویزیونی چه تفاوتهایی وجود دارد؟ جنس بازی در تلویزیون و سینما با هم متفاوت است. البته الان که تلویزیونهایی با صفحه عریض آمدهاند، شرایط فرق کرده است. بازیگر تلویزیونی باید با دقت بیشتری کارش را اجرا کند. باید به بازی سینمایی نزدیک شود. چون وقتی پرده عریض میشود، حرکات بازیگر ریزتر دیده میشود. یک حرکت ابرو در نمای کلوزآپ چندین حالت مختلف پیدا میکند. چطور میتوان جذابیت کارهای تاریخی را افزایش داد؟تمام ملتها عاشق افسانه اند و آن را دوست دارند. خیلی از فیلمهای موفق، داستانهای افسانه ای دارند. در دراماتیزه کردن داستان و کالبدشکافی کار، باید داستان را در بستر افسانه قرار داد. قصه نباید تاریخی صرف باشد. باید به افسانه پهلو بزند و از ویژگیهای افسانههای کهن تاثیر بگیرد. آیا با ساخت این گونه سریالها میتوانیم با سریالهای خارجی رقابت کنیم؟چرا که نه. شاید باورتان نشود اما خیلی از داستانهایی که در سریالهای کره ای میبینیم، از تاریخ کهن خودمان گرفته شده است. من حاضرم بیایم و در یک جلسه ای این موضوع را ثابت کنم. میتوانم منابع و مآخذ مربوط به این افسانهها را معرفی کنم. ما هم میتوانیم با آنها رقابت کنیم. به شرط این که سرمایه گذاری خوبی داشته باشیم و جدی تر و لطیف تر نگاه کنیم. بین بازیگران نسل خودتان و بازیگران نسل جدید چه تفاوتهایی میبینید؟ امروزه شرایط با گذشته فرق کرده است. هر نسلی شرایط خاص خودش را دارد. الان همه چیز سرعت گرفته است و ورود به عرصه بازیگری نیز به کندی گذشته نیست. البته ورود به این عرصه مهم نیست. ماندگاری بازیگر مهم تر است. بازیگری حرفه سختی است. سختی اش فقط محدود به شرایط صحنه و جلوی دوربین نیست. بازیگر باید سعی کند موقعیت خودش را، برای مدت طولانی حفظ کند. بازیگر به نوعی در برابر جامعه اش متعهد است. در حال حاضر شرایط خوبی برای چهرههای جوان به وجود آمده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 676]