واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: برخلاف آموزش عالی مقدماتی که بیشتر در انحصار دولت بوده و توسعه آن در اغلب کشورهای جهان در قلمرو تکالیف دولت قرار دارد و در بسیاری از کشورهای جهان رایگان و اجباری است... برخلاف آموزش عالی مقدماتی که بیشتر در انحصار دولت بوده و توسعه آن در اغلب کشورهای جهان در قلمرو تکالیف دولت قرار دارد و در بسیاری از کشورهای جهان رایگان و اجباری است، آموزش عالی به ویژه در کشورهای توسعه یافته تا اندازه زیادی برعهده بخش خصوصی گذاشته شده و دولتها خود را مکلف به ایفای نقشی حمایتی از دانشگاههای غیردولتی میدانند. ایالات متحده برای بررسی حمایتهای دولت و نیز افراد جامعه از دانشگاههای غیردولتی مثال بسیار مناسبی است و بررسی این مورد در این سرزمین بسیار ساده است چرا که در ایالات متحده، اداره و تاسیس دانشگاههای پرشمار و متنوع این کشور همچنان در اختیار افراد باقیمانده و دولتیها اعم از دولت فدرال و دولتهای ایالتی، صرفه را در فراهم کردن امکانات برای بالندگی این دانشگاهها دیده و از ورود مستقیم به این عرصه خودداری کرده اند و همچنین سطح علمی دانشگاههای این کشور که به طور حیرت انگیز و فزاینده یی در قیاس با کشورهای دیگر و بسیار پرسابقه تر در این زمینه پیشرفت کردهاند. کیفیت در مقایسه با دانشگاههای سایر جهان برای مثال معروف ترین رتبه بندی آموزشی دانشگاههای جهان که توسط دانشگاه شانگهای جیا تانگ صورت میگیرد و هدف آن رتبه بندی دانشگاههای دنیا به صورت کاملاً مستقل بود و در واقع برای اندازه گیری فاصله دانشگاههای چینی و دانشگاههای روز دنیا است. نتایج آن در مجله اکونومیست به چاپ رسیده است که بر اساس آن از 20 دانشگاه برتر، 17 دانشگاه و از 200 دانشگاه برتر، 90 دانشگاه امریکایی هستند. اشاره به دیگر ارزیابیهای معتبر بین المللی در مورد کیفیت دانشگاهها نیز نتایج مشابهی را در بر دارد؛ از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبهبندی جهانی روزنامه تایمز، چاپ لندن، 13 دانشگاه. از بیست دانشگاه برتر جهان در رتبهبندیهای جهانی نشریه نیوزویک، 15 دانشگاه. از 20 دانشگاه برتر جهان در رتبهبندیهای جهانی موسسه Ecole de Mines فرانسه، 10 دانشگاه. از 20 دانشگاه برتر جهان در رتبهبندیهای جهانی موسسه Wuhan چین، 17 دانشگاه و از 20 دانشگاه برتر جهان در رتبهبندیهای جهانی وبومتریکس، 20 دانشگاه متعلق به ایالات متحده هستند. کمیت پوشش تحصیلات دانشگاهی علاوه بر این سطح کیفی، ایالات متحده امریکا با داشتن قریب به پنج هزار و 800 دانشگاه یا موسسه آموزش عالی تقریباً امکان تحصیلات در سطوح آموزش عالی را برای تمامی افراد جامعه خود فراهم کردهاست. به طوری که در سال 2004 بیش از 17 میلیون دانشجو در دانشگاههای امریکا مشغول به تحصیل بودند. و در منطقه کلمبیا (که شهر واشنگتن پایتخت امریکا در آن قرار دارد) در سال 2006 ، 46 درصد جمعیت بالای 25 سال دارنده مدارج دانشگاهی بودند. در این مورد فقط آمار تعداد دانش آموختگان جدید امریکا در سال 2007 گویای همه چیز است؛ 50هزار و 200 دکترا، 91 هزار و 600 درجه تخصصی (پزشک، دندانپزشک، وکیل دادگستری و...)، 615هزار درجه کارشناسی ارشد، یک میلیون و 475هزار درجه کارشناسی. حمایت مالی اقشار مختلف جامعه یکی از دلایل مهم موفقیت دانشگاههای امریکایی در سالیان متمادی، حمایت روزافزون نهادهای غیردولتی، شرکتها و افراد خیر از نظام آموزش عالی کشورشان بودهاست. برای درک اجمالی وسعت فرهنگ وقف به موسسات فرهنگی که شاید در هیچ جای دیگر دنیا نظیر نداشته باشد، ملاحظه رقم مجموع کمکهای مالی ارائه شده تنها در سال 2007 کارگشا است؛ دانشگاههای امریکا مجموعاً در این سال مبلغ 30 میلیارد دلار هدایای نقدی دریافت کردهاند. چگونگی تامین مخارج دانشجویان وامهای کم بهره تضمین شده از طرف دولت فدرال، کمک هزینههای بلاعوض و انواع بورسهای تحصیلی، از راههای تامین شهریه دانشجویان دانشگاههای امریکا محسوب میشوند. در واقع کمتر دانشجویی قادر به پرداخت هزینههای سنگین دوران تحصیل خود به ویژه در دانشگاههای سطح اول این کشور است و دولت فدرال با برنامه منظمی که برای اعطای وام کم بهره به تمام دانشجویان متقاضی تدوین کرده، سعی دارد این نیاز را تامین کرده و باز پس گیری آن را نیز به پس از پایان تحصیلات دانشجو موکول کند. دولتهای ایالتی با کمکهای بلاعوض و ایجاد انواع تسهیلات رفاهی و مالی برای دانشجویان دانشگاههای در قلمرو آن ایالت و شرکتها و موسسات مختلف با اعطای بورسیه تحصیلی به بسیاری از دانشجویان، پرداخت شهریه را که در اکثر دانشگاهها مهمترین منبع مالی آن دانشگاه است، ممکن میکنند. در مورد سطح این شهریهها نیز در سال 2007، ارزان ترین شهریه سالیانه را کالج ایالتی دالتون در ایالت جورجیا (با دو هزار و 48 دلار شهریه برای دانشجوی بومی تمام وقت در سال) دریافت میکرد درحالی که گران ترین شهریه متعلق به دانشگاه جرج واشنگتن (با شهریه 37هزار و 820 دلار در سال برای دانشجویان مقطع کارشناسی) بود. مدیریت، تصمیم گیری و اختیارات دانشگاهها دانشگاههای امریکا از نظر تصمیمگیری و اختیارات، به شدت غیرمتمرکز عمل میکنند. و این برگرفته از متمم دهم قانون اساسی ایالات متحده امریکا است که اختیاراتی که در قانون اساسی (کوتاه و مختصر) ایالات متحده امریکا برای دولت فدرال تعیین نشده یا از دولتهای ایالتی سلب نشده را بر عهده آن ایالت و مردم گذاشته است. با این حال، دولت فدرال با اعطای مبالغ بودجه (همانند federal grants) قابلیت تاثیرگذاری بر روند تصمیمگیری این موسسات را دارد. ارگانهای دولتی همانند موسسات ملی بهداشت ایالات متحده امریکا، وزارت دفاع امریکا، وزارت نیرو و بنیاد ملی علوم امریکا نقش بسیار عمده یی را در تامین مخارج پژوهشی دانشگاهها برعهده میگیرند؛ البته بودجههای دولتی که به طور مستقیم پرداخت میشوند و سهم ناچیزی در منابع مالی دانشگاه دارند. حتی در مورد دانشگاههای معروف به ایالتی، یا دولتی، درصد کمتری از منبع دخل یک دانشگاه را تشکیل میدهد. در عوض کمکهای مالی و غیرمالی ارگانهای دولتی به طور غیرمستقیم (شهریه دانشجویان، بودجههای پژوهشی، سفارش طرحهای تحقیقاتی، در اختیار گذاشتن املاک دولتی، تسهیلات مالی برای طرحهای عمرانی برای گسترش دانشگاهها و...) صورت گرفته و دانشگاهها نیز مدام در جست وجوی منابع گوناگون برای تامین مخارج خود هستند. به طور مثال دانشگاههاروارد که دارای سرمایه کل 29 میلیارد دلاری است، یک دانشگاه تماماً خصوصی است که بودجه سالیانه خود را از منابع گوناگون مانند صنعت، پروانه اکتشاف و اختراع، کمکهای سرمایه داران و همچنین از دایره فارغ التحصیلان خود تامین میکند. در مقابل دانشگاه تگزاس در آستن با وجود سرمایه خصوصی 5/13 میلیارد دلاری خود به صرف بودن یک موسسه دولتی از منابع دولت فدرال و ایالت تگزاس نیز به طور مستمر استفاده میکند. دانشگاه کارولینای شمالی هم در چپل هیل بیش از 450میلیون دلار در سال تنها از دولت ایالت کارولینای شمالی بودجه دریافت میکند. در واقع یک دانشگاه دولتی است که عضو لیگ آیوی عمومی است. عنوان دانشگاه دولتی یا ایالتی ناظر به دانشگاههایی است که با کمک دولت تاسیس شده و بودجه معینی را به طور مستقیم از دولت ایالتی دریافت کرده و مقدار آن نیز هر سال با تصویب مجلس قانونگذاری آن ایالت مشخص میشود. اما این دانشگاهها در سایر امور از جمله مدیریت و برنامه ریزی تحصیلی به طور کامل مستقل بوده و دخالت دولت به نظارت، رهنمودها و هماهنگیهای نهاد مسوول در ایالت و همچنین وزارت آموزش ایالات متحده محدود میشود. در واقع «دولت ملی» کنترلی روی برنامههای تحصیلی یا روش تدریس دانشکدههای کشور ندارد. دولتهای ایالتی نیز کنترل بسیار کمی روی این مساله اعمال میکنند. ولی در بخش «مستقل» یا «خصوصی» آموزش عالی در ایالات متحده، تنوع فلسفه تحصیلی، برنامههای آموزشی و رسوم قدیمی از دانشگاههای دیگر بیشتر است. حدود 600 دانشکده و دانشگاه کوچکتر این بخش را تشکیل میدهند که دربرگیرنده بسیاری از موسسات آموزشی بسیار آبرومند ایالات متحده است. منابع مالی عمومی منابع طبیعی عمومی یکی دیگر از منابع پشتیبانی و حمایت مالی از برخی از دانشگاهها در ایالات متحده است. برای مثال در تگزاس که از ذخایر نفتی بزرگی برخوردار است و معادن و پالایشگاهها در اراضی عمومی احداث شدهاند، عمدهترین منابع پشتیبانی مالی مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی در دهههای اخیر، مالیات و کمکهای شرکتهای نفتی بوده است. موفقیت دانشگاههای کوچک خصوصی برنامههای تحصیلی که در این موسسات آموزش عالی استفاده میشود، بسیار موثر است. برای مثال طبق آماری که از تعداد دانشجویان تکمیل کننده دوره لیسانس گرفته شده، درصد فارغ التحصیلان در دانشکدههای خصوصی کوچک تر، بیشتر از دانشگاههای ایالتی بزرگ تر است. به علاوه، این تفاوت نه تنها در مورد دانشجویان باهوش تر و بااستعدادتر، بلکه در مورد دانشجویانی که نمرات دیپلم و امتحان SAT پایین تری دارند نیز صدق میکند. درصد بالاتر دانشجویان تکمیل کننده دوره لیسانس در رشتههای اجتماعی-اقتصادی نیز قابل مشاهده است، که بعضی وقتها جزء رشتههایی محسوب میشوند که دانشجویان کمتر در کلاسهای درس شرکت میکنند؛ معمولاً فرزندان خانوادههایی که برای اولین نسل به دانشگاه میروند، دانشجویانی که علاوه بر حضور در کلاس درس باید به صورت تمام وقت نیز کار کنند، یا دانشجویانی که متعلق به گروههای اقلیت هستند. موفقیت نسبی دانشکدههای خصوصی کوچک تر را شاید بتوان به خاطر روش آموزشی مورد استفاده این موسسات، یعنی «فعال کردن دانشجویان در فرآیند تحصیل» دانست. جرج کوه موسس سازمان آمارگیری کشوری در رابطه با فعال کردن دانشجویان (که صدها دانشکده و دانشگاه در آن شرکت میکنند)، اشاره میکند؛ «موفقیت دانشکدهها رابطه نزدیکی دارد با فرصت آشنایی از نزدیک با استادان، فعال شدن در یک فعالیت فوق برنامه تحصیلی، کار کردن در یک برنامه کارآموزی مربوط به جامعه، و ثبت نام در کلاسهایی که تکنیکهای آموزشی فعال اعمال میشوند مانند کلاسهایی که مستلزم تهیه گزارشهای شفاهی و گزارشهای کتبی مکرر هستند. احتمال یافتن چنین خصوصیتهایی در موسسات آموزشی کوچکتر، بیشتر از دانشگاههای بزرگ تر است.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 971]