واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: در جستوجوي حقيقت مرتضي شعباني ماجرای قتل ندا آقاسلطان یکی از موضوعات تلخی است که در جریان اغتشاشات پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم در کشور اتفاق افتاد و با انتشار فیلم این حادثه، تبلیغات وسیعی علیه نظام اسلامی صورت گرفت. با گذشت یکسال از این موضوع هنوز هم شاهد بهرهبرداری دشمنان نظام از این ماجرا هستیم. مرتضی شعبانی تهیهکننده مستند «تقاطع»، است که در ارتباط با انگیزهاش برای تحقیق و بررسی ابعاد این ماجرا و ساخت اين مستند گفتوگویی با وي انجام دادهایم که در پی میآید:بهعنوان اولین سئوال، بفرمايید که چه انگیزهای سبب شد شما مستندی در مورد مرگ ندا آقاسلطان بسازید؟بنده در حقیقت تهیهکنندگی این مستند را به عهده داشتم، بالاخره این ماجرا، قتلی مشکوک بود که در حوادث پس از انتخابات اتفاق افتاد و در این راستا ما اطمینان داشتیم که این قتل نمیتواند کار نظام باشد؛ برای اینکه در عالم واقع دلیلی ندارد که حکومت یک شهروند معمولی خود را در انظار عمومی به قتل برساند. بنابراین میتوان به این نتیجه دست یافت که قطعا دست دیگری در این ماجرا دخیل است، برای همین از همان چند روز اول بعد از این ماجرا جرقههای اولیه ساخت مستند زده شد. شما گفتيد که جرقههای ساخت مستند تقاطع در همان روزهای اول در ذهنتان زده شد، اما چرا اینقدر با فاصله این مستند از سیما پخش شد؟ساخت مستندی اینچنینی با حساسیت بالا نیاز به هماهنگی با بخشهاي امنیتی کشور دارد و اساسا کاری سخت و طاقتفرساست. از سوی دیگر، پیدا کردن مسئولین مرتبط با این موضوع و هماهنگی با آنها نیز زمان زیادی را میخواهد، این مسائل خود عاملی جهت طولانیتر شدن پروسه ساخت مستند شد. اما عامل دیگری که در روند ساخت مستند زمان زیادی را به خود اختصاص داد، هماهنگی با افرادی بود که در صحنه حضور داشتند. پس از گذشت حدود چند هفته از پخش مستند «تقاطع» از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، فکر میکنید این مستند چه تأثیری در خنثیسازی تبلیغات نادرست دشمنان نظام داشته است؟آنچه در مورد قتل ندا آقاسلطان تا قبل از پخش مستند تقاطع در رسانههای دنیا پخش شده، تماما یکسویه بوده است. فیلمهایی که با موبایل گرفته شده بودند و در بین مردم دست به دست میچرخیدند و صحنههايی واقعا عاطفی که احساسات را تحریک میکرد، در برابر آنها قرار داشت و هیچکسی هم از داخل نظام آن را از زوایای دیگر نگاه نکرده بود. بنابراین شاید بتوان گفت این اولین مستندی است که در داخل ساخته شده است. حضور افرادی که در این ماجرا از نزدیک شاهد قضایا بودند با رضایت کامل آنها بود؟همه آن افراد بهطور کامل از همکاری با ما رضایت داشتند. فکر میکنید ساخت این مستند از سوی شما و همکارانتان چه تأثیری در کشف حقیقت داشته است؟در کشف حقیقت ساخت این مستند نمیدانم چقدر تأثیرگذار بوده است ولی در روشن شدن اذهان عمومی تأثیر بهسزایی داشته است، بالاخره افراد مرتبط با این پرونده تلاشهای خود را کرده بودند و ما در حقیقت با پخش بخشی از فعالیتهای صورت گرفته، کمک کردیم اذهان عمومی نسبت به این قضیه روشن شود. برای همین، کسی که این مستند را نگاه میکند، در پایان شاید احساس کند که این کار مبهم است و دلیل آن هم این است که ما نمیخواستیم نتیجهگیری کنیم و هدفمان این بود که بیننده آنچه جلوی دوربین اتفاق افتاده را مشاهده کند و در حقیقت ما آیينهای باشیم که بتوانیم واقعیت را خوب منعکس کنیم. بهنظر شما فیلمهایی که در خارج از کشور در مورد قتل ندا آقاسلطان از سوی شبکههای خارجی ساخته شده، تلاشی برای کشف حقیقت است یا اینکه اساسا با ساخت چنین مستندهایی در صدد ایجاد فشار سیاسی بر روی جمهوری اسلامی ایران هستند؟فیلمی که یک شبکه آمریکایی در مورد قتل ندا آقاسلطان ساخته و در بعضی از شبکههای خارجی نیز پخش شده است؛ کارگردان آن چند روز پیش در مصاحبهای با بیبیسی فارسی میگفت که فکر میکرده است ندا آقاسلطان سنبل جنبش سبز است در صورتیکه وقتی به خانواده ندا نزدیک شدم و سئوالهایی که از آنها و دوستانش پرسیدم، دیدم که ندا دختری بسیار معمولی است و اصلا اسطوره و نماد جنبش سبز نبوده است و یک آدمی است که آمده در خیابان برای نشان دادن اعتراض خود و تیر خورده است، آنها حکومت را مقصر این حادثه میدانند، ولی ندا را نیز کاملا یک آدم بسیار معمولی معرفی میکنند. سازنده آن فیلم دیده است که نمیتواند روی این موضوعات دست بگذارد و بیننده را قانع کند، بنابراین فیلم را برده و از منظر آزادیخواهی و محدودیتهایی که برای زنان قائل میشوند، بررسی کرده و بیشتر بهدنبال این موضوعات است. رسانههای خارجی برای بهرهبرداری از قتل ندا آقاسلطان از چه شیوههایی بهره جستهاند؟در حقیقت همه غرب و کسانی که در صدد این هستند که حکومت ایران دچار تغییر شود، همه آنها دست به دست هم دادند و از قتل ندا به بهرهبرداری پرداختند، مثلا عکس ندا را در برنامهای معروف در شبکه بیبیسی فارسی استفاده و خود «گوردن براون» راجع به این عکس حرف میزند و میگوید چند عکس دنیا را تکان داده است، یکی عکس معروفی که در آن یک ویتنامی توسط یک آمریکایی کشته میشود، دیگر عکسی است که از وضعیت بد تغذیه در آفریقا گرفته شده و مردم کمکهای زیادی در این راستا کردهاند و عکس سوم صحنه قتل ندا آقاسلطان است که «گوردون براون» آن را بسیار تأثیرگذار میداند و معتقد است بنیان حکومت ایران را این عکس بر هم میریزد. در حین ساخت این مستند به موردی برخوردید که هنگام پخش از سوی صدا و سیما حذف شده باشد؟بله یک مورد بود که صدا و سیما صلاح ندانست و آن را حذف کرد. میشود توضیح دهید که آن مورد حذف شده چه بود؟یک قسمت از گفتوگوی خواهر ندا، هدی آقاسلطان با خانم فرانکلین در شرکت ایشان بود. این گفتوگو حدود دو دقیقه بود و در آن هدی آقاسلطان حاضر به مصاحبه با ما نشد، و ما با دوربین مخفی به شرکت ایشان رفته بودیم که این قسمت حذف شد؛ ولی مابقی مستند هر آنچه که ما تولید کردیم، از صدا و سیما پخش شد. در ماجرای قتل ندا آقاسلطان نکته حائز اهمیت تبلیغات گسترده رسانههای خارجی برای متهم کردن نظام در این قضیه است، میتوانید بگوید علت این موضوع چیست؟در این اتفاق دختری جوان با شلیک گلوله از بین رفته و عکس و فیلم آن در سراسر دنیا در یک لحظه پخش شده است، یعنی به فاصله زمانی یک تا دو ساعت بالای یک میلیارد نفر این تصاویر را مشاهده کردهاند و اساسا مرگی که جلوی دوربین اتفاق افتاده میتواند خیلی تأثیرگذار باشد و احساسات و عواطف انسانها را برانگیزد و در این راستا رسانههای خارجی بههمراه شبکههای جاسوسی نهایت استفاده را از این ماجرا کردند تا بتوانند چهره نظام را در سطح بینالملل مخدوش جلوه دهند. قتل یک دختر جوان که گرایش سیاسی ندارد و وابسته بههیچ گروه سیاسی هم نیست در یک خیابان فرعی بزرگترین علامت سئوال است، کدام نظامی چنین فردی را به قتل میرساند تا از آن سود ببرد اما طرف دیگر ماجرا که از این واقعه سود کلانی را برده، دشمنان نظام هستند که هنوز هم از آن بهرهبرداری میکنند در صورتیکه این موضوع کار نظام نبوده است. بعد از پخش مستند شما، برخی از نشریات مطالبی در نقد آن منتشر کردند مبنی بر اینکه با پخش آن شبهات این ماجرا بیشتر شده است، نظر شما در این خصوص چیست؟اینکه پخش مستند تقاطع شبهه ایجاد کرده قطعا همینطور است، البته ما دلمان نمیخواست شبهه ایجاد کنیم؛ در حقیقت چیزی که پنهان بوده را ما عریان کردیم و پس از آن عکسها و تصاویر را بررسی کردیم که خود شبههانگیز است. ما اگر افرادی که در خیابان ایستاده بودند را پیدا میکردیم، قطعا از آنها میپرسیدیم که چرا در آن زمان آنجا ایستاده بودند، اما نکته دیگر این است که ما قاضی نیستیم و کسی را نمیخواهیم محاکمه کنیم و فقط با تحقیقات بهدنبال کشف حقیقت بودیم. در فیلم آمده که خانمی دستش در کیفش است که این موضوع ممکن است شبهات را زیاد کند ولی از طرف دیگر ممکن است آدمهایی مورد ظن بودند که در فیلم تبرئه شدند مثلا همان بسیجی که در صحنه حضور داشت و بعد از این اتفاق تا حد مرگ کتک خورده است بالاخره ما مشخص کردیم که این فرد شلیک نکرده است و اصلا اسلحه نداشته که چنین کاری را انجام دهد و یا کارشناس تشخیص هویت گفت که تیر از پشت شلیک شده در صورتیکه بسیجی در مقابل ایستاده بود و استاد ندا میگوید اگر بسیجی تیر میزد باید گلوله به من اصابت میکرد؛ پس در یک جاهایی شبهات را کاملا رفع کردهایم و بعد هم یک فیلمی که ساخته شده دست به دست توی موبایلها میچرخد که استاد موسیقی قاتل است یا آرش حجازی و توی این فیلم میگوید که ندا در ماشین کشته شده ولی ما میگوییم ندا در خیابان کشته شده است، پس ما با این بررسیها شبهات را رفع کردیم. بنده با چند نفر که مستند را مشاهده کردند صحبت کردم. آنها به این نتیجه رسیده بودند که قاتل ندا خانم کیف بهدست است. آیا شما واقعا این منظور را داشتید که این خانم را بهعنوان قاتل معرفی کنید؟خیر، ما اصلا نگفتیم که این خانم قاتل است، اگر آن خانم قاتل بود مسئولین امنیتی او را دستگیر میکردند. مگر شناسایی شده بود؟با پخش عکس او میتوانستند شناساییاش کنند. مثلا استاد میگوید یک خانمی قبل از قتل ندا اینجا ایستاده بود با این مشخصات و پس از قتل همه بهطرف ندا میروند و آن خانم در جهت عکس حرکت میکند. آیا اداره آگاهی سوژه این خانم را بهعنوان یکی از موارد مشکوک دنبال نکرده است؟این مسائل امنیتی است؛ شاید دنبال کرده باشند. ما که نیروی امنیتی نیستیم بخواهیم به این سئوال پاسخ دهیم. آقای آرش حجازی به برخي شبهاتی که در مستند شما به او وارد شده، جواب داده است. نظرتان در این رابطه چیست؟به هر حال سئوال اصلی از آرش حجازی این است که چرا همراه ندا به بیمارستان نرفته و او را رها کرده است و چرا به این سرعت از کشور رفته است.منبع: پنجره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]