محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845603784
من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > کشاورزی - گفت و گو با عیسی کلانتری دبیر کل خانه کشاورز و وزیر کشاورزی دولت هاشمی رفسنجانی می گوید اسکندری وزیر کشاورزی شد چون ارتباط هایی داشت که تلاش کردند وی را به وزارت برسانند که البته این ارتباط ها هنوز هم در تلاشند تا سیاست های قبلی این وزیر را در دولت دهم ادامه دهند و برهمین اساس نیز فشارهایی بر خلیلیان وارد است تا روش های غلط وزیر قبلی را در وزارت کشاورزی ادامه دهد .سیاست هایی که وزارت کشاورزی را در ورطه نابودی قرارداده است . عیسی کلانتری که زمانی بر مسند مدیریت این وزارتخانه نشسته بود و البته به سیاست های وی نیز نقدهای زیادی وارد بوده است با حضور در کافه خبر بلای جان اقتصاد ایران را آمارهای غلط می داند و برخی از مسوولان برای درست نشان دادن عملکرد خود آنها را ارائه می دهند و در زمانی هم که نادرست بودن دروغ ها ثابت می شود باز کسی نیست که این مسوولان را بازخواست کند . وی از این روزها می گوید که هر کارشناسی وقتی آمارهای غلط را با ارائه آمارها نقض می کند و ثابت می کند که این آمارها اشتباه است به جای انکه مسوول مربوطه زیر سوال برود آن کارشناس محکوم به مخالفت با دولت می شود.وی از روزهایی می گوید که برای کوچکترین اشتباه در ارائه آمار یک وزیر در مقابل تمام مسوولان نظام باید پاسخگو می بود که مشروح آن را در ادامه می خوانید: به نظر شما آقای خلیلیان می تواند وزیر مناسبی برای وزارت کشاورزی باشد ؟ کشاورزی یک بخش از اقتصاد است ولی متاسفانه هیچ زمانی اصول اقتصادی در این بخش جاری نبوده است .به قولی همیشه در سیاست های کلان این حوزه مسایل اجتماعی و سیاسی قالب بر مسایل اقتصادی است .فکر می کنم آمدن خلیلیان به وزارت کشاورزی به خصوص پس از سیاست های هرج و مرج طلبانه آقای اسکندری که در واقع هیچ سیاستی را دنبال نمی کرد یه مقدار آرامش را در این وزارتخانه حاکم کرده است . به نظر می رسد وزیر کشاورزی دولت فعلی به نسبت اسکندری وزیر دولت نهم در مسیر اقتصادی گام بر می دارد . اگر اینطور که می گویید سیاست های وزیر فعلی کشاورزی با وزیر قبلی کاملا متفاوت است پس چطور هیچیک از معاون های این وزارتخانه تغییر نکرده اند و خلیلیان نیز همچنان با تیم قبلی مشغول به کار است ؟ خیلی مهم نیست در واقع نمی تواند مهم باشد مگر اینکه ایشون یک سیاست هایی داشته باشد که زیر مجموعه اجرا نکنند اگر زیر مجموعه قبلی هم بتونند سیاست های وی را اجرا کنند هیچ اشکالی ندارد که با قبلی ها کار کنند . یعنی فکر می کنید یک اقتصاددان وزیر کشاورزی بشود بهتر از ان است که یک کشاورز وزیر کشاورزی بشود؟ حتما همینطور است .یک اقتصاد دان وزیر کشاورزی بشود خیلی بهتر از این است که یک شخص فنی وزیر کشاورزی شود .چون کلان اگر درست باشد خرد هم به طبع آن حرکت خواهد کرد . شما خودتان که وزیر بود بیشتر نگاه اقتصادی داشتید یا فنی ؟ اوایل آن نه دیدگاه فنی بود خصوصا سه سال اول ولی پس از ان تجربه نشان داد که نمی شود صرف دیدگاه فنی داشت .البته من اقتصاد خوانده بودم ولی کلا وزیران کشاورزی ابتدا باید اقتصادی باشند و پس از ان به مسایل فنی بپردازند .به عنوان مثال ما از سال 70 به بعد تصمیم گرفتیم که در قیمت گذاری محصولات به صورت تضمینی سقف قیمتی ما، قیمت های جهانی باشد و رقابت پذیری را از دست ندهیم .اگر به سوابق نگاه کنیم حتی قیمت های خرده فروشی کاملا سازگار قیمت های جهانی است و تقریبا ما غیر از چند محصول توانسته بودیم مزیت هایمان را حفظ کنیم . اما متاسفانه الان شاهد هستیم که همه چیز به هم ریخته است و تقریبا درحال حاضر درهیچ محصولی رقابتی با قیمت جهانی نداریم حتی در محصولات باغبانی . هفته گذشته به شهر مرند سفر کرده بودم در انجا گردوی آمریکایی 50 درصد ارزان تر از گردوی ایرانی در عرضه می شود.بر همین اساس است که وقتی مسایل اقتصادی مد نظر قرار نگیرد یک سری تصمیمات موردی همه تصمیم گیری ها را به هم می ریزد. وقتی یک فشاری امد به دولت دوم آقای خاتمی که در گندم خودکفا شویم علت حمایت های یک جانبه دولت برای خودکفایی گندم در آن سال ها فکر می کردن وقتی قیمت گندم بالا برود قیمت مابقی محصولات تکان نخواهد خورد و شاهد بودیم که یک موج گرانی بوجود آمد که مرحوم دکتر نوربخش به من در انزمان زنگ زد که کار فوری دارم و من رفتم دفترش تورم 9 ماهه سال اول را جلوی من گذاشت که بیش از 50 درصد تورم مربوط به محصولات غذایی است . علتش کاملا واضح بود "اتخاذ سیاست های غلط " پاسخ دادم فکر نمی کنید وقتی قیمت گندم را به دوبرابر قیمت جهانی افزایش می دهید مابقی محصولات هم قیمتشان افزایش می یابد .بر همین اساس است که معتقدم اگر آدم فنی که آشنا با مسایل اقتصادی باشد وزیر کشاورزی شود خوب است ولی اگر قرار باشد یا اقتصاد دان باشی یا فنی در این بخش اقتصاددان ها جامع تر تصمیمی می گیرند . در حال حاضر در کدام یک از محصولات کشاورزی پتانسیل خودکفایی وجود دارد ؟ اساسا نگاه به خودکفایی در یک محصول نگاهی درست است ؟ نباید بگوییم کدام محصول خودکفا شد . باید به طور کل ضعف های بخش کشاورزی را برطرف کرد پس از ان به فکر خودکفا در محصولات بود .خودکفایی قابل وصول است اما این خودکفایی ها بدون ایجاد زیرساخت ها و سرمایه گذاری مناسب میسر نخواهد شد . خودکفایی هایی که ما تا امروز از انها یاد کرده ایم بدون ایجاد زیرساخت ها و سرمایه گذاری مناسب بوده است .آقایان فکر می کردند اگر 5 هزار مهندس جوان را بفرستن سر مزارع که هیچ تجربه ای ندارن خودکفا می شویم .الان با جابه جایی کشت خودکفایی را بوجود می آورند اما باید بدانیم ضعف اصلی کشاورزیمان که بارها به آن اشاره کرده ام کمبود شدید سرمایه است. تا زمانیکه سرمایه کافی وارد این بخش نشده است به نظرم صحبت از خودکفایی صحبت احمقانه ای است . قبلا نیروی انسانی هم جزو عوامل تولید محسوب می شد که سرمایه جای آن را گرفته است در شرایط فعلی سرمایه حتی جای منابع را نیز گرفته است .اگر سرمایه داشته باشیم در آب شور هم می توانیم کشاورزی کنیم .ولی وقتی رشد سرمایه گذاری منفی است اگر به قیمت امروز بخواهیم سرمایه گذاری انجام شده در بخش کشاورزی را محاسبه کنیم 140 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری در بخش است که اگر 15 ساله بخواهیم مستعل کنیم سالانه 8 تا 9 میلیارد دلار استهلاک دارد ورودی سرمایه به این بخش کمتر از 5/2 میلیارد دلاردر سال است وخود به خود تضعیف می شود بخصوص اینکه وقتی بدون سرمایه بخواهیم اقتصادی کار کنیم سرمایه را زودتر مستهلک می کند .بنابرانین صحبت از خودکفایی بدون سرمایه گذاری نباید کرد .ولی اگراین سرمایه گذاری هم صورت بگیرد در حال حاضر توان اجرایی کردن آن در کشور وجود ندارد مگر آنکه همه مملکت بسیح بشوند تا شاید بتوان 10 تا 12 سال این کمبود سرمایه را جبران کرد . سالانه حدود 10 میلیارد دلار باید سرمایه وارد بخش شود نه سرمایه ای که بازپرداخت وام ها باشد این سرمایه نیست یا سرمایه ای که حقوق جاری پرسنل وزارت کشاورزی را بدهند به عنوان سرمایه گذاری از ان یاد شود . و نه سرمایه ای که مشکلات سیستم اداری این بخش را حل کنند بگویند سرمایه گذاری شده است .اینها سرمایه گذاری نیست شاید اینها هم لازم باشد اما منت آن سر بخش نمی شود گذاشت سرمایه رمانی سرمایه است که مستقیما وارد بخش شود و به تولید بینجامد که متاسفانه در حال حاضر این نوع سرمایه گذاری وجود ندارد و وقتی نباشد صحبت از خودکفایی نمی شود کرد. ولی وقتی سرمایه گذاری شد در مجموع می توان بیش از نیاز خودکفایی تولید کنیم ولی در برخی از محصولات به علت تبادلات بین المللی شاید ترجیح دهیم یک سری محصول را وارد کنیم و یا صادر کنیم تا ارزش افزوده بیشتری ایجاد کنیم اما در مجموع می توان در محصولات کشاورزی به خودکفایی رسید اما تنها راه آن ایجاد زیرساخت ها و سرمایه گذاری است . این بحث دولت مدعی است خشکسالی باعث کاهش شدید رشد اقتصادی شده است به نظر شما تا چه اندازه منطقی است ؟یعنی واقعا کشاورزی تا این حد در رشد ااقتصادی ما تاثیرگذار است که مثلا از 6 درصد به 5/2 درصد برساند ؟ برمی گردیم به بحث قبلی چون سرمایه گذاری نکرده ایم آسیب پذیریمان بیشتر شده ولی نه تا این حد اگر برگردیم در سال های زراعی 78-77 ، 79-78 ، 80-79 سه سال پشت هم خشکسالی داشتیم ما در بدترین وضع رشد بخش کشاورزیمان 2- درصد بود .از مثبت 6 ظرف سه سال رشد اقتصادیمان به به 2- درصد رسید.خشکسالی هم اگر پشت سر هم باشد اثرات تخریبیش بیشتر خواهد بود .سال اول خشکسالی هنوز به چاه های آب آسیب نرسیده است .سال دوم قنات ها خشک می شود و آب چاه ها کم می شود و سال سوم اگر خشکسالی ادامه پیدا کند حتی چاه ها هم خشک می شوند . بنابراین ما در نیمه دوم دهه 70 سه سال پشت هم خشکسالی داشتیم . از یک متوسط رشد تولیدات کشاورزی که در دهه 70 حدود 4 درصد بود آن سال به دلیل خشکسالی به 2- درصد رسید اما الان یک مرتبه رشد منفی 10 درصد در حالیکه سال قبل 4 درصد بوده است رقم چشمگیری است . خشکسالی تا این حد بوده که موجبات این رشد منفی را ایجاد کند ؟ خیر ؛ خشکسالی تا این حد نبوده است .سوءمدیریت و خالی بودن جای سرمایه علت این امر بوده است .این کمبود سرمایه ها هم اگر مرتفع نشود ما حتی در زمان ترسالی هم محصولات خوبی نخواهیم داشت ربطی هم به خشکسالی نخواهد داشت.خوشبختانه وزیر فعلی این مساله را تشخیص داده امیدوارم اطلاعات نادرستی را که اسکندری وزیر قبلی داده بود آقای خلیلیان بتواند اصلاح کند و نظر موافق رئیس جمهور را برای سرمایه گذاری ویژه در این بخش جلب کند. چون زیربناها دارد از هم می پاشد و این یک هشدار جدی برای مسوولان باید تلقی شود . رشد بودجه کشاورزی در لایجه بودجه سال 89 تا چه اندازه می تواند در رفع مشکلات کنونی این بخش موثر باشد؟ جمع بودجه بخش کشاورزی در بودجه سال آینده 2 هزار و 500 میلیارد تومان است در حالیکه در بودجه امسال هزار و 800 میلیارد تومان بوده است که می توان این رشد را ناشی از افزایش نرخ تورم دانست و نه پیش بینی دولت برای رشد بودجه بخش کشاورزی . این رشد فقط به اندازه تورم قابل پیش بینی است و در حقیقت رشدی نداشته دوم آنکه این پول بخش عمده اش به بخش کشاورزی نمی رسد بیشترصرف هزینه های دولت در بخش کشاورزی خواهدشد .در حال حاضر وزارت کشاورزی حدود 150 هزار نفر پرسنل دارد .یارانه هایی که به تولید می دهند و هیچ نقشی در افزایش تولید ندارد .یارانه ای که سالانه حدود 700 تا 800 میلیارد تومان به بخش کود و ... اختصاص می دهند و هیچ نقشی در افزایش تولید ندارد اما همه اینها از بودجه سالانه این بخش تامین اعتبار می شوند واین بودجه هاسرمایه گذاری نیست . این بخش هایی از بودجه که می گویند به صنایع تبدیلی و بهبود آبیاری تخصیص داده شده درست است ؟ این بودجه هایی که از آنها یاد می شود واقعا نمی دونم کجاست .در بودجه من جایی ندیدم آقایان اعلام کرده اند که 8 میلیون هکتار به بهبود آبیاری در طول برنامه پنجساله می خواهند اختصاص دهند که می شود سالی حدود دو میلیون 600 هزار هکتار که نه امکان مهندسی آن وجود دارد و نه سرمایه آن . ولی اگر عزمی جدی وجود داشته باشد که حتما این امر محقق شود هر هکتار حدود 5 میلیون تومان هزینه لازم دارد که چنین بودجه هایی وجود ندارد .ولی خب اگر بتوانند اینکار را بکنند قدم مثبتی است ولی قطعا انجام شدنی نیست و قطعا آرزوهایشان است که برروی کاغذ آمده است . یکی از اشکالات این بودجه این است که هدفمند نیست و هدفمند نیز پول تزریق نمی شود. زمانی بخش کشاورزی می تواند موفق عمل کند که بودجه برنامه ریزی شده وارد این بخش شود.زمانی بخش کشاورزی اصلاح می شود که مثلا بگویند بخش کشاورزی شهرستان فیروزکوه را بازسازی می کنیم هر جاییکه نیاز به سرمایه گذاری دارد انجام می دهیم وامی که به کشاورز می دهند با نظارت دولت شهرستان فیروزکوه را تمام می کنیم می رویم سراغ شهرستان ورامین این شهرستان هم که تمام می شود می رویم سراغ شهرستان کرج و ... در اینصورت در یک برنامه 10 تا 12 ساله می توان همه بخش کشاورزی کشور را نوسازی کرد .نه اینکه بودجه هر ساله تقسیم شود و هزینه شود بدون آنکه بازدهی آن را کسی ببیند.ما الانه نمی خواهیم از تجربیات غلط خودمان استفاده بهینه کنیم و همان روش غلط گذشته دارد ادامه پیدا می کند .ولی اگر مصمم باشند ظرف 12 سال تمام بخش های کشاورزی کشور را نوسازی کنند می توانند با همین بودجه های فعلی اینکاررا انجام دهند و بار مالی جدیدی بر دوش دولت نخواهد بود بلکه فقط بودجه گذشته را هدفمند مصرف خواهند کرد . دولت 2 هزار و 500 میلیارد تومان خودش مستقیم خرج می کند این را بدهد سود بانکی و به جای آن 12 میلیارد تومان برنامه ریزی شده و هدفمند برای نوسازی بخش کشاورزی کشور در هر سال هزینه کند .کشاورز ما باید رقابت کند با کشاورز فرانسوی کانادایی و ژاپنی و ... ولی اگر این سرمایه گذاری ها اتفاق نیفتد کشاورز ما نخواهد توانست با هیچ کشوری رقابت کند . این روش فعلی سرمایه گذاری دولت پول هدر دادن است و امکان بهبود وضعیت در شرایط فعلی به هیچ وجه وجود نخواهد داشت .ما باید کشاورزی کشورمان را نوسازی کنیم ما الان برمبنای آمار وزارت جهاد کشاورزی حدود 2 میلیون و 100 هزار هکتار باغ بارور داریم از این میزان بیش از یک میلیون و 600 هزار هکتار ان باغ مستهلک شده است و اصلا توجیه اقتصادی ندارند اینها باید نوسازی شوند .هر هکتار باغ بخواهد به ثمر برسد و نوسازی شود حدود 30 میلیون تومان هزینه دارد همین کار حدود 48 هزار میلیارد تومان پول می خواهد. در حال حاضر 6 میلیون هکتار زمین زراعی وجود دارد که حدود 30 هزار میلیارد تومان برای نوسازی تمام این مزارع نیاز است .از یک جایی بالاخره باید شروع دارد تا به یک جایی ختم شود .دامداری ها مرغداری ها همه وضعشان همین است و باید همه نوسازی شوند.بیشتر از بودجه ای که الان تخصیص می دهند هم نیاز نیست .سالانه بانک ها حدود 120 هزار میلیارد تومان وام می دهند که اگر 10 هزار میلیارد تومان آن به این بخش تخصیص داده شود و دولت بهره آن را پرداخت کند حداقل یک میلیون و تا یک میلیون و200 هزار فرصت شغلی جدید فقط در بخش نوسازی ایجاد خواهد شد .غیر از این چاره دیگری وجودندارد.الان مصیبت ما تولید نیست بلکه هزینه تولید است .هزینه تولید در کشور حالا منهای قیمت تمام شده ای که ما از بازار می خریم خود هزنیه تولید قابل مقایسه با هیچ کجای دنیا نیست حتی با دلار 1000 تومانی ! هزینه تولید خیلی بالاست و مردم هم قدرت مصرف ندارند .گران شود مردم نمی توانند بخرند صادر هم که نمی شود .از آن طرف سوء تغذیه افزایش پیدا می کند .از یک طرف تولید ضایع می شود و از سویی سوءتغذیه افزایش می یابد.لذا این زنجیره به هم پیوسته باید سروسامان بگیرد و گرنه دولت سالانه دو هزار و 500 میلیارد تومان مستقیم خرج کندو سالانه 5 هزار میلیارد تومان وام بدهد که الان مدعی هستند این مبلغ به صورت وام سالانه به این بخش تزریق می شود که درست هم می گویند هیچ توفیقی نخواهد کرد . به نظر من آقای احمدی نژاد اگر بخواد واقعا کشاورزی رشد کند از این شعارها باید بیایند بیرون .یعنی تجربیات 30 ساله را باید بررسی کنیم و از تجربیات خوب این سال ها و تجربیات درست کشورهای دیگر بکار بگیریم و بتوانیم بخش کشاورزی کشور را نجات دهیم .ما الان ماشین آزمون و خطا نیستیم که یک وزیر بیاید بگوید ما ظرف چهار سال گندم ، شکر ، برنج و ... را خودکفا می کنم.وزیری که از همان لحظه اول حرف از خودکفایی می زند معلومه که هیچ چیزی از اقتصاد کشاورزی متوجه نمی شود و ما چهارسال از عمرمان را با این وزیر هدر می دهیم .مجلس هم که متاسفانه چشم بسته رای می دهد و این یعنی فرصت سوزی در چهار سال ! و جالب اینکه شنیدم آقای اسکندری در دولت طرفدار بیشتری دارد تا وزیر فعلی ! و جالب تر انکه فشارها در حال حاضربرروی آقای خلیلیان است که روش گذشته اسکندری را در وزارت کشاورزی ادامه دهد .روشی که ما را به اینجا رسانده است .در حالیکه وزیر فعلی عقلانی تر برخورد می کند اما فشارها در حال حاضر برروی این وزیر به شدت محسوس است . در حال حاضر هیچ محصول غذایی در ایران نداریم که علی رغم همه یارانه هایی که می دهیم هزینه تولید آن ارزان تر از دیگر کشورها تمام شود . ما الان گوشت گوسفند را کیلویی 15 تا 16 هزار تومان می خریم در هیچ جای دنیا چنین خبری نیست .حالا اگر در خوشبینانه ترین حالت قیمت تمام شده گوشت گوسفند را 12 هزار تومان هم بگیریم قیمت جهانی آن 4 هزارتومان است .جهان سومی ها گوشت مرغ می فروشند کیلویی 1500 تومان در حالیکه گوشت مرغ ما قیمت تمام شده اش حدود 2500 تومان است .بنابرانی چه ما خودمان را با جهان سومی ها و چه با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم متوجه می شومیم که هزینه تولید ایران بیش از دیگر کشورهاست .بنابراین در حال حاضر ما از همه جا محصولات خود را گران تر تولید می کنیم وبدتر اینکه برای این تولید نظام توزیع هم نداریم . پس با این حساب اگر لایحه هدفمند کردن یارانه ها هم اجرایی شود که تولید کلا نابود خواهد شد ؟ دو بخش آب و انرژی تاکیدی در لایحه هدفمند کردن یارانه هادر امر نابود کردن تولید در بخش کشاورزی بسیار تاثیرگذار است ولی دیگر موارد تاثیرچندانی در این بخش نخواهند داشت.اگر یارانه کود شیمیایی، سم ،ماشین و ... حذف شودهم به نفع کشاورزخواهد بودهم به نفع کشو! ولی یارانه انرژی و آب در بخش کشاورزی حذف شود فاجعه به بار خواهد آمد . وزارت نیرو اعلام کرده متوسط قیمت تمام شده آب در هر متر مکعب 100 تومان است .اگر بخواهیم یارانه آب را حذف کنیم برای تولید متوسط 4 تن گندم متوسط 6 هزار متر مکعب آب لازم است .بنابرایی فقط هزینه آب مصرفی برای تولید گندم می شود 600 هزار تومان یعنی 600 دلار .در اینصورت تولید قطع خواهد شد .به نظر من حذف یارانه آب در بخش کشاورزی جرات زیادی می خواهد که بعید می دانم این اتفاق بیفتد .چون هم تولید نخواهند داشت هم میلیون ها نفر بیکار خواهند شد و هم اینکه اگر تولید نکنند و بخواهند نیاز داخل را از بازار جهانی تامین کنند قیمت گندم یک مرتبه در جهان سه برابر خواهد شد چرا که اینطور نیست اگر امروز وارد بازار شویم و بگوییم 10 میلیون تن گندم می خواهیم قیمت تکان نخورد چرا که با پیشی گرفتن تقاضا نسبت به عرضه قیمت ها شدیدا روند صعودی به خود خواهند گرفت .اینطور نیست که اگر 5 درصد افزایش تقاضا باشد 5 درصد هم افزایش قیمت ایجاد شود .5 درصد افزایش تقاضا قطعا قیمت ها را چند برابر گران خواهد کرد .البته این امر در خصوص انرژی هم صدق می کند .برای اینکه از حدود 90 میلیارد متر مکعب آب کشاورزی ما حدود 50 میلیارد متر مکعب آن از چاه ها تامین می شود .چاه هم یعنی انرژی !پول برق و گاز.بنابرانی در بخش آب و انرژی فعلا نمی توانند یارانه ها را حداقل برای بخش کشاورزی حذف کنند .مگر اینکه سرمایه گذاری های اولیه را انجام بدهند .ما الان در حدود 120 میلیارد دلار کسری سرمایه گذاری انباشته داریم اینها را جبران کنیم و به تدریج وقتی بهره وری آب را به بالای 70 درصد بردیم این کاررا انجام دهیم وگرنه با بهره وری 30 درصد امکانش نخواهد بود .ضمن آنکه در حال حاضر ما جزو معدود کشورهایی هستیم که بخش عمده تولیدات خود را از طریق آبیاری انجام می دهیم .80 درصد زراعت دنیا بصورت دیم است یعنی 63 درصد تولید مال ما حدود 40 درصد زراعتمان دیم است ولی با کمتر از 10 درصد تولید یعنی 90 درصد تولید ما از طریق آبیاری به دست می آید در حالیکه در دنیا تولید از این طریق کمتر از 35 درصد است . در کشورهای اروپای شمالی وآسیای جنوب شرقی اصلا زراعت آبیاری ندارند .الان متوسط بارش باران در دنیا چیزی حدود 850 میلی متر است متوسط تبخیر در دنیا هم حدو 900 میلی متر است در حالیکه متوسط بارش ایران 250 میلی متر است و متوسط تبخیر هم بالای 2 هزار میلی متر است .بنابراین ما از نظر تولید در مقایسه با دیگر کشورها پر هزینه هستیم. یک اشاره ای به اصلاح شبکه توزیع داشتید. اصلاح آن در تمام دوره ها مطرح بوده است اما در حقیقت تا کنون هیچ گونه کار مفیدی در این زمینه صورت نگرفته است.باید چکار کرد؟ ما چون سیاست کلانی در این زمینه نداریم با این سیاست های خرد هیچ کاری نمی شود انجام داد . چون سیاست های کلان کشور خیلی مشخص نیست بخصوص در یک سری مواردی چون شبکه های توزیع که یکسری اشخاص نفوذ زیادی در هر دو طرف هم در شبکه توزیع هم در شبکه قانونگذاری دارند بنابراین قوانین مشخص و محکمی در این خصوص شکل نمی کیرد و عملا نمی توان این امر را محقق کرد . شاید این حرف کمی گیج کننده باشد که سعی می کنم با یک مثال آن را توضیح بدهم .در امریکا بودم که کارکنان برج های مراقبت در فرودگاه های آمریکا اعتصاب کردند و اصرار داشتند که حقوقشان 40 درصد افزایش یابد .دولت وقت آمریکا در مقابل این خواسته مقاومت کرد و با بیانیه ای به کارکنان اولتیماتوم داد که اگر ظرف 72 ساعت به سرکار خود بر نگردند اخراج خواهند شد .تقریبا 95 درصد این کارکنان بر نگشتند و همه را دولت وقت اخراج کرد.دیدبان های نیرو هوایی را به جای کارکنان برج های مراقبت فرودگاه ها جایگزین کردند فقط به جای هفته ای 30 ساعت کار ساعت کاریشان را به 60 ساعت کار افزایش دادند و حقوق بیشتری را به آنها اختصاص دادند. از سویی دیگرسه دانشگاه را مامور کردند نیروهایی را برای اینکار آموزش دهند که ظرف دو سال 20 هزار نفر را آموزش دادند . بازیچه دست نشدند .باید تصمیم گرقت .ما فروگاه های زنجیره ای راه می اندازیم این فروشگاه ها هم سعی می کنند خودشان را با بازار تطبیق دهند افتخار هم می کنند که بسکویت 100 تومان فروش می رود من می فروشم 97 تومان .حتی این شبکه ها هم اچحاف می کنند .متاسفانه ما یک سیستم بازرگانی مشخصی هم در کشور نداریم .وزارتخانه تولیدی مسوول نیست الان مسوول گرانی گوشت گوسفند وزارت کشاورزی نیست در واقیعت بلکه باید وزارت بازرگانی پاسخگوی این مساله باشد .در واقع وزارت کشاورزی اصلا نباید به این موضوع بپردازد البته وزیر بازرگانی در مواردی که اطلاعات نادرست بهش می دهند هم نمی تواند درست بازار را مدیریت کند . در دولت قبل آقای احمدی نژاد همین بود .وقتی به وزیر بازرگانی می گویند ما هرسال 850هزار تن گوشت قرمز تولید می کنیم پس وزیر بازرگانی خیالش راحت می شود و اقدام به واردات نمی کند بعد در عمل 650 هزار تن تولید می شود قطعا 200 هزار تن گوشت کم خواهد آمد . اطلاعات غلط می دهند می گویند 2میلیون و 200 هزار تن برنج تولید می کنیم ولی در عمل یک میلیون و 600 هزار تن .یعنی همه ضرر می کنند فقط به خاطر اطلاعات نادرست !به خاطر توجیه عملکردش دروغ می گوید و واقعیت ها را نمی گوید و همین مساله بلای جان اقتصاد ما شده است . این مساله در دوران وزارت من هم اتفاق افتاد .هیچ وقت از خاطر نخواهم برد زمانی را که آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت به دلیل گرانی یکباره سیب زمینی از 4 تومان به 20 تومان به دلیل بارندگی شدید در شمالغرب کشور که موجب شده بود امکان بیرون آوردن سیب زمینی ها میسر نشود تشکیل جلسه اضطراری داد.ایشان از من پرسید در حال حاضر چقدر سیب زمینی موجود در سازمان تعاون داریم .چون نمی دانستم مهلت خواستم تا از رئیس سازمان جویا شوم . رئیس وقت هم اطلاع داد که 5 هزار تن موجودی سیب زمینی است که براین اساس در جلسه مقرر شد ظرف 10 روز روزی 500 تن سیب زمینی در کشور عرضه شود تا بتوانیم قیمت ها را بشکنیم بر همین اساس هم قرار شد از ابتدای هفته این کار انجام شود . پنجشنبه صبح رئیس سازمان تعاون با بنده تماس گرفت و گفت رقم گفته شده اشتباه است و ما فقط 500 تن ذخیره داریم که به اشتباه 5 هزار تن اعلام شده است .ظهر به آقای هاشمی اطلاع دادم و رئیس سازمان تعاون را هم اخراج کردم .تعهد کردم که روزانه 250 تن سیب زمینی را از زیر زمین بیرون بکشم و برای اینکار هم تمام نیروهای خود را بسیج کردم و بالاخره مشکل حل شد .در آنزمان اعتراض های زیادی بر علیه آماراشتباه وزارت کشاورزی از سوی مقامات بلند بالای کشور به پا شد و ما هم سعی کردیم به هر نحوی که شده اشتباه خودمان را جبران کنیم اما امروز شاهدیم که مسوولان دولتی هرروز آمار غلط می دهند و وقتی در عمل ثابت می شود که آمارها اشتباه است هیچ کس عکس العملی نشان نمی دهد و وقتی ماهم اعتراض می کنیم مخالف دولت محسوب می شویم .وقتی اسکندری وزیر کشاورزی در مجلس نطق کرد من تعجب کردم چرا که می دانم هزار هکتار توسعه یعنی چی ! ما تمام کشور را بسیج کردیم (ارتش سپاه جهاد بخش خصوصی و دولتی) از سال 70 برای توسعه طرح های نیشکر علی رغم بسیج همگانی و حمایت همه جانبه رئیس جمهور تنها توانستیم از برنامه توسعه 16 هزار هکتاری تنها به 9 هزار هکتار آن دست پیدا کنیم .می گویند ما در حال حاضر در همه محصولات 96 درصد خودکفا هستیم .کالری که از واردات تامین می کنیم در شرایط عادی نه خشکسالی بالای 1200 کالری است . یعنی 40 درصد غذای مردم از واردات تامین می شود باز گفته می شود با 96 درصد خودکفا هستیم .یعنی گمراه می کنند من هم رئیس جمهور باشم این آمار گمراهم می کند .وقتی می گویند 96 درصد خودکفاییم یعنی 4 درصد واردات که منم رئیس جمهورباشم می گویم پس نگرانی وجودن دارد چون 4 درصد واردات را به راحتی می شود تامین کرد .نتیجه نهایی هم می شود که در بخش کشاورزی نیاز مبرمی به سرمایه گذاری وجودندارد.این حرف های غیر کارشناسی باعث شده که همه جهان به ما بخندند.فقط با واردات روغن نباتی در شرایط فعلی بیش از 13 درصد نیاز غذایی کشور را فراهم می کنیم که مابقی محصولات را فراموش می کنیم که این آمار 96 درصد خودکفایی را به صورت کامل نقض می کند .پس چرا وقتی مسوولی همچین رقم دروغی را اعلام کرده است بازخواست نشده است .خیلی دوست دارم آقای اسکندری را ببینم و ازش بپرسم پس خودکفایی کجاست ؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 495]
صفحات پیشنهادی
سکه 423 هزار تومان، دلار هزار و 177 تومان
سکه 423 هزار تومان، دلار هزار و 177 تومان · راه چمنی:سهمیه بندی بنزین باید مورد تجدید نظر قرار گیرد · من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم . ...
سکه 423 هزار تومان، دلار هزار و 177 تومان · راه چمنی:سهمیه بندی بنزین باید مورد تجدید نظر قرار گیرد · من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم . ...
يك ميليون و 900 هزار ليتر نفت سفيد بين مردم توزيع شد
سکه 423 هزار تومان، دلار هزار و 177 تومان · راه چمنی:سهمیه بندی بنزین باید مورد تجدید نظر قرار گیرد · من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم ...
سکه 423 هزار تومان، دلار هزار و 177 تومان · راه چمنی:سهمیه بندی بنزین باید مورد تجدید نظر قرار گیرد · من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم ...
لامپی كه 100 سال روشن است!!
من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم · زمان نمایش «سنتوری» نامشخص؛ · رئیس سازمان ملي جوانان هم می رود · عراق، اولویت امریکا نیست ...
من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم · زمان نمایش «سنتوری» نامشخص؛ · رئیس سازمان ملي جوانان هم می رود · عراق، اولویت امریکا نیست ...
عكاسی مستند چیست؟
من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم · جليلي هفته آينده به مسکو می رود · سالانه یک درصد جنگل های کشور از بین میرود ...
من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم · جليلي هفته آينده به مسکو می رود · سالانه یک درصد جنگل های کشور از بین میرود ...
عید معرفت
فیلمی عظیم با سرمایهگذار خارجی تهمینه میلانی همچنان پرکار است · من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم · جزئیات افزایش حقوق کارگران خدماتی ...
فیلمی عظیم با سرمایهگذار خارجی تهمینه میلانی همچنان پرکار است · من هم رئیسجمهور باشم با این آمارهای غلط گمراه میشوم · جزئیات افزایش حقوق کارگران خدماتی ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها