واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - جواد مجابی اعتقاد دارد طنز بینش و نگاهی است که حتما باید تردید برانگیز باشد و اگر این تردیدها جدی باشد، فلسفی میشود و اگر شوخیانه، طنز میشود. به گزارش خبرآنلاین، دهمین نشست عصر روشن با موضوع طنز در ادبیات ایران روز پنجشنبه با حضور جواد مجابی نویسنده و شاعر و شهرام شکیبا طنزپرداز برگزار شد. در ابتدای این مراسم، فاضل ترکمن طنزپرداز جوان متنی طنز را با عنوان «عمران خودش بهشت است» درباره عمران صلاحی خواند. در ادامه جواد مجابی نویسنده، شاعر و طنزپرداز درباره تعریف طنز گفت: «طنز مبارزهای دایمی شادمانه با ابتذال است به این معنا که طنز تاریخی سعی کرده پرده از ابتذال زمان بردارد، اما اینکه ابتذال چیست؟ تصورم این است که ابتذال یک موضوع خاص نیست یک فضا و هواست که کشور و منطقهای را در بر میگیرد. کوشش طنزپردازان این است که هوای ابتذال را بشناسند و با شناخت آن، ازش فاصله بگیرند.» او با بیان این که اگر بخواهیم تعریفی از طنز ارایه دهیم باید از درون آثار مکتوبمان باشد؛ طنز را نوعی نقد اجتماعی دانست که همواره وجود داشته است. این شاعر یادآور شد: «وقتی متنهای نظم و نثر را خواندم دیدم که دو یا سه قرنی هجو و هزل است تا اینکه طنز با سنایی - به عنوان یک نابغه طنزی که امروز در جهان وجود دارد - شکل میگیرد. او طنز را در جغرافیای حدیقه مطرح کرده است. تمثلهای طنزآمیز سنایی بعدها به وسیله عطار، مولوی، سعدی و عبید رشد پیدا کرد. هر کدام از اینها اگر نبودند این سلسله تکاملی رشد نمییافت.» او طنز پیش از اسلام ما را طنزی عفیف و خردورزانه میداند که بعدها با رکیک بودن مواجه میشود که این موضوع بعدها به شعر ما راه یافته و حتی لطیفههای ما این زبان بیرحم را به کار میبرد. مجابی در عین حال پایه طنز ادبی ما را چیزی ذکر میکند که مردم آنرا ساختهاند و ادبا تنها به آن شکل ادبی دادهاند. این نویسنده گفت: «بعد از حافظ دوره نزول طنز است. بعد از آن در دوران صفویه آثار طنزآمیز داریم که البته این آثار از نگاه خود آنان طنز نبود، بلکه واقعیتهای جامعه بود که برای ما طنز به نظر میرسد. در حوالی مشروطیت با آدمی مثل یغما طنز نفسی میکشد. البته حق یغما پایمال شده است؛ زیرا ایرج میرزا با زبانی ساده به طنز پرداخت، اما جا دارد یغما را به عنوان آخرین جرقههای طنزی ما مورد بررسی قرار داد.» او متذکر شد: «بعد از مشروطیت و یغما تجدید حیات طنز ایجاد شد. در ادبیات دهخدا در عین حال که روزنامهنگار است ادیب هم هست. بده و بستان بین روزنامهها و ادبیات از قدیم بوده است. با «یکی بود یکی نبود» محمدعلی جمالزاده و کار «علویهخانم»، «وغ وغ ساهاب» و «توپ مروارید» صادق هدایت طنز دوباره با بهترین نمونههای ادبیات همراه میشود.» مجابی معتقد است: «ادبیات کار خود را درست انجام داده است، با آثار صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، بهرام صادقی، پارهای از کارهای ساعدی و بعضی کارهای شاملو و فروغ و اخوان طنز در ادبیات معاصر ادامه یافته است.» او طنز را در مقایسه با رسانههایی چون تلویزیون، سینما و رادیو ابر رسانه میداند. مجابی افزود: «طنز بینش و نگاهی است که حتما باید تردیدبرانگیز باشد و با تردید کردن و در حرفهایمان میتوان خود را تکامل بخشید، اگر این تردیدها جدی باشد، فلسفی میشود و اگر شوخیانه، طنز می شود.» این شاعر با اشاره به لزوم طنز مطبوعاتی متذکر شد: «طنز مطبوعاتی به موشکافی ماجرا میپردازد و در کنار این طنز باید به طنز جدی هم توجه داشته باشد.» او طنز مکتوب در این سالها را فقیر میداند ولی در عین حال اعتقاد دارد که کسانی چون عمران صلاحی، ایرج پزشکزاد و ابراهیم نبوی در این عرصه درخشیدند. مجابی بر این باور است که طنز بر خلاف چیزهای دیگر به آزادیهای بیحد و حصری نیاز دارد. او گفت: «ما نباید به آدمهایی که کاری میکنند حسودی کنیم، بلکه باید آنها را حمایت کنید و بگوییم که کارشان را دیده یا شنیدهایم، ما باید از تنگنظریهایی که به ما تحمیل شده است، فراتر برویم.» شهرام شکیبا، طنزپرداز نیز در این نشست درباره طنز در مطبوعات سخن گفت و یادآور شد: «همیشه با دوستان طنزپرداز دیگر صحبت میکنیم این دغدغه ما هم هست که ماندگاری و وجه ادبی این اثر چقدر است. اگر ژورنال مینویسیم باید برای روزنامه تولید کنیم که زبان خاص خود را دارد. اگر با زبان روزنامه بنویسم با زبان آرکائیک نمیتوان نوشت، مجبوریم با زبان مردم بنویسیم و این باعث میشود ادبیت متنمان هر روز کم شود. مواجهه دایم با عوام هم زبان و هم قالبمان را سخیف میکند.» او با اشاره به واکنش سریع در مطبوعات این موضوع را دلیل کاسته شدن ادبیات یک متن دانست و گفت: «برای طنز مطبوعاتی باید خیلی سریع و صریح حرف زد و این ما را از طنز جدا میکند که این آفت کار است. دوستان ما گاهی سعی میکنند مطالب ماندگاری تولید کنند. نوشتن برای یک روزنامه و یک ماهنامه زاویه نگاه دیگری میطلبد. برای این کار پیچیدگیهایی را از زبان میگیرند و به سادگی رو می آورند که گزندگی آن زیاد میشود و دردسرهایی دارد. طنز مطبوعاتی پدر ادبیات طنز را در میآورد.» شکیبا گفت: «اگر از سوژهای عصبانی هستیم با همان عصبانیت سراغ آن نرویم سعی کنیم زوایه دیدمان را عوض کنیم.» او با اشاره به اینکه اعتقادی به طنز فاخر ندارد یادآور شد: «هیچ منتقد و روزنامهنگاری نمیداند طنز فاخر چیست. ما چند سال پیش گفتیم سینمای ملی بعد نمیدانیم با آن چه کار کنیم. تعریف ما از سینما فاخر این است که بودجه زیادی میخواهد و ما سفارش دادهایم، من نمیدانم چرا ما دنبال فخرفروشی هستیم.» این طنزپرداز با اشاره به شعر «بگذار برخیزد این مردم بیلبخند» گفت: «مردم بیلبخند مردم خطرناکی میشوند، ما همه ریشخندها و لبخندهایمان را پنهان میکنیم.» او طنز را چشم بینای جامعه توصیف کرد و گفت: «طنزپردازهای مطبوعاتی خیلی چیزها را میبینند. تو وقتی میخواهی موقعیت کمیک را شرح دهه باید از بالا نگاه کنی از آن بالا که نگاه کنی همه چیز احمقانه به نظر میرسد.» در آخرین نشست از سلسله نشستهای فرهنگی «عصر روشن» قرار بود رویا صدر و جلال سمیعی هم حضور داشته باشند که به این جلسه نیامدند. علیرضا بهرامی دبیر این نشستها در ابتدای نشست با اشاره به جایزه شعر خبرنگاران که هفته آینده برگزار خواهد شد، گفت: «جایزه شعر خبرنگاران ارزش معنوی زیادی دارد، هر کس قسمتی از این کار را برعهده داشته و هنوز سکههایمان را پیدا نکردهایم. ما نشستهای ادبیمان را هر جا بشود برگزار میکنیم؛ کوه، پارک و یا خیابان.» 54144
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]