واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دولت - محمود عباس زاده مشکینی بر این باور است که مشارکت سیاسی قواعد و لوازمی دارد که باید بازیکنان آن را به رسمیت شناخته و برای آن احترام قائل شوند در غیر اینصورت نمی توان مدعی مشارکت سیاسی شد. معصومه ستوده: مدیر کل سیاسی وزیر کشور تصریح می کند ملزومات رقابت سیاسی پایبندی به اصول و ساختار و قاعده و قانون نظام سیاسی است که رقبا در چارچوب آن وارد عرصة رقابت میشوند مثل وارد شدن در بازی فوتبال ، که ورود به بازی مستلزم آشنایی و رعایت قاعده بازی است اگر بازیکنی در زمین فوتبال از گل زدن عاجز شود و بجای توپ به پای حریف بزند یا قاعده بازی را رعایت نکند یا رای داور را نپذیرد و یا مرتکب رفتار غیر ورزشی شود با تنبییه های مانند اخراج و جریمه و محرومیت از شرکت در مسابقه مواجه می شود...گفت و گوی خبرآنلاین به عباس زاده مشکینی را در ادامه بخوانید: نظر شما در مورد رقابت سیاسی به مفهوم مرسوم چیست؟رقابت سیاسی و نشاط سیاسی تابع دو گروه از عوامل و بستر هاست. در شبه دموکراسی های مرسوم به شیوه غربی، قدرت بین طیفی از نخبگان متنفذ و آشنا به پروپاگاندا و منابع کلان اقتصادی به نوبت دست به دست می شود و فی الواقع مردم در این شبه دموکراسی ها، سرنوشت قدرت را تعیین می کنند بلکه به شکل مدیریت شده در قدرت دخالت داده می شوند. در این شیوه یرویاگاندا و پول علنا تعیین کننده بوده و به همین دلیل می بینیم در طول تاریخ قدرت در امریکا بین دو تیم مشخص مثل یک توپ دقیقاً دست به دست می شود، به عبارت دیگر یک پوسته ای از دموکراسی بیشتر در غرب نمانده است، یا دموکراسی الیگارشی ! یعنی شما منتقد دموکراسی مرسوم در غرب هستید پس به نظر شما مدل کاملتر چگونه است؟مدل دیگری هم وجود دارد که مردم سالاری دینی است. در این مدل هر چه مردم احساس کنند که رأی شان و حضور شان و نظرشان در توسعه و رشد و تحولات کشور و سرنوشت ملت مؤثر است (بطور مثال در شرایط فعلی مردم نقش خودشان را در برنامه کلان دولت مانند هسته ای شدن کشور و اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، که موجب تقویت اعتماد به نفس ملی و غرور ملی شده است سازنده می بینند) رقابت جدی تر و با نشاط تر شده نتیجه آن نیز برای ملت برکت دارد و این مدل در دنیا فقط در ایران بعد از انقلاب تجربه می شود. این الگو ( یعنی نظام سیاسی مردم سالار مبتنی بر اسلام ) برای غرب که بخشی از منابع خود را در سایه تسلط دیکتاتورهای دست آموز سکولار در منطقه تعریف کرده است پیام و پدیده خوبی نیست. راز اصلی دشمنی های همه جانبه و جدی غرب با ملت ایران نیز در همین نکته است. البته بگذریم از اینکه برخی ها این موقعیت را قدر نمی دانند و حتی در یک مقطعی یک طیفی تلاش می کردند با دور زدن قانون اساسی و با بهانه هایی مانند لزوم محروم نکردن کشور از خدمات بزرگان ! باب گردش نخبگان در مدیریت اجرایی را ببندند که با درایت مقام معظم رهبری جلوی این زمزمه های نامیمون گرفته شد. شما در سخنان خود اشاره کردید که مردمسالاری دینی هر روز ریشه دارتر از سابق می شود در این مورد چه استناداتی دارید؟ امروزه بحمدا... پدیده مردم سالاری دینی در کشور ما روز بروز ریشه دار تر شده و چند سالی است که با سرعت زیادی شکوفاتر شده است و ما الان شرایطی را تجربه می کنیم که متن مردم به دور از بازی گروهها و محفل های سیاسی، اقتصادی، در گردش نخبگان در مدیریت تاثیر گذار و تعیین کننده اصلی اند و به تعبیر دیگر، بر خلاف دموکراسی الیگارشی که لابی های قدرت و ثروت تعیین کننده سرنوشت ملت هستند، به برکت جوهره انقلاب اسلامی یک دموکراسی حقیقی و توده ای در کشور ظهور و بروز کرده است بطوری که مردم توانسته اند نمایندگانی از جنس خودشان برای اجرای قانون انتخاب کند، الان مجلس می تواند در مورد مسائل ریز و درشت دولت سوال می کند که قبلا اینگونه نبود!، یا رسانه ها حتی از مرز انتقاد نیز فراتر رفته اند که قبلا بیشتر باب ثنا گویی باز بود! و البته این شرایط در سایه همان دموکراسی حقیقی است که متاسفانه برخی از جریانات این گونه مردم سالاری و گردش آن را بر خلاف منافع خود می دیده اند و می بینند. شاید یکی از عمده ترین دلایل فشارها و بی مهری های مضاعف و پیرامونی، داخلی و خارجی به دولت برآمده از متن مردم و همچنین فتنه سال 88 نیز همین بوده است. رقابت سیاسی چه الزاماتی دارد؟اجازه بدهید در خصوص زمینه ها و الزامات رقابت و مشارکت سیاسی شهروندان به چند مورد دیگر اشاره کنم. اولا توسعه اقتصادی یکی از پیش زمینه های مشارکت سیاسی شهروندان است به این معنی که توسعه اقتصادی، در افزایش احساس منزلت اجتماعی شهروندان تاثیر گذتر است، احساس توانمندی و بویژه موثر بودن از نظر سیاسی در افراد جامعه خود باروری ایجاد می کند، این وضعیت نهایتاً موجب افزایش مشارکت اجتماعی و سیاسی شهروندان می شود. شاخص این وضعیت در سطح فردی، افزایش تحرک اجتماعی و آگاهی سیاسی بیشتر است. * عوامل جانبی بر مشارکت سیاسی چه تاثیری می گذارد ؟بنابرین طبیعی است که جدیت دولت در ایجاد تحول اقتصادی و توسعه اقتصادی و اجرای عدالت با اجرای طرح های مهمی چون هدفمند کردن یارانه ها بهترین و تاریخی ترین خدمت به مقوله توسعه سیاسی و مشارکت سیاسی است . بالاخره کسی که برای تامین حداقل امکانات زندگی خود مشکل داشته باشد، مشارکت سیاسی ممکن است در اولویت های بعدی او جا بگیرد. ثانیا سرمایه های اجتماعی و بنیان های نظری و رفتار گروهها و سلایق و احزاب سیاسی و شفافیت برنامه های آنها نیز می تواند یکی از عوامل ارتقا کمی و کیفی مشارکت شهروندان باشد. به عبارتی رفتار سیاسی شهروندان در عرصه مشارکت، تابعی از منافع کنشگران گروهی و حضور و فعالیت نهادها و احزاب سیاسی و دسته بندی آنها است. در جامعه ای که گروه بندی های سیاسی و شفافیت اهداف و برنامه های آنها مشخص تر باشد، مشارکت کنندگان، فرآیندهای سیاسی را بهتر درک کرده و تکلیف خود را بهتر می دانند. در این صورت حجم مشارکت سیاسی بیشتر خواهد بود. وزارت کشور در جهت نهادینه کردن مشارکت سیاسی چه اقداماتی را انجام داده است؟تلاش ما در وزارت کشور برای اعمال قانون احزاب و سرمایه گذاری برای نهادینه کردن قانون و تهیه لایحه اصلاح قانون احزاب در همین راستا بوده است. ثالثا مشارکت سیاسی تابع ویژگی های فردی مانند سطح سواد و فرهنگ عمومی و امکان دسترسی به رسانه ها نیز می تواند باشد، البته لازم است بین مفهوم توسعه از منظر لیبرالیستی و مفهوم توسعه حقیقی که در پناه حاکمیت الهی ظهور و بروز پیدا می کند تفاوت و تمایز قائل بود، شایان ذکر است در کشورهای به ظاهر توسعه یافته غربی که سطح بالایی از رشد و توسعه یافتگی را تجربه می کنند، عملا میزان مشارکت سیاسی شهروندان در پایین ترین سطح ممکن اتفاق می افتد. رابعا مشارکت سیاسی تابعی از ارزشهای فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی افراد نیز می تواند باشد، ارزشها به عنوان شکل دهنده پیامهای نظام رفتاری افراد دارای بیشترین تأثیر درکنشهای آنها می باشد. در بعد فردی و روانی، ارزش ها مهمترین منبع برای تحقق جهت گیریها، درک و شناخت فرد از خود می باشد و در بعد اجتماعی مجموعه ی از عقاید و نگرش هائی رافراهم می سازد که فرد در فرآیند جامعه پذیری آنها را کسب کرده و خود را با قواعد و هنجارهای جامعه هماهنگ می کند. اینکه در کشور ما مردم مشارکت سیاسی را جزو تکالیف و وظیفه شرعی خود می پندارند یک موهبت بزرگی است که در دنیا بدیل آن را کسی سراغ ندارد.یکی دیگر از ملزومات رقابت سیاسی پایبندی به اصول و ساختار و قاعده و قانون نظام سیاسی است که رقبا در چارچوب آن وارد عرصة رقابت می شوند مثل وارد شدن در بازی فوتبال، که ورود به بازی مستلزم آشنایی و رعایت قاعده بازی است اگر بازیکنی در زمین فوتبال از گل زدن عاجز شود و بجای توپ به پای حریف بزند یا قاعده بازی را رعایت نکند یا رای داور را نپذیرد و یا مرتکب رفتار غیر ورزشی شود با تنبییه های مانند اخراج و جریمه و محرومیت از شرکت در مسابقه مواجه می شود، ورود به بازی سیاست و دبه در آوردن در صورت رای نیاوردن و بدتر آز آن در کنار دشمنان تابلودار ملت قرار گرفتن در فرهنگ سیاسی همان نفاق سیاسی است که از آن به عنوان فتنه یاد می شود. /30118
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]