واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آیا تا بحال شده در محیط کارتان با یکی از همکاران مشکلی پیدا کنید؟ اگر به دنبال راه حلی برای رفع این کشمکشها هستید این مطلب را مطالعه کنید. چند روز پیـش یـکی از دوستـانم با من تماس گرفت و گفت که با یکی از همکاران خانمش دچـار درگیـری و مشاجرهی لـفظی شـده و در حال حاضر با هم صحبت نـمیکـنند. این دو نفر برای مدت ها بود که با هم کار میکردند، اما از زمانی که با هم جر و بـحث کـرده بـودند، خانم دائماً رای مخافف او مـیداد و هـر مـوقع حـرفی میزد در مـقابل او جبههگیری کرده و نظری درست در نقطهی مقابل نظر او را بیان میکرد. دوستم میگفت کار به جایی رسید که تحمل شرایط واقعاً برایش دشوار شده بود، میخواست به نحوی فضا را پاک سازی کند و سوءتفاهمهای موجود را از میان بردارد، اما نمیدانست این کار را باید از کجا شروع کند و آنرا به چه نحوی انجام دهد. من به او چند راه حل برای از میان برداشتن تعارض ها پیشنهاد کردم که برای خود من در گذشته موثر واقع شده بودند. اکنون قصد دارم که آنها را در اختیار شما هم قرار بدهم؛ دیدگاه طرف مقابل را درک کنید: من به این نتیجه رسیدهام که اولین گام در راه از بین بردن تنش و یا هر گونه کشمکشی این است که ببینید دیدگاه طرف مقابل در مورد "مبحث" مشکلآفرین چیست. سعی کنید جلسهای را تعیین کنید، کنار هم بنشینید (به عنوان مثال برای صرف نهار و یا حتی قهوه، در جایی که چیزی در میان حرفهای شما وقفه ایجاد نکند) و در مورد مشکلی که بوجود آمده با هم صحبت کنید. به این مسئله بپردازید که چرا نمیتوانید با هم به طور مقتضی ارتباط برقرار کرده و گفتگو کنید و ببینید که چگونه میتوانید راه حل پیرامون مشکلات پیدا کنید. در ابتدای جلسه از او بخواهید که برایتان توضیح دهد با چه دیدی به مشکل موجود نگاه می کند و درک او از قضایا به چه صورت است. در این حالت باید توجه داشته باشید که باید به طور کامل بر روی اعصاب خود مسلط باشید، با او مشاجره نکرده و حرف او را قطع نکنید. اگر این کار را انجام دهید این امکان وجود دارد که او صحبتهایش را قطع کند، به گفتگو با شما ادامه ندهد، و عصبانی شود. توجه داشته باشید که وقتی به حرفهای او گوش می دهید، نباید به فکر جواب دادن به او باشید. سعی کنید از دیدگاه او به قضیه نگاه کنید. زمانیکه تصور کردید او از نظر احساسی خود را تخلیه کرده است، در مورد مشکل صحبت کنید و گزینههای حل مسائل را ارائه کنید. من شرکای تجاری را میشناسم که به دلایلی آنقدر از دست هم عصبانی شده بودند که برای چند روز اصلاً با هم صحبت نمیکردند. کلیهی معملات تجاریشان تنها به خاطر کله شقی و یکدندگی از هم پاشیده شده بود. من تصمیم گرفتم که این دو نفر را پای میز مذاکره بکشانم. آنها ابتدا بر سر هم فریاد میکشیدند و با هم مشاجره میکردند؛ اما در پایان میزگرد هر دو به طور کامل از نظر احساسی تخلیه شده بودند و برای اولین بار بود که در یک فضای کاملاً منصفانه به حرفهای هم گوش میدادند. از خودتان بپرسید: "من تا چه اندازه مقصرم؟" مطرح کردن این پرسش نیز یکی دیگر از گامهای اساسی به منظور از میان برداشتن زخمهای دردناک روابط است. یک مثال قدیمی هست که میگوید: "وقتی شما انگشت خود را به نشانهی اتهام به طرف فرد دیگری نشانه میگیرید، 3 انگشت دیگر به طرف خودتان نشانه میرود." من به شخصه زمانیکه در مورد مسائل کاری به مشکل برمیخورم، اولین کاری که انجام میدهم این است که از خودم سوال میکنم: "بگو ببینم چه کار اشتباهی انجام دادی؟" این سوال میتواند هم بر روی خودتان و هم بر روی فرد مقابل تاثیر خوبی بگذارد. در چنین شرایطی طرف مقابل هم احساس خوبی پیدا میکند و کمی نرمتر با شما برخورد خواهد کرد. در این حالت هر دو نفر میتوانند از هم عذرخواهی کنند، با هم سازش کرده و به حل مشکلات و درگیریها بپردازند. وقفه کوتاهی ایجاد کنید. اگر با وجود تمام این مسائل باز هم احساس کردید که قادر به از بین بردن کشمکش ها نیستید، میتوانید پیشنهاد کنید که هر دو طرف برای مدت زمانی پایشان را از قضایا بیرون بکشند و به طور اختصاصی به مشکلاتی که بوجود آوردهاند فکر کنند. این وقفه به هر دو نفر اجازه میدهد که خودشان را از نظر احساسی تخلیه کنند. مطمئن باشید که یکی دو شب خواب آرام و راحت تاثیر خوبی بر روی آنها گذاشته و سبب میشود که یکطرفه به قاضی نروند. البته منظور ما این نیست که رفع مشکلات را به تعویق بیندازید و یا خدای نکرده در از بین بردن موانع کوتاهی کنید. فقط برای مدت زمانی به خود وقت بدهید و سپس در یک وقت معین در یک مکان معین با هم قرار ملاقت بگذارید و به بررسی مسائل بپردازید. یادم میآید که زمانی میان دو مدیر یک شرکت دعوایی راه افتاده بود. یکی در بخش تولید و دیگری در بخش تحقیقات مشغول به فعالیت بود. هر یک از آنها ایدهای کاملاً متفاوت در مورد نحوهی ایجاد فرایند تولید در کارخانه ارائه میدادند. هر کدام از آنها سنگ خودشان را به سینه میزدند و به هیچ وجه نظر طرف مقابل را به حساب نمیآوردند. به همین دلیل برنامهی تولیدات جدید عقب مانده بود. من جلسهای را ترتیب دادم تا این دو نفر با هم گفتگو کرده واختلافات را پشت سر بگذارند، اما متاسفانه در این گردهمایی نیز نتوانستند به نتیجهی مورد نظر دست پیدا کنند. در این زمان من به هر دو طرف پیشنهاد کردم تا مدتی دور از هم باشند و تنها به عواقب کاری که میکنند فکر کنند: اگر محصول جدید تا زمانیکه تبلیغات انتخابی شروع میشود وارد بازار نمیشد، کمپانی با چه مشکلاتی مواجه میشد. دو روز بعد آنها کم کم به حرفهای یکدیگر گوش دادند و مشکل آنها به مرور حل شد. کمک بگیرید. اگر به هیچ نحوی نتوانستید مشکل خود را حل کنید، میتوانید از شخص سومی که مورد اعتماد هر دو نفر است، کمک بگیرید. این فرد باید به اندازهی کافی در مورد مشکل شما آگاهی داشته باشد و از شخص خاصی جانبداری نکرده و بیطرف باشد. من در مشاجرات بسیار زیادی میانجیگری کردم. تنها در صورتی میتوان به نتیجه رسید که هر دو نفر مرحلهی احساسی خود را رد کنند، دیدگاههای یکدیگر را به طور کامل درک نمایند، عواقب به نتیجه نرسیدن را دریابند، منطقی با مسائل برخورد نمایند، و هر چقدر که میبخشند همان اندازه هم دریافت کنند. همیشه دو نفر میبایست در جایی آن هم در پشت قضایا با هم سازش کنند. دور نمای بلند مدت را در نظر بگیرید. اگر تا کنون هیچ گونه پیشرفتی حاصل نشده و یا میزان کمی بهبود ایجاد شده، باید طرف مقابل را در جریان قرار دهید که رفع مشکل می تواند چه منفعتی را در آینده دربرداشته باشد. به او پیشنهاد کنید که در مورد هر مشکلی که در گذشته بوجود آمده و او را عصبانی کرده فکر کند. به او یادآوری کنید که چه مشکلاتی را پشتسر گذاشته که در حال حاضر بههیچوجه یادش هم نمیآید و بگویید: "این نیز بگذرد"؛ این جمله میتواند حسن ختام خوبی برای اتمام هر گونه درگیری و مشارجهای به شمار رود. شاید فکر کنید که برخی از تفاوتها هستند که هیچگاه از میان نمیروند؛ باید به خاطر داشته باشید که این این دو طرف دعوا هستند که باید بخواهند تا مشکلاتشان از بین برود. و در آخر باید اشاره کنم که یک راز در مورد حل مشکلات وجود دارد – در نهایت هر دو نفر باید بخواهند تا بتوانند مشکلات را از میان بردارند؛ اگرنه مشکلات تا ابد به قوت خود باقی میمانند و بُرد از آن هیچیک از طرفین نخواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]