تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):روزه و حج آرام‏بخش دل‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804486567




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جدیدترین گفتگو با مهران مدیری


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: او بطور وحشتناکی برای این کنسرت جدید انگیزه و انرژی دارد. به همین خاطر است که حتی با وجود عود کردن دیسک کمرش و یا به قول خودش کبودی پای چشمهایش نمی‌توانی باور کنی...              "۸ سال است که کار من شده همین. اینکه یک روز در زندگی استراحت نداشته باشم! تقریبا از سال ۶۰ زندگی من اینجوری بوده....صبح رادیو عصر تئاتر شب استودیو  برای دوبله فیلم و فیلم سینمایی سریال و.....  واقعا فرسوده شده‌ام" اینها را مهران مدیری در حالی می‌گوید که فردای 6شب کنسرت خیریه در تالار کشور برای یونیسف خسته به نظر می‌رسد اما فرسوده نه. با همایون نگاهی به هم می‌اندازیم و می‌خندیم: "یعنی از زمان تولد من و تو"!ادامه می‌دهد: هرسال به خودم می‌گویم امسال دیگر اینجوری کار نمی‌کنم ولی باز همان قصه تکرار می‌شود!ولی امسال دیگر جدی جدی تصمیم گرفته ام کمتر کار کنم و برنامه هایم را مشخص کرده ام: یک فیلم سینمایی یک سریال و یک کنسرت همین!"تقریبا مثل روز برایم روشن بود که مدیری هم مثل اکثر کسانی که وارد حوزه دیگر غیر از حرفه تخصصی‌شان وارد می‌شوند صرفا برای این می‌آیند که یک کاری کرده باشند که پس فردا بگویند "ما هم بله!" و نفس کار برایشان اصلا مهم نیست.اما باید اعتراف کنم که در این چند روز و با چیزهایی که از مهران مدیری (در سر تمرینات گروه اجرای کنسرت و از همه مهمتر در طول مصاحبه ) دیدم. به اشتباه خود پی بردم. او کاملا کار را جدی گرفته است.حساسیت فوق العاده ای که برای موفقیت کنسرت آینده شان و بازتابهای مثبت این کنسرت اخیر از خود نشان می‌دهد. بعلاوه تاکیدی که روی "گروه" بودن "دارکوب" دارد گواه این ماجراست.او بطور وحشتناکی برای این کنسرت جدید انگیزه و انرژی دارد. به همین خاطر است که حتی با وجود عود کردن دیسک کمرش و یا به قول خودش کبودی پای چشمهایش نمی‌توانی باور کنی فرسوده است! انرژی او به سایر بچه های گروه هم سرایت کرده.از همه مهم‌تر تاکیدی است که روی "کار گروهی" دارد و اینکه نباید موفقیت هیچ کاری را به نام یک نفر نوشت. اینجوری می‌فهمی‌ که چگونه است که یک نفر این همه سال کار می‌کند و اثر ضعیف هم ندارد. مدیری نبض مردم را به خوبی در دست دارد.این مصاحبه قرار بود یک گفتگوی موسیقیایی باشد با مهران مدیری و با حضور فردین خلعتبری کسی که مدیری خواننده را کشف کرد. اما شکل ماجرا کلا عوض شد و همایون نصیری به جمع اضافه شد که سالها به عنوان نوازنده پرکاشن درجه یک و این یکی دوساله به عنوان سرپرست گروه دارکوب خود را مطرح کرده و مدت ها بود که می‌خواستیم با هم گفتگو کنیم. "گروه بودن دارکوب" را در طول مصاحبه حس خواهید کرد حتما! اول لطفا یک توضیح مختصری بدهید از این کنسرتی که قرار است در روزهای آینده داشته باشید.مدیری: این را همایون باید توضیح بدهد.همایون: کنسرت گروه دارکوب از نهم آذر در سالن اریکه یونانیان آغاز می‌شود و ما حداقل ۶ شب و حداکثر ۸شب اجرا خواهیم داشت. شاید دلمان می‌خواست کمی‌ کار را عقب تر بیندازیم و با آمادگی بیشتری از لحاظ تمرین وتبلیغات روی صحنه برویم. ولی چون بعد از آن تاریخ جشنواره موسیقی فجر شروع می‌شود دیگر چاره ای نداشتیم و کمی ‌فشار را باید تحمل کنیم. تمرینها را بطور جدی از شنبه شروع می‌کنیم و سعیمان این است که از کنسرت قبلی بهتر باشد و ضعفهای آنرا برطرف کرده باشیم.چه تغییراتی نسبت به کنسرت قبلی دارید؟همایون: بهنام ابطحی به عنوان درامر به ما اضافه شده محسن شریفیان (نی انبان) مسعود همایونی(گیتار الکترونیک) و... اگر در تمرینات احساس کنیم نوازنده ای کم داریم به ما اضافه می‌شود. راجع به کنسرتی که داشتید هم توضیحی بدهید.همایون: این را آقای مدیری باید بگویند.مهران مدیری: این کار قرار بود دو ماه پیش اجرا شود که به دلایلی عقب افتاد....یعنی قبل از ماه رمضان؟مدیری: آره به دلیل آماده نبودن برنامه گذارها و هماهنگ نبودن سالن و...که نهایتا کنسرت موکول شده به ۱۷ تا ۲۲ آبان. زمان تمرین ما خیلی کم بود. سالن تا آخر شب پر بود.از کی شروع کردید تمرینات را؟شاید از ۴-۵ روز قبل از اجرا. سالن را هم دراختیار نداشتیم. یعنی دقیقا صبحی که قرار بود شبش اجرا شروع شود سالن را به ما دادند .همه چیز هم باهم انجام می‌شد. یعنی کار صحنه  و نورو ساندچک و.... همه اینها باهم اجرا می‌شد. برای همین خیلی زمان مفیدی برای تمرین  و کار روی صداها و اینها نداشتیم. از طرفی دیگر چون ۴تا گروه به طور مشترک اجرا داشتتند  خیلی برای هر ۴گروه سخت بود.ولی به هر حال برنامه ای بود که  خیلی آبرومندانه اجرا شد و در یادها ماند و خب از این جهت که کار خیریه بود و برای کودکان کم بضاعت و  مبارزه با ایدز انجام می‌شد خیلی لذت بخش بود.چی شد که از این خیریه بودن کنسرت و نهادهای یونیسف که  پشت این قضیه بودند خیلی اسمی ‌به میان نیامد؟مدیری: من هم دلیلش را نفهمیدم و فکر می‌کردم بیشتر از این مانور بدهند روی این شعارها علت برگزاری کنسرت. ولی روی بیلبوردها و تبلیغات و... خیلی روی این موضوع صحبت نشد. حالا نمی‌دانم چرا کاش بیشتر توضیح می‌دادند و بیشتر تبلیغ می‌شد روی این قضیه که اصلا دلیل برگزاری کنسرت چیست تا مردم هم فلسفه آمدنشان با آن کنسرت را بهتر متوجه شوند. دلیلش را من نمی‌دانم!گفتید تمرینات را ۴-۵ روز قبل از اجرا شروع کرددید. آهنگها چطور؟ همان موقع ساخته شد یا از قبل آماده بود؟مدیری: آرا آهنگها از قبل ساخته شده بود فقط با آمدن من یک تغییرات کوچکی کرد. براساس نوع خواندن من و صداسازی و انتخاب شعر و اینها.ولی آره خود قطعات تقریبا مشود گفت ۷۰-۸۰ درصدش آماده بود.همان دو قطعه اولی که تمرین کردید و در شبهای اول و دوم زدید؟مدیری: آره همان دو قطعه.و بعد چه شد که دو آهنگ دیگر اضافه کردید؟مدیری: به ما منتقل کردند که مردم نسبت به این که بخش ما خیلی کوتاه است کمی ‌معترض اند. در نتیجه دوتا کار آماده از کنسرت های قبلی من داشتم یکی آن اهنگ "بارون" و یکی هم همان کار محلی"بیا بریم دشت" که خب بچه ها بخاطر حرفه ای بودن  با یکی دوبار تمرین  آنها را درآوردند و اجرا شد.آن اهنگ "بارون" مال چه کسی است؟مدیری: آن ساخته فردین خلعتبری است با شعر افشین یداللهی.به نظر می‌رسد قدیمی‌تر باشد کار خیلی پخته ای بود.مدیری: آره آره این کاری بود که در کنسرت قبلی من (۴سال پیش) اجرا شد و آن موقع هم خیلی استقبال شد از آن. البته اصل آن آهنگ با پیانو و تار است  که ما کمنچه را جایگزین تار کردیم.نظرتان راجع به این ترکیب ۴نفره ای که کنار هم قرار گرفت چیست؟مدیری: ببینید هر ترکیبی در کارهای اینجوری تعریف خاص خودش را دارد. ما در کازهای نمایشی هم همین مسئله را داریم. یعنی هیچوقت نمی‌شود گفت ترکیب ترکیب خوبیست یا بد. بخاطر اینکه آدمهایی که می‌آیند با سلایق مختلف می‌آیند و هرکدام از یک بخش هایی بیشتر لذت می‌برند و با یک بخشهایی کمتر ارتباط برقرار می‌کنند. این است که به نظر من درست وغلطی برای چیدمان وجود ندارد . نمی‌شود گفت کارها همه باید شبیه به هم باشند یا متضاد تا بگوییم ترکیب خوبیست. به هر حال هر آدمی ‌می‌آید و موزیک دلخواه خودش را در این ترکیب پیدا می‌کند.یعنی سلیقه‌ای است؟مدیری: آره سلیقه ایست و شاید اینجوری راضی کننده تر باشد برای این تعداد آدمهای مختلفی که می‌آیند برای دیدن یک کنسرت.آقای مدیری! حالا  من خیلی علاقه به مطرح کردن بحث محدودیت و ... ندارم. اما می‌خواهم از شما بپرسم شما جزء آن دسته افرادی هستید که اعتقاد دارند محدودیت باعث خلاقیت می‌شود یا نه؟ مدیری: این یک بحث خیلی تاریخی و مفصل است. بله محدودیت در هنر باعث خلاقیت می‌شود ولی اندازه دارد! یعنی اینطور نیست که هی محدودتر کنیم تا خلاقیت بیشتر شود! به هر حال آدم در شرایط سخت و محدود که می‌داند آن چیزی را که می‌خواهد بگوید را نمی‌تواند بگوید  و آن چیزی را که می‌خواهد بسازد را نمی‌تواند بسازد مجبور است راههای دیگر را امتحان کند که آن راهها اسمش خلاقیت فردی است و در لحظه تصمیم گرفتن که ما بهش می‌گوییم مدیریت بحران.مدیریت بحران در کارهای هنری همیشه مربوط به پشت صحنه است. اما در ایران مدیریت بحران معنای متفاوتی دارد و آن نجات دادن چیزی است که می‌خواهی بگویی! شاید اصلا نتوان کاری ساخت. اما آره تا یک اندازه‌ای محدودیت موجب خلاقیت می‌شود. برای این اندازه نمی‌توان درصدی قائل شد و بستگی به جنس کار دارد.فکر می‌کنم در طنز ما این اتفاق فراوان افتاد.مدیری:دقیقا برای اینکه طنز سه چهار تا بستر می‌خواهد برای ارائه که اصلا یک چیز استاندارد و تعریف شده است.  در دنیا یکی موضوعات سیاسی است که ما نداریم! یکی نظامی‌گری است که ما نداریم! یعنی اینها منطقه ممنوعه است.مثال می‌زنید از نمونه های خارجی این موضوعات؟مدیری: آره زیادند. اکثر فیلمهای کمدی تاریخ سینما اینجوری اند. مثل Naked gun   مثل Hot shot. بعضی از کارهای چاپلین و بیشتر کارهای مل بروکس... اینها اغلب انگشت گذاری روی مسائل سیاسی و سیاستمداران دارند و همینطور نظامی‌گری و مسائل جنگ. اما ما اصلا اینها را نداریم و منطقه ممنوعه است برای ما. در نتیجه بخش عمده متریال طنز کمدی را در ایران نداریم  و همه اش محدود می‌شود یه مسائل خانوادگی. روابط زن و شوهر....مسایل اجتماعی؟مدیری: مسائل اجتماعی هم بصورت خیلی محدود یعنی در همین زمینه هم شما خیلی چیزها را نمی‌توانی بگویی. تازه الان یکی دو سالی ست که اوضاع فرق کرده."مرد هزار چهره" را پنج سال  یا سه سال پیش به هیچ عنوان نمی‌شد ساخت. اصلا حرفش را نمی‌شد زد! برای اینکه ما با نیروی انتظامی ‌شوخی کردیم با پزشکان و روشنفکران شوخی کردیم .... یکی دو سالی ست که این مرزها کمی ‌تغییر کرده و اتفاقات خیلی خوبی در تلویزیون افتاده  و امیدوارم که این روند به همین شکل پیش برود. چون دیدیم که انجام شد و اتفاقی نیفتاد و بازتاب خوبی هم داشت.البته دلخوری هم که فکر کنم پیش آمد....مدیری: اتفاقا "مرد هزار چهره" تنها کاری بود که هیچ فید بک بدی برای ما نداشت.پس آن ماجرای نیروز انتظامی‌و ثبت احوال شیراز و ... چه بود؟ پیگیری نشد؟مدیری:نه همه شایعه بود تلویزیون هم به ما گفت که بی اساس بوده ولی خوشبختانه کاری راحت تر از همه کارهایمان بود، با اینکه از همه آنها تندتر بود ولی براحتی برگزار شد و خیلی هم همه راضی بودند. امیدوارم که این روند ادامه پیدا کند ولی آره کار کمدی چون زبان گزنده تری دارد همیشه با محدودیت های بیشتری مواجه است و سخت تر است.کمی‌ برگردیم سر بحث اصلی مان حاصل این کنسرت یونیسف برای شما رضایت بخش بود؟با توجه به اینکه تنها چند روز تمرین کردید و....مدیری: من نظر شخصی ام را می‌گویم. من فکر می‌کنم خیلی اشکالات و ناهماهنگی داشت. دچار بحران برنامه ریزی و تدارکات بود و بخصوص مسئله صدابرداری. چرا که در موسیقی مهمترین مسئله صداست و خب ما صدای خوبی نداشتیم. هم به لحاظ شرایط و امکانات و هم اینکه ۴ گروه بودیم  که روی استیج می‌رفتیم و این خودش تداخل ایجاد می‌کرد. از همه مشکلات بگذریم به نظر من کنسرت آبرومندی بود و برای گروه دارکوب بویژه بازتاب خیلی خوبی داشت .مردم از این مجموعه خیلی استقبال کردند و از پارت ما هم همینطور. بنظرم بازتاب بیرونی اش خیلی خوب بود و مطمئنم کنسرت خودمان خیلی خیلی بهتر از این هم خواهد شد. چون انجا  فقط ما هستیم و صدا هم در کنترل ماست. خیلی کارها می‌توانیم بکنیم که آنجا نمی‌توانستیم. روی هم رفته بازتاب خیلی خوبی برای ما داشت.اصولا راجع به تایم هر گروه هیچ صحبتی نشد؟مدیری: نه وقتی با برنامه گذارن حرف زدیم. در مورد تعداد کارها هیچ صحبتی نشد. گفتند هر گروه هرچند تا آهنگ که خودش تصمیم گرفت اجرا کند! خب ما هم بخاطر وقت کمی ‌که داشتیم با ۲تا کار یکدفعه آماده شدیم برای کنسرت. ولی بعد از یکی دو اجرا دیدیم که مردم می‌خواهند  که آهنگهای ما بیشتر باشد. ولی از ابتدا قراری برای آهنگها گذاشته نشد.خب این خیلی منطقی نیست.مدیری: نه منطقی نیست!آقای مدیری شما تعریف کنید که موسیقی اصلا از کجا برایتان شروع شد؟مدیری: من سال ۷۵ با فردین خلعتبری آشنا شدم و در دو سریال با هم همکاری داشتیم.چه سریالهایی؟مدیری: نوزوز ۷۶ و مجموعه ۷۷ .بعد از آن فردین پیشنهاد داد که بیا کار کنیم و بخوان و اینها....بر چه اساسی؟ چیزی از شما شنیده بود؟مدیری: آره همینجوری یه وقتایی زمزمه هایی شنیده بود از من! و از سال ۷۸ موضوع جدی شد و قرار شد با هم یک  آلبوم کار کنیم که حاصلش شد آلبوم "از روی سادگی" و سال ۷۹ منتشر شد. ۲تا از آهنکهای آن مال شادروان بابک بیات بود و بقیه اش از فردین خلعتبری. بعدش هم به این فکر افتادیم که کنسرت بدهیم. کنسرت سالن میلاد (۴سال پیش) بعلاوه یک کنسرت در دبی. در واقع ۹-۱۰ سال است که این قضیه به صورت جدی برای من شروع شده.اینکه گفته می‌شد شما شاگرد محمد نوری بوده ای درست است؟مدیری:نه من هیچوقت درس موسیقی نگرفته ام. من آقای نوری را خیلی "دوست" دارم . شاگردشان نبوده ام! یک زمانی در رادیو سال ۶۸-۶۹ مرحوم کریمی ‌کلاسهای خوانندگی گذاشتند که من رفتم ولی بخاطر گرفتاری  و اینها نتوانستم ادامه دهم شاید ۷-۸ جلسه در کل رفتم.آواز ایرانی؟مدیری: آواز ایرانی.آواز و موسیقی ایرانی را دوست داشتید و دنبال می‌کردید یا چون فقط آن کلاس پیش آمده بود رفتید که یاد بگیرید؟مدیری:نه چون پیش آمده بود. ولی این مدل پاپی که این سالها خوانده ام را دوست ندارم! یعنی الان چیزی را که دوست دارم همین ترکیبی است داریم اجرا میکنیم  و تلفیقی است از موسیقی محلی  و موسیقی ایرانی و پاپ غربی. اسم خاصی نمیتوانم روی آن بگذارم. این ترکیب را خیلی دوست دارم. یعنی وقتی فیلم اخر کنسرت همایون اینها را دیدم خیلی دوستش دارم. خودم خواهش کردم که من هم با بچه ها باشم. یعنی آنقدر شکل اجرا و ترکیب را دوست داشتم  که خودم گفتم بگذارید من هم بیایم! (خنده) بچه ها هم قبول کردند! دوست دارم همین مدلی ادامه پیدا کند و پخته تر شود.آن چیزی که در دارکوب دیدی و شما را جلب کرد چه بود؟ آن انرژی کار بود یا...مدیری:انرژی خیلی زیاد ترکیب ساز بندی ها  خود اجرا ریتم کار ... ولی اولین باری که دیدم انرزی اش به نظرم فوق العاده بود.قطعه"تربت" باصدای حامد بهداد را هم شنیدید؟ نظرتان راجع به آن چه بود؟مدیری: آره همه را دیدم و دوست داشتم. مجموعه کلا به نظرم خیلی خوب بود.یعنی ترکیب این انرژی موسیقی مدرن با حس  و حال موسیقی محلی و ایرانی؟مدیری: آره و به همین دلیل می‌گویم که این کار می‌تواند در در خارج از ایران هم موفق باشد. چون ویژگی هر دو را دارد. بشرطی که پخته تر شود و درست سر جای خودش قرار بگیرد. آقای مدیری راجع به آن کنسرت های قبلی تان هم یک توضیحی بدهید لطفا.مدیری: یک کنسرت در دوبی داشتم  با یک بند پاپ خیلی کوچک که چیز قابل توجهی نبود. یک کنسرت بزرگ ۴سال پیش داشتم در سالن میلاد  با ارکستر سمفونیک تهران که کارهای آلبوم را با تنظیم فردین خلعتبری اجرا کردیم. ارکستر خیلی بزرگی بود و کاملا پاپ بود دیگر. مثل این بار نبود که تلفیقی باشد. استقبال خیلی خوبی هم از کنسرت شد. اما هنوز  CD صوتی یا تصویری آن کنسرت منتشر نشده.چطور؟مدیری: خودم باید پیگیری می‌کردم که فرصت نشده در این چند سال. امیدوارم یک روزی آنرا منتشر کنم.   چرا می‌گفتید در آن کنسرت عهد کردم که دیگر روی صحنه نروم؟!مدیری:بخاطر سختی کار. ارکستر بزرگ ۴۶-۴۷ نفره بود و همه کارها یک تنه بر دوش من بود و به نظرم خیلی کار سنگین و طاقت فرسایی آمد و گفتم دیگر این کار را نمی‌کنم. یا لا اقل با ارکستر بزرگ نمی‌کنم . اساسا کنسرت دادن در ایران کار خیلی سختی است. جون اجرا زنده است و شما چشم در چشم هزاران نفر هستی. خوب من این تجربه را بارها و بارها درتئاتر داشتم اما ....جمعیت قابل مقایسه نیست؟مدیری: هم جمعیت قابل مقایسه نیست و هم کنسرت بالاخره  ظرایف و سختی های خودش را دارد. همیشه هم می‌گویم که واقعا کنسرت گذاشتن کار بسیار مشکلی است.شما چون در هردو حوزه موسیقی و نمایش (سینما تلویزیون و تئاتر) کار کرده اید می‌توانید جواب این سوال را بدهید. اینکه اهالی موسیقی اعتقاد دارند که موسیقی یه جورایی فرزند نامشروع هنر است و مورد اجحاف قرار می‌گیرد. شما چنین چیزی را احساس کرده اید؟مدیری:خب آره موسیقی بیشتر از هنرهای دیگر مورد ظلم قرار گرفته. موسیقی همیشه از خیلی جهات مورد بحث بوده به همین خاطر موزیسین ها اصولا نسبت به سایر هنرمندان سختی بیشتری می‌کشند. آره این درست است.آقای مدیری موسیقی برای شما چقدر جدی است؟ مثلا اگر بخواهید با سینما و تلویزیون مقایسه اش کنید؟مدیری: خیلی جدی است. نمی‌توان درصدی به شما بگویم. ولی به همان اندازه کار خودم جدی است. یعنی در واقع تا عاشقش نباشی! چون قضیه کاملا دلی است. هم سینما هم نمایش و هم آواز مثل همه هنرها کاملا دلی است. برای همین آدم یا واردش نمیشه یا اگر شد باید خیلی جدی بگیردش و نمی‌شود سر سری به جایی رسید.ادامه دارد......     مطالب مرتبط: عکس‌های مهران مدیری و رضا یزدانی در کنسرت بزرگ یونیسف بازگشت «مهران مدیری» با سومین مجموعه نوروزی    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 797]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن