تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845634381




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راز بزرگ ساموئل باتلر


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: این گونه شد که من نقاشی را مطالعه کردم و مطالعه کردم. مثل کشیشی که به جای عبادت، کتاب آداب نمازهایش را می‌خواند و بعد از 10 سال هنوز نمی‌دانستم...     * ساموئل باتلر تنها بود؛ چه در کنار پدری که فکر می‌کرد هرگز دوستش نداشته است، چه در کالج سنت جان که قرار بود او را مثل پدرش کشیش کند و چه در انگلستان اواسط قرن نوزدهم که اهالی آن باید بین کلیسا و داروین یکی را انتخاب می‌کردند و او با هر دو مشکل داشت. باتلر در 1835 به دنیا آمد و در 1985 بعد از اتمام کالج برای 5 سال به نیوزیلند رفت. آن جا گوسفند پرورش می‌داد و پیش نویس‌های شاهکارش «اروون» را مهیا کرد که در 1872 در انگلستان منتشر شد. باتلر کتاب دیگرش یعنی «روش انسان‌های جسمانی» را که رمانی با اشاره‌های مستقیم به زندگی خود و اشرافیت ویکتوریایی بود، در دهه 1880 نوشت اما به خاطر امنیت خانواده اش آن را منتشر نکرد. متن زیر بریده‌ای است از یادداشت‌های او درباره موفقیت و نظام دانشگاهی.  آن‌ها که از جهتی ناتوانی جسمی ‌دارند گاهی موفقیتشان را مدیون همین نقصان هستند. آن‌ها معمولا ً نمی‌دانند که تا چه اندازه در یک مسیر پیش خواهند رفت و این کمکشان می‌کند؛ چه اگر از بزرگی هدف پیش رویشان آگاه بودند یا به آن فکر می‌کردند، هیچ گاه قدم در راه رسیدنش نمی‌گذاشتند.کسی که می‌داند ضعیف است و همچنان قصد صعود می‌کند به بلندی قله ای که می‌داند ورای توانش است، بلکه آهسته پیش می‌رود، گام‌های خیلی کوتاه بر می‌دارد و به جای این که بالای سرش را ببیند، هر از گاهی زیر پایش را نگاه می‌کند، هرگز خودش را به زحمت نمی‌اندازد اما هیچ گاه نیز نمی‌ایستد و بعد یک روز ناگهان می‌بیند که روی قله ایستاده است، قله ای که اگر آن را از پایین دیده بود هرگز قصد نمی‌کرد فتحش کند. تنها در رمان‌ها و زندگی نامه‌های احساساتی است که افراد معلول «برانگیخته از درک مشکلاتی که دیگران بر آن‌ها فایق آمده اند تصمیم می‌گیرند با نیروی اراده و عزمی ‌راسخ از هر سدی بگذرند و در نهایت تمامی ‌موانع را از پیش رو بر می‌دارند».در زندگی واقعی، کسی که راهش را این گونه شروع کند بی تردید شکست می‌خورد. این بدترین نوع شروع است. * بزرگ ترین راز فعالیت در موسیقی، ادبیات یا نقاشی این است که زیاد از حد تلاش نکنید. اگر کسی بپرسد: «زیاد از حد یعنی چه؟»، پاسخش این است: «هر تلاشی که ناخوشایند و تهی از لذت باشد» و معیار هم البته احساس درونی خود ماست نه نظر یک نفر دیگر؛ اگر دشواری کار آن قدر برایمان زیاد است که پیش رفتن و مبارزه کردن، به زحمتی بی لذت تبدیل شود باید یا هدف را به کلی عوض کرد یا موقتا ً در همان مسیر چیز نزدیک تری را هدف گرفت. * هر چه بیشتر نظام دانشگاهی و آکادمیک را می‌بینم اعتمادم را به آن بیشتر از دست می‌دهم. اگر نقاشی را مثل نوشتن یا موسیقی شروع کرده بودم_یعنی از ابتدا همان کاری را که می‌خواستم می‌کردم و به جای آن که مسائل آکادمیک را به قصد آمادگی برای مسائل واقعی حل کنم منتظر می‌ماندم تا مسأله خودش در جریان آزمون و تمرین سربلند کند و آنگاه برای حل کردنش می‌کوشیدم و به این ترتیب بروز هر دشواری را به فرصتی برای آموختن آنچه باید درباره اش آموخت تبدیل می‌کردم_اگر نقاشی را این گونه شروع کرده بودم راهم درست بود. اما من به لطف هدرلی و کنزینگتون جنوبی(دانشگاه‌هایی که باتلر در آن‌ها نقاشی خواند) راه را اشتباه رفتم و به مهملاتشان درباره این که چطور باید پیش از دست به قلم بردن، درس خواند و هرگز بدون طبیعت نقاشی نکرد، گوش کردم و نتیجه این شد که به جای نقاشی کردن، درس خواندن را یاد گرفتم.حالا خیلی پیرتر از آنم که از پس پیمودن این راه نرفته بربیایم، راهی که احتمالا ً به سادگی طی می‌شد اگر چیزهایی را که نوشتن کتاب «زندگی و عادت» به من آموخت، زودتر آموخته بودم.این گونه شد که من نقاشی را مطالعه کردم و مطالعه کردم. مثل کشیشی که به جای عبادت، کتاب آداب نمازهایش را می‌خواند و بعد از 10 سال هنوز نمی‌دانستم چهره طبیعت شبیه چیست مگر اینکه آن را پیش رویم می‌گذاشتند.حالا می‌توانم اعتراف کنم که در نقاشی شکست خورده ام، من بیشتر از هر چیز دیگری بر سر نقاشی زمان گذاشتم و بیشتر از هر چیز دیگری در آن شکست خوردم. کوشش زیادی کردم اما در راهی نادرست. از بخت خوش، هیچ دانشگاهی کتاب نوشتن را به مردم یاد نمی‌دهد؛ وگرنه احتمالا ً در دام آن‌ها هم می‌افتادم و به جای نوشتن، وقت و پولم را صرف شرکت در کلاسی می‌کردم که قرار بود نوشتن را یادم بدهد. اگر می‌خواستم پیش از مردنم یک چیز به دانش آموزها بگویم (یعنی اگر قرار بود بمیرم اما قبلش می‌توانستم چیزی بگویم) باید می‌گفتم: «انجام دادن را یاد نگیرید؛ در انجام دادن یاد بگیرید. روی زمینی که برای سقوط مهیا شده، سقوط نکنید. بگذارید سقوطتان سقوطی جدی و واقعی در جریان لغزش‌ها و درشتی‌های زندگی باشد. تا زمانی که پاهایتان آماده نیست، شکست‌های کوچک بخورید. بیشتر از آن که مهیای بازی شوید، بازی کنید.» زمانی دوستی از من پرسید که بیشتر دوست دارم کتاب بنویسم، موسیقی بسازم یا نقاشی بکشم؟ گفتم نمی‌دانم. گفتم همه را دوست دارم اما حالا فرصتی برای کشیدن یک نقاشی کامل پیدا نمی‌کنم و فقط طرح‌های اولیه کوچک می‌کشم. می‌دانم از میان این 3 در کدامشان قوی ترم؛ نوشتن. می‌دانم که در کدام ضعیف ترم؛ نقاشی. بیشترین ضعفم آنجاست که بیشترین رنج را کشیده ام و بیشترین مطالعه را کرده‌ام.     




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 686]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن