واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اشتراك تعاملي الگويي است كه بر اساس اشتراكات ناشي از بسترهاي جغرافيايي، اقتصادي و فرهنگي ايجاد مي شود. هدف از اين سفر كه ششمين ديدار امير قطر از تهران از سال 1992 م (1370 هجري خورشيدي) است، رايزني با مقامات جمهوري اسلامي ايران در مورد مسائل دوجانبه ، منطقه اي و بين المللي اعلام شد. ** مناسبات ايران و قطر در يك نگاه ------------------------------------- روابط ايران و قطر به عنوان دو كشور همسايه و دوست در سالهاي اخير عمق و وسعت بيشتري پيدا كرده و مقامات دو طرف در بسياري از مسائل منطقه اي و بينالمللي ديدگاه مشتركي دارند و طرح هاي اقتصادي مشترك منطقهاي و بينالمللي زيادي را نيز اجرا كرده و نتايج زيادي بدست آوردهاند. محمود احمدي نژاد رييس جمهوري كشورمان كه آخرين بار در ماه مبارك رمضان (شهريور1389) به دوحه سفر كرد درباره همكاري هاي دوجانبه در زمينههاي انرژي، حمل و نقل، تجارت، انتقال تجربيات صنعتي، فن آوري و مسائل منطقه اي به ويژه درباره عراق، افغانستان و فلسطين با مقامات قطري به رايزني پرداخت. بسياري از كارشناسان مسائل سياسي، روابط و مواضع نزديك ايران و قطر را براي ساير كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس الگويي مناسب مي دانند. رويكرد سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در منطقه نيز گسترش روابط حسنه با كشورهاي واقع در آن از جمله قطر است. در همين زمينه مقامات قطري تاكيد دارند كه روابط دو كشور از سطح بسيار خوبي برخوردار بوده و اراده دو طرف بر توسعه و گسترش آن در زمينه هاي مختلف استوار است. مقامات ايران و قطر، براي همكاري هاي فني در زمينه هاي مبارزه با مواد مخدر، مسائل قضايي، آموزشي و مرزباني نيز بارها آمادگي خود را اعلام كرده اند . در اين زمينه احمدي نژاد در ديدار با امير قطر، روابط تهران- دوحه را برادرانه و ممتاز دانست و گفت: جمهوري اسلامي ايران تلاش مي كند سطح همكاري هاي خود با ساير كشورهاي منطقه را هم متناسب با سطح روابط با قطر ارتقا دهد. وي با اشاره به اهميت هماهنگي تهران و دوحه در موضوعات مهم منطقه اي و بين المللي اظهار داشت: ايران و قطر با هماهنگي و مشورت يكديگر مي توانند وحدت و همبستگي كشورهاي منطقه را تقويت كرده و امنيت و ثبات را برقرار كنند. احمدي نژاد با تاكيد بر اينكه همه كشورهاي منطقه بايد در امنيت و ثبات زندگي كنند، گفت: اين هدفي است كه با مركزيت ايران و قطر قابل تحقق است. ** الگويي براي مناسبات منطقه اي --------------------------------------- الگوهاي تعاملات منطقه اي معمولا مي تواند در بستر مناسبات سياسي، اقتصادي و فرهنگي كشورهاي يك منطقه شكل بگيرد. چنين الگويي غالبا ميراث ژئوپلتيك، ژئواكونوميك و مناسبات ميان فرهنگي خواهد بود. خليج فارس، منطقه اي است كه وارث چنين ميراثي بوده و اشتراكات بر بستر وضعيت جغرافيايي، اقتصادي و فرهنگ اسلامي، رويكردهاي تعاملي را ميان كشورهاي اين منطقه افزايش داده است. بنابراين، مي توان به نوعي وضعيت اشتراك تعاملي را براي تبيين چنين مناسباتي بيان كرد. اما با وجود اين اشتراكات، شاخص ديگري همچون حضور بازيگران خارجي را نيز مي توان بر تعاملات منطقه اي افزود. بر اين اساس، الگوي تعاملات منطقه اي از يك واحد تعاملي ديگر نيز تاثير خواهد پذيرفت. حضور ايالات متحده آمريكا بعنوان يك قدرت فرامنطقه اي در منطقه ژئواستراتژيكي به نام خليج فارس، در دهه هاي گذشته برآيندهاي مختلفي داشته كه مهمترين آن، بر هم زدن توازن منطقه اي به بهانه امنيت سازي بوده است. در حالي كه در الگوي امنيت سازي منطقه اي، حداكثرسازي امنيت از طريق خود كشورهاي منطقه صورت مي گيرد و حضور بازيگران خارجي به نهادينه سازي يك الگوي هم خوان با روندهاي منطقه اي منجر نمي شود. بنابراين، الگوي مناسب تعاملات منطقه اي مي تواند افزايش تعاملات سياسي، اقتصادي و فرهنگي از طريق تعميم اشتراكات تعاملي بر بستر ميراث ژئوپلتيكي، ژئواكونوميكي و فرهنگي منطقه اي باشد. ** ايران و قطر؛ افزايش مناسبات منطقه اي ------------------------------------------------ روابط جمهوري اسلامي ايران و قطر در سال هاي اخير از سير صعودي مناسبي برخوردار شده است. به طوري كه ظرفيت افزايش مناسبات رويكرد دو وجهي بوده كه از سوي دو طرف دنبال شده است. از يك سو، جمهوري اسلامي ايران با رويكردي تعاملي و سازنده تلاش كرده است تا نگاه مثبت طرف قطري را به اهميت مناسبات دو جانبه جلب كند. نمونه چنين رويكردي را مي توان در حضور چندباره طرف قطري در جمهوري اسلامي ايران ديد. در ديگر سو، قطر با گسترش روابط و تقويت پيوندهاي خود با بازيگران مختلف بينالمللي و منطقهاي، بقا و امنيت خود را تقويت كرده و از ظرفيت هاي روابط خوب با آنها بهرهبرداري ميكند. دوحه در واقع در چند سال گذشته كوشيده با بالابردن ظرفيت ها در روابط خارجي خود و با بهرهگيري از روابط مسالمتآميز با كشورهاي مختلف، سياست ايجاد تعادل در مشاجرات بينالمللي و ايفاي نقش ميانجيگري در تحولات سياسي را در پيش گيرد كه از جمله ميتوان به طرح يا اقدام به ميزباني و ميانجيگري در مساله فلسطين، مشكلات دارفور سودان و حماس با فتح اشاره كرد. اين اقدامات و سياستها جدا از موفقيت يا ناكامي، باعث افزايش وزنه سياسي قطر در منطقه شده است بهطوري كه بسياري امروزه سياست خارجي واقعگرايانه اين كشور در بين كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس را يكي از موفقترينها ميدانند. همچنين دوحه و تهران، از اشتراكات تعاملي مختلفي برخوردارند كه علاوه بر حوزه سياسي، حوزه هاي اقتصادي و فرهنگي را نيز در بر مي گيرد. دو كشور عضو سازمانهايي نظير اوپك، سازمان كنفرانس اسلامي و جنبش غير متعهدها و... هستند. همكاري در ميدان گازي مشترك پارسجنوبي نيز ميتواند متضمن منافع دو كشور باشد. حضور در مجمع كشورهاي صادركننده گاز يكي ديگر از اشتراكات تعاملي است كه ژئوپلتيك دو كشور در پيش روي آنها قرار داده است. در نهايت، برآيند چنين ميراثي، اين اجازه را به تهران و دوحه مي دهد تا الگويي جديد از تعاملات منطقه اي را بر بستر اشتراكات تعاملي بسازند. **تحقيق//2040**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]