واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چه توفيري دارد اين حج و آن حج، اين طواف و آن طواف! مگر نگفته اند كه زيارتش حج فقراست و همه زائرانش نيازمند توجه حضرت حق! مگر نه اينكه با حضور در آرامگاه برترين بندگان خدا و با توسل به آنان مي توان شفاعتشان را نزد حضرت دوست گرو گرفت تا ايزدمنان بذل توجهي نموده و نيازمندان را از لذت وصل و ارتباط روحاني غني سازد. مي توان چشمها را بست؛ از طوس به سرزمين وحي سفر كرد و از آنجا به شهر پيغمبر گريز زد تا لحظه اي به زيارت مادرش مشرف شد. چه لذت بخش است كه دل را به صاحبان دو گنبد طلايي در كاظمين؛ سپرد. جايي كه پدر و فرزندش، با سرسپردگي خويش به حضرت حق، مركز ثقلي شدند براي دلدادگان؛ تا اينگونه آرامش را ره توشه زندگي زائران كنند. چگونه است؛ با ورود گامهايت به ارض طوس، وجودت از تلولو نور خورشيد خراسان گرم مي شود، گويي از هر غمي رها شده اي و آن لحظه را، با هيچ لذتي معاوضه نخواهي كرد. انرژي درونت لبريز مي شود از شهد شيرين زيارت كه سالهاي سال با تو همراه بوده است و هر بار كه غمي بر دلت سايه مي افكند خود را با ياد زيارتهاي گاه و بي گاه ساكن طوس آرام مي كني و اين آرامش بسيار پربهاست. خوشا به حال كبوتراني كه بعد از هر پروازي بر بام او مي نشينند و ضربان تند قلب كوچك اشان با اتصال پنجه هاشان به گنبد طلايي آرام مي گيرد، آنها دغدغه آب و دان و صياد را ندارند؛ زيرا او ضامن آنهاست. حال، برتريني كه ضامن آهوان و كبوتران است آيا ضامن زائران دلباخته خويش نخواهد بود؟ همه مشتاقان به ديدارش؛ مي دانند مسافر مكاني هستند كه از زيباترين بناهاي عالم است. هيچ نگارگري نمي تواند تصويري به زيبايي نقش مشهد الرضا را كه در چشمهاي غرق اشك زائران ثبت مي شود، خلق كند. تصوير يك نقش رويايي كه در هاله اي از مه فرو رفته است، مه ي كه از اشك ذوق ديدار، اشتياق، التماس و غم و نياز پديدار مي شود. دستها و زمزمه نجواگونه زائران لبريز از رمز و رازي ميان خالق و مخلوق؛ رو به آسمان بلند است و هر كس با زبان خاص خود با شمس الشموس سخن مي گويد. همه بزرگترها به كودكان خود متوسل شده تا برايشان نزد رضا شفاعت كنند و دعاگويشان باشند زيرا آنها باور دارند كه كريم اين بارگاه، دستهاي كوچك كودكانه را هرگز نااميد بازنمي گرداند و از خوان رحمت خود آنها را بيدريغ عطا خواهد كرد. اگر براي لحظه اي توجه ات را معطوف به زيارت زائرانش كني، از نگاه و لحن كلام اشان اينگونه استنباط مي شود كه امام را رو در روي خويش مي بينند. آن لحظه، تمام خواسته هايت محو مي شود و خود را غرق در دريايي از صميميت، سادگي و خلوص مي يابي. دريايي كه غرق شدن در آن يعني زندگي و با اين حيات دوباره؛ دلهاي حقيقت جويان معطوف به كسي مي شود كه نامش مقدس است؛ او علي بن موسي الرضا است كه يازدهم ذيقعده سال 148 هجري قمري در شهر مدينه متولد شد و آخر روز ماه صفر سال 203 در خراسان به شهادت رسيد. فرزندي از سلاله پاك احمد؛ كنيه اش ابوالحسن و داراي القابي چون رضا و صابر، زكي و ولي، وفي و صديق، رضي و شمس الشموس، معين الضعفاء و سراج الله، نورالهدي و قرة عين المؤمنين، مكيدة الملحدين و كفو الملك، رب السريرو رئاب التدبير، شمس توس و خورشيد ولايت بوده است. او كه پسنديده خدا و خشنودي طه و ائمه اطهار در زمين به شمار مي رود، لقب رضا سرآمد القاب اش قرار گرفته است. پدر و مادر گرامي اش، حضرت امام موسي بن جعفر(ع) و نجمه چشم به راه پسري بودند كه همچون خورشيدي از مدينه طلوع كرد و تلولو انوارش از خراسان همه گيتي را روشني بخشيد. هر لحظه دلهاي عاشقان با يادش گره مي خورد و اين شوق زيارت است كه رنج سفر را بر مشتاقان بارگاهش هموار مي نمايد. اما در اين دو روز از سال؛ ياد او لحظه به لحظه همراه دوستداران امامت است. چنان كه با طلوع خورشيد جانش؛ همه گيتي يكپارچه غرق در سرور و شادماني مي گردد و روز كوچيدن او از اين جهان فاني، كائنات غرق در ماتم و اندوه وصف ناشدني مي شوند! گويي ابرهاي غم، يكسره بر جهان سايه افكنده است. آخرين روزهاي صفر، دلها به سوي سرزميني پرواز مي كند كه خاكش طوطياي چشمهاي عاشقان آل طه است. بارگاهي كه درب گشوده اي است به سوي آسمان تا بر سر سفره الهي بنشيني و از خوان رحمتش بهره مند گردي. وصف كسي است كه حضور پدر را به مدت 24 سال وچند ماه در كنار خود درك كرد و در زمان شهادت پدر 35 سال داشت. پس از شهادت امام هفتم، زندگي پربهاي هشتمين اختر تابناك امامت به مدت 17 سال در مدينه و سه سال آخر در خراسان سپري شد. از امام رضا(ع) تأليفات ارزشمندي به يادگار ماند كه از قول علماي شيعه به اجمال ياد شده است، اين تاليفات عبارتاند از: الرسالة الذهبية در طب - پاسخ هاي امام به محمد بن سنان در خصوص علل احكام شرعي – گفته هاي جمع آوري شده از قول امام رضا(ع) توسط فضل بن شاذان – سه رساله درباره اسلام و دستورهاي ديني كه امام براي مامون عباسي نوشته است( شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا با اسناد متصل ذكر كرده است). احاديث بسياري به ايشان منتسب مي باشد كه در ميان شيعه، يكي از مشهورترين احاديث قدسي منقول از وي، حديثي موسوم به سلسلة الذهب است. گفته مي شود، امام بزرگوار هنگام وداع با مردم نيشابور به اين حديث چنين اشاره داشته اند كه: كلمه لا اله الا الله دژ استوار من است، پس هر كس در اين حصار وارد شد، از عذابم محفوظ است. شيعه معتقد است؛ امام چند قدمي حركت كرد و سپس برگشت و گفت، به شرط هاي آن؛.. و من از جمله شرط هاي آن هستم. تاكيد بر اين شرط ، يادآوري اين واقعيت است كه او مانند پدرانش از سوي خداوند، امام و حجت است و اطاعتش بر همگان واجب؛ اما متاسفانه حاكمان بلاد مسلمين، از اطاعت او و امامان پيش از او سرباز زده و خود را به ناحق شايسته حكومت تلقي كردند.همانگونه كه هارون الرشيد و پسرانش امين و مامون به اشتباه چنين پنداشتند، كساني كه خلافتشان مصادف با زندگي امام هشتم(ع) گشت. پس از خلع امين از سلطنت، عموي او به مدت كوتاهي حدود بيست و چهار روز حكومت كرد، بار ديگر امين با شورش عليه عمويش و بيعت گرفتن از مردم، به مدت يكسال و هفت ماه بر مسند قدرت نشست، ولي سرانجام به دست طاهر بن حسين كشته شد. با كشته شدن امين، عبدالله بن هارون مشهور به مامون بر تخت سلطنت نشست و حاكميتي بيست ساله را عهده دار شد. مامون خليفه عباسي با علم به علاقه وافر مردم به امامان شيعه تصميم گرفت امام رضا(ع) را مجبور نمايد تا با پذيرش ولايت عهدي او، به حكومت خود مشروعيتي معنوي ببخشد و با اين هدف امام را وادار به هجرت از مدينه به خراسان نمود. در اين زمينه شيخ مفيد در كتاب مسار الشيعه آورده است، روز اول ماه رمضان روز بيعت به ولايت عهدي رضا توسط مامون است، تا با اين روش بتواند در بين مردم محبوبيت قابل ملاحظهاي پيدا كند و درضمن تصميم داشت تا رضا را نزد خود بياورد و كارهاي او را تحت نظارت كامل خود قرار دهد. مستندات تاريخي گوياي اين مطلب است كه، مامون خليفه عباسي با اين شيوه تصميم داشت از محبوبيت امام براي خود بهره برده و حكومت خود را استحكام بخشد. از طرفي با توجه به اينكه افزايش محبوبيت امام، كاهش نقش مامون را به عنوان خليفه مسلمين در پي داشت لذا براي جلوگيري از كمرنگ شدن جايگاهش نزد مردم، از امام دعوت نمود به خراسان بيايند. او تصور مي كرد با اين عمل محدوديتي در مراودات امام با مسلمين ايجاد خواهد كرد. اهداف شوم مامون و اطرافيانش نقش بر آب شد زيرا خيال آنها واهي و باطل بود. جايگاه امام و محبوبيت ايشان بيش از پيش گرديد و همين شرايط سبب شد تا مامون آخرين راه را برگزيند و با عملي نابخردانه، دوستداران و شيعيان را سوگوار امامشان نمايد. امام رضا(ع) آخر ماه صفر سال 203 هجري قمري، در سن 55 سالگي به وسيله زهري كه مامون عباسي در خراسان به ايشان خورانيد، به شهادت نائل گشت. با به شهادت رسيدن امام رضا(ع)، فرزند شان امام محمد تقي (ع) ملقب به جواد الائمه، در سن هفت سالگي امام و پيشواي مسلمين شد. اگر چه علماي شيعه ايشان را تنها فرزند امام رضا (ع) دانسته اند؛ اما در برخي منابع، فرزندان ديگري نيز براي آن حضرت ذكر شده است كه عبارتند از: ابو محمد حسن- جعفر- ابراهيم- حسن- عايشه و فاطمه. بارگاه ملكوتي امام هشتم كعبه دلهاي ميليونها انسان، از اقصي نقاط گيتي بوده و هست و همواره مملو از عاشقاني است كه با دل سپردن به دوست، در حرم امن اش به آرامش دست مي يابند. بارگاهي كه در شهر مقدس مشهد واقع شده؛ شهري كه تقدسش را از وجود صاحب اين بارگاه گرو گرفته است. حضور در بارگاه مطهر هشتمين كوكب امامت، توسط عاشقاني كه همواره ارادتمند آل محمد بوده و هستند، ذره اي است از بيكران ارادت دلباختگان؛ خصوصا در روزهاي خاص ولادت و سالروز شهادتشان كه بيش از پيش اين دلباختگي نمود پيدا مي كند. اطلاع/1350**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]