واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیا - اسرائیل همواره برای لبنان و حزبالله یک تهدید است. از سوی دیگر اسرائیلیها نیز حزبالله را برای خود یک تهدید قلمداد میکنند. اما میان این دو فرق از زمین تا آسمان است. اسرائیل همواره برای لبنان و حزبالله یک تهدید است. از سوی دیگر اسرائیلیها نیز حزبالله را برای خود یک تهدید قلمداد میکنند. اما میان این دو فرق از زمین تا آسمان است. اسرائیل میکوشد با تهدید جلوه دادن حزبالله تجاوزها و زیاده طلبیهای آشکار خود نسبت به جنوب لبنان و جنایتهای ریز و درشت خود نسبت به مردم بیدفاع این منطقه را توجیه کند حال آنکه حزبالله به حق اسرائیل زیاده خواه و اشغالگر را یک تهدید تلقی میکند وبه درستی در برابر تجاوز کاریهای آن موضع میگیرد. موید این حقیقت اقدامات اسرائیل در یورش بردن به مرزهای مشترک با جنوب لبنان و رجز خوانیهای هر روزه آن درباره لبنان و حزبالله است. اسرائیل با تازشهای هر روزه خود به تسلط بر زمینهای آزادشده جنوب ادامه میدهد. برای نمونه تازش به بخشهای مسکونی کفرشوبا و الغجر همچنین ورود غیرقانونی و دست درازی به برخی روستاهای جنوب لبنان را میتوان نام برد اما از دیدگاه راهبردی، چرا این تازشها ادامه مییابند؟ برای آگاهی بیشتر از این موضوع روزنامه خبر با سرهنگ امین حطیط از ستاد ارتش لبنان گفتوگو کرده است. *از رزمایشهایی که اسرائیل به تازگی در جولانِ اشغال شده انجام داد، چه برداشتی دارید؟ پس از جنگ تابستان 2006 [مقاومت 33 روزه لبنان] اسرائیل بر حقیقت یک واقعه نظامی آگاه شد و با پایفشاری بر انجام پژوهش درباره رویدادهای رخ داده همچنین بر پایه نتایج پژوهشیِ برآمده از آنها بنا را بر این گذاشت که پیش از آغاز یک جنگ تازه، برج و باروهای خود را بازسازی کند. ناتوانیهای این آوردگاهها بسیار بودند و دارای سستیهای گوناگون: از جمله ناتوانیهای سیاسی همچنین نظامی و سُستیِ ساختار شهروندی و پدافندی که باید با سازماندهی، آموزش و انجام رزمایش به بازسازی این آوردگاهها پرداخته میشد. در زمینه نظامی این بازسازی با آموزش پیگیر به نظامیانی آموزشپذیر در رزمایشهای پی درپی انجام شدنی بود. شمار این رزمایشها از سال 2007 تاکنون به هفت رسیده که در ترازها و اندازههای گوناگون همچنین در رزمگاهها و مناطق جغرافیایی متفاوتی به انجام رسیدهاند. رزمایشهایی که در جولان اشغال شده انجام یافت نیز بخشی از همین روند آموزشی بوده است. هدف دوم فرستادن پیامی به دشمن بود، با این درونمایه که اسرائیل برای جنگ آماده است و لازم است روشن سازد که در میان آنچه روند صلح نام گرفته، خواست هایش را نیرومندانه پی خواهد گرفت. پس این رزمایشها ابزار فشاری در میان گفتوگوهای صلح بودند و ابزاری برای درمان خود [اسرائیل]، پیش از جنگ آینده. *شما معتقدید که جنگ با اسرائیل، جنگ ناگریز آینده است و پرهیز از آن دور از ذهن مینماید؟ بر مبنای دادههایی که تاکنون دریافتهایم اسرائیل نتوانسته پس از گریز سال 2006 خود از جنوب لبنان، آرام بنشیند. با این همه چنین جنگی نزدیک نمینماید زیرا او هنوز خود را برای جنگی پیروزمندانه آماده نکرده است. پشتوانههایی هستند که اسرائیل ناچار از استوار ساختن آنها پیش از دست زدن به یک جنگ تازه است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: _ بازسازی آرایش درونی و هماهنگ ساختن آن با پدافند شهروندی. _ بازسازی شبکههای جاسوسی در زمین دشمن. _ بازسازی فضا و برپاکردن ائتلافی سیاسی که با عملیات نظامی اسرائیل همگامی داشته باشد، افزون بر از میان برداشتن، مانع بزرگی که وابسته به سیاست آمریکاست. آمریکاییان بر راهبردی تکیه میکنند که آرایش [سیاسی] لبنانیان را دو سال راکد نگاه داشته است، به ویژه در هفت ماه گذشته. بیگمان بازسازی آوردگاههای نظامی اسرائیل از سه سال پیش آغاز شده است. گروه وینوگراد دستکم پنج سال را برای این بازسازی نیاز دانسته است و اسرائیل پیش از به پایان رسیدن این پنج سال به پیروزی دست نخواهدیافت؛ ویژه اینکه رزمایشهای اسرائیل در مرداد گذشته از کاستیهای درونی اسرائیل پرده برداشت؛ مقامات اسرائیلی را به هراس افکند و گروههای تندرو را نیز برای برپایی یک جنگ تازه زمینگیر کرد. بنابرین اسرائیل اکنون از برپایی جنگی که نمیتواند پیروز آن باشد گذشته است و عربده کشیهایی را که جملات تهدیدآمیز و هراس افکنی لابه لای خود دارند برگزیده تا ناتوانی خود از جنگیدن را پنهان سازد. اما اگر روزی به پیروزی خود یقین داشته باشد به جنگ اقدام خواهدکرد. *یورش به کفرشوبا و الغجرِ اشغال شده و دیگر جاهایی که از زمین و آسمان هر روز رخ میدهد را چگونه ارزیابی میکنید؟ این تازشها واقعیتی را پدید آورده که مغایر با مفاد قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره لبنان است، همان گونه که آمریکا مفاد قطعنامه 1701 را به سود اسرائیل دگرگون کرد. هر دوی آمریکا و اسرائیل میدانستند چنان دگرگونی به توافقی سست خواهد انجامید که در پی پاسخهای مقاومت به تجاوزهای آینده اسرائیل و آمادگی آن برای تازش همچنین رانده شدنش به جنوب، نخست به بیرون رانده شدنِ مقاومت از درون لبنان و آنگاه طرد آن از سازمان ملل خواهد انجامید. از کارکردهای دیگر تازشهای اسرائیل میتوان به فشار بر نیروهای چند ملیتی سازمان ملل برای سختگیری بر مقاومت اشاره کرد. همچنین سست کردن مفاد قطعنامه در هر کجا که اسرائیل را [از اهدافش] بازدارد. اسرائیل قطعنامه 1701 را بیش از یک بار زیر پا گذاشته است: _ به کشتزارهای شبعا بارها تاخته است. _ به اشغال بخش لبنانی الغجر ادامه داده است، اگرچه در سال 2000 از آن عقب نشینی کرده بود. _ خودداری از دادن نقشه مینهای خوشهای به لبنان و ارائه نقشه فقط پس از پاکسازی زمینها از مین. _ تازش دوباره به بخشهای آزاد شده با فرستادن گشتیهای شب رو و برپایی مانعها و کمینگاهها، آنچنان که در کفرشوبا، میس الجبل [ کوهِ میس] و بلیدا کرده است. ترجمه: همایون شریفی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]