تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آن‏كه خدا را شناخت ، از او ترسيد و آن كس كه از خدا ترسيد ، ترس از خدا او را به عم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827676590




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فقر ارثی نیست


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فقر ارثي نيست
فقر
ديگر نمي‌داند چه كار كند. دستش به هيچ جا بند نيست، كفگير زندگي‌اش به ته ديگ خورده است و به جايي هم اميد ندارد. اگر خودش تنها بود، مشكلي پيش نمي‌آمد و از پس خودش بر‌آمد؛ ولي حالا زن و 2 بچه‌اش هم هستند و مدام جلوي چشمانش رژه مي‌روند. مدتي است كارش را هم از دست داده است و روز و شب دنبال كار مي‌گردد؛ ولي يكي از دوستانش قول داده تا كار نان و آبداري برايش دست و پا كند. البته او زياد خوشبين نيست؛ چون مي‌داند كه دوستش كمتر راه راست مي‌رود؛ ولي اين بار اگر او بخواهد راه كج را نشانش دهد، قبول مي‌كند و بي‌چون و چرا دنبالش مي‌رود. آخر نداري خيلي به او فشار آورده است و كسي را هم ندارد كه دستش را بگيرد؛ ولي نبايد بگذارد كسي بويي ببرد، بويژه همسرش كه به نان حلال خيلي اعتقاد دارد، او هم البته به نان درست و پاك معتقد است؛ ولي قرض و بدهي و گرفتاري و دست خالي ديگر مجالي برايش نگذاشته است. اين بار اگر دوستش به او پيشنهاد آن كار نان و آبدار را بدهد، حتما قبول مي‌كند.نمي‌دانم اين جملات، داستان زندگي چه تعداد از آدم‌هايي است كه هيچ وقت فكرش را هم نمي‌كردند در راه خلاف بيفتند؛ ولي به خاطر گرفتاري و مشكلات در اين راه افتاده‌اند. نمي‌دانم آدم‌هايي كه هميشه پاك بوده‌اند؛ ولي به خاطر هجوم مشكلات، دست از پاكي شسته‌اند و راه ديگري را براي زندگي انتخاب كرده‌اند، چه احساسي دارند.حتما احساس بدي است وقتي آدم با خودش خلوت مي‌كند و صادقانه روبه‌روي خود قرار مي‌گيرد و مي‌بيند كه ديگر آن آدم گذشته نيست؛ ولي در عين حال به خودش حق مي‌دهد كه اين‌طور باشد. كسي كه گرفتار نيست، حتما نمي‌داند كه آدم‌هاي گرفتار چه احساسي دارند و چرا دست از زندگي سالم شسته‌اند و يكباره راه كج را انتخاب كرده‌اند تا طبق معادلات ذهنشان، خود را نجات دهند؛ غافل از اين‌كه تلاش براي رهايي از مشكلات از هر طريق ممكن فقط از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. قصه نيست وقتي مي‌شنويم كسي به خاطر رهايي از فقر، از خانه‌اش فرار كرده تا مگر خوشبختي را زير سقفي غير از خانه‌اش پيدا كندولي همه اينها واقعيت دارد. قصه نيست وقتي مي‌شنويم كسي به خاطر رهايي از فقر، از خانه‌اش فرار كرده تا مگر خوشبختي را زير سقفي غير از خانه‌اش پيدا كند. اين هم قصه نيست كه ديده مي‌شود عده‌اي براي اين‌كه ديگر نمي‌توانند فقر و تنگدستي را تحمل كنند و گرسنگي را برتابند، دست به هر كاري مي‌زنند تا كمي پول داشته باشند و نگران فردايشان نباشند. اينها هيچ كدام داستان نيست؛ همه واقعيت‌هايي است كه آدم را به هزار راه خلاف مي‌كشاند؛ همان داستان غم‌انگيزي كه آدم‌هاي گرفتار در آن، اين طور خود را قانع مي‌كنند كه فقر به ما ارث رسيده و سرنوشت ما با بدبختي رقم خورده است.اما انگار راست مي‌گويد؛ آخر مثل اين است كه فقر از پدر و مادر به آدم ارث مي‌رسد و آنها هم فقر را از پدر و مادرشان مي‌گيرند؛ ولي با اين همه، هستند كساني كه به جاي خلافكار شدن، با فقر خانوادگي جنگيده‌ و دست روي زانو گذاشته‌اند و روي پاي خود ايستاده‌اند يعني همان چيزي كه دكتر علي انتظاري، جامعه‌شناس بر آن تاكيد مي‌كند.او فقر را وضعيت محروميت از دسترسي به امكانات و تسهيلات معيشتي و بازماندن از تامين نيازهاي اوليه تعريف مي‌كند و مي‌گويد: در به وجود آمدن فقر، عوامل گوناگوني دخيل هستند؛ اما به طور كلي بخشي از فقر، نسبي است و بخش ديگري از آن مطلق؛ به طوري كه جنبه نسبي فقر به مقايسه نحوه گذران زندگي در سطح ميانگين جامعه و توقعاتي كه در افراد شكل مي‌گيرد، مربوط مي‌شود. به طور مثال زماني، نداشتن يخچال فقر محسوب نمي‌شد؛ اما الان كسي كه يخچال ندارد، جزو فقرا به حساب مي‌آيد. درواقع اين همان جنبه نسبي فقر است؛ به اين معني كه كسي از نداشتن يخچال نمي‌ميرد؛ ولي هم خودش و هم ديگران از اين وضعيت احساس فقر مي‌كنند.اين استاد دانشگاه در ادامه به عواملي كه سبب بروز فقر مي‌شود، اشاره مي‌كند و توضيح مي‌دهد: فقر تحت تاثير عوامل مختلفي شكل مي‌گيرد كه بخش مهمي از آن به فاصله طبقاتي در جامعه برمي‌گردد. وقتي در جامعه، گروهي امكانات بيشتري در اختيار دارند، توقع ايجاد مي‌كنند و اين فقر را به وجود مي‌آورند. در واقع كسي كه فاقد وسايل ضروري براي گذران زندگي است؛ ولي مثلا در رسانه‌ها مي‌بيند كه همه، همه چيز دارند، پس احساس فقر به او دست مي‌دهد و فاصله طبقاتي باعث مي‌شود اين احساس تشديد شود. به ديگر سخن، وقتي يك عده بيشتر مصرف مي‌كنند، احساس فقر تشديد مي‌شود كه اين همان جنبه تصوري فقر است.انتظاري در همين ارتباط به تاثير ساختاري اين وضعيت نيز اشاره مي‌كند و مي‌گويد: وقتي گروهي از جامعه بيشتر مصرف مي‌كنند، در همان حال ديگران را از مصرف كردن بازمي‌دارند؛ يعني وقتي چيزي توليد مي‌شود و كسي حاضر است آن را به هر قيمتي تهيه كند؛ اما به علت محدوديت منابع و فاصله طبقاتي عرضه منابع تنها به گروه داراي مكنت اختصاص پيدا مي‌كند، درست در همين زمان است كه مشكل ساختاري به وجود مي‌آيد. در واقع كساني كه در طبقات بالاي اقتصادي هستند، از يك سو به خاطر مصرف بالا، تصور فقر را گسترش مي‌دهند و از سوي ديگر به لحاظ ساختاري، ديگراني را كه مكنت ندارند، از دسترسي به كالاها محروم مي‌كنند كه اين يكي از عوامل فقر است.وقتي گروهي از جامعه بيشتر مصرف مي‌كنند، در همان حال ديگران را از مصرف كردن بازمي‌دارنداين جامعه‌شناس در ادامه به عوامل ديگر بروز فقر در جامعه اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: البته فاصله طبقاتي در جوامعي كه توجيه طبقاتي وجود دارد، از نظر تصوري كمتر است؛ ولي در جوامع ديگر كه وضع اين گونه نيست، عواقب فقر تشديد مي‌شود. به طور مثال در جامعه هندوستان كه در آن طبقات توجيه شده‌اند، افراد موقعيت خود را مي‌پذيرند و فقر نسبي به وجود نمي‌آيد، چون افراد قبول كرده‌اند كه امكانات موجود در جامعه براي طبقه آنها نيست؛ اما در جامعه‌اي كه مرز طبقاتي وجود ندارد همگان تمام چيزها را مي‌خواهند و به همين دليل عواقب فقر تشديد مي‌شود.ضعف فرهنگ كار و توليدوي در بخش ديگري از سخنانش، يك جنبه از فقر را معطوف به فرهنگ كار و توليد در جامعه مي‌داند و توضيح مي‌دهد: جامعه‌اي كه فرهنگ كار و توليدش ضعيف است، خودبه‌خود جامعه‌اي فقير خواهد بود؛ اما همين ضعف فرهنگ كار به عوامل متعددي برمي‌گردد؛ در حالي كه در جامعه ما كمتر به آن توجه شده است. درواقع جامعه‌اي كه فرهنگ كار ندارد، فقير است؛ ولي بعكس در جوامعي كه از سنگ طلا مي‌سازند، مي‌توانند از توانمند‌ي‌‌هاي جامعه بخوبي بهره‌برداري كنند كه اين همان دليلي است كه سبب شده بسياري از كشورهاي پيشرفته دنيا به رفاه و ثروت برسند.انتظاري در ادامه به ضعف فرهنگ كار در جامعه ايراني اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: فرهنگ ما يك فرهنگ فانتزي است كه خيلي از چيزهاي ما بوي نفت مي‌دهد. در واقع نفت باعث شده تا دولت‌هايي به وجود بيايند كه احساس كنند بدون آن كه مردم بكوشند با منابع نفتي مي‌توانند رفاه مردم را رقم بزنند كه اين موجب شده فرهنگ كار و تلاش ما كه پيشتر خيلي قوي بوده، تبديل به وضعيتي شود كه مانع كار و كارآفريني است. به عبارت ديگر اين‌كه همه منتظرند دولت برايشان كاري بكند، يكي از عوامل فقر است؛ اين در حالي است كه خود دولت نيز در اين وضعيت نقش دارد؛ طوري كه وقتي مي‌خواهيم روي هر چيزي دست بگذاريم، حتما بايد از مسير دولت و بروكراسي‌هاي عجيب و غريب عبور كنيم كه نتيجه‌اي جز دلسردي افراد ندارد.او در ادامه، خو گرفتن افراد به فقر در طول تاريخ و روي آوردن آدم‌ها به قناعت كاذب كه با قناعت ارزشمند ديني بسيار متفاوت است  را از ديگر عوامل بروز فقر در جامعه معرفي مي‌كند و با تاكيد بر اين‌كه افراد جامعه برخلاف تصورشان مي‌توانند جلوي فقر را بگيرند، مي‌گويد: ما در جامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه امكانات تحرك اجتماعي فراهم است و انسان متفكر و خلاق هم اگر به خودش باور داشته باشد، مي‌تواند خاك را طلا كند؛ اما ما چشممان را روي داشته‌هايمان بسته‌ايم و منتظريم كسي كمك‌مان كند. در واقع همين ضعف خودباوري است كه باعث مي‌شود انسان احساس فقر كند.به گفته اين جامعه‌شناس، به هيچ وجه توجيهي براي فقر وجود ندارد؛ چرا كه مشكل ما فكري و ديدگاهي است. حتي آدم‌هاي معلول و ضعيف جسم هم ثابت كرده‌اند مي‌توان دست به كارهاي بزرگ زد.منبع: جام جم آنلاينتنظيم براي تبيان: عطاالله باباپور





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن