واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در جستوجوي موسيقي اصيل ايراني
گروه موسيقي آواي فاخته در سال1371 توسط رضاموسويزاده تاسيس شد تا مجموعهاي از سازهاي سنتي را گردهم آورده و موسيقي اصيل ايراني را حفظ كند.اين گروه هر سال در كشورهاي مختلف كنسرتهايي را اجرا ميكند كه اغلب آنها با استقبال مخاطبان ايراني و خارجي روبهرو شده است.آخرين اجراي آواي فاخته در قزاقستان بود كه در آن، گروه آواي فاخته به اجراي قطعاتي در 2 نوبت اجرا پرداخت. با رضا موسويزاده سرپرست گروه گفتوگو كردهايم.شما تقريبا هر سال در خارج از كشور اجرا داريد. چطور در اين برنامهها شركت ميكنيد و استقبال مخاطبان خارجي از موسيقي ايراني چگونه است؟از آنجا كه ما ميخواستيم كه با گروههاي خارجي در ارتباط باشيم از طريق سايت، گروهمان را معرفي ميكنيم و از اين راه به جشنوارهها دعوت ميشويم يا براي اجرا به كشورهاي ديگر ميرويم. درمجموع ميتوان گفت در بخشهايي كه موسيقي آوازي باشد مخاطب خارجي كمتر ارتباط برقرار ميكند و بههمين دليل تجربه نشان داده كه موسيقي غيركلامي در ارتباط با مخاطب خارجي مؤثرتر و بهتر است اما در كنسرتهايي كه ايرانيان مقيم خارج حضور دارند موسيقي كلامي بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد؛ بنابراين ما سعي ميكنيم در كنسرتهاي خارج از كشور، مجموعهاي از اين دو را داشته باشيم تا نظر هر دو گروه مخاطبان را جلب كنيم.گروه موسيقي آواي فاخته در سال1371 توسط رضاموسويزاده تاسيس شد تا مجموعهاي از سازهاي سنتي را گردهم آورده و موسيقي اصيل ايراني را حفظ كند.البته موسيقي ايراني به كلام بسيار وابسته است و در كنسرتهاي خارج از كشور كار شما را دشوار ميكند.درست است. من سعي كردهام كه بين موسيقي كلامي و غيركلامي تعادل برقرار كنم. حتي سال گذشته در ايتاليا كنسرتي داشتم كه در آن يك نفر اشعار حافظ را دكلمه و يك نفر ديگر آنها را به ايتاليايي ترجمه ميكرد و من هم با بداهه نوازي تار توانستم فضاي موسيقي ايراني را به مخاطب منتقل كنم كه استقبال بينظير مخاطبان خارجي نشان داد كه ميتوان در اين زمينه دست به تجربه زد.شما سالهاست كه در موسيقي سنتي فعاليت داريد و كنسرتهاي بسياري در خارج از كشور داشتهايد. نظرتان درباره موسيقي تلفيقي چيست؟خيلي با آن موافق نيستم چون احساس ميكنم كساني كه نميتوانند به اصالتهاي موسيقي سنتي برسند، بهدنبال موسيقي ديگري ميروند تا لحن جديدي را وارد موسيقي خودمان كنند. بهنظر من اين نوع موسيقي راه به جايي نخواهد برد.يعني قبول نداريد كه موسيقي تلفيقي، موسيقي ايراني را از مرزها خارج كرده و همزيستي سازهاي ايران و جهان را ممكن ميكند؟بهنظر من بايد ملوديهاي ايراني را از مرزها خارج كنيم نه اينكه لحن موسيقي ساير كشورها را در موسيقي خودمان بگنجانيم. در كشورهاي ديگر خيلي به اين موضوع توجه ميشود. آنها بهدنبال شنيدن موسيقي اصيل ايراني هستند و اصراري ندارند كه صدا يا لحن موسيقي خودشان را هم در موسيقي ما بشنوند؛ البته من تجربه و آزمون و خطا را انكار نميكنم اما معتقدم كه خيلي دورنماي خوبي در موسيقي تلفيقي نخواهيم داشت.من سعي كردهام كه بين موسيقي كلامي و غيركلامي تعادل برقرار كنم. حتي سال گذشته در ايتاليا كنسرتي داشتم كه در آن يك نفر اشعار حافظ را دكلمه و يك نفر ديگر آنها را به ايتاليايي ترجمه ميكرد و من هم با بداهه نوازي تار توانستم فضاي موسيقي ايراني را به مخاطب منتقل كنم كه استقبال بينظير مخاطبان خارجي نشان داد كه ميتوان در اين زمينه دست به تجربه زد.آيا در گروه آواي فاخته دست به تجربه زدهايد؟من سعي كردهام كه از زوايايي به موسيقي ايراني نگاه كنم كه با تغييراتي در آن، بتوانيم با احساس، آنچه را كه ميخواهيم در موسيقي بيان كنيم، نه اينكه تنها با تغييرات ظاهري در تركيب بندي سازها و تلفيق لحنها موسيقي ايراني را دگرگون كنيم. من ملوديهايي را در موسيقي ايراني پيدا ميكنم كه با هر گروهي از شنوندگان حرفهاي و غيرحرفهاي موسيقي ارتباط برقرار ميكند. صرفنظر از استفاده از لحنهاي مختلف موسيقي، بهنظر شما كنار هم قرار گرفتن سازهاي ايراني و غيرايراني، توانايي سازهاي ايراني را نشان ميدهد؟
متأسفانه مدتي است كه ويژگيهاي موسيقي ايراني را جزو ضعفهاي آن ميدانيم. مثل اينكه عرفاني بودن موسيقي ما كه يك ويژگي و خصيصه اين نوع موسيقي است بهعنوان نقطه ضعفي در موسيقي مطرح ميشود، در حالي كه اين نوع موسيقي براي هر كس كه اهل مطالعه باشد، قابل فهم است. اما هرجا شنونده متوجه اين حالت نشده، آن را رد كرده و يك ضعف قلمداد كرده است. در حوزههاي ديگر هم همين طور است. ويژگي موسيقي ايراني همين است كه شنيده و ميشنويم. در خارج از ايران هم موسيقي جدي سمفوني است و كساني كه در اين حوزه كار كردهاند تاريخ موسيقي را ساختهاند. در حقيقت اين افراد حرفهاي جدي زدهاند و ديگران مصارف خودشان را براساس سليقه شخصي، از اين حرفها پيدا ميكنند. ممكن است يك نفر بگويد گوش من فقط موسيقي الكترونيك را ميپذيرد. اين بحث سليقه است و ضعف اركستر سمفونيك نيست كه نميتواند موسيقي الكترونيك اجرا كند. البته من هر جا مايه خوبي در موسيقي ايراني و غيرايراني ببينم و احساس كنم كه به موسيقي ما نزديك است، از آن استفاده خواهم كرد و درحقيقت تا به حال اين خلأ را در موسيقي ايراني احساس نكردهام كه بخواهم براي جبران آن از موسيقي غربي و در واقع غيرشرقي استفاده كنم.در آخرين اجرا در قزاقستان چه قطعاتي را اجرا كرديد؟ قطعه سر نهان و قطعهاي از مرحوم روحالله خالقي به نام عشق نواز را اجرا كرديم كه ابتدا مرحوم غلامحسين بنان خواندهاند اما من تنظيم جديدي براي آن به كار بردم و بسيار متفاوت از قطعه اصلي شده بود. اين قطعه بسيار زيباست اما چندان شنيده نشده است.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]