واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جایگاه «شرح لمعه» در متون حوزوی(2)
رسیدن به این نقطه در فهم شریعت، تنها پس از سالها ممارست و انس با آموزههای دینی امکانپذیر است که قدمهای اول این حرکت طولانی در کتاب لمعه برداشته میشود. ویژگی اصلی عمدهترین ویژگی کتاب لمعه، آشنایی با یک دورة کامل فقه شیعی است. لمعه تنها کتاب درسی مشتمل بر تمام ابواب فقه است که در حوزهها تدریس میگردد. پیش از لمعه چند واحد درس احکام و فقه ساده و پس از آن نیز «مکاسب» شیخ انصاری که تنها یکی از پنجاه و چند باب فقهی به شمار میرود، در برنامة درسی دورة سطح در نظر گرفته شده است. در دورة عالی و تخصّصی فقه (خارج) نیز بررسی هر یک از ابواب، سالها به طول میانجامد و غالباً عمر تحصیلی طلبه، امکان حضور در بیش از یک یا دو موضوع را نمیدهد. این چگونگی، برای طلبه که در صدد تفقّه در دین و آشنایی عمیق با پیام خداست، بسیار مهم و قابل توجه است. طلبه باید با تمام اجزای پیکره دین، همة جاهایی که خدای حکیم اظهار نظر نموده یا حکمی صادر کرده است، دست کم یک بار در سطح کلیات آشنا باشد. بدون نظر به عناصر تشکیل دهندة دین چگونه میتوان با آن آشنا شد؟ ما در کتاب لمعه با جغرافیا و پیکرة فقه آشنا میشویم؛ اجمالاً در مییابیم که خدا در چه موضوعهایی حکم دارد و روی چه عناوینی انگشت حساسیت نهاده است. مناسبات فرد با خدا، دین، خود، طبیعت، خانواده و جامعه (روابط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی) از نگاه وحی بر ما معلوم میشود و جایگاه هر یک از این مباحث در مجموعة فقه آشکار میگردد؛ برخی از مباحث در جایگاه ویژهای قرار دارد که آشنایی طلبه با جایگاه آن ضروری است، مثل احکام اموات و نیم خوردة حیوانات در کتاب طهارت و احکام فقهی غیبت که در کتاب مکاسب بحث میشود. ما در کتاب لمعه با زبان فقه آشنا میشویم. مجموعهای از اصطلاحات و مفاهیم که الفبای مباحث فقهی و حقوقی به شمار میرود ـ از جمله، همین عناوین ابواب که در ابتدای مقاله ذکر شد ـ در کتاب لمعه گرد آمده که احاطه بر آن، در فهم بخش بزرگی از آیات قرآن و روایات، به ما کمک میکند؛ آیات و روایاتی که جز با دانستن بحث فقهی قابل فهم نیست. همچنین زبان مشترکی میان ما و عالمان دین ایجاد مینماید. از آن پس، استفاده از آثار اندیشمندان بزرگ دین، برای ما آسان و مطالعه کتب آنها، روان و ساده و شیرین خواهد شد. این همزبانی به منزلة ابزار ارزشمندی است که برای تحقیق در منابع دین و آرای متفکران دینی از آن بهرههای فراوان میتوان جست. ما در لمعه زمینه آشنایی با «روح فقه» را به دست میآوریم و آگاهی از فروع فقهی آرام آرام، ما را در جریان تشریع احکام قرار میدهد و با سلیقة خدا در ارشاد بشر آشنا میکند. در زبان فقها از این پدیده که بسیار دیریاب و مغتنم است، به «مذاق شارع»، «شم فقهی»، «ارتکاز متشرعه»، «ذوق فقاهت» و «الانصاف! » یاد میشود. ریشهیابی و تحلیل کامل این مسئله، نیازمند یک پژوهش اصولی است. گویی با اشراف بر دستهای از عناصر و کشف تناسب میان آنها چارچوب معینی در ذهن نقش میبندد که سایر گزارهها و اظهار نظرها تنها در حیطة آن، مورد پذیرش قرار میگیرد؛ به بیان دیگر، یک نوع جهتگیری راسخ در وجود انسان که با هر قضاوتی سازگار نیست و برخی از گزارهها را در همان مواجهة اول طرد میکند. رسیدن به این نقطه در فهم شریعت، تنها پس از سالها ممارست و انس با آموزههای دینی امکانپذیر است که قدمهای اول این حرکت طولانی در کتاب لمعه برداشته میشود. این آشناییها یک تصویر کلان از «ساختار علم فقه» در ذهن ما ایجاد میکند؛ شبیه تصویری که در سالهای نخست طلبگی از علم صرف یا منطق به دست آوردهایم. پس از پایان دورة مقدمات، ما با اصطلاحات صرفی و منطقی، مسائل این دو علم و غرض حاکم بر آنها آشنا میشویم و گرچه تنها یک یا دو متن در این علوم درس گرفتهایم، قدرت مراجعه به همه کتابهای صرف یا منطق را داریم و میتوانیم یک گزارش توصیفی از این علوم ارائه دهیم.با پایان گرفتن «شرح لمعه» نیز، طلبه توان مراجعه به متون فقهی را پیدا کرده و برای ارائة یک گزارش توصیفی از سیر مباحث فقهی آمادگی دارد. درست به همین جهت است که مراجعه به رسالههای توضیح المسائل و استخراج فتاوای فقها، خصوصاً در ابوابی که کمتر در معرض عمل طلبه قرار داشته؛ مثل ارث، معاملات و صید، در این نقطه برای طلبه بسیار آسان و روان میشود و از حیرت یا کج فهمی نجات مییابد. طلبه با تحصیل لمعه، تکلیف عمل خود و پاسخ سؤال فقهی مردم را مستقیم نمیآموزد؛ امّا توان بالایی در به دست آوردن سریع آن کسب میکند. به تعبیری دیگر، به او ماهی نمیدهند؛ امّا ماهیگیری میآموزند. لمعه تنها باب طهارت و صلات و صوم نیست که طلبه با کلّیت آن آشنا باشد و به دنبال مسائل جزئی و فرعی بگردد. بخش اعظم این کتاب مباحثی است که کمتر به گوش مخاطب خورده و فقط باید در سطح کلیات عرضه شود. اگر قسمتهایی از کتاب طهارت و صلات لمعه برای بعضی از طلبهها خسته کننده و تکراری به نظر میآید، نباید قضاوت را به کل آن کتاب سرایت دهند. دستور کامل اعمال حج و عمره، چگونگی محاسبة خمس اموال، به دست آوردن سهم هر یک از ورثة متوفّی و.. . هم اطلاعاتی است که یک طلبه باید به خوبی با آن آشنا باشد یا دست کم قدرت مراجعة آن را داشته باشد. برای رسیدن به این هدف نباید نگاه خود را به مسائل مورد ابتلا متمرکز کنیم، بلکه همة مسائل فقهی، حتّی بخشهایی که امروزه موضوع خود را از دست دادهاند؛ مثل ابواب بردگان باید به دقّت مورد مطالعه قرار گیرند تا ذهنیت کاملی از ترکیب گزارههای فقهی حاصل آید. برای مثال، مرحوم شهید مطهری در بحث بیمه در اثبات حکم جواز عقد بیمه و یا رفع استبعاد از آن به حکم ضمان جریره استشهاد کردهاند(1).ادامه دارد...تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه علمیه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1576]