واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: . آنها فرش قرمز را پهن میکنند، تا بازیگران، ستارهها و عکاسان بیایند و به نوعی فیلم را ارائه و تبلیغ کنند. اما این اتفاق در سینمای ایران نمیافتد. چون هنرمندان ما نمیتوانند... در گفت وگو با دو تن از اهالی سینما عنوان شدپهن کردن فرش قرمز چگونه متداول شد؟ آیا فرش قرمز فقط در سینما متداول است؟ اصلا چرا فرش قرمز؟قدیمیترین تاریخچه مکتوب در مورد فرش قرمز، به نمایش «آگاممنون» بازمیگردد. آن گونه که در سایت «هالیوود ریپورتر» به این مسئله اشاره شده است، در واقع نخستین فرش قرمز هنری برای یک نمایش پهن شد. نه آن گونه که ما تصور میکنیم. در سینما و برای نمایش فیلم رواج پیدا کرده است. آنها فرش قرمز پهن کردند، چون روسای دولت میخواستند از روی آن عبور کنند.اشارات دیگر تاریخی هم وجود دارد که این کار یک سنت شرقی بوده است. وقتی آدمهای مهم میخواستند وارد دربار شوند، از فرش قرمز رد میشدند. بعدها دیگر خبری از فرش قرمز نبود تا این که سال ۱۸۶۵ قدیمیترین سالن تئاتر «نیوجرسی» با عنوان «اپراهاوس تیاتر» افتتاح شد. آن زمان فرش قرمز پهن کردند و این قضیه دوباره و در دهه ۱۸۶۰ پاگرفت. بعد از آن دیگر از فرش قرمز خبری نبود، تا جشنواره ونیز که سال ۱۹۳۲ اولین فرش قرمز در آن جا پهن شد این قضیه نیز از آن زمان تاکنون ادامه دارد. قدیمیترین فرش قرمزی که در مراسم اسکار پهن شد به سال ۱۹۵۴ برمیگردد. در یک محدوده کوچک ورودی مراسم، فرش قرمز پهن کرده بودند و این شد داستان فرش قرمز. اما حالا دیگر فقط برای فیلمهای هالیوودی و جشنواره کن، فرش قرمز پهن نمیکنند. از سال گذشته، مراسم فرش قرمز برای نخستین نمایش فیلمهای ایرانی مرسوم شده است. هرچند هنوز تعداد فیلمهایی که باعث گسترده شدن فرش قرمز شده اند، از تعداد انگشتهای یک دست هم فراتر نرفته است اما گویا تهیه کنندگان و کارگردانان، علاقه مند به برگزاری چنین مراسمی هستند و مسعود کیمیایی با فیلم «محاکمه در خیابان»، پیشتاز این اقدام بوده است. بعد از آن مراسم فرش قرمز برای فیلم «بی پولی» حمید نعمت ا... برگزار شد و سپس برای فیلم «آل» به کارگردانی بهرام بهرامیان. پس از آن «دموکراسی تو روز روشن» به کارگردانی علی عطشانی با مراسم فرش قرمز، اکران خود را آغاز کرد. مراسم فرش قرمز فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» علیرضا امینی نیز قرار است برگزار شود. اما مراسم فرش قرمز با آن چه در هالیوود برگزار میشود، تفاوتهای بسیاری دارد. ما این مراسم را ابتدا بومی کرده و بعد اجرا نمودیم و حالا این مراسم، جایی برای بیان حرفهای ناگفته شده است. هرچند تلاش بسیاری برای تبلیغ برای فیلمها صورت میگیرد، اما پهن کردن فرش قرمز، نیمی از این کار را انجام میدهد. با این حال اغلب عوامل سینمای ایران موافق پهن کردن فرش قرمز برای فیلمها هستند. البته این موافقت با اما و اگرهایی همراه است. سیروس تسلیمی، تهیه کننده سینما این گونه مراسم را در ایران و سینمای ایران، چندان مرسوم و متداول نمیداند. وی به خراسان میگوید: در ایران چنین مراسمی برای فیلمها چندان مرسوم نیست. مراسم فرش قرمز هم که برای چند فیلم تاکنون برگزار شد، جز راه بندان، ترافیک و شلوغی منطقه پیامد دیگری به همراه نداشته است. فکر نمیکنم با توجه به این که سینماهایمان اغلب در مرکز شهر قرار دارند، چنین مراسمی استمرار داشته باشد. وی در ادامه میگوید: در کشورهای دیگر، کاخ جشنواره دارند این مرکز خارج از فضای شهری است و برایش برنامه ریزی میکنند. ولی ما اگر برای هر فیلم مراسم فرش قرمز داشته باشیم، با مشکلات بسیاری مواجه میشویم. البته ما در گذشته هم این کار را در سینما انجام میدادیم. عده ای دعوت میشدند و فیلم را میدیدند، اما نام آن افتتاحیه بود نه فرش قرمز. حالا برخی میخواهند، یک مقدار شبیه هالیوود و اروپا این مراسم را برپا کنند. از طرفی برخی از کارگردانان و تهیه کنندگان هم علاقه مند به برگزاری مراسم فرش قرمز هستند.این فیلم نامه نویس به تدابیر لازمیکه در این خصوص باید اندیشیده شود، اشاره میکند و میگوید: نوع برگزاری مراسم فرش قرمز و افتتاحیه فیلم، خیلی مهم است چون متاسفانه مردم میآیند و پشت در میمانند. البته این مراسم هنوز جا نیفتاده است و باید سالن خاصی برای افتتاحیه فیلمها طراحی شود و نظم سازمانی داشته باشد. چون همه مطلع میشوند و میآیند. مثلا جایی مثل مرکز نمایشگاههای بین المللی، مشکلاتی را در پی نخواهد داشت. در کشورهای غربی از ابتدا مراسم فرش قرمز بوده و جا افتاده است و از آن استفاده تبلیغاتی میشود. ولی در ایران این کار فعلا در حد آزمون و خطاست. تسلیمی میگوید: این که خواسته باشیم مراسمی بگیریم و برای نمایش هر فیلمی در فضای رسانه ای و هنرمندان کشور فراخوان دهیم، کار بدی نیست. اگر درست طراحی و اجرا بشود، خوب هم هست. اما اگر بخواهیم به لحاظ فرهنگی به آن نگاه کنیم، بحث دیگری است. وی میافزاید: برگزاری مراسم افتتاحیه برای اکران فیلمهای سینمایی، خبر میدهد که حرکتی شروع شده است. این موضوع از این منظر، جذاب، جالب و خوب است چون باعث ایجاد تعامل میشود. به ویژه آن که برای رسانههای کشور فضایی به وجود میآید که چنین مراسمی را از نزدیک ببینند و از هنرمندان سوالات خود را بپرسند و پاسخ بگیرند. ولی این که این مراسم به چه شکلی اجرا شود، مهم است. باید برای این کار هم برنامه ریزی شود. تسلیمی میگوید: تاکنون پهن کردن فرش قرمز برای فیلمهای ایرانی مرسوم نبوده است. شاید به این دلیل که مربوط به فرهنگ ما نیست. البته شیوه اجرای این مراسم، بسیار مهم است. یکی از بحثهای مهم این است که این مراسم تا چه اندازه بر میزان فروش فیلم و جذب مخاطب تاثیر دارد یا این که چنین کارهایی علاوه بر ارج نهادن و فروش فیلم، چقدر در جذب مخاطب تاثیر دارد. به نظر من برگزاری مراسم فرش قرمز، تاثیر چندانی در فروش فیلم ندارد. چون فقط نقش تعامل بیشتر با مردم و رسانهها را ایفا میکند. هرچند اگر شرایطی فراهم شود و فیلمیتولید کنم، برای آن افتتاحیه برگزار میکنم. چون بسیاری از مسئولان و کسانی که در حالت عادی به سینما نمیروند، در چنین مراسمیشرکت میکنند و فیلم را میبینند. این خود نیز باعث تعامل میشود. البته باید این مراسم را به شکلی مردمی برگزار کرد، تا نتایج بهتری در پی داشته باشد. فرزاد موتمن، نویسنده و کارگردان سینما هم در این باره میگوید: فکر میکنم قضیه از این گسترده تر است. واقعیت این است که مجموعه سینمای ایران، مجموعه ای جدی نیست و در آینده هم جدی نخواهد شد. این مسئله نیز به بافت سیاسی و اقتصادی جامعه برمیگردد. جامعه ما یک جامعه رو به پیشرفت است ولی یک جامعه پیشرفته نیست. در حالی که نفس سینما متعلق به جوامع پیشرفته است.در کشورهای در حال پیشرفت و عقب نگاه داشته شده که ما هم شامل آن میشویم، کمتر به سینمای جدی برمیخوریم. اصل قضیه این است که یک عده مثل ما سینما را دوست دارند و به آن چسبیده اند. یک عده هم دوست دارند که فقط فیلم ببینند. در واقع برای جامعه ما، سینما خیلی مهم نیست. همیشه میگویم که ما فیلم سازی نمیکنیم، بلکه فیلم بازی میکنیم. واقعیت این است چیزهایی را که در کشورهای دیگر میبینیم، کاریکاتورش را در ایران اجرا میکنیم. خود فیلمهایمان هم همین طور است. ملودرامهایمان کاریکاتور است. کمدیها، تریلرها و فیلمهای روشنفکری مان هم کاریکاتور است. ما داریم ادای سینما را درمیآوریم و این فقط شامل ایران نمیشود، بلکه در همه کشورهای عقب مانده همین گونه است. حالا در کشورهای دیگر دیدیم که برای نمایش فیلمهایشان فرش قرمز پهن میکنند و ما هم گفتیم این کار را بکنیم. اما به این نکته توجه نمیکنیم که سینما در کشورهای صنعتی، یک صنعت پول ساز و ارزآور است. در آن جا مردم و رسانهها به سینما توجه میکنند. ستار ههای سینما در جامعه واقعا ستاره اند و مردم به آنها توجه جدی دارند. در این کشورها ساخته شدن هر فیلم، واقعا یک حادثه است. آنها فرش قرمز را پهن میکنند، تا بازیگران، ستارهها و عکاسان بیایند و به نوعی فیلم را ارائه و تبلیغ کنند. اما این اتفاق در سینمای ایران نمیافتد. چون هنرمندان ما نمیتوانند مثل بازیگران سینمای جهان رفتار کنند در واقع این مراسم فرش قرمز با مولفههای فرهنگی ما همسان نیست. آیا مردم میتوانند با بازیگران مورد علاقه خود عکس و امضا بگیرند؟ اینها همه شوخی است. برای فیلمهایمان فرش پهن میکنیم و روی آن راه میرویم که چه شود؟موتمن در ادامه میگوید: مراسم فرش قرمز در کشورهای دیگر، تبدیل به رویدادی میشود که تمام رسانههای خبری آن را پوشش میدهند. همه تلویزیونها خبرش را منتشر میکنند و روی فروش فیلم هم تاثیر دارد. اما در سینمای ما این اتفاق نمیافتد. ما داریم ادای آن را درمیآوریم. یک فرش قرمز در یک خیابان سفید میاندازیم و رویش راه میرویم. این مراسم حکم یک شوخی بزرگ را دارد. موتمن میگوید: من مخالف این مسئله نیستم ولی همه اینها را بازی میدانم. بگذاریم که این بازی هم باشد. فرش قرمز پهن میکنیم و روی آن راه میرویم. احساس میکنیم که داریم در کن راه میرویم. این فرش قرمز ما، تازه به راه افتاده است و باید دید که چگونه پیش میرود. آیا با فرهنگ ما همخوان میشود و شکلی متفاوت و بومی شده پیدا میکند یا هم چنان در وضعیتی بلاتکلیف، طی مسیر میکند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 546]