واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آیا از خود سوال کرده اید، کدام مخترع اندیشه ساخت آیینه را در سر پرورانید؟ چه کسی برا ی اولین بار خود را در آیینه دید؟ اینها سؤالاتی است که... آیا از خود سوال کرده اید، کدام مخترع اندیشه ساخت آیینه را در سر پرورانید؟ چه کسی برا ی اولین بار خود را در آیینه دید؟ اینها سؤالاتی است که شاید هرگز جواب واقعی و قاطع برای آنها نتوان یافت، زیرا به دورانی از زندگی بشر مربوط میشود که ثبت و ضبط وقایع امکان نداشته است، یا اگر امکان داشته با گذشت زمان از میان رفته است. احتمال میرود که انسان برای اولین بار آیینه را در طبیعت کشف کرده باشد. سطح یک آبگیر آرام، تصویر را هم چون آیینه منعکس میکند. آیینههای فلزی تا شیشهای در قرون وسطی آیینههای فولادی که صیقلیتر و شفافتر از انواع مسی، مفرغ و برنزی آن بود رواج فراوان یافت و قرنها مورد استفاده قرار گرفت، تا اینکه ناگهان تحولی پیش آمد و کاربرد شیشه در ساخت آیینه کشف شد. زمان این تحول در اروپا قرن ۱۲ میلادی است و اولین آیینههای شیشهای عبارت بودند از صفحهای شیشهای که پشت آن با ورقه نازکی از سرب اندوده شده بود اما ظاهراً این تکنیک اختراع اروپائیان نیست و باید زادگاه آن را در چین، هند و یا به احتمال قوی در خاورمیانه جستجو کرد. در قرن دوازدهم علوم و صنایع در سرزمینهای پهناور اسلامی به اوج ترقی رسیده بود، از آن جمله اخترشناسی، پزشکی، ریاضیات، کاغذسازی، شیشهگری و بلورسازی. بنابراین اختراع آیینه شیشهای میتواند ابتدا در همین منطقه صورت گرفته و سپس به اروپا راه یافته باشد. به هر حال در قرن بعد باز هم جهش تازهای یافت و بهجای ورقه سرب که در پشت شیشه آیینه میاندودند، از مخلوط قلع و جیوه استفاده کردند که به مراتب بر قدرت بازتاب و شفافیت آیینه افزود. در قرون بعد آیینهسازی، شیشهگری و بلورسازی بهتدریج به مراحل تولید صنعتی دست یافتند و کارگاههای کوچک ساخت آنها به کارخانههای بزرگ مبدل شدند. شهر "نورنبرگ" در آلمان اولین مرکزی بود که در اروپا در ساخت آیینه و شیشه تخصص و شهرت یافت و سپس شهر معروف "ونیز" در شمال ایتالیا در این زمینه بلندآوازه شد. در قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی، کارگاهها و کارخانههای متعددی برای ساخت انواع آیینه و شیشه و اشیاء بلورین در "ونیز" بهوجود آمد و صنعتگران چیرهدست این شهر، با نوآوریها و ابتکارات جالبی که در این زمینه از خود نشان دادند، شهرتی در سراسر اروپا بههم زدند. در این میان یک فرد انگلیسی در سال ۱۷۵۱ موفق به نوآوری جالبی در صنایع آیینهسازی شد و آن اینکه بهجای استفاده از مخلوط قلع و جیوه برای اندودن پشت شیشه آیینه، از مخلوط جیوه و نقره بهره جست. این تغییر از این نظر اهمیت داشت که کاربرد جیوه به خاطر سمی بودن این فلز مایع متضمن خطراتی بود، در حالیکه استفاده از نقره احتمال هرگونه خطری را از میان میبرد و این تکنیک تازه به زودی در همهجا رواج یافت. کاربردهای علمی آیینه اختراع آیینه و تحول و تکامل تدریجی آن نباید در حد یک ابزار شخصی و تزئینی و بهمنظور دیدن چهره خود تلقی شود، بلکه این اختراع از قرنها پیش کاربرد علمی داشته و اکنون این کاربرد بسیار گسترش یافته است. دانشمندان یونان باستان به خواص آیینههای کوژ و کاو (محدب و مقعر) آشنائی داشتند و نمونههائی از اینگونه آیینهها که با متمرکز کردن نور خورشید میتوانست موادی را به آتش بکشد ساخته بودند. علاوه بر این، در تکنیکهای پیچیده هواپیمائی در سیستمهای راهدار، در انواع میکروسکوپ، در بسیاری دیگر از وسایل و ابزارهای پیشرفته کنونی، انواع آیینه نقش حساسی بهعهده دارد که یکی از مهمترین آنها استفاده از آیینههای بسیار عظیم و دقیق در تلسکوپهای جدید است. آیینهکاری هنر آیینهکاری یکی از زیباترین هنرهای سنتی ایران است که عمدتاً در تزیینات داخلی بناهای تاریخی به ویژه اماکن متبرکه کاربرد دارد. اجرای طرحهای منظم و نقشهای متنوع به وسیله قطعات کوچک و بزرگ آیینه برای تزیین سطوح داخلی بنا را هنر آیینهکاری میگویند. در این رشته هنری، هنرمند آیینه کار با استفاده از شیشه و برش آن به اشکال متنوع، فضایی درخشان و زیبا در بناها میآفریند که از بازتاب نور در قطعات بیشمار آیینه تشعشع و درخشش و زیبایی در تزیینات بناها ایجاد میشود و پوششی بسیار مناسب و زیبا برای تزیین بنا از نظر استحکام و دوام است. آب و آیینه در فرهنگ ایرانیان همواره به شکل دو نماد پاکی و روشنایی، راستگویی و صفا مورد توجه بوده و احتمالاً به کارگیری آیینه در تزیینات معماری برگرفته از همین فرهنگ است. اما بهره گیری از قطعات آیینه و هنر آیینه کاری به صورت کنونی ریشههای اقتصادی نیز دارد. بدین معنی که بخشی از آیینههایی که از سده 10هجری قمری به صورت یکی از اقلام وارداتی از اروپا به ویژه از ونیز به ایران آورده میشد به هنگام جابهجایی در راه میشکست. هنرمندان ایرانی برای بهرهگیری از قطعات شکسته راهی ابتکاری یافتند و از آنها برای آیینه کاری استفاده کردند و آیینهکاری ظاهراً با کاربرد آنها آغاز شد. آیینهکاری در آغاز با نصب جامهای یک پارچه آیینه بر بدنه بنا شروع شد. نه تنها درون بنا بلکه دیوارهای ستوندار عصر صفوی نیز با آیینههای بزرگ تزیین شد. ابزار و مواد کار آیینه کاری مصالح و مواد مورد استفاده در هنر آیینه کاری عبارتند از: آیینه، چسب یا بُنکس (در اصطلاح چسب چوب را گویند)، سریش و گچ نرم. ابزارهایی که در هنر آیینهکاری استفاده میشوند عبارتند از: قلم طراحی، خط کش چوبی برای خط اندازی روی شیشه، میز زیر دست، الماس آیینه بر و تنها ابزاری که در نصب آن به کار برده میشود کاردک است . شیوه اجرای کار در آیینه کاری این گونه است که نخست، طرح مورد نظر توسط طراح_ معمار_یا شخص آیینه کار آماده میشود سپس کاغذ طراحی شده را سوزنی میکنند و برسطح کار میگذارند و روی آن گرده زنی میکنند. پس از آن از روی طرحی که به وسیله گرده بر دیوار منتقل شده، هنر آیینه کاری را به وسیله چسباندن قطعات آیینه روی دیوار با گچ و سریش به انجام میرسانند. در سطوح آیینه کاری زمینه کار دارای نقوش یا خطوط برجسته یا فرورفته است زمینه کار توسط یک فرد گچبر مشابه طرح آیینه کاری آماده شده، سپس قطعات آیینه به وسیله آیینه بر یا آیینه کار در اندازه و اشکال مورد نظر با الگویی مقوایی برش داده شده (بدون انکه آنها را از هم جدا سازند) آماده میشود. آنگاه آیینه چسبان به وسیله خمیری که مرکب از گچ و سریش است قطعات آیینه را براساس طرح، به وسیله فشار آوردن دست به محل برش آنها روی گچ کشته بر سطح کار میچسباند و با فشار دست برجستگی و فرورفتگی مورد نظر را ایجاد میکند، سپس نقوش دلخواه و مورد نظر را پدیدار میسازد در خاتمه آیینه پاک کن سطح کار را پاک کرده، براق میکند. اجرای طرح روی کاغذ پس از تشخیص ابعاد و تقسیمبندی گره محاسبه میشود سپس هر گره را در خود خرد کرده و به وسیله آیینههای حمیل یک سانتیمتری که در اطراف نقش گره چسبانده میشود، گره اصلی نمایان میشود. در داخل لقاط گره نقوش ویژه طراحی شده مثل نقوش اسلیمی و گل و برگ و پرنده و غیره را اجرا میکنند و افزون بر آن قسمت آیینهبری به وسیله آیینههای رنگی و برش آیینه به صورت محدب که به نام "کُپ بری" (آیینه محدب) معروف است، طرح لازم را آماده کرده و به عنوان مثال در طرح درخت انگور الوان، سیاه و یاقوتی که هم رنگ و هم ابعاد آن مشخص است، شبیه اصل درخت طراحی میکنند و آیینه محدب را بر اساس طرح آماده با گچ بر سطح کار میچسبانند. سپس لایه گچ نرم در قطر حدود سه میلیمتر بر آخرین سطح بر جسته مالیده میشود و پس از آن شیشههای محدب ساخته شده را خرد کرده و با انواع آیینههای رنگی به کار میبرند. در مورد طرحهای گیاهی و اسلیمی و قواره سازی، مانند معرقکاری برای تمام نقوش، الگو تهیه کرده و پس از برش آیینه با الماس، به کمک سنگ، لبههای آن را گرد میکنند. در دوره قاجار آیینه را تخت میچسباندند و روی آن چهره ای از خورشید خانم یا زنان درباری و فرنگی با طرحهای گل و مرغ به شیوه مینیاتوری نقاشی کرده و سپس آیینهکاری میکردند. نظیر آن در چهل ستون و خانه قدسیه اصفهان موجود است. ضخامت مطلوب آیینه برای آیینهکاری یک میلیمتر است، اما تا ضخامت دو میلیمتر یا بیشتر نیز به کار برده شده است. از آنجا که واردات آیینه، گران قیمت و شکننده بود، استادکاران ایرانی از مدتها پیش به ساخت آیینههای قلع و سیمابی میپرداختند. بعدها جیوه دادن آیینه تغییر کرد و آب مقطر و"نیترات دراژن" (سنگ جهنم )به کار بردند. این آیینه چندان که باید شفاف نبود، از این رو در عمده آستانهها و اماکن متبرکه آیینههای بلژیکی به کار برده شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 696]