واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: حدود 20 سالی است که خاک صحنه خورده. سال 70 اولین جایزه اش، جایزه اول بازیگری در تئاتر را به خاطر بازی در نمایش «مرگ یزدگرد» گرفت و جایزه گرفتنش همین طور ادامه پیدا کرد، آن قدر که... ستاره پخش زندهاین روزها، صحنههای تئاتر شاهد حضور بازیگران سینماست. تئاتر ترسناک «سگ سکوت» با حضور حامد بهداد، باران کوثری و پانته آ بهرام آخرین نمونه این موج است. میگویند سینما هنر هفتم است و اهالی سینما باید سررشته ای هم از 6 هنر قبلی داشته باشند؛ به خصوص تئاتر که ارتباط مستقیمتری با سینما دارد. یک دوره ای تقریبا ً بیشتر بازیگرهای درست و درمان، به واسطه خاک صحنهای که در تئاتر خورده بودند توانستند در سینما بترکانند مثل علی نصیریان، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی، خسرو شکیبایی و محمدعلی کشاورز اما الأن رفتن روی پرده سینما، الزام خوردن خاک صحنه را ندارد و حالا طیف زیادی که در سینما هستند، نسبت چندانی با تئاتر ندارند. با این حال وسوسه هم نفس شدن با تماشاچی، حس روی صحنه و تمرین بدن و بیان از یک طرف و کمبود پیشنهادهای سر و شکل دار و بترکان در سینما از طرف دیگر و از همه مهم تر، نمایشهای خوبی که توسط بچههای قدیمی تئاتر جمع و جور میشود، باعث شده تا بازیگران سینما و تلویزیون، راهی تئاتر شوند و بازی در این عرصه را هم آزمایش کنند. البته ناخنک زدن به سایر هنرها برای بچههای دیگر سینما کار تازه ای نیست. خیلی از آنها عکاسی، نقاشی، مجسمه سازی، طراحی، ترجمه و ... را تجربه کرده اند که بیشتر هم به حال و هوای شخصی و خصوصی آنها ربط دارد اما کار در تئاتر، آن هم با این همه بازیگر زنده و کار کشته و تماشاچی حرفه ای، کار آسانی نیست. انگار این دفعه بازیگران ما مسیر را معکوس طی کرده اند و از شاخه (سینما) به تنه (تئاتر) رسیده اند. البته این ماجرا و حضور ستارگان سینما در تئاتر، این فرصت را هم برای تئاتر ایجاد کرده تا تماشاگر تازه جذب کند. آخرین نمونه این ماجرا، تئاتر ترسناک «سگ سکوت» است که 2 بازیگر سینما (حامد بهداد و باران کوثری) و یک بازیگر قدیمی تئاتر و جدید سینما (پانته آ بهرام) در آن حضور دارند. به این بهانه با پانته آ بهرام که کار در هر 2 عرصه را تجربه کرده در این باره گپ زدیم. در تئاتر، چهرها دیده نمیشودپانته آ بهرام ستاره کار کشته تئاتر از حضور ستارههای سینما روی صحنه میگوید.حدود 20 سالی است که خاک صحنه خورده. سال 70 اولین جایزه اش، جایزه اول بازیگری در تئاتر را به خاطر بازی در نمایش «مرگ یزدگرد» گرفت و جایزه گرفتنش همین طور ادامه پیدا کرد، آن قدر که با بیشتر از 10 جایزه در تئاتر، برای خودش رکورد دار است. پانته آ بهرام در سینما و تلویزیون هم کم نگذاشته، سال 85 برای فیلم بچههای ابدی بلورین نقش مکمل را گرفت و درتلویزیون هم نقش ویژه اش (یک دختر معتاد) در سریال «مسافر» حسابی خط قرمزشکن بود. او این روزها میخواهد هنرش را در «سگ سکوت» نشان دهد. گپ و گفت ما با بهرام دو روز قبل از اجرای نمایش و روزهای تمرین بود و با او درباره رفت و آمد ستاره بین سینما و تئاتر گپ زدیم. شما یکی از بازیگرانی هستید که خیلی زیاد بین سینما و تئاتر رفت و آمد داشتید. ارزیابی خودتان از این تقابل چیست؟ تئاتر مقوله ای سه هزار ساله است ولی از عصر سینما فقط 100 سال میگذرد. بنابراین آن روندی که گفتید طبیعی بود. سینما به بازیگر نیاز داشت و این نیاز تنها از طریق تئاتر تأمین میشد. این اتفاق در بازیگری امروز هم رایج است. بازیگران سینمای ما برای این که بدن، کلام و همه قدرتهای دیگرشان را دوباره یابی کنند به تئاتر میآیند و خودشان را محک میزنند و زمانی که روی صحنه قدرتمند ظاهر میشوند، با اعتماد به نفس بیشتری دوباره جلوی دوربین باز میگردند. همه بازیگران بزرگ جهان هر از چند گاهی به تئاتر میآیند و بعد دوباره به سینما برمیگردند. الأن هم میبینیم بیشتر بچههایی که از سینما آمده اند، زمینه تئاتری داشته اند، حتی اگر بازیگر حرفه ای تئاتر نبوده اند مثل حامد بهداد، شهاب حسینی. یعنی شما موافق حضور ستارههای سینما در تئات هستید یا معتقدید حتما ً یک بازیگر قبل از حضور روی صحنه باید تجاربی در زمینه تئاتر داشت باشند؟ این که مسلم است که یک بازیگر برای روی صحنه آمدن باید تمرین داشته باشد. من خودم اگر یک فاصله شش ماهه بین بازی در تئاتر و سینما برایم به وجود بیاید، باید حتما ً یک دوره تمرینات بدن و بیان بگذرانم؛ در غیر این صورت بازی ام از دست میرود. این که دوربین با تو دو متر فاصله داسته باشد با این که تماشاگر ده یا 20 متر از تو دورتر است خیلی فرق میکند. تو چاره ای نداری و باید بیانت را قوی کنی و انرژی ات را بیشتر کنی. باید حافظه ات را برای حفظ کردن متنهای طولانی تقویت کنی و خیلی کارهای دیگر. تئاتر یعنی به کارگیری تمام امکانات بشر از انگشت پا گرفته تا تار مو. ما در تاریخ تئاترمان بازیگرانی از سینما داشتیم که به صرف چهره بودنشان به تئاتر آمدند و خواستند کار کنند ولی پشیمان و غمگین از صحنه تئاتر بیرون رفتند. پس یک چهره باید قبل از ورود به تئاتر تمرین و یادگیری داشته باشد؟ بله، اگر کسی فقط به خاطر چهره بودنش وارد تئاتر شود به چند دلیل با شکست مواجه میشود؛ بعد هم این که چهره اش در تئاتر دیده نمیشود و بعد هم شاید تماشاچی به خاطر چهره بیاید ولی همان تماشاچی از سالن که بیرون برود، میگوید همان بهتر که فلان بازیگر در سینما باشد. پس چرا آدم باید خودش را در معرض چنین قضاوتی قرار دهد، وقتی از پیش معلوم است؟ یکی میخواهد فقط معروف شود که ممکن است خیلی زود این اتفاق بیفتد، یکی هم میخواهد پولدار شود که باز هم ممکن است این اتفاق در مدت چهار یا پنج سال بیفتد اما یک نفر میخواهد بازیگر باشد و آنقدر عاشق است که دوست دارد جلوی دوربین یا روی صحنه بمیرد. این آدم با همه وجود کار میکند و نتیجه ای که میگیرد، شاید مثل نتیجه ای باشد که مرحوم خسرو شکیبایی گرفت. شما به عنوان یک بازیگر حرفه ای تئاتر، چقدر به بهداد در تجربه اولش کمک کردید؟ حامد بهداد زمینههای کافی را داشت و من فقط انرژی اش را در این زمینهها کم و زیاد کردم و با گروه تلاش کردیم که با بدنش دوست تر شود چون کار با بدن به عنوان ورزش با کار با بدن در صحنه فرق میکند. کمی هم کمکش کردیم تا او بتواند متمرکز تر کار کند چون نمایش سگ سکوت مبتنی بر تمرکز است و اگر تمرکزت را از دست بدهی، همه لحظهها را باخته ای ... . بهداد خیلی راحت و بزرگوارانه خودش را به این جریان سپرد، در صورتی که میتوانست مثل خیلی از سینماهاییهای دیگر باشد که میگویند ما چهرهایم و همین است که هست، ولی بهداد این جوری نبود. شما در چند کار با هم حضور داشتید. این تداخل بازی در تئاتر و سینما کار را برای بازیگر دشوار نمیکند؟ من به لفظ بازی تئاتر اعتقادی ندارم. شاید در سالهای دور آن هم به این خاطر که هنر نمایش در فرمهای کلاسیکش غلو داشته است، چنین برداشتی میشد، اما الأن وقتی تئاتر میبینی متوجه میشوی چنین چیزی نیست و بازیگران روی صحنه گاه به رئالیستیکترین شکل زندگی میکنند نه بازی. این که حضور یک بازیگر در تئاتر و سینما با هم تداخل پیدا میکند اتفاق عجیبی نیست. درباره خودم این طور است که از سال 78 این تداخل را تجربه کرده ام. اولین بار سریال معروف «مسافر» بود که من همزمان با تصویربرداری سریال، مشغول تمرین در تئاتر بودم و در فستیوالی در کشور آلمان حضور پیدا کرده بودم که زنان هنرمند از 70 کشور دنیا در آنجا جمع شده بودند. به همین خاطر فشار کاری خیلی زیادی را تحمل کردم ولی خدا را شکر، هم مسافر سریال خوبی از آب درآمد و هم من جایزه بهترین بازیگر زن را در جشنواره تئاتر فجر آن سال گرفتم. این قانون که در هر حرفه ای باید خیلی تلاش کنی و به مهارت برسی طبیعی است و بازیگری هم از این قاعده مستثنا نیست. خیلی جالب است که همیشه بهترین پیشنهادها در یک زمان واحد اتفاق میافتد. من سالها دوست داشتم با آقای مهرجویی کار کنم و همچنین سالها هم دلم میخواست کار با دکتر رفیعی را تجربه کنم که این اتفاق امسال افتاد. به همین خاطر نهایت تلاشم را کردم که هر دو را خوب پیش ببرم. سگ سکوت یک تئاتر تجربی است. به این نوع کار علاقه مندید؟ خیلی زیاد چون کار تجربی لحظه گراست و بیش از انواع دیگر نمایش «آن ِ» خلاقه تو را به کار میگیرد و تو را وارد فضای دیگری میکند همان طور که از اسمش مشخص است، هر روز یک چیز جدیدتری را تجربه میکنی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 545]