واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قدرتنمايی از طريق کانال سوئز! چنين اقداماتي ميتواند پيامهاي بسيار ناخوشايندي را براي مردم منطقه با خود داشته باشد و اين پيام صرفا از طرف آمريکا و اسرائيل نيست بلکه از طرف برخي از کشورهاي عرب نيز هست که هيچ منافعي در چنين نبردي در آينده نخواهند داشت و در عوض پيامدهاي ناگوار آن دامنگير آنان نيز خواهد شد. اعتماد ملی:بعد از گذشت يک هفته از عبور يک زيردريايي اسرائيلي از کانال سوئز (که گفته ميشود حامل بمبهاي اتمي بوده است) دو کشتي جنگي اسرائيلي نيز از طريق همين کانال عبور کردند. مصريها تلاش کردند که مورد اول را به طور کلي انکار کنند ولي موفق نشدند. اما درباره مورد دوم وزير امور خارجه مصر با توجه به دشوار بودن انکار قضيه تلاش کرد تا اين کشور را به گونهاي تبرئه کند. دو کشتي جنگي «ايلات» و «حانيت» که هر کدام 1000 تن بار با خود حمل ميکردند، تحت تدابير امنيتي شديدي که حتي صيادان نيز از آن در امان نماندند، از اين کانال عبور کردند و حتي راههاي زميني موازي و منتهي به اين گذرگاه نيز مسدود و کشتيهاي مسافري نيز متوقف شدند. چيزي که بيشتر آزاردهنده است، موضوع تبرئه کشور مصر از اين ماجراست که از طريق احمد ابوالغيط، وزير امور خارجه اين کشور صورت گرفت و وي اين موضوع را به پيمانهاي مربوط به کشتيراني خاص در اين کانال مرتبط دانست؛ پيمانهايي که در آن صرفا به عبور کشتيهايي اشاره شده است که امنيت کشور صاحب کانال را تهديد ميکنند و يا نه و اين پيمانها بيشتر در کنار پيمان کمپ ديويد ميان کشور مصر و رژيم اسرائيل شکل گرفتهاند. به دور از تبرئه جنجالبرانگيز و ناتواني از قانع ساختن اذهان مردم اين اقدام در دو جهت قابلتامل است: اولين مورد متعلق به سياست خارجي مصر است که به طور بيسابقهاي با نهاديهاي آمريکايي و اسرائيلي هماهنگي و همکاري ميکند. مورد دوم درباره همکاريهاي کشور مصر با آمريکاييها و اسرائيلي در مواجهه با ايران است. چنين تحرکاتي از سوي مصر به دنبال نشان دادن چراغ سبز از سوي جو بايدن به اسرائيل در مورد اقدامات اين رژيم عليه ايران شدت يافته است؛ اگرچه رئيسجمهور آمريکا چندان اهميتي به موضوع روياروي با ايران نداده و بيشتر روي موضوع مذاکرات متمرکز شده است و وي گاهي با تعيين سقف زماني براي آن مخالفت کرده و گاهي نيز گفته است که اين موضوع نبايد نامحدود و بدون سقف زماني باشد. در اين ميان، موضعگيري کشورهاي عرب به ويژه کشورهاي مصر و خليجفارس در اين رابطه اهميت زيادي دارد. نميتوان باور کرد که اين زيردريايي و کشتيهاي جنگي صرفا به سفر تفريحي رفتهاند بلکه چنين اقدامي اگر تدارکي براي حمله مستقيم نباشد، ميتواند دستکم قدرتنمايي و هشدار مستقيم به ايران باشد. بدون شک چنين اقداماتي ميتواند پيامهاي بسيار ناخوشايندي را براي مردم منطقه با خود داشته باشد و اين پيام صرفا از طرف آمريکا و اسرائيل نيست بلکه از طرف برخي از کشورهاي عرب نيز هست که هيچ منافعي در چنين نبردي در آينده نخواهند داشت و در عوض پيامدهاي ناگوار آن دامنگير آنان نيز خواهد شد. در هر صورت همگام شدن با اقدامات صهيونيستها و آمريکاييان در جنگ آينده به سود کشورهاي عرب نخواهد بود و آنچه دستکم اکنون واضح و روشن است اين نکته است که دولت اوباما تاکنون در مورد قضيه فلسطين کاري نکرده است، اين در حالي است که رژيم اسرائيل به رهبري نتانياهو هيچگونه مجامله و سازشکاري با کشورهاي عرب حتي در پايينترين حد ديپلماتيک ندارد. تنها چيزي که در اين رهگذر نصيب کشورهاي عرب شده اين است که به آنان وعده داده شده است که در مورد دموکراسي و انجام اصلاحات بر آنان فشاري آورده نميشود و اين مورد به نظر ميرسد براي کشورهاي عرب بسيار مهم باشد. در اين ميان جهان عرب بايد به جاي همکاري با تحرکاتي که هدف اساسي آن نهادينه کردن و تثبيت قدرت و اقتدار اسرائيل در منطقه است با همسايگاني همچون ايران و ترکيه به عنوان دو کشور مسلمان با توجه به اصول مشترک فراوان مذاکره و گفتوگو کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]