واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فاندامنتاليسم و ظهور منجي آخرالزمانموتورهاي جستجوگر اينترنتي در طي شبانه روز دائما در جستجوي واژه ها و عباراتي هستند که پاسخگوي مخاطبانشان از سرتاسر دنيا باشند.چنانچه توسط اين جستجوگرها به دنبال اين باشيم که کدامين واژه بيشترين مورد جستجوي اينترنتي را در پي داشته است،با واژه "فرهنگ جهاني شده" روبرو مي شويم.در ساليان دور مردم براي انتقال پيام خود به ديگران مي بايستي به نقطه اي بلند مي رفتند تا از آن مکان بهتر بتوانند پيام خود را به گوش مردم برسانند و فرايند اطلاع رساني با سختيهاي فراوان مواجه بود.ولي اکنون هر واقعه در هر نقطه از اين دنياي بزرگ، صورت گيرد، تنها بعد از چندين ثانيه توسط امواج مخابراتي و اينترني به تمامي دنيا مخابره مي شود.به اين ترتيب اصولا بحث مليت و منافع و اخلاق و سنن ملي به تدريج کم رنگ مي شود.جريان سريع اطلاعات بدون در نظر داشتن مرزهاي ملي، در همه جا حرکت دارد.اين مساله موجب مي شود نوعي احساس علاقه مبني بر اينکه سبک زندگي به شيوه اي عمومي و جهاني تبديل شود،ايجاد مي شود.به اين ترتيب جامعه جهاني فردي را انديشمند معرفي مي کند که بداند در آنسوي کره زمين چه مي گذرد.اين مساله آنچنان مهم مي شود که قدرت دولتها بر آگاهي مردم و سرعت نشر اطلاعات، تعيين مي شود.به اين ترتيب همه مردم و دولتها با نوعي اجبار در پذيرش اصل "يکپارچگي جهاني" مواجه مي شوند.به طوريکه اين فرايند به طور ناخودآگاهي به زندگي تمام مردم راه يافته است.اما سوال اينجاست که سردمداران نظريه "دهکده جهاني" اصولا به دنبال چه چيز هستند؟احتمالا بايد موضوع مهمي در ميان باشد که به خاطر تحقق آن چنين هزينه هاي هنگفتي را پرداخت ميکنند.شايد براي بسياري از افراد جالب باشد که بدانند آنچه در اعماق اين تفکر وجود دارد به بحث"منجي"يا همان "موعود" آخرالزماني مربوط مي شود که معتقدند مربوط به آنهاست و قرار است بيايد.در اديان مسيحيت و يهوديت و زرتشت، به نوعي اعتقاد به ظهور منجي وجود دارد. مسيحيت به سه شاخه كاملاً جدا و مخالف يكديگر يعني كليساي كاتوليك روم، ارتدكس و پروتستان تقسيم شده است
اين سه كليسا در اعتقادات ديني و مراسم عبادي كاملاً از يكديگر جدايند و مانند سه دين مختلف عمل مي كنند و حتي انجيل كليساي پروتستان با انجيل كليساي كاتوليك تفاوت زيادي دارد. يكي از ويژگي هاي كليساي پروتستان رابطه بسيار نزديك آنها با دولت هاي اروپايي مي باشد و اين دولت ها براي ترويج مسيحيت پروتستان از مبلغان خود در كشورهاي جهان سوم حمايت هاي گسترده مالي، تبليغاتي و سياسي مي كنند؛ به عنوان مثال در انگليس دولت و كليساي پروتستان از هم جدا نيست و ملكه انگليس در رأس دولت و كليسا قرار دارد.مبلغان انجيلدر يك قرن گذشته جريان جديدي كه در بين پروتستان ها فوق العاده قدرتمند شده است مكتب نوظهور «مبلغان انجيل» مي باشد. قبل از جنگ جهاني دوم اين مكتب نوظهور به بنيادگرايي معروف و شعار آنها بازگشت به انجيل و تغيير جامعه با تحول فرهنگي بود و هدف آنها به وجود آوردن حكومت در آمريكا بر مبناي بنيادهاي انجيل مي باشد. بعداز جنگ جهاني دوم بنيادگرايان آمريكايي خود را مبلغان انجيل معرفي كردند و با استفاده گسترده از وسايل ارتباطات جمعي توانستند در جامعه آمريكا نفوذ فراواني به دست آورند و اكنون اين جريان قدرتمندترين و فعال ترين تشكيلات ديني در آمريكا محسوب مي شود و در مراكز سياسي اين كشور نفوذ زيادي دارند.پروتستانها معتقدند "فاندامنتاليسم"يعني وحدتي ميان يهود ومسيح.که البته همانطور که گفته شد طبق سابقه و مضمون اين فرقه چيزي نيست جز برقراري نوعي آشتي و نزديک کردن عقايد اين دو دين به يکديگر.مثلا در دين مسيحيت در آمريکا جمعيتي بالغ بر 70% آنها متعلق به اين دين يعني "فاندامنتاليسم"هستند.اين فرقه که در جامعه آمريکا قدمت چنداني ندارد،در واقع آئيني مبني بر آشتي ميان دين يهود و مسيح را دارد.پروتستانها معتقدند "فاندامنتاليسم"يعني وحدتي ميان يهود ومسيح.که البته همانطور که گفته شد طبق سابقه و مضمون اين فرقه چيزي نيست جز برقراري نوعي آشتي و نزديک کردن عقايد اين دو دين به يکديگر.
اما نکته جالب توجه اين است که افراد مختلفي در عرصه هاي مختلف به اين دين معتقد و عامل هستند.مهم ترين اين افراد جرج بوش، رئيس جمهور قبلي ايالات متحده است که از "فاندامنتاليسم"هاي متعصب و معتقد مي باشد.طبق آنچه از زندگينامه وي مشخص است،تا 40 سالگي فردي عياش و بي هويت بوده است که بيشترين وقت خود را در کافه ها مشغول خوش گذراني و هوس بازي بوده است.نکته جالب اينجاست که اين فرد مدعي است که تحت تاثير اعتقادات ديني اش به يکباره دچار تحول شده و دست از عياشي برداشته است.به گونه اي که اکنون نيز در بسياري از سخنرانيهاي خود در کاخ سفيد، ابتدا خداوند را شکر ميکند که او را از منجلاب فساد و تباهي به جايگاهي هدايت کرده که مقدمات ظهور منجي را فراهم بياورد.او در بسياري از موارد در توجيه اقدامات مختلف خود اينطور مي گويد که هدفش چيزي نيست جز اينکه کاري کند تا مسيح زودتر بيايد.به اين ترتيب اين فرقه جايگاه خاصي را در ايالات متحده به خود اختصاص مي دهد و هر کس که نسبت به آن گرايش پيدا کند به نوعي شهرت نيز دست پيدا مي کند و مورد حمايت نيز واقع مي شود.در ميان هنرپيشه هاي معروف آمريکايي بسياري به اين فرقه معتقد هستند.مثلا "تام کروز"از همين دسته مي باشد.در عرصه فناوري پيشرفته بزرگترين و معروفترين فرد يعني "بيل گيتس" نيز جزو اين دسته است.خواننده معروف زن يعني "سلنديون" هم از "فاندامنتاليسم" ها مي باشد.به اين ترتيب تمامي اين افراد معتقد به اين هستند که بايد زمينه اي را فراهم کنيم تا موعود بيايد.اما نکته ديگر در مورد کتاب مقدس است که ميتوان اينطور گفت که کتاب انجيل کتابي بشارتي است که در آن در مورد
بهشت و خوبي ها و نيکي ها سخن گفته شده است.اما تورات اصولا کتابي دستورالعملي است.يعني حاوي دستورات و احکامي سخت است.اما "فاندامنتاليسم" ها ابتدا انجيل مي خوانند و سپس سراغ تورات مي روند.فلذا به اين صورت وحدتي ميان مسيح و يهود به وجود آمده است.اما اعتقاد اصلي "فاندامنتاليسم" ها چيست؟اينان معتقدند در سريع ترين زمان موجود، مسيح ظهور مي کند و بايد با فراهم کردن شرايط اين ظهور، اين جريان را سرعت بيشتري ببخشيم.در راستاي تحقق اين مسئله،بايد به يهود کمک کنيم.بنابراين مثلا بالغ بر 85% از سود يک کمپاني بزرگ همچون هاليوود،صرف امورات اينان مي شود. بنيادگرايان مسيحي معتقدند در سريع ترين زمان موجود، مسيح ظهور مي کند و بايد با فراهم کردن شرايط اين ظهور، اين جريان را سرعت بيشتري ببخشيماما اعتقاد ديگر اين فرقه اين است که قاتل مسيح يک مسلمان است که بايد از بين برود تا مسيح در امان باشد.به اين ترتيب حمله به مسلمانان عراق و کشته شدن بسياري از آنان در اين جنگ يک طرفه،موجب آسودگي خاطر و رضايمندي يهوديان صهيونيسم مي شود.اما سومين عقيده مهم اين فرقه اين است که مکان ظهور مسيح سرزميني به نام "آرماگدون" است که در فلسطين اشغالي واقع شده است.مسيحيان معتقدند چون اين سرزمين مکان ظهور منجي است،بايد به هر طريقي از آن محافظت شود تا از هر گزندي در امان باشد.در راستاي اين عقيده،آنها به صراحت اعلام مي کنند که مسجد الاقصي بايد فرو ريزد تا مقدمه اي ديگر براي ظهور منجي باشد.به همين خاطر طي ساليان اخير اقدام به حفر تونل هايي در زير مسجد الاقصي کرده اند به گونه اي که ممکن است تنها با زلزله اي 2ريشتري، فرو ريزد تا آنان بهتر بتوانند معبد سليمان را هم اکنون نقشه آنرا هم طراحي کرده اند، در اين قسمت بنا کنند.مسيحيان امروز در ايالات متحده خود را ملزم مي دانند تا 10% از حقوق و درآمدشان را به يهوديان و کمک به انها اختصاص دهند تا صرف ياري آنها براي کمک به ظهور منجي شود.نکته جالب اينجاست که اين مساله به صورت يک قانون تصويب شده مي باشد که با پشتکار و علاقه آنرا دنبال ميکنند.بنيادگرايان مسيحي به صراحت اعلام مي کنند که مسجد الاقصي بايد فرو ريزد تا مقدمه اي ديگر براي ظهور منجي باشدتوجه داشته باشيد که جمع شدن تمامي اين 10% درآمد مردم آمريکا به اضافه درآمدهاي حاصله از سود شرکتهاي رسانه اي و مواد مصرفي در کل دنيا،تبديل به چه رقم عظيم و بالايي مي شود که مستقيما به خزانه يهوديان وارد مي شود تا با قدرت بيشتري به هجوم و تجاوز خود ادامه دهند.اما سوال اينجاست که در شرايطي که اديان مختلف براي تحقق اهداف اعتقادي شان اينگونه تلاش ميکنند، ما در برابر امام غايبمان چه کرده ايم؟آنها براي تحقق عقيده اي باطل،دست به وحشيانه ترين اعمال مي زنند با نام دموکراسي و از بين بردن تروريسم،و ما که معتقد به دين آزادي و برابري واقعي هستيم بايد اينگونه مورد تهاجم قرار گيريم.صهيونيسم مسيحي هر روزه با ساخت فيلم هاي مختلف با موضوع منجي در سرتاسر دنيا به تبليغ آراء و عقايد خود مي پردازد.زرتشتيان همچنان در انتظار موعود،از آتشکده هاي خود مراقبت مي کنند و دائما به تبليغ دين خود مي پردازند.به اين ترتيب همه جهان در مسيري حرکت مي کند که آمدن موعود را اعلام کند.حال، بهتر است از خود بپرسيم که ما براي آمدن موعودمان چه کرده ايم؟بيائيد از امروز به گونه ديگر زندگي با باور حضورش را تجربه کنيم و گامي نو در جهت فراهم آمدن شرايط ظهور، برداريم.فاطمه ناظم زادهگروه جامعه و سياستمنابع:آنتوني گيدنز،"چشم اندازهاي جهاني"،ترجمه محمد رضا جلايي پورجان تاملينسون،"جهاني شدن و فرهنگ"،ترجمه حکيميرولند رابرتسون،"جهان-محلي شدن"،ترجمه مراد فرهاد پورخبرگزاري سايت اينترنتي آفتاب
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 415]