واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: حضور گسترده اين گونه، علاوه بر مناطق نيمه خشك و خشك كشور، در نواحي مرطوب و نيمه مرطوب و جلگه حاصلخيز شمال كشور نيز چشمگير است و به خصوص در حاشيه جادهها و درهها، از جمله جاده كندوان، اراضي رها شده، فضاي سبز شهرها، حاشيه خيابانها، باغچه منازل، حاشيه پيادهروها و برخي زمينهاي كشاورزي ديده ميشود. عرعر با نام علمي Ailanthus altissima درختي است پهنبرگ از تيره عرعر (Simaroubaceae) كه قابليت تهاجم بسياري دارد و با غلبه بر گونههاي بومي عرصه را بر آنها تنگ و به مرور آنها را حذف ميكند و ضمن كاهش تنوع زيستي، سلامت و پايداري اكوسيستم را به مخاطره مياندازد. عرعر بومي چين و تايوان است ولي به صورت گونه خارجي در آرژانتين، ايران، ژاپن، كره، مغرب، نيوزيلند، آمريكا، جنوب كانادا به وفور وارد شده است. اراضي تحت تاثير آن در اروپا از بلغارستان در شرق تا پرتغال در غرب و بخشهايي از آلمان درشمال قرار دارد. در استراليا گياه مضر اراضي كشاورزي ،جنگلها ، مراتع و زمينهاي شهري محسوب ميشود و مشكل هجوم عرعر در آفريقا نيز گزارش شده است. به طور كلي درخت عرعر در غالب كشورهاي توسعه يافته گونهاي هرز و مهاجم به شمار ميآيد. اين درخت از نظر اندازه درختي كوچك تا متوسط است و شش تا 10 و گاهي تا 30 متر ارتفاع دارد و داراي تاجي باز و گرد و شاخههاي منحني و زيبايي است. تنه آن قهوهاي روشن يا خاكستري، صاف و نازك و نرم است و شكافهاي طولي و شيارهاي قهوهاي دارد. گلهاي نر و برگهاي له شده آن داراي بوي بسيار نامطبوعي است. كارشناس ارشد دفتر جنگلكاري و پاركهاي جنگلي سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور، درباره اين درخت به ايرنا ميگويد: عرعر از قديم وارد ايران شده بود ولي در سال 1340 همزمان با عمليات كنترل فرسايش سد اميركبير كرج در عمليات مشترك ايران و فرانسه در آبخيز رودخانه كرج براي تثبيت خاك، به طور گسترده كاشته شد. محمدحسن مشتاق كَهنَمُويي افزود : در كشور ما به علت بارندگي كم و علاقه عام به درخت و سرسبزي، درخت عرعر به علت كم نيازي و رشد سريع و قابليت سازگاري بسيار، بدون توجه به مضرات آن و بوي نامطبوع كليه اندامها به دست مردم و برخي نهادها مورد حمايت قرار گرفت و توسعه يافت. وي ادامه داد: متاسفانه برخي موسسات نيز بدون توجه به سرشت اين گونه و تجربه ساير كشورها، عرصههايي را به كاشت آن اختصاص دادهاند. مشتاق كهنمويي بيان داشت : عرعر جزو گونههاي بيگانه و مهاجم است، يعني گونهاي كه به عمد يا غير عمد به خارج از زيستگاه طبيعي خود وارد شده و قادر به استقرار و انتشار است و در رقابت با گونههاي بومي بر آنها غلبه ميكند و باعث خسارت به محيط زيست يا منافع اقتصادي و يا سلامت انسان ميشود. كارشناس ارشد دفتر جنگلكاري و پاركهاي جنگلي سازمان جنگلها توضيح ميدهد : گونههاي بيگانه و مهاجم اغلب به گونههاي گياهي و جانوري و حشرات و بيماريها تقسيم ميشوند و بايد به خاطر داشت كه بسياري از آنها در كشاورزي، نقش مثبت و مهمي دارند ولي برخي نيز همچون عرعر فاقد چنين نقشي هستند. وي تاكيد كرد : گونه عرعر در كشور چين علاوه بر محدوديتهاي رويشگاهي، با 32 گونه حشره و 13 گونه قارچ كه دشمن طبيعي آن هستند كنترل ميشود ولي نبود اين دشمنان طبيعي در خارج از زيستگاه اصلي، مانند ايران، تعادل اكوسيستم را به نفع اين گونه خارجي به هم ميزند. مشتاق كهنمويي به ايرنا گفت : پراكنش و گسترش وسيع گونه بيگانه عرعر در نواحي مركزي و غرب و شمال غرب كشور و همچنين استانهاي شمالي، اين نگراني را به وجود آورده كه گونه عرعر تهاجم همه جانبه خود را آغاز كرده و به تهديدي جدي براي زيستگاههاي خاكي كشور و تنوع زيستي آن تبديل شده است. وي يادآور شد : لجام گسيختگي عرعر مديون مديريت نشدن آن است و حتي اگر حضور كنترل شده اين گونه در مناطق خشك و نيمه خشك كشور كمي توجيهپذير باشد در شمال كشور به هيچ وجه منطقي نيست. كارشناس ارشد سازمان جنگلها درباره دليل اين امر اظهار داشت : جلگهها و جنگلهاي حاصلخيز شمال، شرايط بومشناختي بسيار مطلوبي براي توسعه اين ميهمان ناخوانده دارد و فضاهاي باز جنگل و حاشيه جادهها و زمينهاي كشاورزي و رودخانهها اولين نقاط مورد حمله اين گونه است. مشتاق درباره پيامدهاي گسترش عرعر در شمال كشور بيان داشت : 50 درصد حجم درختان جنگلهاي جهان به 10 گونه تعلق دارد ولي در جنگلهاي شمال به دو گونه متعلق است و همين باعث ميشود آسيبپذيري جنگلهاي شمال بيش از موارد مشابه باشد. به گفته وي گونه عرعر، خزان كننده و تُندرُشد است. مشتاق كهنمويي اضافه كرد : اين گونه در اغلب مناطق ميرويد و خشكي و بارندگي فراوان و گرما و يخبندان را تحمل ميكند و به علت مقاومت به آلودگي و رشد سريع، در شهرها كاشته ميشود و براي بسياري از گياهان سمي است و ضمن ممانعت از استقرار آنها، جانشين گونههاي بومي ميشود. كارشناس ارشد دفتر جنگلكاري و پاركهاي جنگلي سازمان جنگلها تصريح كرد : عرعر با سامانه گسترده ريشهاي، علاوه بر جذب نيرومند مواد غذايي، با توليد جَسْتهاي فراوان و توسعه دامنه نفوذ خود در مناطق شهري باعث تخريب زيربنا و لولهكشي شهري و تاسيسات مجاور ميشود. وي قدرت توليد بذر عرعر را زياد توصيف كرد و گقت: هر كيلوگرم بذر آن 16 هزار و 540 بذر دارد و با توجه به تانهرُويي (قوه ناميه) بذر، شش هزار و 500 تا هفت هزار نهال توليد ميكند. به گفته اين كارشناس ارشد جنگل، بذر گونه عرعر سبك و بالدار است وبهراحتي با آب و باد و پرندگان تا دوردستها منتشر ميشود. مشتاق كهنمويي تاكيد كرد : اين درخت با پاجوش و جَسْتهاي ريشه تكثير ميشود و هر فضاي مناسبي بيابند سبز و درخت جديدي را تشكيل ميدهند كه اين قابليت در عرصههاي طبيعي و باير و پيادهروها و ساختمانها ايجاد مشكل ميكند. كارشناس ارشد دفتر جنگلكاري و پاركهاي جنگلي سازمان جنگلها تصريح كرد: خزان برگهاي اين گونه كه حاوي 12 درصد تانَن است همچون سوزنيبرگان، خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك را تغيير ميدهد. مشتاق كهنمويي، قابليت رقابت بالا را از ديگر ويژگيهاي درخت عرعر ذكر كرد و افزود : اين گونه رقيب پرقدرتي براي گونههاي بومي است ودر جنگل و بيشههاي انبوه نفوذ ميكند و جانشين گونههاي گياهي بومي ميشود. به گفته وي برگهاي عرعر، بدبو و حساسيتزاست و قابليت تعليف ندارد و براي حيوانات اهلي سمي است و در برخي افراد باعث حساسيت شديد و آزاردهنده است. كارشناسان ميگويند: وظيفه سازمانهاي مسوول، حفظ اكوسيستم ملي كشور است كه خطر گونههاي درختي بيگانه و مهاجم را درك كرده با ارتقاي آگاهي عمومي و برنامهريزي لازم، مانع گسترش ناخواسته آنان بهخصوص عرعر شوند. بنابراين در صورت ادامه روند فعلي به علت گسترش تصاعدي اين گونه مهاجم، مبارزه با آن سال به سال مشكلتر ميشود و ضمن افزايش آسيبهاي آن به اكوسيستمهاي خاكي كشور و كاهش شديد تنوع زيستي، گواهي بر بيتوجهي و غفلت ما براي آيندگان خواهد بود. كارشناس ارشد اداره كل منابع طبيعي و آبخيزداري غرب مازندران گفت: در قانون طبيعت، هر گونهاي كه به تغييرات محيط حساستر باشد دامنه انتشار محدودتري دارد ولي گونه عرعر يك گونه استثنايي با قابليت سازگاري بسيار بالا محسوب ميشود كه باعث شده است همچون مهمان ناخواندهاي در مناطق بسياري توسعه يابد. پيمان ميثاقي در گفت و گو با ايرنا افزود : درخت عرعر در كشور ما اغلب براي فضاي سبز شهرها و يا كنترل فرسايش خاك استفاده شده است و به غير از معرقكاري استفاده ديگري در ايران ندارد. وي تاكيد ميكند: اين گونه با حالتي تهاجمي عرصه را بر گونههاي بومي تنگ ميكند و هر چه اكوسيستمي همچون جنگلهاي شمال، تكامل يافتهتر و پيچيدهتر باشد، توسعه آن به علت پايداري اكوسيستم، كندتر ولي تخريب آن شديدتر خواهد بود. ميثاقي خاطرنشان كرد : متأسفانه درحال حاضر اين گونه نه تنها در شهرهاي مناطق نيمه خشك كشور بلكه در جنگلهاي شمال نيز نفوذ يافته است و از ارتفاعات سياهبيشه تا جلگههاي مازندران و گيلان ديده ميشود و به علت توسعه و تكثير شديد آن، آسيبهاي اقتصاديي كه به جنگل و زمينهاي كشاورزي و تاسيسات وارد ميكند در آيندهاي نزديك تبديل به مشكلي بزرگ خواهد شد. وي يادآور شد : درصورت نفوذ بيشتر عرعر در عرصههاي جنگلي شمال كشور، بهزودي از كنترل خارج ميشود و اين اراضي حاصلخيز را آماج حملات خود قرار ميدهد و گونههاي نازپرورده بومي جنگلهاي شمال را مغلوب خود خواهد ساخت. كارشناس ارشد اداره كل منابع طبيعي و آبخيزداري غرب مازندران ميگويد: بايد به ياد داشت كه از نظر اولويت، كاهش تنوع زيستي بر اثر حضور اين گونه بعد از تخريب خاك قرار دارد و تخريب خاك به علت نابودي بستر توليد، بدترين نوع تخريب است. ميثاقي تاكيد كرد: براي كنترل فرسايش يا هر استفادهاي كه از عرعر ميشود ميتوان جانشين مناسبي از گونههاي بومي يافت تا علاوه بر بهرهمندي از كاربردهاي آنها، تلاش موثري براي حمايت از اكوسيستمهاي كشور صورت گيرد. وي توضيح داد: براي مثال در مناطق خشك و نيمه خشك كشور استفاده از گونههاي بومي كم نياز و سازگار و زيبا نظير توت، سنجد، انجير، ارغوان توصيه ميشود و در شمال كشور نيز باتوجه به كثرت گونههاي بومي، هيچ نيازي به حضور درختي همچون عرعر نيست. اين كارشناس ارشد جنگل پيشنهاد ميدهد: سازمانهاي مسوول با ايجاد سامانه ارزيابي خطر گياهان زيانبخش همچون بسياري از كشورها با نظارت دقيق بر واردات محصولات گياهي ضمن ممانعت از ورود آلودگيها، از تكرار چنين شرايط دشواري جلوگيري كنند. صاحبنظران معتقدند: حضور درخت عرعر در جنگلهاي شمال آثار مخربي بر اكوسيستم منطقه گذاشته و باعث تخريب خاك و زمينهاي كشاورزي و كاهش تنوع زيستي شده است. همچنين تاثيرات منفي اقتصادي آن مانند كاهش توليد و خدمات و كالاهاي اكوسيستم و تخريب زيربناها، مهم بوده است. بنابراين شواهد كافي براي پيشبيني آينده و ضرورت مقابله با اين گونه وجود دارد و بايد به خاطر داشت كه هم اكنون تهاجم زيستي يكي از مهمترين عوامل تخريب اكوسيستم در جهان است. با اين حال، درخت عرعر مانند هر موجود زنده ديگر فوايدي نيز دارد و وجودش براي محيط زيست طبيعي آن لازم است. كارشناس ارشد اداره كل منابع طبيعي و آبخيزداري غرب مازندران ميگويد: هر 100 گرم بذر عرعر حاوي 27 گرم پروتئين و 56 ـ 59 گرم چربي است و زنبور عسل از شهد گلهاي آن براي توليد عسل استفاده ميكند. سيد حسين روحاني در گفت و گو با ايرنا افزو د: چوب آن زرد رنگ است و از نظر سختي و سنگيني متوسط است و علاوه بر تهيه زغال و هيزم، در صنايع تختهكِشي نيز استفاده ميشود و براي توليدات سلولزي، مبلمان، خميركاغذ، وسايل آشپزخانه و كارهاي چوبي مناسب است. روحاني ادامه داد: پوست عرعر حاوي رزين روغني است و از خيساندن اندامهاي آن در آب، محلول حشرهكش توليد ميشود. وي درباره مصارف دارويي عرعر اظهار داشت : گزارش شده كه از توليدات درخت عرعر در چين به صورت ضدعفوني كننده و قابض و ضد كرم و درمان سرطانهاي خفيف استفاده ميشود. روحاني گفت : درخت عرعر براي بيماريهاي آسم، اسهال خوني، قاعدگي دردناك، سوزش ادرار، صرع، جوش، تشنج، بيماريهاي آميزشي، امراض پلاكت خون، آب مرواريد، مالاريا، خونريزي غير طبيعي رحم، زخمهاي دردناك، دارويي عمومي محسوب ميشود و در درمان تومور پستان استفاده ميگردد و از ميوهاش براي درمان بيماريهاي چشم استفاده ميكنند. روحاني يادآور شد: از گونه عرعر در كشورهاي معتدل و نيمه گرمسير براي كنترل فرسايش خاك استفاده ميشود و به طور وسيعي در كمربندهاي حفاظتي كاشته شده است. روحاني درباره روشهاي كنترل عرعر اظهار داشت : يكي از راههاي جلوگيري از گسترش بيش از حد عرعر، كنترل مكانيكي است كه در اين روش، قطع در ابتداي تابستان انجام ميشود و سپس يك يا چند سركشي براي يافتن جستهاي جوان و جديد و حذف آنها قبل از ريشهدواني و در زماني كه خاك مرطوب و نرم است صورت ميگيرد. كارشناس ارشد اداره كل منابع طبيعي و آبخيزداري غرب مازندران، تصريح ميكند: اين شيوه در صورتي موفقيتآميز خواهد بود كه چند سال پيدرپي ادامه يابد. وي ادامه ميدهد: روش ديگر كنترل شيميايي است زيرا قطع اندامهاي هوايي به تنهايي كافي نيست و لازم است با اين روش، ريشهها نيز كُشته شوند تا از توسعه جستها جلوگيري شود. روحاني درباره روش زيستي ميگويد: اين روش با توجه به دشمنان طبيعي عرعر در آشيان طبيعي آن استفاده ميشود و در خارج از آن، نظير جنگلهاي شمال ايران، اطلاعاتي در دسترس نيست. جنگلهاي هيركاني در شمال ايران داراي 90 گونه درختي و 211 گونه درختچهاي است. ك/4 1234/621/402/506
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3113]