واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > احزاب و تشکل ها - پس از ماه ها تلاش بالاخره منشور اصولگرایی از سوی جامعتین ارائه شد. منشوری که امید میرود به استناد آن، اصولگرایان تنها با یک لیست در عرصه انتخابات مجلس نهم وارد شوند. به گزارش خبرآنلاین، در این منشور به 12 شاخص کلی که میتواند معیار سنجش اصولگرایی باشد، اشاره شده است که تمامی گروههای اصولگرا را شامل خواهد شد. به این ترتیب در منشوری که برای وحدت نوشته شده است، مرزی میان چهرهها و گروههای تندرو و معتدل کشیده نشده است. آنچه در پی میآید، گفتوگو با حجت الاسلام حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز است که درباره شمولیت منشور اصولگرایی و چگونگی مرزبندی با اصولگرایان تندرو و کنترل آنها سخن گفته است. تاکید وی بر اینکه «اصولگرا، اصولگرا است» تا آنجا پیش رفت که هرگونه غربالگری را رد کرد و گفت که فردای قیامت هرکس بیشتر کار کرده مزد بیشتری میگیرد. نیازی به غربالگری در این دنیا نیست. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید: به نظر شما تدوین منشور اصولگرایی از سوی جامعتین، چه نتایج مثبتی در وحدت میان اصولگرایان در آینده خواهد داشت؟کار جامعتین برای تدوین این منشور کار ارزشمندی است. چون تا حدود زیادی شاخصهای جامع اصولگرایی را استخراج کرده است و بهگونهای تنظیم شده که همه اصولگراها را در بر میگیرد. البته جامعتین هم این ادعا را ندارد و و معتقد نیست که همه چیز در این منشور آمده و خلاصه شده است. بلکه این منشور یک درآمدی در میان اصولگرایان است و صاحب نظران و سیاسیون میتوانند به مطالعه آن پرداخته و درباره آن اظهار نظر کنند و اگر چیزی به ذهنشان آمد به جامعتین ابلاغ کنند. به نظرم این منشور، آغاز خوبی برای انسجام و وحدت است. چون 12 ماده مندرج در آن، با واقعیتهای بیرونی در فضای سیاسی کشور منطبق است. میشود اینها را ملاک قرار داد. بویژه اینکه در مقدمه منشور اصولگرایی نکاتی را متذکر شدهاند که از اساسی ترین آنها چهار اصل اصولگرایی مبنی بر التزام به اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی، خط و سیره امام و ولایت مطلقه فقیه است. 12 شاخصی که در این منشور قید شده است، مواردی بسیارکلی است که حتی کسانی خارج از دامنه اصولگرایان شناخته شده را هم ممکن است در بربگیرد. فکر نمیکنید که اینگونه ممکن است برخی اصلاحطلبان نیز در این دامنه قرار بگیرند؟اگر کسی این شاخصها را داشته باشد، فارغ از اینکه پیش از این در چه گروهی بوده، الان با این شاخصها اصولگرا محسوب میشود. دفاع از ارزشهای اسلامی، پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی، التزام عملی به ولایت فقیه و فصلالخطاب دانستن نظر رهبری، احترام و توجه به جایگاه روحانیت و مرجعیت، ساده زیستی و پرهیز از تجملگرایی، اعتقاد به آزادیهای مشروع و مردمسالاری دینی، عدالت محوری و مبارزه با فساد، اعتقاد و التزام به تعامل و هماهنگی میان قوا در سایه تدبیرهای رهبری و ..... شاخصهایی است که هر کس آنها را بپذیرد، اصولگراست. حتی اگر تا کنون اصلاحطلب بوده باشد. ما منعی نداریم برای اینکه از دیگر گروهها هم در دامنه اصولگرایی تعریف شوند. چون ملاک حال فعلی افراد است. هر کس عملا این شاخصها را بپذیرد، اصولگراست. برخی از این شاخصها بسیار کلی است و معیاری هم برای سنجش آن نیست. مثل التزام عملی به ولایت فقیه. این را چگونه میشود سنجید؟ این سوالی است که از شورای نگهبان نیز پس از رد صلاحیت برخی افراد به دلیل عدم التزام عملی به ولایت فقیه پرسیده میشود. چه پاسخی برای آن دارید؟اعتقاد عملی به اسلام را چطور میتوان سنجید؟ سوال من هم همین است. اینگونه موارد را با چه خط کشی میتوان سنجید و تشخیص داد؟با تاسی به سیره پیامبر اکرم(ص). در زمان صدر اسلام چطور میشد مسلمان بودن افراد را تشخیص داد؟ کسانی که مسلمان میشدند فقط شهادتین میگفتند که به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد(ص) ایمان آوردهاند. ما غیر از این چکار میتوانیم بکنیم؟ یعنی هر کسی که زبانا بگوید که اعتقاد عملی به اسلام و ولایت فقیه دارد را میپذیرید؟ما باید از سیره نبی اکرم(ص) پیروی کنیم. از سیره پیامبر مکرم اسلام که نمیتوانیم خارج شویم. هرکس بگوید این 12 شاخص مندرج در منشور اصولگرایی را عملا و قولا قبول دارد، ما آن را تایید میکنیم. همین «عملا» را چگونه در مییابید؟ یعنی عملا افراد چه باید بکنند که معلوم شود به این شاخصها پایبند است؟ بر اساس سوابق فراد تصمیم گیری میکنید که مشخص شود این شاخص ها را قبول دارند یا نه؟میتوان بر اساس سوابق افراد هم در اینباره اظهارنظر کرد اما باید به اعمالشان در حال اضر بنگریم. چون به گفته امام خمینی(ره) میزان وضع فعلی افراد است. مهم نیست که قبلا عملکرد افراد چه بوده اما اگر الان بگوید که به مبانی اسلام انقلاب و امام و رهبری و نظام را قبول دارد، ما دیگر چه می توانیم به او بگوییم؟ ما که از باطن اشخاص چیزی نمیدانیم و نمیتوانیم تشخیص بدهیم که ته دلشان چیست؟ منافق شناسی کار سادهای نیست. در عمل و به تدریج مشخص میشود که افراد به آنچه که میگویند، پایبند هستند یا نه؟ در بندی از شاخصهای این منشور به «دشمنشناسی، استکبار ستیزی، استقلال طلبی و موضعگیری صریح در برابر دشمنان و فتنهها» اشاره شده است. این بند فتنههای سال گذشته را هم در بر میگیرد؟بله. مطمئنا. پس اگر کسی درباره فتنه 88 اظهار نظر نکرده باشد، اصولگرا نیست؟ حتی اگر از اعضای منتسب به دولت باشد؟نه! من این را نمیگویم. نمیشود گفت که همه بیایند و نسبت به فتنه سال گذشته شهادت بدهند و از آن تبری بجویند و آن را تقبیح کنند. افراد باید در عمل نشان دهد که همراه آن جریان فتنه نیستند و در مقابل آنها هستند. همین که افراد شاخصهای مورد تاکید در منشور اصولگرایی را عملیاتی کنند، یعنی در حقیقت در مقابل اهل فتنه هستند. در مواضع چهرههای شاخص جامعتین بویژه آیتالله مهدویکنی شاهد تاکید ایشان بر پرهیز از تندروی و رفتارهای رادیکال هستیم. در حالیکه در منشور اصولگرایی هیچ اشارهای به پرهیز از اینگونه رفتارها نشده است. به نظرتان با این منشور چطور می توان از رفتارهای تندروایانه جلوگیری کرد؟ما ماموریتی نداریم که برویم جلوی دهان هر کسی که سخن تندی گفته را بگیریم! حالا اگر کسی حرفهایی زده و یه جایی هم کلمه تندی به کار برده خیلی حائز اهمیت نیست. اگر کسی خلاف اسلام و انقلاب و امام و رهبری، حرفی بگوید، بد گفته ولی ممکن است که کسی حرفهایی زده باشد و یکجایی یک خورده پرخاشگری کرده باشد، ولی اصول اصولگرایی را چون قبول دارد، نمیتوان او را ازدامنه اصولگرایی خارج کرد. اما برخی چهرههای تندرو اصولگرا، خود را اصولگرایان ناب معرفی می کنند و قائل به تفکیک میان اصولگرایان ناب و غیرناب هستند. با اینگونه افراد چه باید کرد؟به نظر من اصولگرا اصولگرا است. این دیگر از مقوله تشکیک است که بگوییم کی ناب است و کی نیست. البته ایمان 10 درجه دارد. کسی ممکن است در مرتبه اول یا دوم باشد، کسی هم ممکن است در مرتبه نهم و دهم قرار داشته و از همه بالاتر باشد. این افراد در درجات متفاوتند، اما همه مومنند. از این رو همه آنها که شاخصهای این منشور را بپذیرند، اصولگرایند اما اصولگرای برتر هم داریم. نه اینکه بخواهیم تفکیک قائل شویم. منظورم این است که برخی بیشتر برای اصولگرایی زحمت کشیده و دلسوزی کرده باشند. خب این افراد قطعا در مرتبه بالاتری قرار دارند. نگاه شما جامع و در راستای شمولیت تمامی اصولگرایان در این جرگه است اما برخی متقابلا قائل به غربالگری در میان اصولگرایان هستند.نه دیگر، غربال نداریم! فردای قیامت هرکس بیشتر کار کرده مزد بیشتری میگیرد. نیازی به غربالگری در این دنیا نیست. چطور میتوان کسانی که چنین دیدگاهی دارند را در کنار دیگر اصولگرایان قرار داد؟ به عبارت دیگر چطور میتوان جریانهای رادیکال و افراطی را کنترل کرد؟اگر اصولگرایان وحدت داشته باشند، همه این رفتارهای تند اصلاح می شود و از هر نوع رفتار رادیکالی جلوگیری خواهد شد. چتر این منشور به همین دلیل تا این حد گسترده دیده شده است تا همه اصولگرایان را شامل شده و همه را به سوی وحدت پیش ببرد. ولی برخی اصولگرایان از جمله آقای مطهری معتقدند که با وجود این تلاشها باز هم اصولگرایانی هستند که نظر جامعتین را نهایتا نخواهند پذیرفت. نظر شما چیست؟ بعید است چنین اتفاقی بیفتد. به نظرمن که همه اصولگرایان نظر جامعتین را قبول دارند. ممکن است موارد نادری وجود داشته باشد اما موارد نادر را نمیتوان قاعده دانست و درباره آن اظهارنظر کرد. با این وجود میتوان امیدوار بود که اصولگرایان بایک لیست واحد وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند؟ بله اصولگرایان با یک لیست واحد وارد عرصه خواهند شد. /30111
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 548]