واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > نوروزپور، محمدرضا - بخشی از پیچیده شدن تشکیل ائتلاف بزرگ در پارلمان عراق برای تعیین نخست وزیر آینده این کشور به رضایت ندادن مالکی از پایین آمدن از صندلی قدرت مربوط است. اگر مالکی می پذیرفت از نخست وزیری چشم برگیرد و شخص دیگری سکان امور را در دست گیرد به احتمال زیاد هم اکنون ائتلاف ملی و ائتلاف دولت قانون توانسته بودند برای تشکیل دولت آینده این کشور متحد شوند. اصرار مالکی بر باقی ماندن در پست نخست وزیری، سبب شده است تا جریان صدر تن به هر رویداد نامیمون دیگری در خلال تشکیل دولت بدهند اما راضی به برآورده شدن خواسته مالکی نشوند. اما چرا مالکی اینگونه مصرانه خواهان باقی ماندن در قدرت است و به هیچ وجه حاضر به کنار آمدن و مصالحه با فرد دیگری ولو از نزدیکان خود نیست. در پاسخ به این سوال می توان چند فرض را مورد مداقه قرار داد که هرکدام از آنها در فرایند تصمیم گیری مالکی برای آینده سیاسی و حتی زندگی عادی اجتماعی اش به عنوان یک شهروند تاثیر گذاری مستقیم دارد. 1- مالکی کسی است که طناب مرگ را به گردن صدام حسین دیکتاتور سابق عراق انداخت و اگر او نبود شاید اعدام صدام دست کم، تامدت زیادی به تعویق و تاخیر می افتاد. او از این حیث نام آور است و البته منفور برای کسانی که هنوز خود را وفاداران به صدام و حزب بعثی که او سال ها بر آن رهبری می کرد می دادند. مالکی به خوبی می داند که خروج او از صدر حاکمیت به معنی آغاز یک زندگی ساده و بی محافظ است. تصور نداشتن امنیتی که هم اکنون از آن برخوردار است او را نگران می کند. این که صدامی ها به خون مالکی تشنه اند و مترصد فرصتی برای گرفتن انتقام رهبر خود از او هستند برکسی پوشیده نیست. 2- مالکی تنها طناب دار را به گردن صدام نینداخته است و مسب مرگ و زندانی شدن کسان دیگری شده است که از قضا هیچ شباهتی به صدام نداشتنه اند. شیعیان جریان صدر. آنهانیز از اقدامات مالکی در سرکوب نیروهای صدر در جنوب این کشور و شهرک صدر در بغداد که به کشته و زخمی و زندانی شدن صدها نفر از این جریان منجر شد به شدت دلگیر و کینه دارند. از قضا همین کینه و عداوت شدید میان صدری ها و مالکی است که باعث می شود انها به هیچ وجه به نخست وزیر ماندن مالکی رضا ندهند و حتی علاوی را به او ترجیح دهند. نگرانی مالکی از این دسته نیز کمتر از صدامی ها نیست. چه بسا اینکه اگر بعثی ها هم اکنون در موضع وضعف هستند، صدری ها در موضع مناسبی برای ضربه زدن به مالکی هستند. الان ضربه سیاسی می زنند و اگر او از حاکمیت خارج شود قطعا باتوجه به نفوذ گسترده ای که در عراق دارند می توانند او را به قتل برسانند. 3- مالکی تصور درستی از زندگی بعد از نخست وزیری ندارد. طرح رئیس جمهور شدن او که توسط آمریکایی ها مطرح شد سوای از اینکه می توانست حربه ای برای ایجاد اختلاف میان کردها و شیعیان و یا کردها و ائتلاف قانون پدید آورد می تواند یک نوع برون رفت از همین دغدغه مالکی باشد که جایگاهی نامشخص در جریانات سیاسی عراق بعد از پیاده شدن از رکاب نخست وزیری خواهد داشت. مالکی با عنایت به دو موضوع مطرح شده بالا، سیاستمداری عادی نیست که صرفا به ریاست یک حزب ، ریاست یک فراکسیون در پارلمان و یا یک وزیر بلند پایه در کابینه بعدی دلخوش کند. او به خاطر اقداماتی که انجام داده منحصر به فرد است و شاید اساسا بعد از تمام شدن دوره نخست وزیری ، برای حفظ جانش مجبور به ترک عراق شود . موضوعی که او دست کم تا زمانی که نخست وزیر است از آن استقبال نمی کند. 4- سوای از این سه موضوع که در جای خود قابل تامل است، مالکی شخصا به این باور رسیده که توانمند تر از او برای اداره عراق در میان سیاسیون این کشور وجود ندارد. موفقیت گسترده او در کسب پیروزی در انتخابات شواراهای استانی که بدون حمایت سایر جریانات شیعه به دست آمد، کسب موفقیت های چشمگیری که در ارام کردن عراق پرآشوب سال های 2004 تا 2006 به دست آورد و حتی همین پیروزی او بر ائتلاف ملی در انتخابات پارلمانی عراق باعث شده تا مالکی به این مسئله ایمان پیدا کند که او مردی است که اساسا برای نخست وزیری عراق آفریده شده و هرکس دیگری جای او بیاید، دستاوردهای حاصله را نقش بر آب خواهد کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]