واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > موسیقی - سیدابوالحسن مختاباد اول: از جمله اصول مهم اخلاقی در کار روزنامهنگاری انصاف است که تقریبا در تمامی مرامنامههای اخلاقی نهادها و رسانههای معتبر بینالمللی بروز و ظهور جدی دارد و همه بر اهمیت آن انگشت تاکید نهادهاند. روزنامهنگار باید منصف باشد چرا که مخاطبان و اعتماد آنها برای او اهمیت فراوان دارد. او باید مخاطب را در جریان کامل یک رخداد خبری قرار دهد و ذهن او را به تمامی زوایای آن کار توجه دهد تا مخاطب با نگاهی همهجانبه به پدیدهها و رخدادهای پیرامونی بنگرد و این گونه نباشد که بخشی از رخداد را اطلاع دهد و بخشی دیگر را به کناری نهد.او باید بیطرفانه و بیکینه تحولات را رصد کرده و خبر و تحلیل دهد. حتی در تحلیل رخدادها هم باید به گونه عمل کند که بوی کینه و یکسویهنگری و غرضورزی ازآن به مشام نرسد. چرا که مقام روزنامهنگار بازیگری نیست ،بلکه تماشاگری و در نهایت داوری است. سخنان آقای جهانگیر نصری اشرفی در گفتوگو با خبرگزاری مهر که هفته گذشته در یادداشتی به آن پرداخته شده بود، حاوی نکتهای بود که اذهان را به سمتی میبرد تا گمان کنند که او در پی نفی و تخطئه تلاش برخی از کوشندگان موسیقی نواحی ایران و دورههای گذشته جشنواره موسیقی نواحی کرمان است. طبیعی است وقتی تکذیبیهای بر آن گفتوگو وارد نشد، نگارنده اصل را بر صحت گرفت و آن یادداشت را نوشت [آقای دبیر! احولی بگذار افزونبین نشو] تا اینکه آقای اشرفی در اختتامیه جشنواره سخنان زیر را بر زبان آورد. «بدیهی است ساز و کار طراحی شده در جشنواره هفتم بیاستفاده از تجارب گرانسنگ جشنوارههای پیشین خاصه جشنوارههای خاطرهانگیزی که به میزبانی مسئولان و مردم مهربان کرمان ودرایت هنرمند ارجمند جناب آقای درویشی برگزار گردید ممکن نبود» بدون حاشیه روی این نکته را باید اضافه کنم که محققان و پژوهشگران عرصه موسیقی نواحی ایران شاید به اندازه انگشتان دو دست هم نرسند (آنهایی که سابقه کاری دارند و همدیگر را هم همه میشناسند) پس لازم است که به جای تخطئه و کوبیدن یکدیگر بر طبل دوستی بکوبند و در کرنای محبت بدمند. دوم: اکنون که جشنواره به پایان راه خود رسیده است میتوان داوری کرد که تفاوت این جشنواره با جشنوارههای پیشین در چه بود؟ آیا اجراهای گروهنوازی و خنیاگریهایی که در بخشهای مختلف و توسط هنرمندان شاخص موسیقی نواحی ایران اجرا شد، با آنچه در سالهای گذشته و در جشنواره موسیقی نواحی و یا همایشهای دیگری چون جشنواره موسیقی حماسی ایران و آیینه و آواز و حتی گوسان پارسی که آقای اشرفی دبیری اینآخری را عهدهدار بودند،تفاوت داشت؟ طبیعی است نگارنده در پی برشماری جزییات این تفاوت نیست و اینکه اگر نقلی و روایتی تاکنون در هیچ جشنوارهای اجرا نشده است و تنها در جشنواره هفتم به صحنه آمده است؟ نه؟ همچنانکه قبول دارد برخی از هنرمندان موسیقی نواحی برای نخستین بار است که در این جشنواره به اجرای برنامه میپردازند. این گونه اختلافات و موارد در جشنوارههای پیشین هم بوده است. برای نمونه غلامعلی رنجبر که یادش گرامی باد، برای نخستین بار به گمانم در جشنواره چهارم یا سوم نواحی به صحنه آمد و از او به عنوان پدیده جشنواره یاد شد. و یا به یاد دارم وقتی گفتند که استاد شیرمحمد اسپندار تنها دونلی (نیجفتی)نواز ایران است و با درگذشت او کسی نیست که این ساز را بنوازد، یکی، دو جشنواره بعد نوازنده جوان و خوشنفسی به نام موسی بلوچ که به گفته خودش بیش از 440 کیلومتر را با موتور سیکلت کوبیده و به هتل گواشیر کرمان رسیده بود،سر بلند کرد تا بگوید که در این مرز و بوم از این گونه کیمیاگریها فراوان است. در جشنواره امسال هم بودند هنرمندانی چون سهراب محمدی (که بیهمراهی یار دیرینش، زندهیاد ولی رحیمی به این جشن آمده بود) و یا محمدرضا اسحاقی و دیگرانی که در جشنوارههای موسیقی کرمان اجرای برنامه داشتند و امسال هم برنامه اجرا کردند. یا حتی آقای پیرنیاکان که در جشنواره نخست داور بود و امسال سخنرانی پژوهشی ارائه کردند. شاید برنامهها و نقلها و خنیاگریهایآنها با جشنوارههای گذشته تفاوت داشته باشد که احصاء این تفاوت هم خود نیازمند یک کار جدی و محققانه است، اما بحث نگارنده در کلیت ماجراست که تفاوت در این جشنوارهها ماهوی نیست بلکه شکلی است و این دستهبندیهایی است که دبیرجشنواره یا شورای مرکزی این جشن صورتبندی میکند. وگرنه بسیاری از این مواردی که در جشنواره امسال رخ داد، در جشنوارههای پیشین هم اتفاق افتاد با این تفاوت که ما از جشنواره سال 83 تا به امروز برخی از نامداران موسیقی نواحی ایران را از دست دادهایم که تقریبا پرکردن جای خالی آنها امکانپذیر نیست.چهرههایی چون حاجقربان سلیمانی، احمد آبچوری، استاد کیانی، قالهمره، ولی رحیمی، غلامعلی نینواز، غلامعلی رنجبر و... و بسیاری دیگر که قطعا نبود آنها بر کیفیت هر جشنوارهای تاثیر خواهد گذاشت. همچنانکه در همین جشنواره و به مدد تلاش تیم زیر نظر آقای اشرفی، هنرمندان پیشکسوتی به موسیقی نواحی اضافه شدند که از جمله آنها نوازنده تنبور سید قدمیار حسینی و ... جزو سرمایههای ارزشمند موسیقی ایران به شمار میروند. جشنوارههای دیگر هم عیب و ایراد داشتند، چرا که آدمی اصولا بیعیب و ایراد نیست و این جشنواره هم عیب و ایراد دارد و دیگرانی چون محمدرضا درویشی،هوشنگ جاوید، حمیدرضا اردلان، فریبرز رستمی و جواد بشارتی و حتی زندهیاد فرید سلمانیان و ایرج نعیمایی و احمد صدری هم هر کدامشان بر پای این نهال آب افشاندند تا ما چنین سرمایههایی را فراهم آوردیم. اگر چه کارشان هم شاید بینقص نبوده باشد. به قول شاعر: حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما، گل بیخار کجاست. 5858
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]