تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804641922




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

یک تجربه ماندگار


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب  - نشر کتاب یکی از راه‌های حفظ آثار و ارزش‌های هشت سال دفاع مقدس است. در این زمینه موسسات و بخش های دولتی بسیاری فعالیت می‌کنند که در این میان موسسه انتشاراتی روایت فتح نقش تاثیر گذار و پررنگی داشته است. احمد عطارزاده:  برای شروع، کمی از فعالیت‌ها و اهداف این موسسه برای مخاطبان بگویید و اینکه در حوزه نشر این موسسه چه اقداماتی انجام داده است؟ اجازه بدهید ابتدا اشاره‌ای داشته باشم به روند شکل گیری موسسه روایت فتح؛ بعد از اتمام جنگ تحمیلی در سال 1368 شهید مرتضی آوینی و دوستانشان شکل فعالیت خود را تغییر دادند، چرا که در زمان دفاع مقدس تنها فعالیت‌های ثبت و ضبط وقایع شکل می گرفت و فرصت نبود تا با نگاهی مو شکافانه و بیان جامع نگر به مسائل جنگ پرداخته شود. ایشان فراتر از یک اتفاق ساده به جنگ نگاه می کردند و در پی آشنایی نسل جوان با ارزشهای دفاع مقدس بودند؛ در سال 1371 با موافقت مقام معظم رهبری گروه تلویزیونی روایت فتح که شهید آوینی در آن فعالیت می‌کردند به بسیج مستضعفین ملحق شد.  پس از شهادت آقا مرتضی، برای اولین بار گروه به بهانه  چاپ دست نوشته‌های شهید شروع به فعالیت کرد و در سال 1376 موسسه بصورت رسمی ثبت شد و هسته  اولیه  آن همه از همقطاران و همفکران شهید آوینی و همان دوستان دیروز بودند. که باید از همه آنها و تلاشهایشان که خالصانه و بدون هیچ چشم داشتی انجام می‌شد تشکر کرد. موسسه  در کنار تولید برنامه‌های تلویزیونی و تولیدات تصویری اقدام به چاپ کتاب هم کرد که اولین اثری که در حوزه  کتاب منتشر شد کتاب « یک تجربه  ماندگار» بود که بیان شرایط شکل گیری گروه روایت فتح بود به قلم خود شهید آوینی که با استقبال خوبی هم مواجه شد. به همین ترتیب کتابهای دیگری که در طی این سالها توسط نشر روایت فتح و نشر ساقی چاپ و منتشر شده‌اند. البته اینکه می‌گویم نشر ساقی، این نشر هم از ابتدا و در عرض نشر روایت فتح فعالیت می کرده است، و جزء زیر مجموعه‌های همین موسسه است. توجه اصلی و هدف اصلی موسسه به تصویر کشیدن حقایق دفاع مقدس است، یعنی هر آنچه در دفاع مقدس اتفاق افتاده، این موضوعات می‌توانند در قالب منطقه جغرافیایی یا مسائل مفهومی و یا اتفاقات فردی و خاطرات رزمندگان و شهدا و جانبازان بوده باشند؛ هدف اصلی به تصویر کشیدن این موضوعات بوده است. چه در قالب تولیدات تصویری و چه در قالب کتاب. توجه به نیاز مخاطب و آنچه که مخاطب در پی دانستن آن است بسیار مهم است و نگاه ما به تولید اثر، نگاهی به عنوان  محصول فرهنگی است و نه کالای فرهنگی و از آنجا که بین این دو تفاوت است. بنابراین روند تولید این دو نیز بالطبع متفاوت است. از نیاز مخاطب و اولین مرحله تولید تا عکس العمل های مخاطبان همه یک روند است که باید مورد توجه قرار گیرند و این یک فرایند است، فرایند تولید محصول فرهنگی. موسسه چند سالی است که وارد موضوعات جهان اسلام نیز شده است و در این موضوعات نیز اقدام به نشر آثار فرهنگی می‌کند چرا که رسالت امروز ما ایستادگی در برابر تهاجم فرهنگ غرب است؛ نه اینکه پیش از این چنین تهاجمی وجود نداشته است که اوج آن فرهنگ اومانیستی پیش از انقلاب بود و انقلاب ما بیش از هر چیز انقلاب فرهنگی ای بود در برابر تهاجم فرهنگ اومانیستی غربی. انقلاب ما ارزش‌های فرهنگی بسیاری دارد که امروزه می‌توان با توجه به نیاز مخاطبان آن را در سطح گسترده بین الملل جامعه اسلامی پیگیری کرد. البته هر مجموعه بضاعتی دارد و ما در حد توان خودمان کار می‌کنیم و مدعی نیستیم که همه  این کارها را ما انجام می دهیم، موسسات و بخش های دیگری هم هستند و هر کدام در حد توان خود کاری انجام می دهند. به هر حال موسسه روایت فتح از ابتدا تا امروز امکانات و توانایی‌هایی برای خود فراهم کرده است که می‌تواند در همان حد اقدام کند. به هر حال دعوی فعالیت فرهنگی داشتن، هم جزو اصول اولیه بوده است و هم جز اصول امروزی موسسه است و ما معتقدیم فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس، فرهنگی پویا و زنده است که می تواند در هر لحظه ای از زمان پاسخگوی نیازهای انسان باشد. به هر حال در زمینه  دفاع مقدس شما کتب فراوانی چاپ کرده اید، اما نکته‌ای که به چشم می خورد و امروز هم بحث آن داغ است، مساله خاطره نگاری دفاع مقدس است. گمان می رود که تنها خاطرات فرماندهان و سرداران بزرگ  مورد توجه ناشران قرار گرفته است، گویی شهدا و جانبازانی که سمت و پست سازمانی نداشته‌اند کمتر مورد توجه هستند. در حالیکه زندگی هر کدام از انها یک کتاب بالقوه است که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. نظر شما در این باره چیست وسیاست گذاری‌های  روایت فتح در این رابطه چگونه است؟ مساله دفاع مقدس را باید بصورت یک مساله جاری و ساری نگاه کرد و ارزش‌های آن در تمام زمانها جاری است. کتابهای موسسه ما تنها در مورد شخصیت‌های بزرگ نبوده‌اند. درست است که شخصیت‌های بزرگ را نیز از زوایای مختلف مورد توجه قرار داده ایم، چه از نظر زندگی شخصی شهید، از منظر همسر شهید و منش شهید در برهه های زمانی مختلف؛ اما صرفا اینطور نبوده است که تنها به شخصیت های بزرگ توجه کنیم. برای مثال ما در مورد جنگ دزفول کتاب داریم که یک جنگ شهری بود و نه فرمانده بزرگی داشت و نه شخصیت مهمی و نه قهرمانی در آنجا بوده است. صرفا مردم بوده‌اند و جنگ شهری بوده است و قهرمان آن جنگ تمام مردم شهر بوده‌اند. برای ما موضوع مهم است و نه اسم و رسم. آنچه کمتر برای ما مهم است شخصیت‌ها هستند و هیچ فرقی برای ما نمی‌کند که از زاویه نگاه کسی به جنگ نگاه کنیم که فرمانده بوده است یا یک بسیجی و یا یک سرباز و یا یک ارتشی و ...، مهم موضوع است. انتخاب موضوع شاخصه‌هایی دارد که ما سعی می کنیم به این شاخصه ها نگاه کنیم. همان فرایند تولید که عرض کردم، همان حرکت از مخاطب به موضوع و از موضوع به تولید و عکس العمل مخاطب. برای مثال ما در مورد جامعه پزشکان  که در عرصه  دفاع مقدس مشغول بوده‌اند کتاب داریم.  یا در مورد از سفر برگشتگان نیز کتاب داریم یعنی عزیزانی که گمان می‌شد شهید شده‌اند اما بعد از یک یا دو روز در سردخانه زنده می‌شدند. بنابراین موضوع برای ما بسیار مهم‌تر است تا افراد و شخصیت‌ها و سعی شده است در این زمینه جامع نگری داشته باشیم. با توجه به وجود نسلی که جنگ را درک نکرده و ندیده است، چه خوراک فکری برای این نسل مناسب است؟ آیا خاطره نویسی و یا بازنگاری وقایع جنگ پاسخگوی جوان امروز هست و فکر نمی کنید که باید بصورت تحلیلی وارد مسائل شد و امروز دیگر وقت آن رسیده که به تحلیل بایدها و نبایدهای جنگ پرداخته شود؟ جواب سوال شما را می‌توان به چهار قسمت تقسیم کرد. اول اینکه در جامعه ما تنوع فرهنگی وجود دارد که خود نکته ای است و به همین دلیل سوالات غیر مشترک بسیاری در زمینه های مختلف وجود  دارد. در مورد دفاع مقدس نیز چنین است، یعنی ممکن است که قشری از مخاطبین یکسری سوال داشته باشند که با سوالات دیگران همخوانی نداشته باشد. برای مثال ممکن است قشری از مخاطبان بخواهند بدانند که این شهدا و رزمندگان چه کسانی بوده‌اند و اتفاقات دفاع مقدس برای آنها جذاب باشد و در پی‌یافتن پاسخ این سوالات باشند. کسانی هم هستند که حس نوستالژیک دارند یعنی خودشان در صحنه حضور داشته‌اند اما می خواهند بدانند که دیگران چه می کرده اند در همان زمان و نوعی حس نوستالژیک به کل اتفاقات دفاع مقدس دارند و می‌خواهند بیشتر بدانند، با اینکه خودشان آن زمان را درک کرده‌اند. بنابراین تقاضاها یکدست و یکنواخت نیست. و نمی توان گفت که همه یک سوال دارند و همه در پی تحلیل مسائل هستند. نباید با دیدن یک یا چند نمونه حکم کلی صادر کرد باید تمام جوانب در نظر گرفته شود. پس به نوعی سوال شما هم موضوعیت ندارد و هم دارد. همچنان باید در تمام زمینه ها فعال بود. اما بخش دوم، آن است که هر کس از منظر خودش به مسائل نگاه می کند. بگذارید برای درک بهتر مساله یک مثال بزنم، یک استان را در نظر بگیرید، از بخشهای متعدد اداری و مدیریتی تشکیل شده است و هر قسمت وظایفی به عهده دارد. تمام این بخشها در نهایت در پی پیشبرد اهداف کلی استان و تامین نیازهای مردم هستند. برای مثال داشتن سینما و مکان‌های فرهنگی از ضروریات استان است اما خارج از حیطه مسئولیت‌های بخش سلامت است و در نهایت همه سازمانها باید به نوعی عمل کنند که در نهایت هر کدام از آنها مانند تکه‌ای از یک پازل باشند که منجر به شکل گیری یک نظام واحد و جامع برای پازل می کند.  در میان سازمانهایی هم که در حوزه دفاع مقدس فعالیت می کنند نوعی تقسیم کار نانوشته وجود دارد که البته باید بگویم مناسب نیست. چرا که مهندسی فرهنگی در کشور ما مشکل دارد. موازی کاری ها در برخی موضوعات و توجه همزمان چند موسسه به یک موضوع و یا عدم توجه به برخی موضوعات از آسیب‌های این موازی کاری ها و عدم هماهنگی هاست. در مورد دفاع مقدس همه موسسات خصوصی و دولتی باید که به بهترین نحو در حیطه مشخص شده فعالیت کنند زیرا مساله فرهنگ مطرح است. همانطور که گفتم دفاع مقدس و انقلاب ما یک فرهنگی دارد که اشاعه این فرهنگ بیشتر از هر چیز برای حفظ آثار و ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس اهمیت دارد.  هر بخشی وظیفه‌ای دارد که باید آنرا به نحو احسن انجام دهد و نه صرفا برای رفع تکلیف، در این حوزه باید حساسیت فراوان به خرج داد. اینکه این حرفها گفته می‌شود به معنای دوست داشتن جنگ نیست که مضرات جنگ بر همگان مشخص است و منظور فرهنگ دفاع و فرهنگ اسلامی است. در این میان فعالیت‌های تبلیغاتی نیز وجود دارد که به نظر من کم دوام هستند، بهتر است که در حوزه‌های فرهنگی بیشتر کارهای بنیادی و ریشه ای صورت گیرد  تا کارهای تبلیغاتی. بخش سوم نیز مساله تعلق خاطر مولف و ناشر به برخی مسائل است. در کنار همان قانون نانوشته که عرض کردم نوعی علقه نیز وجود دارد. یعنی نویسنده بدون اینکه در پی پاسخ دادن به سوالی خاص باشد، صرفا در موضوعی که تعلق خاطر دارد اقدام به نوشتن می‌کند که البته شاید این تعلقات خود بخود پاسخ برخی سوالاتی باشند که کسی تا به حال نپرسیده است و یا سوال مطرح نشده است به دلائلی. برای مثال مولف یکوقت از موضوعی حرف می‌زند که برای خودش جذاب است و نسبت به آن احساس نزدیکی می کند و پس از انتشار مشاهده می کنیم که بسیاری دیگر هم در این احساس با او شریک می شوند و نسبت به این موضوع حساسیت و علاقه از خود نشان می‌دهند. در این حوزه هم نمونه های بسیاری هست. .... آیا ممیزی کتابهای دفاع مقدس، زیر نظر ارشاد است و چه مشخصه‌ها و مولفه‌هایی برای ممیزی در این بخش مطرح هستند؟ توضیحی در این خصوص بدهم و آن اینکه در زمینه علوم انسانی بطور کلی از آنجا که با روح و روان مردم سروکار دارد همیشه آسیب‌هایی دیده می‌شود و باید که در این زمینه دقت فراوانی بشود. برای مثال همین مساله‌ای که شما فرمودید در مورد کتابهای ترجمه، قبل از هر چیز خود مترجم باید در زمان ترجمه دقت کند تا از ورود برخی مفاهیم نامتجانس با فرهنگ ما اجتناب کند و از همان مرحله اول اقدام به بومی سازی مسائل کند.  مولف هم همینطور است. اما در حوزه دفاع مقدس، به علت حضور افراد سالم و پاک دقت فراوانی در این زمینه بر مسائل وجود داشته است. خلوص نیت فعالین این حوزه خود دلیلی بوده است برای عدم ضرورت وجود ممیزی، که البته این به معنای قدیس بودن این افراد نیست، صرفا تعلق خاطر به یکسری مفاهیم و اصول است که این افراد را در این وادی در صراط مستقیم نگاه میدارد. تا امروز که اینگونه بوده است و از این پس نیز چنین خواهد بود، انشاءالله. به همین دلیل آسیب هایی که متوجه حوزه علوم انسانی بوده در این حوزه بسیار کم بوده است. البته نمی‌گویم که اسیب نیست، بلکه بسیار کم است. زیرا هر نسل اقدام به تربیت نسل بعدی می کند و همان آموزه‌ها را به جوان‌ترها هم منتقل می‌کند. اما مساله‌ای که فرمودید، معیارها و مشخصه های ممیزی در این حوزه؛ خوب به هر حال وقتی موضوع انسان در میان باشد قطعا سلایق مختلف هم مطرح می شوند. در زمینه دفاع مقدس سلیقه‌ها مختلف است، برای مثال برخی بر این عقیده‌اند که نباید گفت در فلان عملیات از یک گردان تنها دو نفر بازگشته اند، اما ما می‌گوئیم چرا نباید گفت، همیشه خطاهای ابزاری و انسانی در میان بوده و هست. مثلا در جنگ جهانی دوم بوده‌اند تیپ‌هایی که یکجا گم شده‌اند و اثری از آنها باقی نمانده است، این مسائل جزئی از جنگ است و در ذات هر جنگی هست. مساله خطا هم که در همه انسانها و ابزارهای ساخت بشر هست، از اتفاقات هم نمی توان چشم پوشی کرد. ما معتقدیم که باید حقایق را گفت. بنابراین سلیقه در این زمینه متفاوت است و معیار مشخصی وجود ندارد. برای مثال بارها برای باز خوانی و تصحیح برخی متون از ما درخواست شده است، که بدلیل فشردگی‌های کار، کارگروه‌های تخصصی و کارشناسی موسسه نمی‌توانند به این درخواست‌ها برسند. پس باید اضافه کنم که تا امروز موسسه انتشاراتی روایت فتح در زمینه ممیزی کتابهایش، با توجه به وجود افراد انقلابی و متعهد و با توجه به وجود کارگروه‌های تخصصی خودش این مسئولیت را بر عهده داشته است. نظر خود شما به عنوان کسی که هم زمان دفاع مقدس را درک کرده است و اکنون هم در حوزه نشر آثار دفاع مقدس فعالیت می کند، در خصوص روند نشر کتاب در این حوزه چیست، آیا کافی بوده است و یا می توان بر آن نقدهایی وارد کرد؟ این سوال را باید از ارشاد بپرسید. از مسئولینی که در این زمینه اطلاعات آماری دقیق و مشخصی دارند. به هر حال من به عنوان بخشی از این مجموعه نمی‌توانم در این باره نظر بدهم.  آقای کریمی پور، فارغ از موقعیت کاری به عنوان یک فعال و ناظر که با همه این عرصه‌ها تا امروز سروکار داشته‌اید، نظر شخصی خود شما در این مورد چیست؟ در پاسخ شما به یک جمله از فرموده های مقام معظم رهبری اشاره می کنم که فرمودند: «دفاع مقدس مثل یک گنج است برای ما.» باید اعتراف کنم که تاامروز و با توجه به تمام تلاش های صورت گرفته، نتیجه حاصل شده در عرصه نشر مانند یک قطره است در برابر دریای زرین دفاع مقدس. هنوز نتوانسته‌ایم تمام پتانسیل های موجود در این زمینه را فعال کنیم و نیاز به یک همت ویژه و کلان در سطح عمومی دارد.هنوز یک خرد جمعی و خرد کلان وارد عرصه نشده است تا بتواند به این مساله بپردازد و هنوز هیچ موسسه‌ای و تشکلی برای ایجاد وحدت کلمه در این حوزه ورود نکرده است. به هر حال همانطور که گفتم هر سازمان و موسسه‌ای توانایی‌هایی دارد، برای مثال ما هم اکنون در دوازده عرصه و شش حوزه موضوعی فعال هستیم، اما آیا این تمام آنچه باید انجام شود هست؟ مساله دفاع مقدس مساله ارزشی است، در اوایل سخنانم عرض کردم که باید به این ارزشها پرداخته شود.  در حوزه نشر نیز، سروکار ما با مخاطب است با آحاد مخاطبین است. سیستم توزیع یکی از مشکلات بزرگ این عرصه است که امیدوارم هرچه زودتر مشکلات آن برطرف شود تا بتوان با احاد مردم ارتباط برقرار کرد و ارزش‌هایی چون ایثار و انسان دوستی را در میان مردم منتشر کرد که اینها همان فرهنگ دفاع مقدس هستند. اگر ما کتابی از قهرمانان و سرداران شهید چاپ می‌کنیم، در آن دخل و تصرف نمی‌کنیم و قضاوت نمی‌کنیم، قضاوت به عهده مخاطب است. اگر در خاطرات یکی از کتابها می‌آید که شهید همت در جاده‌ای صعب العبور کنار می‌زند تا سربازی را کنار خودش بنشاند و به مقصد برساند، این چیزی است جز مفهوم انسان دوستی؟ مگر آن سرباز می‌دانست که این فرد که کنار او نشسته است کیست؟ مگر شهید خودش را معرفی کرده بود؟ هزار اگر دیگر. نه، ما واقعه را می‌گوئیم مخاطب خود می‌فهمد.  اینها فرهنگ دفاع مقدس هستند و باید اینها را در بین تمام آحاد مردم منتشر کرد. فرهنگ جنگ به معنای جنگ دوستی نیست، فرهنگ جنگ همین انسان دوستی ها و ایثارها و فداکاری هاست که ریشه در فطرت انسانی دارد. تلاش‌ها در این حوزه نیازمند شکل گیری یک خرد جمعی است تا بتوان گفت که تا حدی حق مطلب ادا شده است.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 428]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن