تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):اداى امانت و راستگويى روزى را زياد مى‏كند و خيانت و دروغگويى باعث فقر و نفاق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816434324




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گرانی‌های فرزند اول


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
گرانی‌های فرزند اول
شما چند فرزند دارید؟ فرزند دوم شما با فرزند اول چقدر تفاوت دارد؟ آیا روش تربیتی این دو یکسان بوده است؟ آیا تجربه‌هایی که درباره فرزند اول داشته‌اید درباره فرزند دوم هم به کار برده‌اید؟ یا نه آن را اصلاح کرده‌اید و یا اصلا تغییر داده‌اید؟ در تربیت کدامیک موفق‌تر بوده‌اید؟ فرزند اول یا دوم؟ اصلا تربیت کدامیک برای شما سخت‌تر بوده است و کدامیک راحت‌تر؟ آنچه مسلم است رفتار والدین با اولین فرزند خود با رفتاری که با فرزندان بعدی دارند متفاوت است. نگرش‌ها، انتظارات و مهارت‌های فرزندپروری و نیز نگرانی‌های آنان در نتیجه تجربه‌ای که با فرزند اول به دست می‌آورند تغییر می‌کند، به طور کلی والدین به اولین فرزند خود توجه بیشتری می‌کنند و با او بیشتر حرف می‌زنند در مقابل از او توقع و انتظارات بیشتری نیز دارند. از این‌روست که برخی روان‌شناسان معتقدند که فرزندان اول در مقایسه با فرزندان بعدی بسیار جویای موفقیت هستند، برونگراترند، به حمایت دیگران نیاز بیشتری دارند، بیشتر به اطاعت از مراجع قدرت و جلب نظر و تایید بزرگسالان راغبند، وجدان اخـلاقـی نـیـز در آنان بیشتر است، بیشتر مستعد گناه‌اند، همکاری و احساس مسوولیت بیشتری دارند و کمتر پرخاشگرند. براساس یک کار تحقیقاتی، انگیزه پیشرفت در فرزندان اول بیش از بچه‌های دیگر است و آن هم به این دلیل است که بچه‌های اول به حرف پدر و مادرشان درباره خوب درس خواندن و دیگر موارد گوش می‌دهند. نکته جالب این که به ترتیب تولد از اول به آخر از میزان انگیزه پیشرفت به طرز منفی کاسته می‌شود که شاید علت این امر این باشد که والدین برای فرزندان بعدی وقت کمتری را صرف می‌کنند و بیشتر وقت و حوصله خود را برای تربیت و توجه به فرزند اول اختصاص می‌دهند. مـایـکـل گـروس یـک کـارشـنـاس امـور تـربـیـتی استرالیایی در کتاب خود با عنوان این که چرا فرزندان اول خانواده بر دنیا حکومت می‌کنند و فرزندان آخر مـی‌تـوانـنـد دنـیـا را عوض کنند، می‌نویسد: تمام فضانوردان آمریکایی اولاد اول خانواده بوده‌اند. بیش از نیمی از تمام روسای جمهوری آمریکا و بـیـشـتـر برندگان جوایز نوبل فرزند اول خانواده بوده‌اند. به گفته وی تنها تک‌فرزندان، ویژگی‌های شبیه اولاد اول را دارند. تحقیقات نشان می‌دهد تک فرزندان اعتماد به نفس و قدرت بیان بیشتری نسبت به سایر کودکان دارند. از قوه تخیل خود بیشتر اسـتـفــاده مــی‌کـنـنـد و از عـزت نـفـس سـالـم‌تـری برخوردارند. او معتقد است که والدین باید بسته به ایـن که کودک فرزند چندم خانواده است رفتار متفاوتی با او داشته باشند. چرا رفتارهای متقاوت اولین فرزندان در هر خانواده از یک موقعیت برتری برخوردارند. این موقعیت تا زمان تولد دومین فرزند ادامه می‌یابد ولی با تولد فرزند دوم ناگهان محبت و توجه والدین و دیگر اطرافیان نسبت به آنان کمتر می‌شود. از آنجایی که والدین و اطرافیان الگوی رفتاری خاصی برای نحوه برخورد خود با فرزند اول در مقابل این تنزل ندارند و اغلب با رفتارهای ناشیانه خـود فـرزنـد اول را نسبت به فرزند دوم نه‌تنها بی‌علاقه می‌کنند، بلکه حسادت را در وجود او تحریک می‌کنند. بررسی‌ها نشان داده است که رفتارهای روانی ناهنجار در فرزندان اول بیشتر است که دلیل آن تنزل مرتبه فرزند اول پس از کودک دوم است. خـصـوصـا زمـانـی کـه مـادر و پدر به جنسیت فرزندشان توجه داشته باشند و فرزند دوم جنس مورد علاقه‌شان باشد. الـبـتـه هـمه پدر و مادرها چنین نیستند. برای بعضی‌ها فرزند ارشد، علی‌رغم تولدهای بعدی فرزند مورد احترام است و از چنان اعتبار و حیثیتی برخوردار است که فرزندان دیگر دارای آن احترام نیستند. آنچه مسلم است تربیت فرزند اول بیش از تربیت سایر فرزندان مستلزم دقت و کاردانی است، به طوری که در تربیت فرزند ارشد باید خیلی دقت شود، چون شیوع اختلالات رفتاری و روانی فرزندان اول ناشی از رفتار نادرست والدین است. باید روشی به کار برد که گمان نکنند سزاوار احترام و امتیاز خاصی هستند و از سوی دیگر فکر نکنند که حقوق آنان نسبت به دیگران کمتر رعایت شده و حقی از آنان ضایع شده است. کارشناسان می‌گویند که فرزند ارشد این تمایل را دارد که گمان کند از یک طرف والدین خصوصا مادر او را ترک کرده و به حال خود گذاشته‌اند و از سوی دیگر برادر و یا خواهر کوچکتر او را از حق خود محروم کرده‌اند. بـنـابراین رفتارهای تربیتی در فرزند اول بایدبه‌گونه‌ای باشد که فرزند فکر نکند که مادر فقط منحصر به اوست و ازطرفی فکر نکند که با آمدن فرزند دیگر فراموش شده است. والدین نیز باید فرزند ارشد را راهنمایی کنند که نسبت به برادران و خواهران کوچکتر همانند پدر و مادر رفتار حمایتگر داشته باشد، حتی می‌توانند او را در مراقبت‌های بچه نوزاد شرکت دهند. هرگز نباید فرزند ارشد را در مقایسه با کوچکتر خود تحقیر کرد، هرچند که افراط در توجه نسبت به فرزند ارشد سبب بروز نخوت و غرور زیاد او می‌شود. والدین باید با تدبیر و مهارت فرزند ارشد را وادار کنند که کاردانی و فداکاری و محبت خود را به سود کوچکترها به کار ببرد و از به کار بردن نیروی تعرضی علیه آنها خودداری کند. نتیجه این که فرزند ارشد با دو خطر روبه‌روست او را کمتر یا بیشتر از ارزش واقعیش گرفتن که هر دو مـوجـب اختلال رشد اجتماعی او شده و گاهی هـماهنگی و تعادل میان گروه برادران را به هم می‌زند. تقریبا همه فرزندان اول مانند تک فرزند هستند بهره‌مندی از توجه تمام و کمال والدین هم موهبت و هم مصیبت برای آنان است. از سویی اعتماد به نفس و قاطعیت در تنها فرزند پرورش می‌یابد و از سویی تنها مرکز توجه بوده و می‌تواند به توقعات زیاد غیرواقع‌بینانه‌ای منجر شود. تک‌فرزندها معمولا در کنار بزرگ‌ترها احساس راحتی می‌کنند اما آنها به واقع به دوستی و نزدیکی با بچه‌ها نیاز دارند به همین خاطر قرارهایی برای بازی با همسالان فرزند خود تـنـظـیـم کـنـیم تا بدترین وسیله مهارت‌هایی مثل مشارکت دوستی و حل مشکلات را تعریف کنید. مقصر کیست؛ شما یا کودکتان؟ قبل از آن که کودکتان به دنیا بیاید حتما شما و همسرتان به روشی که مایل هستید او را بزرگ کنید می‌اندیشید. این مشغولیت فکری امری طبیعی است چرا که دانستن شیوه برخورد با کودک در مراحل مختلف رشد امری ضروری است لذا سعی دارید قبل از تولد یکایک شیوه‌های تربیتی روحی و جسمی نوزاد را مورد بررسی قرار دهید تا در ادامه راه دچار اشتباه نشوید. امروزه شیوه تعلیم و تربیت وارد مرحله جدیدی شده است. پیشتر پدر و مادر بودن یک امر ساده بود. هر کس چندین بچه داشت و آنها را برحسب شعور و قوه ادراکش و براساس آداب و رسوم قدیمی بزرگ می‌کرد و بچه‌های بد تربیت بچه‌هایی بودند که نتوانسته بودند از آموزش خوبی که به آنها داده شده بود به خوبی بهره بگیرند چنانچه اگر کودکی دچار خطایی می‌شد همه کاملا معتقد بودند که این فقط تقصیر خودش است و نه هیچ‌کس دیگر. مقررات تربیتی سخت و خشن بود. اما کودک در سال‌‌های اول زندگیش موظف به رعایت آنها نبود. نوزاد موجود کوچکی بود که احتیاج به خوردن و شستشو داشت و هیچ آموزشی برایش لازم نبود.مادران هم هر وقت که نوزاد تقاضای شیر می‌کرد به او شیر می‌دادند اگر گریه می‌کرد او را در آغوش می‌‌گرفتند و او را برای این که به خواب رود تکان می‌دادند اما با تـغـییر اصول تعلیم و تربیت مادران دریافتند که کودکشان فقط به غذا و شستشو نیاز ندارد باید تعلیم و تربیت را از گهواره آغاز کرد دیگر هر کس آزاد نیست بر طبق آنچه که درک می‌کند بچه‌اش را بزرگ کند. برای این که آینده کودک به خطر نیفتد باید از همان آغاز تولد والدین روش منظمی را به کار گیرند. تکان دادن بچه وقتی که خوابش نمی‌آید، در آغوش گرفتنش به محض این که گریه کرد و دادن شیر به او هر وقت که خواست منع گردید. حال باید به ساعت نگاه کرد نه به کودک. با آمدن علم روانشناسی تحولی در روش تعلیم و تربیت به وجود آمد. فروید کشف کرد که انسان در ضـمـیــر نـاخـودآگـاهـش، خـاطـرات بـد، تـمـایـلات غیرمنطقی، نگرانی‌ها، اضطرابهایش را پنهان می‌کند که بازتاب آن در ضمیر آگاه به صورت اختلالات روانی، بیماری عصبی، وسواس و عقده خواهد بود. از نظر فروید همه اختلالات روانی افراد از تمایلات سرکوب شده دوران کودکی سرچشمه می‌گیرند. به نـظر برخی از روانکاوان اضطراب بشر ناشی از نخستین ضربه لحظه تولد است. روش تربیتی روانکاوان اثرات خوب فراوان و نامطلوب اندکی برجای گذاشت. یکی از اثرات خوب این بود که این واقعیت را آشکار ساخت دیگر نوزاد یک حیوان کوچک نیست و از همان روز تولد نه تنها قادر است رفتارهای انعکاسی داشته باشد بلکه رفتارهای عاطفی نیز از او سر می‌زند. در واقع نوزاد از همان لحظه که اندام‌های بدنش به وجود می‌آید روانش نیز تشکیل می‌گردد. براساس روش تربیتی روانکاوان برای این که روان کودک دچار اختلال نشود و عقده‌‌ای به وجود نیاید سعی می‌شد هر خواسته کودک فورا ارضا گردد بخصوص در سنین اولیه کودکی، یعنی به کودکتان هر وقت که خواست غذا بدهید. بگذارید کودک برای این که تمایل به پرخاشگریش را ارضاء کند اسباب‌بازی‌هایش را بـشـکند در غیر این صورت آن تمایل در ضمیر ناخودآگاه کودک پنهان می‌شود. اگر چیزی را از او دریغ کنید او دچار احساس حقارت خواهد شد با این روش تربیتی کودک اگر مرتکب خطایی می‌شد کسی او را سرزنش نمی‌کرد بلکه خانواده را مورد سرزنش قرار می‌دادند که نتوانسته بود فرزند خود را به خوبی درک کند. بدین طریق روانکاوی وارد زندگی مردم شد و همه والدین و مربیان بدون این که متوجه باشند آن را به کار می‌برند. منبع:





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 321]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن