واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اصلا برای این هنر 350 ساله چه كردهایم كه بسیاری اكنون معتقدند نفسهای بریده بریدهاش نای ادامه حیات را ندارد و از نگاهی تیرهتر اصلا مرده است... به بهانه برپایی هفتمین دوسالانه ملی نگارگری ایران در موزه هنرهای معاصر نگارگری را هنوز بسیاری مینیاتور مینامند، هنری كه ایرانی است اما بسیاری هنوز باورش ندارند یا حداقل نمیخواهند باور كنند كه امروزه این هنر كاملا ایرانی گمشده ذهن و یاد خود ایرانی است. از این موضوع بگذریم كه هنوز آموزش این هنر در كشور زادگاهش به شیوه چند سده پیش دنبال میشود كه استاد و شاگردی اولین ركن آموزش این هنر را تشكیل میدهد میرسیم به این كه در چند سال اخیر برای رونق این هنر چه كردهایم؟ اصلا برای این هنر 350 ساله چه كردهایم كه بسیاری اكنون معتقدند نفسهای بریده بریدهاش نای ادامه حیات را ندارد و از نگاهی تیرهتر اصلا مرده است. چند روز مانده به پایان سال گذشته، نمایشگاه آثار هفتمین دوسالانه نگارگری ایران در حالی میزبان دیوارهای موزه هنرهای معاصر تهران شد كه با وجود تاكید برخی منتقدان بر این كه چنین نمایشگاهی را میتوان تكرار آثار استاد فرشچیان ضرب در تمامی شركتكنندگان دانست، اما در هر صورت بارقههایی نیز وجود داشت كه آن را از دوسالانه پیشین متمایز میكرد. تهیه این گزارش با این پرسش شروع شد كه آیا نگارگری ایرانی مهجور است یا خیر؟ شاید پاسخ ساده باشد. كافی است به آمار بازدیدكنندگان این دوسالانه رجوع كرد یا حتی در كنار موزه هنرهای معاصر تهران ایستاد و از رهگذری پرسید: نگارگری یعنی چه؟محمدباقر آقامیری را میتوان یكی از ماندگارترین هنرمندان تاریخ معاصر نگارگری ایران دانست. نمایش آثارش در بیش از 50 كشور جهان شاید بهترین گواه این امر باشد.او در پاسخ به این پرسش كه چرا نگارگری این روزها مهجور است اصل سوال را مورد پرسش قرار میدهد و میگوید: اصلا این موضوع واقعیت ندارد و استقبال بیش از حد مخاطبان در گوشه و كنار جهان از این هنر را دلیل این امر میداند.او میگوید: غیرممكن است در گوشهای از جهان نمایشگاهی از آثار هنرمندان نگارگر ایرانی برپا شود و سیل مشتاقان با تعجب از این نمایشگاه بازدید نكنند.او میگوید: این موضوع بسیار مهمی در عرصه فرهنگ بینالمللی است كه میتواند هنر ایرانی را به جهانیان صادر كند.اما شاید نكتهای كه باید در این استقبال جهانی به آن توجه كرد این است كه بسیاری از مردمان جهان تنها هنر را مورد استقبال قرار میدهند، در حالی كه امروزه در جهان این هنر به نام یك هنر عربی مورد استقبال قرار میگیرد و نه یك هنر ایرانی. محمدعلی رجبی، نگارگر و پژوهشگر هنر در این خصوص نظری دیگر دارد. او بصراحت میگوید این هنر آنقدر كه در كشور زادگاهش مهجور است در جهان مهجور نیست. او دلیلش را جو غربزده هنرمندان ایرانی و دانشگاهیان هنری كشورمان میداند.وقتی از او میپرسیم غربزده در هنر بصراحت یعنی چه؟ او به سابقهای اشاره میكند كه كنكاش در آن چندان خالی از لطف نیست. او میگوید: نگاهی كوتاه به سابقه تاسیس دانشگاه هنر تهران بیندازید. این دانشگاه با مبنا و پایه اروپایی در ایران بنا نهاده و از همان ابتدا هنر نگارگری در آن به فراموشی سپرده شد و حتی اگر تلاش 2 یا 3 استاد نگارگر در سده اخیر نبود، بیم این هم میرفت كه امروز دیگر نامی از نگارگری در ایران برده نشود.این موضوع شاید كلید باز شدن بسیاری از قفلهای بستهشده هنر معاصر و اكنون ایران باشد كه نسل امروز هنرمندش پرورشیافته همین محیط دانشگاهی است، اما نباید این مهم را نیز از یاد برد كه بیشتر تحقیقات روی هنر ایرانی از سوی هنرشناسان غربی صورت گرفته است و هنر ایرانی آنطور كه هنرشناس غربی خواسته به جهان معرفی شده است.بر این اساس شاید اگر هنر نگارگری ایرانی، هنر نگارگری عربی به جهان معرفی شود چندان جای تعجب باقی نگذارد. جالبتر این كه برخی از این كتابهای مرجع هنری در دانشگاههای هنر امروز ایران نیز تدریس میشود. اما در این میان شاید صحبتهای آیدین آغداشلو، پژوهشگر و هنرمند صاحبنام كشورمان در این خصوص شنیدنیتر از بقیه باشد. وقتی از او دلیل مهجور بودن این هنر را میپرسیم، میگوید: میدانید علتش چیست؟ علتش این است كه آنچه از آن به عنوان نگارگری در ایران یاد میشود، آن چیزی نیست كه دنبالهروی نگارگری اصیل ایرانی باشد.او از انقطاع نگارگری در بخشی از تاریخ هنر معاصر ایران كه در دوره صفویه صورت گرفته سخن میگوید و عقیده دارد این مساله را حتی در هنرهای دیگری مثل خوشنویسی یا معماری و ادبیات نیز نمیبینیم، اما در نگارگری این امر را بوضوح میبینیم.او میافزاید: نگارگریای كه به شیوه كنونی میبینیم نیاز به نوزایی دارد، زیرا محصول نگاه نسلی از هنرمندان سنتی است كه با آن كه به هنر مكتب اواخر عصر قاجار وابسته بودند در رجعتی چندصدساله مكتب نگارگری قرنهای دهم و یازدهم هجری قمری ایران را برگزیدند، تا به نوعی از هویت هنری ایرانی حراست كنند.او به این مهم اشاره میكند كه در بررسی محتوایی آثار نگارگران هر دوره بخوبی مشاهده میشود كه نگارگران از وضعیت و سبكهای هنرمندان پیشین خود چندان بااطلاع نبودند و آثارشان با پیشینه صحیح نگارگری همخوانی ندارد.نگارگری به شیوه كنونی به دلیل نگاه سنتی نسلی از هنرمندان اواخر عصر قاجار و انتخاب هنر قرون 10 و 11 نیاز به بازنگری دارداو كار را تمام میكند و در یك جمله بصراحت میگوید كه نگارگری در ایران به طور رسمی از آغاز آمدن مغولها به ایران آغاز شده است و دوره شكوفایی آن از قرن هشتم هجری قمری تا اوایل قرن 12 بوده و در همین قرن هم عمر نگارگری مثل هر سبك دیگری تمام شده است. جدا از صحبتهای آغداشلو كه بنمایه این هنر را مورد پرسش قرار میدهد، یكی از دغدغههای اصلی هنرمندان نگارگری به روز بودن آن است. این بهروز بودن در نوعی نوآوری خلاصه میشود كه هنرمندان این رشته سعی دارند تا مخاطبان بیشتری را برای آثارشان پیدا كنند.محمدباقر آقامیری در این خصوص میگوید: كسی با نوآوری در نگارگری مخالف نیست، اما نمیتوان با این عنوان چارچوبهای نگارگری را بههم ریخت و سپس اثری بیمحتوا را به عنوان یك اثر نگارگری به مخاطب ارائه كرد. او میگوید حتی اگر قرار است كار مدونی در خصوص نگارگری ارائه شود تا آثار برچسب تكراری بودن بر خود نگیرند باید پشتوانه فرهنگی و در عین حال چارچوبهای هنر نگارگری داشته باشد.او در این خصوص گشایش دانشكدههای نگارگری را در دانشگاه سوره و شاهد بسیار مهم میداند و میگوید: وقتی یك جوان با پیشینه تاریخ هنر كه در محیط آكادمیك به آن آموزش داده میشود رو به نگارگری میآورد و در این وادی قرار میگیرد، با نگاه به تحولات جدید هنری، به طور خود به خود از تكرار جلوگیری میكند.او عقیده دارد نگارگری نیازمند ایجاد فضای علمی قوی در میان دانشجویان این رشته است. او میگوید مرگ نگارگری وقتی است كه در این هنر به منظور تولید انبوه به هنرمندان جوان آموزش سطحی داده شود، زیرا این هنر عشق میخواهد و عشق جز با كار عاشقانه به دست نمیآید.او در خصوص آموزش نگارگری نیز به نكته مهمی اشاره میكند. آقامیری میگوید: ما معلم در این حوزه كم داریم. این در حالی است كه قبل از انقلاب تنها چند استاد نگارگر داشتیم. ثمرات آموزش ایشان را امروز در جامعه میبینیم.اینكه در دوسالانه امسال نزدیك به 600 نفر نزدیك به 1800 اثر هنری را عرضه میكنند امری بسیار رویایی است كه البته تحقق یافته، اما كماكان باید اذعان كرد كه در این حوزه استاد به معنای واقعی كم است تا این هنر بتواند آنطور كه شایسته است، آموزش داده شود.آقامیری كه ریاست انجمن نگارگران را نیز به عهده دارد از خیل عظیم جوانان علاقهمند به این هنر سخن میگوید كه هر روز بر تعدادشان افزوده میشود.او میگوید: طبق آمار 90 درصد هنرمندان شركتكننده در دوسالانه هفتم نگارگری ایران را جوانان بین 20 تا 30 سال تشكیل میدهند و این مساله با آنكه آینده خوشی برای این هنر نوید میدهد، در عین حال هشداری نیز به شمار میرود كه این جوانان نیازمند هدایت صحیح هنری برای خلق آثاری بدیع هستند، او نقش نهادهای دولتی را در این خصوص بسیار حساس میداند. از سویی دیگر، محمدعلی رجبی كه خود زمانی درگیر برگزاری همایشهایی با مضمون هنرهای فراموششده بود نیز درخصوص روزآمد شدن هنر نگارگری برای جذب مخاطب بیشتر میگوید: هیچ هنری در طول تاریخ با تركیب شدن یا تلفیق نشدن ایجاد نشده است، بلكه بهتر است بگوییم با همنشینی هنرها در كنار یكدیگر هنر جدیدی خلق میشود. او در این باره نقاشیخط را مثال میزند كه از همنشینی نقاشی با هنر خوشنویسی ایجاد شده و دیگر نه خوشنویسی است و نه یك اثر به تمام معنا نقاشی.او میگوید نگارگری شاخهای از هنر نقاشی است، اما با رویكردی خاص كه نباید این رویكرد را از دست بدهد. نگارگری تا وقتی ماهیتش را حفظ كند، میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد؛ اما اگر این هنر را به اشتباه با هنرهای دیگر و البته ناآگاهانه تركیب كنیم، كاری اشتباه است و در این حوزه نباید صورت گیرد. او عقیده دارد نو شدن یعنی اینكه حرف امروز ما را بزند، هرچند ریشه در تاریخ داشته باشد. نگارگری تنها با این رویكرد میتواند آیندهای روشن داشته باشد وگرنه نمیتوان در سالهای آینده هنری به نام نگارگری را تجزیه تحلیل كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 583]