واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: *آفرينش انسان آنگاه خداي سبحان گزيده اي از گونه گون خاك هموار و ناهموار، و حاصلخيز و شوره زار زمين را برگرفت و آب بر آن فرو پاشيد و به نهايت درهم آميخت تا آماده گشت، پس تنديسي پديد آورد با همه اندام ها و پي و بندها. در پرتو مهر ايزدي، پيكره نخستين انسان، راست قامت و سنگسا شد تا آن روز كه در دفتر تقدير رقم خورده و مهلتي كه در علم الهي گذشته است. طلوع مهربان و نوازشگر روح خدا كالبد بي جان آدم را هستي بخشيد و انسان در وجود آمد با ذهني جوال، و فكري كارساز، و اعضايي كه در خدمت دارد، و ابزاري كه كارگزار اوست، و شناختي كه حق را از باطل جدا سازد و نيز چشيدني ها و بوييدني ها و رنگ ها و ديگر چيزها را از هم. نيز گونه گون رنگ ها را چون سرخي خون و سياهي موي در طبيعت وي نهاد،وهمانندهايي از يك جنس چون استخوان سخت و نرم، و ناسازگاري هايي چون آب و آتش، و اخلاط ناهمگون چون گرمي و سردي، خشكي وتري، و غمگني و خوشحالي را بدو بخشيد. -انسان، امانت الهي خداوند از فرشتگان خواست تا اداي امانت و وفاي به وصيت او كنند و در برابر آدم به سجده درآيند و كرامت و برتري او را به جان پذيرا شوند، و چنين فرمود: بر آدم سجده بريد. همگان به خاك درافتادند جز ابليس كه آتش غرور خرمن جانش بسوخت، و سيه روزي بر او چيره گشت، و زايش از آتش را به خود باليد، و آفرينش از خاك را بكاهيد، و از محراب اطاعت حق سر برتافت. خداوند او را مهلت داد تا در فرصت اختيار، سزاوار خشم الهي گردد، و روزگار بلا و رنج خويش به پايان برد، و وعده پروردگار به انجام رسد. و چنين فرمود: بي ترديد تو از مهلت يافتگاني البته تا آن روز كه مقدر باشد. -سرگذشت انسان آنگاه خداي سبحان، آدم را در زندگي گشاده، و سايه سار آرام و امن مينو اقامت داد و از ابليس و دشمني هاي وي برحذر داشت. اما ابليس بر جاودانگي آدم در بهشت و انس او با بهشتيان رشك برد و از در نيرنگ، به دشمنكامي با او برخاست، و سوگمندانه لشكر شك، سپاه يقين او را درهم شكست، و پولادين اراده تعبد آدم به سستي توجيه گراييد، و آرامش ايمان او به وحشت مجازات بدل گشت، و سرانجام غرور شرمندگي شد. -بازگشت انسان به زمين خداي مهربان بر درماندگي آدم رحمت آورد و راه توبه بر او بگشاد و گل واژه رحمت در دهانش نهاد و او را وعده بازگشت به مينو داد، و چنين مقدر شد كه آدم به جايگاه رنج و زايش نسل فرود آيد. -اولين انسان، اولين معلم خداوند از گلبن آدم، پيامبران را گلچين كرد، و در پاسداري از گلشن وحي و گلبانگ رسالت از آنان پيمان گرفت تا اداي امانت كنند آنگاه كه بيشتر آفريدگان، عهد خدا شكستند و حق او نشناختند و براي او همتايان ساختند، و اهريمنان با نيرنگ، راه شناخت او بستند و مردم را از نيايش او بريدند. -اهداف پيامبران در اين هنگامه، خداوند سفيرانش را بر اساس زمانبندي مناسب و ويژه به سوي مردم گسيل داشت تا استعدادهاي نهفته آفريده را در آنان بشكفند، و ميثاق فطرت الهي را عينيت بخشند، و نعمت فراموش شده او را به يادشان آرند، و با رساندن پيام حق، راه هرگونه عذري را سد كنند، و گنجينه هاي خرد را از اسارت خرافات و اوهام آزاد سازند، و نشانه هاي قدرت الهي را به ديد مردم نشانند از: نيلگون گنبد برافراشته، و گاهواره زمين كه برنهاده، و توشه تامين كننده زندگي، و مرگ برهم زننده اين هستي، و رنج ها و بيماري هايي كه فرسوده شان سازد، و رخدادهايي كه همواره بر سرشان ريزد. -يك لحظه بي رهبر الهي، هرگز و هيچ گاه خداي مهربان ظلمت را بر بندگانش روا نديد، پس در هر زماني پيامبري يا كتابي فرو فرستاد، و امامي معصوم يا راهي روشن برگمارد فرستادگاني كه به رغم ياران كم و دشمنان بسيار، هرگز در دعوت به خدا كوتاه نيامدند.امت ها از دو سو با پيامبران آشنا مي شدند: يا سفير پسين، پيشين را نام مي برده و رسالت وي را مي ستوده است، و يا پيشينگان، پيشاپيش بر ظهور پيامبر آينده بشارت مي دادند. -محمد (ص)، آخرين ذخيره الهي و بر اين اساس، قرن ها پديد آمد و روزگار گذشت، و پدران كوچيدند و پسران بر جايشان نشستند تا خداوند، محمد ـ درود خدا بر او و خاندانش ـ آخرين ذخيره خود را به رسالت برانگيخت، و نويد او به ظهور خاتم تحقق يافت، و نبوت به اوج كمال نشست. -سيماي محمد (ص) محمد (ص) آخرين حلقه رسالت بود و رسولان پيشاهنگ، طليعه طلوع او بودند. سيماي محمد (ص) زبانزد بود و انسان چشم انتظار او. -زمينه هاي بعثت در شبانگاه طلوع اسلام، پريشاني و نابساماني همه جا سايه گستر بود، و ملت هاي روي زمين در اسارت تفرقه، آرزوهاي پراكنده، و آيين هاي ياوه بودند: گاه خداي را به آفريدگانش مانند كرده، و يا صفاتي دور از ساحت قدسش بدو نسبت داده، و يا بر آستان خدايگاني سر نهاده. پس خداي عزيز به نور خاتم، آنان را به راه آورد و به بركت او از ناداني رهاند. -غروب خورشيد رسالت محمد ـ درود خدا بر او و خاندانش ـ رسالت خويش به پايان برد، و خداوند پاداش او را لقاي خود مقرر فرمود و چيزي جز فيض حضور را شايسته او نديد، پس در هاله اي از كرامت به سوي او پر كشيد، و چون ديگر پيامبران، يادگار خويش در بين شما برنهيد، كه آنان نيز امت خود را ياوه و بي آييني روشن و پرچمي در اهتزاز رها نساختند. -نشانه هاي كتاب خدا اين كتاب خداست كه بيانگر حلال و حرام او، و بايسته ها و بهينه هاست، ناسخ و منسوخ، رخصت و عزيمت، خاص و عام را در بر دارد، از مثل و عبرت سرشار است، دستورهاي مقطعي و ابدي، و محكم و متشابه دارد، درهاي آيات را از صدف برون آورده و دوررس ها را نزديك كرده است. فراگيري بخشي از اين آيات واجب گشته است، و تحصيل بخش ديگر را تنگ ناگرفته است. برخي از فرمان هاي الهي در قرآن عزيز به حتميت و وجوب نوشته شده ولي در سنت پيامبر (ص) نسخ آن رسيده است، و يا در سنت، وجوب آن آمده ولي ترك آن در كتاب خداي مجاز گرديده است، و يا به وقتي خاص واجب شده كه با گذشت آن زمان، منتفي خواهد شد. حرام ها نيز در شكل هاي گونه گون عرضه گرديده است: بعضي كبيره، كه وعده دوزخ بدان داده شده و بعضي صغيره، كه وزشگاه نسيم آمرزش خداوند است و بعضي اندك آن مقبول درگاه الهي است و بيش از آن در اختيار مكلف نهاده شده. -در پيرامون حج خداوند حج خانه محترمش را بر شمايان واجب كرد و آن را قبله مردمان قرار داد تا چون تشنه كامان به رود رسيده، سر از پا نشناخته بدان سرازير گردند و بسان كبوتران حرم بدان پناه برند. حج نيايشي است به نشانه فروتني انسان به پيشگاه عظمت الهي و اعتراف به عزت سرمدي. خداوند از توده بندگانش، اطاعتگران گوش به فرمان را برگزيد تا دعوت حق را لبيك اجابت گويند و كلام او را به جان بنيوشند، و در موقعيت هاي تاريخ ساز و ماندگار سفيران خداوند با پاي تامل و تفكر بايستند و پاي در جاي پايشان نهند و فرشتگاني گردند كه بر عرش الهي طواف كنند، و در تجارتكده نيايش به سود فراوان دست يازند، و به هنگامه مغفرت او پيش تازند. اين خانه ديربنيان كعبه است كه خداي سبحان آن را مايه عزت و سربلندي اسلام، و حرم امن پناه خواهان قرار داده است. زيارت و طواف آن را واجب كرد، و پاس حق و احترام آن را بسي لازم شمرد، و شمايان را در آن به ميهماني خود فرا خواند، و چنين فرمود: اين حق خدا بر مردم است. آنان كه توان رسيدن به حرم را دارند، بايد خانه او را زيارت كنند، و آن كه از روي ناسپاسي سر باز زند، خداوند از او و همه جهانيان بي نياز است. فراهنگ 1883
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 438]