واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > حکیمی، محمود - استاد مطهری بارها من را برای نگارش کتاب تشویق می کرد، هرگز این بزرگواری آن مرحوم را فراموش نمی کنم و خود را به نوعی وامدار شخصیت استاد می دانم چرا که کتب این استاد شهید و به ویژه «داستان راستان» حاوی نکات آموزنده بسیاری برای نویسندگان است. «داستان راستان» شهید مطهری در سال 1339 منتشر شد و بعد از استقبال فوق العاده در سال 1343 جلد دومش منتشر شد و کمکم پای داستانها به رادیو باز شد و بعدش هم کتاب برگزیده یونسکو شد...کتابی با 125 داستان ساده و بیاغراق. استاد مطهری در مقدمه بسیار ارزنده داستان راستان بر این نکته تاکید فراوان دارد که می توان به منظور هدایت، ارشاد و تهذیب اخلاق عمومی داستان های سودمند بسیاری را از کتب تاریخ و حدیث استخراج کرد و سپس با زبان ساده و نثر روان در دسترس عموم قرار داد. استاد در این مقدمه با فروتنی و تواضع خاص خود می نویسد «این فکر خواه یک فکر ابتکاری باشد و خواه نباشد از من شروع نشده و ابتکار من نبوده است. در یکی از جلسات هیئت تحریریه شرکت انتشار که از اساتید ادبیات تشکیل می شود و اینجانب نیز افتخار عضویت آن هیئت را دارد یکی از اعضا پیشنهاد کرد که خوب است کتابی اخلاقی و تربیتی نگارش یابد ولی نه به صورت بیان بلکه به صورت حکایت و داستان؛ آن هم نه داستان های خیالی بلکه داستان های حقیقی و واقعی که در کتب اخبار و احادیث یا کتب تواریخ و تراجم (شرح احوال) ضبط شده است....این پیشنهاد مورد قبول هیئت تحریریه واقع شد. سهمی که اینجانب دارد این است که بیش از سایر اعضا این فکر در نظرم مقبول و پسندیده آمد و همان وقت تعهد کردم که این وظیفه را انجام دهم. اثری که اکنون مشاهده می فرمایید مولود آن پیشنهاد و آن تعهد است.» استاد مطهری با توجه با این نکته که هر جامعه نیازهای خاص خود را دارد و نویسنده می تواند پس از شناخت نیازهای جامعه خویش با بیان داستان های دینی و تاریخی الگوهایی را ارایه دهد که خواننده به شناخت درست دینداری و ایمان و جوانمردی و مروت آگاه شود، دست به نگارش این اثر زده است. هریک از داستان های این کتاب در واقع یک درس تاریخی است به عنوان مثال در داستان «بزم خلیفه» که داستان 22 این کتاب است، استاد مطهری از تبهکاری ها و مظالم متوکل خلیفه سفاک عباسی سخن می گوید و اینکه چه عواملی موجب شد که حکومت ظالمانه متوکل سال ها ادامه یابد. استاد مطهری چاپلوسی، تملق شاعران و نویسندگان و خطیبان درباری را عامل تداوم حکومت ظالمانه او می داند و سپس در حکایتی نشان می دهد که امام رضا (ع) با خواندن اشعاری تکاندهنده مجلس بزم متوکل را در هم می ریزد. ایشان توانستند با چند بیت، غبار غرور و غفلت را ولو برای مدتی کوتاه از قلب پر قساوت متوکل بزدایند. نمونه های بسیاری از این داستانها در این کتاب شهید مطهری موجود است بطوریکه میتوان از حکایت های آن به عنوان درسی تاریخی برای عموم مردم یاد کرد. استاد مطهری شیوه های داستان نویسی را رد نمی کرد اما عقیده داشت که هر داستان و حکایت و رمان خواه بلند و خواه کوتاه باید بر اندیشه ها و حتی رفتار خواننده تاثیر بگذارد. اگر داستانی حتی جذاب باشد اما هیچ تاثیر رفتاری بر خواننده نگذارد در واقع اتلاف وقت است. داستان راستان استاد شهید مطهری برای بسیاری از نویسندگان آموزه های بسیاری را دربر داشت که یکی از آن نویسندگان خود من هستم. تصور می کنم این اثر را در سال 1345 خواندم که تاثیر فراوانی بر من داشت. کتاب دو جلدی داستان راستان را ابتدا شرکت سهامی انتشار به چاپ رسانده بود. این انتشارات امسال پنجاه و یکمین سال تاسیس خود را می گذراند و می توان آن را بنیانگذار انتشار کتاب های دینی دانست. خاطرم هست آن روزها کتاب داستان راستان استاد مطهری با استقبال فراوان مخصوصا از سوی نوجوانان و جوانان روبرو شد. با توجه به جمعیت حدود 30 میلیون نفری که ایران در دهه پنجاه داشت کتاب داستان راستان استاد مطهری با تیراژهای 20 هزار نسخه ای به سرعت به فروش می رسید چرا که استاد در این کتاب به همگان یاد آور شده بودند که می توان داستان های تاریخی را به زبان ساده و روان و البته جذاب در اختیار همگان گذاشت. در آن دوران برخی از مدعیان ادبیات داستانی عقیده داشتند که در داستان نمی توان از زبان شخصیت ها یا کاراکترهای داستان به طور مستقیم مثال عقیدتی را مطرح کرد. آنها می گفتند ماجراهای یک داستان باید به گونه ای باشد که خواننده پس از خواندن داستان از میان وقایع و حوادث داستان خود به نتیجه گیری بپردازد اما استاد مطهری این عقیده را نمی پذیرفت و بر این باور بود که بسیاری از مسایل عقیدتی و ایدئولوژیک و دینی را می توان از زبان شخصیت های یک داستان بیان کرد. در دهه چهل و پنجاه به ویژه اواخر دهه چهل بیشتر کتاب های داستانی که منتشر می شد از نویسندگان چپ گرا بود و تقریبا تعداد نویسندگانی که داستان های دینی می نوشتند از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کرد؛ بیشتر کتاب هایی که آن زمان وجود داشت یا ترجمه از نویسندگان خارجی بود یا داستان های با تفکرات چپ، داستان نویسی تاریخی اسلامی بسیار بسیار کم بود. از این رو زمانی که استاد مطهری اقدام به نگارش کتابی با محتوای مفاهیم دینی کردند گروهی به ایشان خرده می گرفتند که داستان نویسی در شان شما نیست و شما باید به نگارش کتاب های فلسفی بپردازید. در حقیقت اقدام شهید مطهری برای نگارش کتاب داستان راستان در چنین فضایی یک ابتکار بزرگ بود برای همین مسئله است که این کتاب درسی بزرگ، برای نویسندگان دیگر در همه زمان هاست...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 504]