واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > اکبرلو، منوچهر - فیلم یا کتاب؟ سینما پس از رونق گستردهای که یافت و به رسانه اول در فرهنگسازی تبدیل شد؛ همواره مورد این انتقاد قرار گرفته است که رشد خود را به بهای نابودی دیگر رسانهها به دست آورده است. آیا به راستی چنین است؟ در این نوشتار فیلم را در مقابل کتاب میگذاریم تا شاید تصویری شفاف از پاسخ این پرسش به دست آوریم. گاه این انتقاد از سوی صاحبنظران مطرح میشود که پیشتر کودکان و نوجوانی که به سینما میروند و در معرض تماشای فیلم و حوادث آن قرار میگیرند، بدون ذرهای مقاومت، اوضاع و احوال و وقایعی را که سازندگان فیلم میل دارند تا آنها جزئی از آن بشوند، میپذیرند و از تجربه و آزمایش و تحلیل درستی یا نادرستی آن بازمیمانند. به عبارت دیگر، از دیدگاه این صاحبنظران، فیلم هیچ گونه نیازی به اندیشه درباره موضوع آن ندارد. از سوی دیگر تقریباً همه کودکان و نوجوانان از آن جایی که سواد بصری لازم را توسط هیچ نهاد رسمی یا رسانهای نیاموختهاند، از ارزشهای هنری و زیباشناختی فیلمها آگاهی ندارند و نیز نمیتوانند درباره افکاری که در حوادث فیلم و لابهلای تصاویر و روایت با ایشان در میان گذاشته میشود، منتقدانه بیندیشند و برای جذب آن نیز هیچ زحمتی به خود نمیدهند و در موضعی کاملاً انفعالی به سر میبرند. اما در مقابل کتاب، آنها چنین موضعی ندارند. آنها برای خواندن یک کتاب انرژی عقلانی خود را با حداکثر فعالیت خلاقه به کار میبرند. صاحبانِ چنین نظری بر آنند که خواندن کتاب موجب میشود که خواننده قدرت تخیل خویش را به بهترین شکل به کار بیندازد و از آن بهره ببرد؛ در حالی که دیدن فیلم چنین تواناییای را به شخص نمیدهد. در ارزیابی این نظر، نخست باید به پاسخ این پرسش پرداخت که زمانی که ما کتابی را میخوانیم، چه رخ میدهد؟ باید در نظر داشت که کودکان و نوجوانان (و نیز بزرگسالان) هیچ گاه یکایک واژهها و عبارات را به تصاویر فکری تبدیل نمیکنند، زیرا اگر چنین حالتی در زمان خواندن کتاب روی میداد، بدون شک امر مطالعه با کندی پیش میرفت. به ویژه در مورد کودکان، این کُندی، به از بین رفتن تمرکز بر مطالب کتاب ختم میشد. در حالت عادی، کلمات فقط نشانههایی هستند که ما با دیدن آنها به یاد اشیا و موجودات و رویدادهایی که این نشانهها بیانگر آنها هستند، میافتیم. البته به شرط آن که صاحب دانش بسنده در زمینه زبانی که با آن مطالعه میکنیم، باشیم. آن دسته از معانی که با دیدن این نشانههای قراردادی در ذهن ما حاضر میشوند، با اشیاء موجودات و پدیدههای دنیای بیرون متفاوتند. این دسته از معانی تنها اندیشههایی هستند که ما درباره اشیاء موجودات و پدیدههای دنیای بیرون صاحب هستیم، یا به عبارت بهتر، نویسنده کتاب ما را وامیدارد تا صاحب آن شویم. به همین طریق، تصویر نیز دارای معنای ویژهای است که برای فهمیدن و درک آن، باید آن را آموخت. در نظر داشته باشید که یادگیری معنای تصاویر از معنای واژهها بسیار سادهتر است؛ زیرا تصویر یک نشانه طبیعی است که در زمانی بسیار کودتاه، دلالت بر یک شیء یا موضوع یا شخصی میکند که ب جای آن قرار گرفته است. در حالی که واژهها از آن جایی که بیشتر نشانه قراردادی هستند، ارتباط مستقیم و دست اولی با اشیا، موضوعات و اشخاصی که به جای آنها قرار گرفتهاند، ندارند. البته باید در نظر داشت معنای تصاویر فیلم معمولاً با شیء یا موقعیتی که نمودار آنهاست، یکی نیست. یک نمای عمومی یا زاویه دید رو به بالا یا ...، در یک فیلم، مفهومی را درباره آن شی یا موقعیت ویژه بیان میدارد که معرف آنها با قاببندی دیگر از همان شی یا موقعیت نیست. برای درک معانی سینما، گذراندندوران بلندمدت در مدرسه یا کتابهای آموزشی نیست؛ اما در هر حال این معانی را مانند معانی واژهها نمیتوان طوطیوار از حفظ کرد و با تکرار آموخت. این معانی را نمیتوان در کتاب واژهنامه گردآوری کرد یا حاضر و آماده در ذهن مهیا داشت تا با دیدن آنها در فیلم درکشان کرد. هر تصویر یا صحنه، صاحب اصالت خاصی است و اگر دو فیلمساز، کارشان کاملاً و از هرجهت شبیه هم از کار دربیاید، این امر را باید یک رویداد شگفت تلقی کرد. (این شگفتی هنوز رخ نداده است!) هر تصویر صاحب معنای ویژه خود است، اما از یک جهت، سازنده فیلم، کمابیش در این که موضوعات مورد علاقه خود را چگونه به تصویر بکشد، با محدودیتهایی روبهروست و همین امر، کار بیننده فیلم را سادهتر و آسانتر میسازد. هرکس که فیلم بیشتری ببیند، تشخیص معنای تصاویر فیلم برایش سادهتر میشود. درجهای که او معنای تصاویر فیلم را جذب میکند، به میزان قابل توجهی بستگی به قدرت او در تشخیص نشانههای بصری دارد. زمانی که کودک کتابی را میخواند، تقریباً هیچ گاه معرفهایی از موضوعات بحث شده در کتاب را در ذهن خود شکل نمیدهد و درباره آنها جدا از متن کتاب نمیاندیشد. تفکر اصیل زمانی آغاز میشود که دست از خواندن میکشد. (این که میگوییم کتاب خوب، کتابی است که پس از خواندن، دریچههای تازهای بر ذهن کودک و نوجوان بگشاد، براساس همین معیار است.) اگر وقفه در خواندن در میانه کتاب رخ دهد، این امر به دو دلیل صورت میگیرد. زمانی به این دلیل که کودک نتوانسته است متوجه آن چه خوانده است بشود و زمانی دیگر به این سبب که میخواهد افکار منتقدانه و تخیلات خویش را آزادانه به بازی بگیرد. بدون شک ایجاد چنین درنگی در زمان دیدن فیلم امکانپذیر نیست. اما باید توجه داشت که تا آن جا که مربوط به کوشش خردمندانه و تخیلآمیز بیننده فیلم و خواننده کتاب در وقفه ارتباط ایجاد میشود، اختلاف بین فیلم و کتاب است. طبیعی است که کودک خواننده کتاب در موقع مطالعه هیچ گاه حالت بیتفاوتی نسبت به آنچه میخواند، ندارد. همین قدر که او توجه خود را به مطالبی که میخواند معطوف میکند، این خود، نوعی کوشش و فعالیت محسوس است. از این گذشته، او باید به طور مدام، معنای واژهها و عباراتی را که پشت سر هم میآیند ترکیب کرده و از آنها یک معنای کلی به دست آورد. انجام این امر را قالبهای جملات که در ذهن و خاطره خواننده گردآوری شده، امکانپذیر میسازند. بیننده فیلم برای انجام همین کار، باید از انواع دستهبندیها و قالبها استفاده کند. قالبهایی که نقشه راه او در رسیدن به مفهوم فیلم هستند. حالت و طرز قرار گرفتن دوربین، ترکیب عوامل در تصاویر و چگونگی پشت سر هم قرار گرفتن آنها، موسیقی، صورت و کلام بازیگرها و ... تعیینکننده این قالبها هستند. در زمان دیدن فیلم، کودک یا نوجوان چه میکند؟ او به برقراری ارتباط بین دو یا چند موضوع یا شخص در تصاویر میپردازد و نیز آنها را مقایسه میکند و علل و نتایج را بررسی میکند. وی با هدایت کارگردان، نقطه دید یا عطف خویش را به دست میآورد؛ در موقعیت شخص دیگری قرار میگیرد و نیز میکوشد خلاء موجود در بین تصاویر را پر سازد. او همچنین آنچه پیش خواهد آمد را پیشبینی میکند و در انتظار وقوع آنها مینشیند. و نیز در لحظه لحظه فیلم، چیزهایی را که قبلاً رخ داده، به خاطر میآورد. چرا که آنها به فهم معانیای که هم اکنون در حال رخ داده است، به کار میآید. پیش از این بیان شد که آموزش و یادگیری معانی تصاویر فیلم نیازمند صرف وقت کمتری است تا حفظ کردن معنای واژهها. اما از آنجا که تصاویر فیلم در حد خود متمایز هستند، میتوان این داعیه را داشت که دیدن یک فیلم نیازمند صرف فعالیت اصیلتری است تا خواندن یک کتاب. این مسأله به ویژه زمانی کاملاً صادق خواهد بود که فراتر از وجوه سرگرم کنندگی و لذتبخشی یک فیلم برای کودک یا نوجوان (دوعنصر بنیادین از سینمای کودک و نوجوان)، فیلم خردمندانه نیز باشد. حقیقت دیگری که نباید از نظر دور داشت این است که معمولاً زبان فیلم بسیار سطحی درک میشود و مقصود سازنده فیلم به شکل کامل توسط تماشاگران کودک و نوجوان مفهوم نمیشود. بسیاری از کودکان و نوجوانان تماشاگر فیلم، با دیدن اشیای مختلف در صحنههای فیلم نمیتوانند آنچه فیلمنامه نویس و کارگردان میخواهد درباره این اشیا بیان دارد، درک کنند. با این حساب باید گفت آنها از فهم میزان بالایی از معانی فیلم ناتوانند. این درک سطحی و ناتمام، گاه از کاستیهای دانشی فیلمساز است؛ اما بیش از هر چیز بستگی به کاستیهای بینندگان کودک و نوجوان در تسلط بر زبان فیلم دارد. این تسلط به میزان قابل توجهی از بزرگسالان نیز وجود ندارد. بدیهی است فراتر از یک رویه سطحی، نگارنده بر این باور است که در مسیر دیدن فعالانه فیلم است که آموختن مبانی سواد بصری و زبان فیلم برای کودکان و نوجوانان ضروری مینماید. همانگونه که تسلط بر زبان لغوی برای خواندن یک کتاب ضروری است. به همین سبب که آنان که به طور مرتب به تماشای فیلم نمیروند، از سرعت زیاد در گذراندن صحنههای فیلم شکایت دارند و معتقدند که دنبال کردن آنها برایشان بیش از اندازه ناراحتکننده و خستگیآور است. اگر فیلم، مناسب مقطع سنی دانشآموزان باشد و از نظر کیفیت نیز حد قابل قبولی داشته باشد، اما برخی از آنان ناراحتی خود را با جابجایی، حرف زدن با اطرافیان و مشغول شدن با چیزی یا حتی در مواردی کوشش برای برهم زدن فضای تماشای فیلم نشان میدهند؛ به همین امر بازمیگردد. و نیز باید توجه داشت که کودک به تدریج و طی مراحل عقلی است که درمییابد اشیای جهان بیرون، چیزهای متفاوت و جدایی از خود او هستند. اما حتی در آن زمان نیز باید دریابد که چطور فیلمهایی را که در آن، تجارب زمان و مکان و حرکت، با آن چه او در واقعیت تجربه و احساس میکند، تفاوت دارند؛ تعبیر کند و دریابد. او برای این که از آن چه میبیند معنای کامل و درستی در ذهن خویش داشته باشد، باید از قدرت خلاقۀ خود بهره گیرد. این قدرت خلاقه خود بهره بگیرد. این قدرت خلاقه ابزاری است تا او خلاء عوامل گمشده را در دنیای فیلم با آن پر کند. و البته یادآوری این نکته ضروری است که عدم درک درست معانی فیلم، به میزان دانش، تجربه، تسلط و آشنایی فیلمساز به دنیای شگرف کودکان و نوجوانان نیز وابسته است. همان امری که در مورد نویسندگان و شاعران نیز در عرصه کتاب مصداق دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]