تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819479207




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کرامات و خوارق عادات/بخش پایانی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > خرمشاهی، بهاالدین  - ما نان خدا را می‌خوریم و سنگ طبیعت را به سینه می‌زنیم! بشر که آفریدة خداست، چون پروردة دامان طبیعت است، به سنجه‌ها و پیمانه‌های طبیعی خو گرفته است و جهان هستی را با جهان طبیعت ـ یعنی رویة پدیداری و پیمودنی جهان ـ یکسان می‌گیرد.  مذهب اصالت طبیعت یا دهری‌گری سابقة کهنی در فرهنگ بشری دارد و اوجش را در ماتریالیسم و پوزیتیویسم قرن نوزدهم و بیستم طی کرده است. لازم نیست که حتماً پدیدة فراروانشناسی احضار روح،‌ اصالت ماده را نقض کند. پیشرفت علم خود این کار را صورت داده است. امروزه نه فقط برای اهل فلسفه و دین، بلکه برای اهل علم هم قول به ماتریالیسم، ساده‌دلانه و سطحی‌نگرانه است؛ چه، مادة موجود صلب صریح و ایستای ثابت‌العین مشت پرکن قابل اشارة حسّیة قدیم نیست. ماده که رابطة متقابل با انرژی دارد، مشتی تموج و تلاطم است، یا یک سلسله رویداد است. هیچ معلوم نیست که بنیادی‌ترین و نهادی‌ترین ذرة سازندة اتم‌ها و عناصر طبیعت چیست. ذرات بنیادین، خود از ذراتی بنیادین‌تر تشکیل یافته و همچنان ـ پیدا نیست تا کجا ـ به اجزای بسیط‌تری تحلیل شود. آری، تحولات عظیم و انقلابی علم در قرن اخیر در جزم و جمود ماتریالیسم قدیم رخنه انداخته است. قرن‌ها بود که «تشبیه» (انسان وار انگاری) بر علم غلبه داشت، سپس نقطة عطفی پدید آمد و «تنزیه» (نفی صفاتی چون صفات بشری و صور ذهنی بشری) بر آن غلبه یافت، و علم ناچار شد در بسیاری موارد دست از مدل‌سازی (تشبیه) بردارد و بسیاری از علوم یا مبانی علوم را به شدت ریاضی (انتزاعی و منطقی) کند؛ چرا که پس از انقلابی که نظریة نسبیت و فیزیک و مکانیک کوانتومی برانگیخت، لازم شد که در مفاهیم زمان و مکان و جرم و ماده و طول و علت و علیت تجدیدنظر اساسی صورت گیرد. در سرعت نور، سخن گفتن از زمان و مکان مطلق، یا حتی مطلق زمان و مکان نادرست است، یا در حرکات تصور ناپذیر و تصویر ناپذیر ذرات اتمی و بنیادین ـ که شاید برخلاف اعتقاد قدما طفره را ممکن ساخته باشند ـ سخن از مکان و تمکن (جایگیری و جایداری و جهات اربعه و سته) گفتن مجازی و حتی لغو است. ذرات بنیادی و دون اتمی که جای خود دارد، هنوز اکثریت فیزیکدان‌ها برای الکترون هم وجود خارجی نظیر فی‌المثل گردو یا گلوله قائل نیستند و او را کمابیش یک موجود قراردادی علمی می‌شمارند، نه یک شیء مستقل ذوابعاد طبیعی. این واقعیت هم محرز است که هندسة اقلیدسی که در آن کوتاه‌ترین فاصله بین دو نقطه خط مستقیم است، یا دو خط موازی تا بی‌نهایت همدیگر را قطع نمی‌کنند، یا مجموع زوایای مثلث 180 درجه است، مابه‌ازای طبیعی، یعنی واقعیت عینی فیزیکی صددرصد دقیق ندارد. هندسة طبیعت ـ با آنکه ما اقلیدسی می‌اندیشیم ـ کاملاً اقلیدسی نیست. شک در اصل علیت (علیت طبیعی) سابقة طولانی دارد. در اسلام نخست متکلمان اشعری بودند ـ و برجسته‌تر از همه ابوحامد غزالی ـ که منکر علیت شدند. در بسیاری از استنباط‌ها و استدلال‌های علمی جدید به جای علیت طبیعی، علیت آماری را می‌گذارند که فقط اعتبار کلی و نامشخص دارد و چنان‌که گفته شد، در بعضی از شعب علوم ناگزیرند عادات و قوالب فکری ـ فلسفی قدیم را برای پژوهش‌های بسیار خرد و بسیار کلان وابگذارند. در علوم زیستی مسأله راز حیات، و در علوم اجتماعی مسأله فردیت یعنی اختیار انسانی، از اتقان محاسبه‌ها می‌کاهد. آزمون و خطا اساس علم است. آزمون ناگزیر، و خطا نازدودنی است و یقین قطعی ـ جز در ایمان، آن هم ایمان راسخان ـ از بشر دریغ شده است. علم از دیرباز با غیرعلم، حتی خرافات عجین بوده است. طب از دل جادوگری و شیمی از دل کیمیا برآمده است. اینک نیز می‌رود که از فراروان‌شناسی یا ماورای روان‌شناسی، روان‌شناسی ماورای پدید آید. ایرادها و انتقادهای اساسیی که بر پدیده‌های فراروان‌شناسی می‌گیرند، از این قرار است: 1) روش و نگرش علمی را نقض می‌کند و منکر علیت و محدودیت‌های زمانی و مکانی است، 2) نظریة معنی‌دار و جامعی برای تحلیل و تعلیل این پدیده‌ها از سوی دست‌اندرکاران یا طرفدارانش تدوین نشده است. پاسخ انتقاد اول این است که: دین و عرفان و هنر و فلسفه و اخلاق که نهادهای بسیار مهم فرهنگی جامعة بشرند نیز تطابق کامل یا حتی ناکامل با موازین علمی ندارند. در خود علم هم نظریه‌ها یا یافته‌های جدیدی بوده است که سالها و سده‌ها به عنوان اینکه با سنت علمی مخالف است طرد می‌شده و سپس پذیرفته شده است (نظیر هیپنوتیسم و طب سوزنی). جبر علّی و محدودیت زمان و مکان در نسبیت و فیزیک اتمی مورد تجدید نظر قرار گرفته است. قول به وجود روح و اثبات اینکه بعضی کسان با روح تماس می‌گیرند، فی‌نفسه موازین علمی را نقض نمی‌کند، البته ماتریالیسم خشک و خام نقض می‌شود. مگر آنکه باز بگویند روح هم مانند انرژی، جلوه‌ای از ماده است. پاسخ دیگر این است که این پدیده‌های فراروان‌شناسی طبق تعریف فراطبیعی‌اند؛ لذا طبیعی است که توجیه و تعلیل «طبیعی» نداشته باشند. به قول استاد شهید مرتضی مطهری جستجوی ماوراءالطبیعه در درون طبیعت، نادرست و نقض غرض است؛ اما به این پاسخ، می‌توان چنین پاسخ داد که درست است اینها پدیده‌های فراطبیعی‌اند، ولی در حوزه طبیعت رخ می‌نمایند. روح مجرد در عین تجردش نامعلوم و درنیافتنی است ولی از آثاری که در جهان مادی می‌گذارد قابل ردیابی است. تله‌پاتی یا دور آگاهی، بالاخره بین دو انسان انجام می‌گیرد و قابل بررسی تجربی است و هزاران بار هم اینگونه بررسی دربارة آن انجام شده است. نکتة مهم در این زمینه، یعنی تجربه‌پذیری و تحقیق‌پذیری این پدیده‌ها این است که همواره در شرایط آزمایشگاهی قابل تجدید و تکرار نیستند. رؤیای صادقانه را نمی‌توان ایجاد کرد. یا روح را نمی‌توان هرگاه که شرایط آزمایش و حضور گواهان ایجاب کرد، احضار و در واقع «جلب» کرد. حتی در عالم پدیده‌های فیزیکی هم در بسیاری از موارد شرایط و ابزار آزمایش بر مورد آزمایش اثر می‌گذارد و آن را تحریف و مطالعه‌اش را دشوار یا ناممکن می‌سازد.بسیاری از رصدها یا آزمایش‌های اخترشناسی تابع اوضاع کیهانی است و گاه در طی عمر چند نسل از دانشمندان فقط یکبار رخ می‌دهد و چه بسا تکرارناپذیر است. پاسخ دیگر این است که پژوهندگان پدیده‌های فراروان‌شناسی نیز برای روش‌های علمی احترام قائلند و تحقیقات خود را صرفاً به همین شیوه انجام می‌دهند. شک نیست که انسان به‌طور طبیعی به اطلاعات شفاهیی که به حد تواتر می‌رسد، اعتنا می‌کند و برای آن حجیت و اعتبار قائل است و بسیاری از علوم نقلی و در رأس آنها تاریخ، مبتنی بر سماعیات شفاهی و کتبی است، وگرنه چنان‌که گفته‌اند، امکان اثبات قطعی رویدادهای تاریخی، فی‌المثل جنگ ایران و یونان و وجود واقعی شخصیت‌های تاریخی چون اسکندر و ناپلئون هم به طریق علمی پوزیتیویستی منتفی است. باری، انجمن تحقیقات روحی بریتانیا و نیز آمریکا که یکصد سال از تأسیس آن می‌گذرد، بنای کار خود را بر پژوهش‌های علمی گذارده است و همواره رؤسای آن مقام علمی یا فلسفی شامخی داشته‌اند و در میان آنها تاکنون سه برندة جایزة نوبل و ده عضو انجمن سلطنتی (علمی) بریتانیا ـ که یکی از معتبرترین و کهن‌ترین انجمن‌های علمی جهان است ـ وجود داشته‌اند. آیزنک می‌نویسد:«اگر توطئة عظیمی در کار تقریباً سی دانشکده از تمام دنیا و صدها دانشمند بسیار ارزنده در زمینه‌های مختلف که بسیاری از آنان اساساً مخالف ادعاهای پژوهش‌های روحی هستند نباشد، تنها نتیجه‌ای که یک مشاهده‌گر بی‌طرف می‌تواند بگیرد، باید این باشد که اشخاص معدودی واقعاً وجود دارند که به وسایلی که هنوز نزد دانش ناشناخته است، از آنچه در ذهن دیگران یا در ماورای جهان می‌گذرد، آگاهی حاصل می‌کنند. این موضع نباید به عنوان پشتیبانی از پندارهایی چون بقای پس از مرگ، مینو گروی (ایده‌آلیسم) فلسفی، یا چیزی دیگر تعبیر شود؛ تعبیر این امر واقع باید تا دانستگی کامل‌تری از شرایطی که زیر آن این نتایج فراهم می‌شود و وسایلی که از آن راه، دانستگی فوق حسی هدایت می‌شود، باقی بماند. نیز بسیاری از فیلسوفان و روان‌شناسان و متفکران و نویسندگان بزرگ قرون اخیر و به ویژه قرن حاضر به طور کلی صحت همه یا بعضی از انواع پدیده‌های فراروان‌شناسی و کرامات و خوارق عادات را پذیرفته‌اند که بعضی از آنها را نام می‌بریم: 1. امانوئل سودنبورگ (1688ـ1772) دانشمند، فیلسوف، متکلم و عارف بزرگ سوئدی. در ریاضیات و نجوم تبحر و در مکانیک نبوغ خاصی داشت. بعدها از تحقیقات او در زمینة ساختن زیردریایی و هواپیما استفاده شد. معدن‌شناس برجسته‌ای بود و سی‌سال تمام در صنعت استخراج و ذوب فلز سوئد کار کرد. در فیزیک و شیمی و فیزیولوژی و تشریح نیز تحقیقات ارزنده‌ای دارد. در برهه‌ای از عمرش به رازبینی و رازشنوی رسید و از آن پس بیشتر همت خود را مصروف به الهایت و عرفان کرد. منکر تثلیث و قائل به توحید بود. از او نقل شده است که فرشتگان را می‌دید و با آنان سخن می‌گفت. از خود «خلع جسد» می‌کرد و به سیر در عوالم روحانی می‌پرداخت. آثار علمی او بسیار است. مهمترین اثر او در این زمینه کتابی است به نام بهشت و دوزخ. 2. سرویلیام کروکس (1832ـ 1919) فیزیکدان و شیمیدان انگلیسی کاشف عنصر تالیوم و سازندة رادیومتر، 3. سراولیور جوزف لاج (1851 ـ 1940) فیزیکدان انگلیسی و رئیس دانشگاه بیرمنگام. تحقیقات مهمی در زمینة حرکات یون و الکترومغناطیس و الکترولیز دارد. در عین حال به پژوهش‌های روح‌شناسی و خوارق عادات علاقه بسیار داشت و در این زمینه چند کتاب مهم دارد. در راه ائتلاف علم و دین نیز بسیار کوشا بود. 4. شارل ریشه (1850 ـ 1935) استاد فیزیولوژی دانشکدة طب دانشگاه پاریس و برندة جایزة نوبل 1913 در فیزیولوژی، که در سال 1905 ریاست انجمن تحقیقات روحی (روح‌شناسی) انگلیس را به عهده داشت. 5. ویلیام جیمز (1842 ـ 1910) فیلسوف و روان‌شناس آمریکایی. ‌6. هنری سیج‌ویک (1838 ـ‌1900) فیلسوف انگلیسی و نخستین رئیس انجمن تحقیقات روحی بریتانی. ‌7. ویلیام مک‌دوگال (1871 ـ 1938) روان‌شناس انگلیسی که بیش از هر روان‌شناس دیگری در قرن بیستم کوشید به روان‌شناسی مبنای تجربی و فیزیولوژیایی بدهد. با راین در دانشگاه دیوک در کارولینای شمالی همکاری وسیعی در زمینة پژوهش‌های فراروان‌شناسی داشت. 8. هانری برگسون (1859ـ1941) فیلسوف فرانسوی، و از رؤسای انجمن تحقیقات روحی (روح‌شناسی) بریتانیا. 9.کارل گوستاویونگ (1875ـ1961) روان‌شناس و روان‌درمانگر سوئیسی که همکار و همتراز فروید بود؛ ولی راهش را از او جدا کرد. قائل به صحت پدیده‌های فراروان‌شناسی، به ویژه رؤیای صادقانه و طرفدار جدی‌تر گرفتن فراروان‌شناسی بود. از او چند اثر به فارسی ترجمه شده است. 10.رودولف اشتاینر (1861 ـ‌1925) متفکر و دانشمند سوئیسی، بنیانگذار مکتبی به نام «حکمت انسانی»،  11. هانس دیریش (1867 ـ 1941) زیست‌شناس و فیلسوف آلمانی، ‌12. چارلی دونباربراود (1887 ـ 1971) فیلسوف انگلیسی که دو نوبت و جمعاً به مدت 5 سال رئیس انجمن تحقیقات روحی (روح‌شناسی) بریتانیا بود،  13. فردریک و . ه . مایرز(1843ـ1901) استاد روان‌شناسی دانشگاه کمبریج و از اعضای فعال انجمن تحقیقات روحی بریتانیا،  14. جوزف بانکزراین (معاصر) استاد روان‌شناسی و مدیر آزمایشگاه فراروان‌شناسی ـ که مکدوگال تأسیس کرده بود ـ در دانشگاه دیوک در کارولینای شمالی. پژوهشهای علمی چهل سالة او در زمینة فراروان‌شناسی (ادراکات فراحسی و خوارق عادات) اهمیت شایانی دارد،  15. ژول رومن(1885ـ1972 ) شاعر، نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویس فرانسوی، عضو آکادمی فرانسه، صاحب آثار بسیار از جمله، رمانی به نام مردان با حسن‌نیت(در 27 جلد)، 16. اچ.جی.ولز (1866ـ1946) داستان‌نویس انگلیسی،  17. موریس مترلینگ(1862ـ1949) متفکر الهی، شاعر، نمایشنامه‌نویس بلژیکی که بعضی از آثارش به فارسی ترجمه شده است،  18. سرگیلبرت مری (1866ـ1957) نمایشنامه‌نویس و محقق انگلیسی،  19. آپتن سینکلر(1878ـ1968) نویسنده و سیاستمدار آمریکایی،  20. آلدوس هاکسلی (1894ـ1963) داستان‌نویس و مقاله‌نویس برجستة انگلیسی که چند اثر از او به فارسی ترجمه شده است،  21. آرتور کستلر (1988ـ1905) نویسندة مجاری ـ انگلیسی که ابتدا مارکسیست بود، سپس از مارکسیسم و کمونیسم سرخورد و چندین اثر در رد آن نوشت که غالباً به فارسی درآمده است: خدایی که توفیق نیافت(که همراه با چند مؤلف دیگر نوشته است)، ظلمت نیمروز، از ره رسیدن و بازگشت، و اخیراً تحقیق تازه و جنجال‌انگیزی از او دربارة منشأ قوم یهود به نام خزران به فارسی ترجمه و متشر شده است. کستلر به علم و تاریخ علم، علاقة بسیاری داشت. از او در این زمینه خوابگردها به فارسی ترجمه شده است. جدیدترین اثری که از او به فارسی درآمده و با بحث ما ارتباط دارد، مبانی سرنوشت یا ادراک ماورای حواس است. او کتاب دیگری نیز در همین زمینه دارد. در پایان این فهرست، برای حسن‌ختام باید از ادیسون یاد کرد، تامس ادیسون (1847ـ1931) مخترع معروف آمریکایی که لامپ چراغ برق و طرح شبکة توزیع برق را اختراع کرد ـ و بیش از 1300 اختراع به نام او ثبت است ـ به پدیده‌های فراروان‌شناسی اعتقاد داشت و در اواخر عمر، دست در کار ساختن دستگاه فوق‌العاده حساسی بود که به مدد آن بتوان با ارواح درگذشتگان ارتباط پیدا کرد. باید دید با این‌همه پژوهش‌های بیش از یکصد ساله و روی آوردن و ایمان داشتن عدة کثیری از بزرگان دین و فلسفه و علم و اندیشه به پدیده‌های فراروان‌شناسی، چرا هنوز نظریة جامعی برای توجیه آن ارائه نشده و فراروان‌شناسی به جریان اصلی و اصیل علم راه نیافته است؟ یک پاسخش این است که ماهیت این پدیده‌ها به نحوی است که مانند سایر پدیده‌ها تن به تحقیقات و تجارب علمی نمی‌دهد. مانع دیگر هراس ذهنی اهل علم است از این مقولات که تصور می‌کنند با طرفدارانه یا حتی بی‌طرفانه نگریستن به این پدیده‌ها، به دامان و بلکه درة خرافات درمی‌غلتند یا اسلوب و اصالت روش علمی با قول به این «محالات» آسیب می‌بیند. حال آنکه این پدیده‌ها نه محالند نه ممتنع. علامه طباطبائی (قدس‌سره) بیان دقیقی دربارة محال نبودن این پدیده‌ها دارد: «باید دانست که این‌گونه امور و رویدادها،‌اگرچه از نظر عرف و عادت غریب است و بعید شمرده می‌شود، ولی از سنخ اموری نیست که بالذات محال باشد، به‌طوری که به ضرورت و بداهت عقل باطل باشد. چنان که فی‌المثل قول به اینکه ایجاب و سلب از هر جهت با هم جمع یا رفع می‌شوند، یا سلب شی‌ء از نفس، یا اینکه «یک» نیمة «دو» نیست و نظایر آنها که بالذات ممتنع است. حال آنکه در این مورد عدة کثیری از اصحاب ادیان از قدیم‌الایام تاکنون صحت آنها را پذیرفته و انکار و تخطئه نکرده‌اند و اگر معجزات (و کرامات و خوارق‌عادات) بالذات ممتنع بود و هیچ عاقلی آن را نمی‌پذیرفت و به آن استناد و استدلال نمی‌کرد و صدور آن را به هیچ کس نسبت نمی‌داد.» آیزنک دلایل دیگر علم یا علمی نشدن نهایی فراروان‌شناسی را چنین بیان می‌کند: «یکی از دلایل این وضع امور را البته باید در جوانی و نارسی نسبی فراروان‌شناسی یافت. دلیل دیگر دشواری فراهم کردن بودجة لازم برای اجرای کار تمرکزیافته، هماهنگ و طولانی از این نوع است. دلیل سوم را شاید بتوان در عنادی که تا این اواخر، پژوهش در فراروان‌شناسی برپا کرده و حتی هنوز به آن غلبه نشده است، یافت. بدون تردید در موقع خود تمام این دشواریها از بین خواهند رفت و ما در آغاز یک نظریة تعقلی از فراروان‌شناسی قرار خواهیم گرفت. تا آن زمان شاید ما نباید زیاد عیبجو باشیم و به یاد بیاوریم که دربارة بیشتر پدیده‌های روان‌شناسی نیز نظریه درستی نداریم.» آری، اگر حقیقت و حقایقی در این پدیده‌ها و ماورای آنها نهفته باشد و اهل علم ـ که طبعاً اهل انصاف و دوستدار حقیقت‌اند ـ منکر آن یا غافل از آن بشوند، آنجاست که باید «روح» علم (تا چه رسد به علم روح) آزرده شود. استیس فیلسوف اصالت طبیعی و تجربی مشرب انگلیسی ـ آمریکایی که تحقیق عمیقی دربارة عرفان دارد و طی یک بررسی عقلی ـ تجربی ـ فلسفی مفصل حقانیت آن را پذیرفته است، می‌گوید: «ما تا عالم مطلق نباشیم، دلیل و صلاحیت کافی نداریم که یک رویداد را هرقدر هم محیرالعقول و فوق‌عادی باشد، خارق قوانین طبیعت بشماریم، مگر اینکه مطمئن باشیم که تمامی قوانین طبیعی جهان را مو به مو شکافته‌ایم و شناخته‌ایم؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است مشکل ما در قانونی نهفته باشد که از آن بی‌خبریم.» ارزیابی و سخن آخربسیاری از مردم معجزه‌گرا هستند و خرق قوانین و نوامیس طبیعت را از جریان عادی ـ و در واقع معجزه‌آسای ـ خود قوانین و نوامیس خوش‌تر دارند. چرا که شاید در ژرفنای دل خویش این طمع خام را دارند که پس در این هرج‌ومرج امید آن هست که محال‌ترین آرزوها برآید؛ لذا همه اضغاث احلام را رؤیای صادقانه می‌پندارند و به آسانی می‌پذیرند، بلکه پذیرفته ـ ناپذیرفته به دیگران می‌پذیرانند که کفش فلان مراد و مرشد از غیب جفت می‌شود و فلان زاهد و صوفی ـ بلکه مرتاض و جوکی ـ از آب و گلهای اولین سلوک درنیامده، طی‌الارض و کیمیا و تسخیر شمس و اسم اعظم و تصرف قلوب دارد. عصر این غرابت‌گرایی‌ها و گزاف‌گویی‌های ناسنجیده به سر آمده است. در گذشته هم اجماع اهل علم آن را نمی‌پذیرفته است. ابوریحان و کپلر با آنکه برای تشفی خاطر دیگران یا گذران معیشت به احکام نجوم (اخترگویی و طالع‌بینی) می‌پرداختند؛ ولی بالصراحه در آثار خویش آن را بی‌پایه و موهوم خوانده‌اند. در ازای این جنبة افراطی، یک افراط یا تفریط دیگر هم که بیشتر زادة قول به اصالت ماده و اصالت طبیعت و اصالت علم (نیز اصالت حس و اصالت تجربه) و مکتبهای حاد اصالت فیزیکی نظیر پوزیتیویسم منطقی است، وجود دارد و آن انکار و تخطئة هرگونه عوالم و احوال و حقایق جز عالم طبیعت و احوال عادی و ادراکات حسی است، و هیچ خارق عادتی را حتی اگر استجابت دعا یا رؤیای صادقه باشد نمی‌پذیرد و همه را حمل بر تصادف و توارد و توهم می‌کند. نگارندة این سطور، نظرگاه میانه را می‌پذیرد. یعنی بر آن است که این‌همه نقل متواتر که از خوارق عادات در حوزة تمدنهای بزرگ بشری، از جمله تمدن اسلامی، هندی، چینی، یونانی، مصری و غیره هست و سابقة مکتوب بیش از دو هزار ساله دارد، نیز آنچه در اعصار اخیر به طریق شفاهی به ما رسیده و یا در زمان خود از ثقات شنیده و یا نمونه‌های کمرنگ آن را در زندگی خویش و خویشان و دوستان و آشنایان دیده‌ایم، و یک قرن از شروع بررسی علمی آنها در بیش از پنجاه دانشگاه و انجمن و مؤسسة علمی جهان می‌گذرد و نتایج انکارناپذیری به بار آورده است، اذعان دارد که این پدیده یعنی خرق عادت یا پدیده‌های فراروان‌شناسی ـ اگرچه نه همة موارد و نمونه‌های آن ـ صدق و صحت دارد و راه به جایی می‌برد و یکسره تصادف و توارد و توهم نیست، و با آنکه در بعضی موارد با شیادی و ماجراجویی و دروغ و دستان آمیخته است، اصل و نمونه‌های اصیل آن با حقیقت و با ایمان رابطة استواری دارد، چنان‌که در بسیاری موارد، ایمان را شرط رخ دادن این‌گونه پدیده‌ها شمرده‌اند. آری، به قول شاعر: هم جهان غیبی و هم غیب جهانی دارد!




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2498]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن