واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > فروتن، پیام - معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اظهاراتی عنوان کرده است که این وزارتخانه تلاش می کند تئاتر را به سبد فرهنگی خانواده ها وارد سازد. این که خانواده های ما اصولا دارای سبد فرهنگی هستند یا نه و این که این سبد به واسطه بسیاری از مشکلات تا چه حد پر و پیمان است به جای خود. آن چه پرسش این نوشتار را به خود مشغول کرده است آن است که وزارت ارشاد چگونه می خواهد تئاتر را وارد سبد فرهنگی مردم سازد. شعاری که به زعم نگارنده در شرایط کنونی، نه تنها غیر ممکن، بلکه محال به نظر می رسد. سال ها پیش بود که برای اولین بار در جشنواره تئاتر فجر شعار تئاتر برای همه مطرح شد. در حالی که هیچوقت به این حوزه نگاه دقیقی انداخته نشد. هیچوقت معنای "همه" تبیین نشد و هیچ استراتژی برای آن اندیشیده نشد. حالا قرار است تئاتر وارد سبد فرهنگی مردم شود و ظاهرا این اتفاق قرار است به زور هم که شده به انجام برسد. فارغ از آن که تئاتر را مردم، خود باید انتخاب کنند و در سبد فرهنگی نیازهای خود قرار دهند. درست مانند آن که شما وارد سوپر مارکتی شوید و کالایی را به زور در سبد خریدتان قرار دهند. بی آن که شما به عنوان خریدار نیازی به آن داشته باشید یا از کیفیت آن کالا راضی باشید. این در حالیست که تئاتر امروز ما - بی تعارف - فاقد استانداردها و کیفیت لازم و قابل قبول است. سالن های غیر استاندارد، کهنه و قدیمی که باعث می شوند، عطای تماشای تئاتر را به لقایش ببخشیم. عدم وجود کارگاه های ساخت دکور و لباس که موجب می شوند دکورها و لباس هایی بی کیفیت و نازیبا در برابر چشم تماشاگران شکل بگیرد. عدم امنیت شغلی و درآمد اندک نمایشگران که بی تردید بر ارائه آثارشان تاثیر منفی می گذارد. ممیزی های سلیقه ای و عجیب و غریب که هر انگیزه اجتماعی را در جماعت تئاتری از بین می برد. فقدان مدیریت منسجم و یکپارچه در حوزه تئاتر( نگاه کنیم که هنوز مدیر تئاتر شهر انتخاب نشده است.)، بی خاصیت بودن خانه تئاتر که از پیگیری کوچک ترین خواسته های صنفی اعضایش ناتوان است و صرفا هست، چون باید باشد! دستمزدهایی که ماه ها و شاید سال ها بعد دریافت می شوند و هزار و یک مشکل کوچک و بزرگ که باعث می شوند آثار امروز تئاتر ما از کیفیت مطلوب خود برخوردار نباشند.حال در چنین شرایطی کدام خریدار حاضر است کالایی معیوب و بی کیفیت را در سبد خرید خود قرار دهد؟! بروز چنین شرایط نامطلوبی است که باعث می شود کارگردانان درخشان هفت هشت سال پیش، امروز با نمایش هایی متوسط و حتی فاقد ارزش های لازم به روی صحنه رفته و با مخاطبان همیشگی خود روبرو شوند. توجه کنیم که مدت هاست تئاتر ایران با چهره جدید و شگفت آوری روبرو نشده است. چهره هایی چون محمد یعقوبی، محسن علیخانی، حسین کیانی، امیر رضا کوهستانی، نغمه ثمینی، کیومرث مرادی، حامد محمد طاهری، وحید رهبانی، همایون غنی زاده و بسیاری دیگر که جمعیت قریب به اتفاقشان در زمان مدیریت مجید شریف خدایی مجال ظهور یافتند و به چهره های درخشان تئاتر کشور تبدیل شدند. مدیریت امروز تئاتر ما بیش از دستورالعمل و اصرار بر همگانی شدن، به هوایی تازه نیاز دارد. هوایی که از اعتماد به هنرمندان و عدم تکرار تجربه های ناکام گذشته بر می خیزد. در صورت بروز چنین شرایطی است که مردم بی آن که مدیران بخواهند، تئاتر را با جان دل در سبد خرید مهمترین نیازهایشان قرار خواهند داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]