واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > علایی، حسین - گفتگو با دیپلماسى ایرانى، 15 فروردین 90 دکتر حسین علایى درباره ادعاى کویت مبنى بر کشف شبکه جاسوسى مرتبط با ایران در این کشور مىگوید: ایران اصولا نیازی به داشتن شبکه جاسوسی در کشور کوچکی مثل کویت ندارد، کل ارتش کویت به اندازه یک لشکر ایران استعداد ندارد. همه اطلاعات این ارتش هم که در اختیار باشد یا نباشد، تاثیری در برآوردهای استراتژیک ایران ایجاد نمیکند. با توجه به تحولات اخیر در کشورهاى عربى و موضع گیرىهاى شوراى همکارى خلیج فارس درباره ایران، به نظر شما رابطه ایران و شوراى همکارى خلیج فارس به کدام سو در حرکت است؟ اگر به سابقه تشکیل شوراى همکارى خلیج فارس توجه مىبینیم فلسفه تشکیل این شورا، حدود سی سال پیش و چند ماه بعد از جنگ صدام حسین علیه ایران بود و این شورا تشکیل شد تا از صدام حسین در جنگ علیه ایران حمایت کند و یک جبهه واحد را در مقابل ایران از نظر سیاسى، تبلیغاتى و دیپلماسى ایجاد کند. بنابراین اصولا شوراى همکارى خلیج فارس، براى همکارى کشورهاى پیرامون خلیج فارس از جمله ایران تشکیل نشده بلکه به منظور تشکیل جبهه اى براى حمایت از رژیم بعث عراق به وجود آمد. از همان ابتدای تشکیل این شورا، همیشه تشنج در روابط ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس قابل مشاهده است. علیرغم این که ایران بارها علاقه خود را به همکاری با کشورهای عضو این شورا اعلام کرده اما شورای همکاری خلیج فارس معمولا در سیاستهای خود روش غیر دوستانه ای را به کار گرفته است. از جمله در اکثر اجلاسهایی که با نام این شورا انجام میشود، همواره از ادعای امارات عربی متحده در مورد جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک حمایت میشود و به اسناد تاریخی در مورد مالکیت این جزایر توسط ایران توجهی نمیشود. در شرایط کنونی در کشورهای عربی قیامهای مردمی به وجود آمده و تا کنون مردم در دو کشور تونس و مصر به موفقیتهای بزرگی نایل شده اند. پس از موفقیت مردم در این کشورها، قیام مردم در کشور بحرین هم آغاز شد. اگر قیام مردم در این کشور عربی که در منطقه میانی خلیج فارس قرار دارد و نقش بسیار مهمیاز نظر ژئوپلیتیکی در منطقه بایفا میکند، به نتیجه میرسید، طبیعتا جای امریکا در خلیج فارس تنگ میشد و نفوذ عربستان در منطقه کاهش مییافت. عربستان تحت پوشش حمایت از حاکمیت بحرین و در لوای شورای همکاری خلیج فارس دست به اعزام نیرو به این کشور کرده است، نقش عربستان را در رویکرد تقابلی جدید شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران چگونه میبینید؟ اصولا عربستان سعودی کشور بحرین را جزء حوزه امنیتی خود تعریف کرده و این کشور را منطقه نفوذ خود در خلیج فارس به حساب میآورد. بر همین اساس از سالیان دراز گذشته سعی کرده است که ساختار حکومتی و ساختار امنیتی در بحرین به گونه ای شکل بگیرد که نفوذ عربستان در این منطقه به صورت دائمی تضمین شود. خاندان آل خلیفه که در بحرین حکومت میکنند گروهی هستند که عمدتا به عربستان وابسته هستند و حضور خود را در خلافت بر بحرین مدیون پادشاهی عربستان سعودی میدانند. نکته دیگر این است که عربستان از نزدیک حدود بیست سال پیش پروژه ای را شروع کرد و آن احداث یک پل میان بحرین و عربستان بود به گونه ای که بحرین را به عربستان وصل کردند. بنابراین تنها کشوری که بحرین با آن از طریق زمینی ارتباط دارد، کشور عربستان است که بحرین را از حالت جزیره در میآورد و به خشکی بزرگ عربستان متصل میکند. بنابراین این اقدام عربستان برای این است که همیشه دولت بحرین نوعی احساس وابستگی به عربستان داشته باشد و بتواند ارتباط زمینی خود را با جهان از طریق خاک عربستان تامین کند. نکته دیگری که در این مسئله مهم به نظر مىآید این است که بحرین دارای جمعیتی شیعه نشین است و سرزمینهای پیرامون بحرین در عربستان سعودی مثل منطقه قطیف و سایر مناطق هم مناطق شیعه نشین عربستان هستند. هم در منطقه بحرین و هم در منطقه شیعه نشین عربستان منابع عظیم نفت وجود دارد و قدرت و ثروت عربستان در حوزه ژئوپلیتیک جمعیت شیعه نشین قرار دارد. عربستان نگران این است که اگر قیام مردم در بحرین به نتیجه برسد و مردم بتوانند در این کشور دولت تشکیل دهند، خود به خود بعد از بحرین، شیعیان عربستان هم تمایل پیدا خواهند کرد که از آزادیهای بیشتری برخوردار باشند و کلا جریان آزادی خواهی در عربستان توسعه خواهد یافت و حکومت پادشاهی در عربستان متزلزل خواهد شد. بنابراین، یکی از انگیزهها این است که همیشه عربستان به دنبال سلطه خود بر بحرین بوده است تا از این طریق ششیعیان بحرین و حرکتهای شیعیان درون عربستان را به کنترل درآورد. کویت ادعا کرده است که یک شبکه جاسوسی مرتبط با ایران را در این کشور دستگیر کرده است، این ادعا با چه هدفی مطرح شده است و آیا میتواند با هراس کویت از قیامهای مردمی و تاثیرگذاری ایران در این زمینه ارتباط داشته باشد؟ اطلاعات دقیقی از ادعای دولت کویت در مورد کشف افراد جاسوس وابسته به ایران منتشر نشده اما منطقا میتوان تحلیل کرد که ایران اصولا نیازی به داشتن شبکه جاسوسی در کشور کوچکی مثل کویت ندارد. چون هیچ گاه در طول تاریخ کویت برای ایران تهدید محسوب نشده است و همیشه این کشور همسایه کوچکی در خلیج فارس بوده که ایران تمایل داشته با آن روابط حسنه داشته باشد. نکته دیگر این که اساسا شیوه جاسوسی با نفر مربوط به دوران جنگ سرد و دوران گذشته است. در شرایط کنونی که ابزار بسیار مدرنی به وجود آمده، معمولا کشورها از این شیوههای سنتی برای کسب اطلاعات استفاده نمیکنند. نکته سوم این که اصولا این افراد میتوانند چه اطلاعاتی در اختیار ایران قرار دهند؟ فرض کنیم بخواهند از ارتش کویت اطلاعاتی به ایران بدهند، کل ارتش کویت به اندازه یک لشکر ایران استعداد ندارد. همه اطلاعات این ارتش هم که در اختیار باشد یا نباشد، تاثیری در برآوردهای استراتژیک ایران ایجاد نمیکند. مگر این که دولت کویت ادعا کند که این افراد قصد داشته اند از پایگاههای جاسوسی یا نظامیامریکا در کویت اطلاعات کسب کنند که طبیعتا وجود پایگاههای امریکا در عربستان و بحرین اهمیت بیشتری نسبت به پایگاههای امریکا در کویت دارد. بنابراین به نظر میرسد از نظر منطقی باور چنین ادعایی بسیار دشوار است. از طرف دیگر اخیرا برخی مقامات ایرانی به کویت سفر کرده و اظهار تمایل کرده اند که روابط این کشور با ایران توسعه پیدا کند. بنابراین در چنین شرایطی که ایران تلاشهای سیاسی زیادی را برای بهبود روابط با کویت و عربستان و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس داشته است، بعید به نظر میرسد که از چنین شیوههایی که معمولا کشف خواهد شد و در روابط کشورها اخلال ایجاد مىکند، استفاده شود. بر همین اساس به نظر میرسد که در شرایط کنونی که احتمال بروز قیامهای مردمی در کشورهایی مثل کویت و عربستان هم وجود دارد، طرح این مسائل نوعی اقدام پیش دستانه برای جلوگیری از حرکتهای مردم علیه امیر نشینهای منطقه خلیج فارس از جمله کویت باشد. با توجه به تحولاتی که مشخصا در خلیج فارس و توسط شورای همکاری خلیج فارس در منطقه در حال وقوع است، ارزیابی شما از نقش ایران در منطقه چگونه است؟ توسعه قیامهای مردمی در کشورهای عربی در مجموع به نفع مردم منطقه و طبیعتا به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. در اکثر کشورهایی که قیامهای مردمی رخ داده، حکومتهای مستبد و دیکتاتوری به صورت مادام العمر بر مردم حکمرانی میکردند و هیچ نوع آزادی سیاسی برای مردم قائل نبودند. این حکومتها معمولا روابط مناسبی را با امریکا و اسرائیل که دشمنان مردم منطقه و ایران هستند، دارند. بنابراین موفقیت مردم در حرکتهای اعتراضی در این کشورها و به ثمر رسیدن نهضت آزادی خواهی در جهان عرب در مجموع به نفع جمهوری اسلامی ایران و به ضرر دشمنان ایران از جمله امریکا و اسرائیل خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]