واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
سلامت-تا به حالا به کسي مظنون شدهايد؟ به شريک زندگيتان چطور؟ اين روزها فيلم انعکاس بر پرده سينماها است؛ فيلمي که تم اصلي آن سوءظن همسران نسبت به يکديگر است. فيلم داستان زن و شوهري به نام نسيم (مهناز افشار) و شهروز (کامبيز ديرباز) را روايت ميکند که زندگي خوب و خوشي دارند تا اينکه بهطور تصادفي مردي به نام سينا (حميد گودرزي) وارد زندگي آنها ميشود. اين مساله موجب ميشود که سوءظن شهروز نسبت به همسرش برانگيخته شود. در اين ميان نسيم سعي ميکند شواهد سوءظنبرانگيز را از بين ببرد اما... (از اينجا به بعدش را توصيه ميکنيم خودتان برويد ببينيد). به همراه دکتر افشين يداللهي، متخصص روانپزشکي در سينما فلسطين به تماشاي فيلم انعکاس نشستيم تا اين فيلم را از لحاظ روانشناسانه نقد کنيم و متوجه شويم که سوءظنها از کجا سرچشمه ميگيرند و چگونه ميتوانيم آنها را از ميان برداريم. سلامت: چرا شهروز نسبت به نسيم سوءظن پيدا ميکند؟ اصلا چرا سوءظنها گريبانگير زندگي ما ميشوند؟ در مورد سوءظن دو حالت وجود دارد. يک حالت سوءظن بيمارگونه است که در اين حالت دلايلي که فرد براي سوءظن خود ذکر ميکند براي ديگران قابل قبول نيست. در اين حالت فرد دچار نوعي بيماري به نام اختلال هذياني است. حالت ديگر سوءظن در اثر رفتارها و برخوردهايي به وجود ميآيد که شکبرانگيز هستند و داراي زمينه قبلي هستند. سلامت: اتفاقا مژده (همسر اصلي سينا) در نامهاي که در بيمارستان مينويسد هم ذکر ميکند «از قبل بايد حدس ميزدم» که اين جمله نشان ميدهد احتمالا در گذشته رفتارهاي سوءظن برانگيز ديگري نيز از سوي سينا سرزده است! اگر چه با يک جمله نميتوان قضاوت کرد اما اگر ما داستان فيلم را براي فرد ديگري تعريف کنيم ممکن است به اين نتيجه برسد که يک نوع رابطه تعريف نشده وجود داشته است و اين سوءظن بيمورد نيست. سلامت: براي اينکه اين سوءظنها گريبانگير زندگي زناشويي نشوند، نسيم و شهروز چه کارهايي بايد انجام ميدادند؟ در هر فرهنگي با توجه به شرايط اجتماعي جامعه، يک سري خطوط قرمز وجود دارد که ما نبايد اين خطوط را زير پا بگذاريم. بنابراين اولين اقدام در کنترل سوءظن اين است که فرد نبايد اجازه دهد فرد ديگري وارد اين حريم شود. سلامت: يعني شما فکر ميکنيد که نسيم نبايد قبول ميکرد که سينا او را از فرودگاه به خانه برساند؟ درست است که فيلم طوري طراحي شده بودکه اين سوءظن آرامآرام تقويت شود اما در واقعيت اگر ما نيتي نيز نداشته باشيم ممکن است به صورت خيلي آهسته سوءظن پررنگتر شود. بنابراين بهتر بود که نسيم در مقابل خواسته سينا مقاومت ميکرد و قبول نميکرد که سينا او را به خانه برساند. همانطور که در فيلم ديده ميشود ممکن است در اثر شدت هيجانات و انگيزشهاي قوياي مانند خشم، حسادت و اندوه اتفاقاتي رخ دهد که خيلي قابل پيشبيني نباشد بنابراين نسيم نبايد اجازه ميداد که سينا وارد خانهاش شود و در اين حالت بهتر بود خانه را ترک ميکرد و تعارف را کنار ميگذاشت و يا از باغبان ميخواست که وارد خانه شود. در فيلم هيچ کدام از سه نفري که مثلت داستان را تشکيل ميدهند، آدمهاي بد و داراي سوءنيت نبودند اما رفتارهاي آنها سوءظنبرانگيز بود. سلامت: در اين حالت که سوءظنها در حال شکلگيري است همسران چه اقداماتي بايد انجام دهند؟ فرد بايد اقدامات خود را که باعث برانگيختن حس سوءظن ميشود با قاطعيت قطع کند. در غير اين صورت تداوم اين سوءظنها ممکن است موجب فروپاشي يک خانواده شود. سلامت: سوءظني که ما در فيلم ميبينيم در اثر يک مخفيکاري و نگفتن واقعيت به وجود ميآيد. آيا بهتر نبود که نسيم در همان ابتدا ماجرا را بدون دروغگويي براي شهروز تعريف ميکرد؟ وجود يک رابطه تعريف نشده در چارچوب خانواده، بدون دروغگويي امکانپذير نيست و يا ممکن است يک سري از مسايل راست گفته نشود. سلامت: گاهي سوءظنها صرفا ناشي از سوءتفاهم است؛ در اين حالت چه بايد کرد؟ در چنين شرايطي، بهترين راه گفتن حقيقت است. از سوي ديگر ما بايد قدرت نه گفتن را در خود تقويت کنيم. مثلا نسيم در فيلم انعکاس کاملا به همسرش پايبند است و در يکي از صحنههاي فيلم وقتي نسيم به عکس عروساش نگاه ميکند احساس آرامش و امنيت ميکند. اما در کنار اين احساس تعهد ما بايد روش درست زندگي کردن را نيز بلد باشيم. چون تعهد تنها کافي نيست زيرا ممکن است اتفاقاتي رخ دهد که خيلي در کنترل ما نباشد. در چنين وضعيتي ما بايد بلد باشيم که چگونه از حريم خانوادگي خود دفاع کنيم. چون اگر ما مهارتهاي زندگي را آموزش نديده باشيم ممکن است در زندگي خود با مشکل مواجه شويم. اگر اين آموزشها را فرا نگرفته باشيم ممکن است با وجود اينکه ما نميخواهيم، سوءظني به وجود آيد. سلامت: اين مهارتهاي زندگي که ميگوييد شامل چه مواردي است؟ اولين مهارت اين است که از نظر خود بهصورت قاطع دفاع کنيم. بعضي از رودربايستيها موجب ميشود که ما خواستههاي ديگران را بپذيريم. مهارت دوم قدرت نه گفتن است. خانواده نيز مانند يک کشور است که داراي مرز است. يک کشور بهطورمعمول با کشورهاي ديگردر صلح بهسر ميبرد و جنگي در کار نيست اما اگر دشمني بخواهد به اين مرز تعرض کند، مانند عملي که سينا ميخواست انجام دهد. در ابتدا يک سري گفتگوهاي ديپلماتيک انجام ميشود و اگر اين موارد جواب نداد آن وقت نياز به قاطعيت و شدت عمل وجود دارد. شرايط جامعه و فرهنگ و ارزشهاي اجتماعي است که حد و حدود اين مرز را مشخص ميکند. سلامت: وقتي همسران در زندگي زناشويي دچار سوءظن ميشوند، همانطور که در فيلم ديده ميشود، دو طرف به جاي گفتگوي صريح و بي پرده سعي ميکنند که با نيش و کنايه به طرف مقابل بفهمانند که نسبت به او سوءظن دارند. آيا اين کار صحيح است؟ اين که ما چگونه سوءظن خود به طرف مقابل را بيان کنيم، تاثير زيادي در نحوه حل مشکل دارد. و مديريت اين کار واقعا سخت است. ما وقتي دچار سوءظن ميشويم پيش از اينکه با طرف مقابل صحبت کنيم درصدد جمعآوري شواهد برميآييم تا ببينيم که آيا سوءظن ما صحيح است يا خير. به همين خاطر فرد فکر ميکند اگر من پيش از جمعآوري شواهد، سوءظن خود را بيان کنم، طرف مقابل ممکن است شواهد را پاک کند و من نتوانم او را محکوم کنم. مانند همان کاري که شهروز انجام ميداد. اگر بخواهيم که به صورت کاربردي در اين زمينه صحبت کنيم و نخواهيم شعار بدهيم، بايد بگوييم که بهتر است در کنار جمعآوري شواهد، به طرف مقابل اجازه دفاع بدهيم. وقتي شواهد نشان ميدهد که ممکن است يک مساله مبهم و رابطه ناگفته وجود داشته باشد ما بايد درباره اين موضوع صحبتهاي فرد ديگر را نيز بشنويم و مساله رااز زاويه ديد او نيز بينيم. سلامت: در فيلم هم اين موضوع ديده ميشود، وقتي سوءظن شهروز تقريبا به يقين تبديل ميشود، از نسيم ميخواهد که زندگي او را ترک کند ولي نسيم به شهروز ميگويد «که اينقدر زود قضاوت نکن، من توضيح ميدهم» اما ما بهطورمعمول فرصت توضيح نميدهيم! و اين کار يک اشتباه است. چون وقتي ما سوءظن پيدا ميکنيم، نوعي عصبانيت و تنفر در ما ايجاد ميشود و به طرف مقابل اجازه نميدهيم که از خود دفاع کند. اگر ميخواهيم که مشکل ما حل شود، بايد بعد از فروکش کردن عصبانيت امکان ديدن واقعيت را از زاويه ديد طرف مقابل هم بدهيم. در اين حالت ممکن است توضيحات فرد قانعکننده باشد. سلامت: به طور معمول اولين واکنش پس از سوءظن، يک واکنش خشمگينانه است که احتمالا يک واکنش غلط است. واکنش درست چيست؟ واکنش درست اين است که پس فروکش کردن حس خشم رودر رو با هم صحبت کنيم. اما راهحل اساسي اين است که وقتي سوءظن پيدا ميکنيم و هنوز اين سوءظن خيلي قوي نشده است، يک جلسه خانوادگي ترتيب دهيم و حقيقت ماجرا را بگوييم. حتي در فيلم ديده ميشود که يک زماني نسيم تصميم ميگيرد واقعيت را به شهروز بگويد اما بعدا پشيمان ميشود. سلامت: در فيلم، اولين اشتباه نسيم اين بود که پذيرفت سينا او را از فرودگاه به خانه برساند و او را به داخل منزلش راه داد. اشتباه شهروز چه بود؟ اشتباه شهروز اين بود که فرصت دفاع براي همسرش قايل نبود. در مواقعي که ما سوءظن پيدا ميکنيم هيجانات پرقدرتي مانند حسادت و خشم سراغ ما ميآيد که قدرت تفکر منطقي را سلب ميکند. اگر ما نسبت به طرف مقابل متعهد باشيم، احساس تعهد در فرد مقابل را نيز تقويت ميکنيم و اين يک مکانيسم دفاعي است. اما ممکن است يک نفر پايبند باشد ولي طرف مقابل اين پايبندي را نداشته باشد. به طور کلي گفته ميشود از هر دست که بدهي از همان دست ميگيري. وقتي يک سوءظن غيرواقعي شکل ميگيرد، بهترين کار اين است که در اولين زمان ممکن اين سوءظنها را بيان کنيم. چون هر چقدر که پنهانکاري بيشتري داشته باشيم، درگيري بيشتري به وجود ميآيد. بنابراين بايد در يک جلسه نظرات خود را بيان کنيم. سلامت: اين جلسه چه ويژگيهايي بايد داشته باشد؟ نحوه کلماتي که در اين جلسه به کار ميگيريم خيلي مهم است، نبايد در اين جلسه فقط از خودمان دفاع کنيم. بايد شرايط طرف مقابل را در نظر گيريم. نبايد دست پيش را بگيريم که پس نيفتيم. نبايد موضع انکار اتخاذ کنيم. پذيرفتن اشتباهات در از ميان بردن سوءظنها خيلي موثر است. لحن صحبت کردن بايد تفاهمآميز و همراه با پذيرش مسووليت باشد. در اين حالت فضايي به وجود ميآيد که ما از سوي فرد مقابل مورد پذيرش قرار گيريم. از دروغ گفتن در اين جلسه حتما بايد خودداري کرد. چون هر دروغي موجب دروغهاي بيشتر ميشود. سلامت: اگر در اين جلسه احتمال بروز خشم وجود داشت و ممکن بود يکي از طرفين به ديگري آسيب جسمي وارد کند در اين شرايط چگونه ميتوان خشم طرف مقابل را کنترل کرد؟ اگر احتمال ميدهيم که امکان چنين برخوردي وجود دارد، بايد از يک نفر سوم که مورد قبول و احترام براي هر دو طرف است بخواهيم که در اين جلسه حضور داشته باشد يا اين جلسه را در حضور يک روانشناس برگزار کنيم. يکي ديگر از راهحلها اين است که هر دو طرف به صورت جداگانه به مشاور مراجعه کنند و سپس يک جلسه در حضور مشاور برگزار کنند. سلامت: آقاي دکتر، حالا فرض کنيد چنين جلسهاي برگزار شد و سوءتفاهمها هم از بين رفت. در اين مرحله که سوءظنها برطرف شده است چه کارهايي بايد انجام دهيم تا زندگي دوباره شيرين شود؟ در اثر سوءظنها، يک نوع بياعتمادي شکل گرفته است. بايد سعي کرد که اين بياعتمادي برطرف شود. اگر در زندگي، ما دوباره شاهد نيش و کنايه بوديم اين مساله نشان ميدهد که هنوز مشکلات برطرف نشده است و نياز است که بيشتر درباره آن صحبت کنيم تا احساسات منفي، برداشتهاي غلط و احساسات فرو خورده برطرف شوند. اما اگر سوءظن به طور کامل برطرف شده است آن وقت ميتوان به عنوان يک تجربه از آن درس آموخت. چه بسا ممکن است برطرف شدن اين سوءظنها موجب نزديکتر شدن بيشتر دو طرف شود و يادمان باشد: «وقتي فريب آدما، اول فريب خودمه/ تمام زخمي که زدم، آخر نصيب خودمه»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]