واضح آرشیو وب فارسی:فارس: 50 هزار سال روزهاي قيامت
خبرگزاري فارس: يكي از اوصاف قرآن كريم عدم اختلاف و عدم تناقض در آيات است كه خود بدان تصريح كرده و فرموده است: اگر غير خدا براي شما قرآن را تدوين مي كرد، اختلاف زيادي در آن يافت مي شد.
همهي آيات قرآن با هم مرتبط اند و بعضي از آن بعضي ديگر را تفسير مي كنند. همچنين داراي عام و خاص، مطلق و مقيد، حقيقت و مجاز است كه بايد از هم جدا شوند و براي فهم آن از احاديث پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و معصومين ـ عليهم السّلام ـ (كه مفسر قرآن هستند) استفاده شود؛ و براي درك معاني قرآن يا بايد متخصص بود و يا به اهل فن قرآن مراجعه كرد.
در اين ميان برخي با ذكر مطالبي در باب آيات قرآن خواستهاند القا كنند كه بين آيات قرآن تناقض وجود دارد و لذا گزارههاي قرآني مشتمل بر پارادوكس و تناقض است(سايت سكولاريسم در ايران، تاريخ 12/9/84) نمونهاي از مطالب ياد شده را ذكر و مورد بررسي قرار ميدهيم:
«در آيهي 5 سورهي سجده روزهاي خدا را هزار سال بيان مي كند، اما در آيهي 4، سورهي معارج ، 50 هزار سال» اشكال فوق، از چند جهت قابل بررسي است كه ذيلاً تقديم مي گردد. با بررسي دقيق در تفاسير و احاديث، هيچ گونه تناقضي بين دو آيهي فوق ديده نمي شود.
خداوند در آيهي 5 سورهي سجده مي فرمايد: (يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَي الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ) ؛ «امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين تدبير مي كند. سپس در روزي كه مقدار آن هزار سال از سال هايي است كه شما مي شمريد، به سوي او باز مي گردد (و دنيا پايان مي يابد).» و در آيهي 4 سورهي معارج مي فرمايد: (تَعْرُجُ الْمَلائِكَهُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَهٍ)؛ «فرشتگان و روح (فرشتهي مخصوص) به سوي او عروج مي كنند؛ در آن روز كه مقدارش 50 هزار سال است .»
با توجه به آيات قبل كه دربارهي قيامت و معاد سخن مي گفت؛ و دو آيهي فوق، مراد از يوم (روز)، روز قيامت است و عدد هزار يا 50 هزار سال، مقايسه با روزهاي دنياست؛ يعني اگر روز قيامت را با روزهاي دنيا بسنجيم؛ معادل 50 هزار سال مي شود. اما در اين كه چرا در يك آيه هزار سال و در آيهي ديگر 50 هزار سال آمده است، بايد گفت: همانطور كه در مقدمه بيان شد، آيهي قرآن را به تنهايي نمي توان تفسير كرد و لازم است آيه را با آيات ديگر و احاديث معصومين ـ عليهم السّلام ـ تطبيق داد، تا فهم درست از آن استخراج شود.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در تفسير آيهي فوق مي فرمايد: «در روز قيامت 50 توقفگاه براي رسيدگي به اعمال و حساب انسان ها مهيا شده و هر توقفگاه به اندازهي هزار سال كه در مجموع 50 هزار سال دنيايي است. »(علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 7، ص 126)
از مجموع دو آيه و روايت و قواعد اصولي (عام و خاص) استفاده مي شود كه هر روز قيامت، 50 هزار سال دنيايي است و داراي 50 توقفگاه است كه آيهي 4 سورهي معارج به صورت عموم به آن اشاره كرده است؛ اما آيهي 5 سورهي سجده به صورت خاص، به اولين توقفگاه اشاره نموده كه هزار سال است؛ بدين ترتيب ادعاي تناقض در آيات ادعايي پوچ و عبث است. (جعفر سبحاني، مفاهيم قرآن، مكتبه التوحيد، ج 8، ص 245 مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه،، سيد محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان، ،ذيل آيات فوق)
در سوره معارج آيه چهار آمده است: تعرج الملائكة والروح اليه في يومٍ كان مقداره خمسين الفَ سنَةٍ .بسياري از مفسرين در ذيل اين آيه به حديثي از امام صادق ـ عليهالسّلام ـ اشاره كرده اند كه حضرت در فرازي از آن مي فرمايند: حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبو عليها فان للقيامة خمسين موقفاً، كلّ موقفٍ مقداره الف سنةٍ .(كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، ج8، ص 143، ح 108) يعني نفس خود را حسابرسي كنيد پيش از آنكه در قيامت از شما حسابرسي كنند ؛ زيرا در قيامت پنجاه موقف و ايستگاه است كه هر يك (مقدار) هزار سال طول مي كشد.
همين حديث را علامه مجلسي نيز در بحارالانوار با كمي تفاوت از امالي شيخ طوسي نقل كرده اند(مجلسي، محمد باقر، بحارالنوار، ج7، ص126، ح3) چنان كه از حديث بر مي آيد مواقف قيامت را پنجاه موقف ذكر كرده اند ولي هيچ حديثي بدست نيامد كه اين پنجاه موقف را ذكر كرده باشد ولي بر اساس ساير روايات در اين باره اظهار نظرهايي صورت گرفته است.
شيخ صدوق در رسالة اعتقادات مي فرمايد: عقيده ما اين است كه اسم هر يك از عقباتي كه در محشر هستند اسم يكي از فرايض اوامر و نواهي الهي است، كه در هر عقبه دربارة آن از انسان سؤال مي شود و در صورتي كه كوتاهي كرده باشد در آن حبس شده و حقّ خداوند از او مطالبه مي شود. (همان، ص129)
شيخ مفيد نيز در توضيح همين عبارت صدوق مي گويد: عقبات عبارتند از اعمال واجب و سؤال از آنها و منظور از عقبات كوه ها و دره هاي واقعي نيست بلكه اعمال به عقبه تشبيه شده اند چنان كه در آية شريفه: فلا اقتحم العقبه، و ما ادريك ما العقبه(4)، آمده است. يعني: ولي او از آن گردنة مهم نگذشت و تو چه ميداني آن گردنه چيست.(بحارالانوار، همان) شيخ صدوق برخي از اين عقبات را كه بر روي صراط هستند چنين نام مي برد : ولايت، مرصاد(بر اساس آيه، ان ربك لبالمرصاد، فجر: 14)، رحم، امانت، صلاة و... كه مورد تأييد شيخ نيز قرار مي گيرد. (همان، ص130)
روايتي طولاني از اميرالمؤمنين علي ـ عليهالسّلام ـ در كتاب التوحيد شيخ صدوق آمده است كه از آن فردي در بارة اختلافات ظاهري آيات قرآن از حضرت سؤال مي كنند و در بخشي از آن روايت به آيات قيامت اشاره مي كند آيات 38 نبأ و 23 انعام و 25 عنكبوت و 65 ص و 28 ق و 65 يس را ذكر مي كند. كه در يكي خبر مي دهد كه آنها سخن نمي گويند در ديگري با اذن سخن مي گويند و صحيح مي گويند و در آيه ديگر از اين كه آنها خود را مشرك نمي دانند خبر مي دهد و در جاي ديگر مُخاصمة اهل جهنم را بيان مي كند.
حضرت در جواب مي فرمايند : هر يك از اين آيات مربوط به يكي از مواطن قيامت است ؛ چرا كه در يك موطن خداوند انسان ها را در يك جا جمع مي كند و آنها گروه گروه مي شوند و با هم صحبت مي كنند و برخي براي برخي استغفار مي كنند و برخي ديگران را لعن مي كنند.
در موطني ديگر به احوالات خود گريه مي كنند، در يك موطن از آنها استنطاق مي شود ولي مي گويند ما مشرك نبوديم و خداوند بر دهان آنها مهر زده و از اعضاء و جوارحشان سؤال مي كند، در موطن ديگر از هم مي گريزند و در اين موطن انبياء شهادت مي دهند و... (صدوق، ابي جعفر محمد بن علي، التوحيد، ص260، 261، ح5)
مدت زمان توقف در مواقف
علامه طباطبايي مي فرمايند: منظور از پنجاه هزار سال بودن آن است كه اين فاصله به قدري است كه اگر در اين دنيا باشد و زمان جاري در اين دنيا بر آن منطبق شود پنجاه هزارسال طول خواهد كشيد ولي چنان كه در روايت آمده به فرموده پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) اين زمان براي مؤمن از مدت زمان اداي يك نماز واجب در دنيا كوتاه تر است .(طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان في تفسير القرآن،ج20، ص7و 12)
زهرا اجلال
منبع:تبيان
انتهاي متن/
چهارشنبه|ا|20|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2042]