تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866184811


این قند پارسی که به هیچ جا نمیرود!
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زائری، محمدرضا - اندیشمند معاصر لبنانی، دکتــــر طــلال عتریسی در آغاز کتاب «البعثات الیسوعیه»(1) جمله هایی از یک ژنرال فرانسوی قرن نوزدهم نقل می کند که مانند یادداشت های محرمانه لورنس عربستان(2) تکان دهنده و تأمل برانگیز است. ج. دی بریتون در سال 1841 میگوید: « وقتی در این سرزمین، علم و اخلاق و هنر و کشاورزی را به زبان فرانسوی آموزش می دهیم و منتشر می سازیم، در حقیقت ما بر مردم سلطه خواهیم یافت و بدین ترتیب فرانسه برای همیشه در این جا لشکری جاننثار خواهد داشت.»(3) ملاحظه روند گسترش و مسیر توسعه استعمار فرهنگی مدرن به خوبی نقش زبان و جایگاه آن در میان عوامل اساسی فرهنگساز را نشان میدهد و نیز تأثیر آن در سایر عناصر فرهنگی را آشکار میکند.اگر به جدیت از تمدن سخن می گوییم و بهراستی در پی استحکام بنیان تمدن عظیم خود هستیم و برای نقش و موقعیت خود در منطقه و جهان ارزش قائلیم و اگر به ضرورت توسعه و گسترش حضور فرهنگی و تأثیر خود در آینده تحولات بینالمللی باور داریم و اگر به حقیقت می دانیم رسیدن به چنین اهدافی دو عنصر مهم - یکی نگاه درازمدت و کلان و دیگری کار جمعی و هماهنگ - دارد، در این صورت خواهیم پذیرفت که باید پیش از هر کار دیگری به فکر گسترش و توسعه زبان و ادبیات فارسی با نگاهی درازمدت و تلاشی همگانی باشیم. روزگار نشستن و حسرت خوردن و به گذشته ها افتخار کردن گذشته است. اینک هر که برخیزد و همت کند، خواهد یافت و هرکه گام بردارد و بشتابد، خواهد رسید. این یادداشت مختصر نیز مجال پرداختن به مقدمات و تفاصیل گوناگون برای تبیین ضرورت و اهمیت توجه به این اصل اساسی و مهم را ندارد و فرض بر این نهاده است که اگر به بقای قدرتمند و مستقل در جهان نو باور داریم، باید حضور فرهنگی خود را تعریف کنیم و اگر نگوییم مهمترین عنصر، یکی از مهمترین ها زبان است. ما ایرانی ها البته به حکم طبیعت اجتماعی مان(4) در فرصتسوزی و ضایع کردن امکانات، مهارتی بی نظیر داریم. شاید قابلیت و امکان تاریخی که زبان فارسی برای حضور و تأثیر داشته و دارد کمتر زبانی در منطقه داشته باشد، اما بر عکس خودمان به راحتی این فرصتها را از دست داده و می دهیم. اینک از هند و پاکستان و ترکیه و کشورهای عربی سخنی نمی گوییم لیکن فقط ملاحظه اتفاقی که در همین چند سال اخیر در تاجیکستان و افغانستان افتاده است، می تواند آن مهارت ایرانی را نشان دهد! روند گسترش و تأثیر زبان های خارجی و وضعیت آموزش این زبان ها در کشورهای مختلف از جمله ایران و نقش کانال های مختلف ماهوارهای و فیلم های سینمایی و سریالهای تلویزیونی و اقتضائات طبیعی این توسعه و شیوه های آموزشی و عملکرد نمایندگی های فرهنگی غربی در کشورهای منطقه و تعاملات فرهنگی علمی از قبیل تبادل دانشجو، استاد و... و مقایسه کارنامه فرهنگی ما با آنها قصه پردردی است که بهزودی پایان نمی یابد. از میان عوامل مختلف این مسئله تنها ذکر یک دلیل ما را از ذکر باقی بینیاز می کند و آن عدم باور مسئولان فرهنگی و عدم اعتقاد به ضرورت این موضوع در طول سال های گذشته است. باید به تلخی اعتراف کرد که جز مقام معظم رهبری - که از زمان تصدی ریاست جمهوری بدین موضوع اهتمام داشته است - و اندک شخصیت های دیگر، معمولا متصدیان سیاستگذاری و اجرای برنامه های فرهنگی خصوصا در حوزه خارجی که دارای این دغدغه نبوده اند. و گاه هم چنین انتظار و توقعی بی جا بوده است، مثلا وقتی رایزن فرهنگی ما در یک کشور خود دارای اصالت ایرانی نبوده - و به خوبی نمیتواند بدین زبان سخن بگوید و با میراث فرهنگی و علمی و تاریخی فارسی بیگانه است - چگونه می شود از او انتظار داشت برای ترویج و گسترش این زبان شور و انگیزه ای داشته باشد؟ تمدنسازی با نگاه درازمدت معنی دارد، نه با تصور و ذهنیت چهارسال و هشت سال(5) و تمدنسازی با ادبیات و معماری و هنری ماندگار می شود که چون اهرام مصر چند هزار سال بماند و چون دیوار چین قرن ها بپاید. و شگفتا که این دیدگاه و باور را تعالیم اسلامی از آغاز در خود داشته است که «برای دنیا چنان کارکنید که گویی تا ابد زنده اید»(6). و اگر اینک ایران اسلامی به پشتوانه نهضت و انقلاب عظیم امام خمینی و خون مطهر شهدا و ایستادگی و همراهی مردم با آرمانها و صلابت و درایت مقام معظم رهبری، افق های تازه ای برای معرفی ایران با اوصاف علمی و نوآوریهای فکری و تازهسازی دانش و بینش جوانانش یافته است و میخواهد تصویر متفاوتی از خود به جهان عرضه کند، بازشناسی زبان فارسی به عنوان یک زبان علمی تازه ضرورت دارد. اگر اینک چشماندازی نو از حرکت و پویش فرهنگی با تکیه بر پیشینه پرافتخار فرهنگ و دانش این مرز و بوم دیده می شود و قرار است بر بنیان مستحکم ابن سیناها و خوارزمی ها و خواجه نصیرها و مولوی ها بنای رفیع و شکوهمند ایران نو ساخته شود و برآید، ناچار باید لوازم و اقتضائات آن را نیز در نظر داشت و به تناسب هدف بزرگ و عظیم با همت بزرگ و توان فراوان به میدان درآمد. باید پذیرفت که اگر روزگاری زبان فارسی بدون سیاستگذاری کلان و فهم منافع استراتژیک به بنگاله می رفت و آوازه شهرت و حضور بزرگان ادب و فرهنگ ایران تا آن سوی هند و چین می رسید و جذابیت موزه ها و کتابخانه های دنیا را فراهم میساخت، امروز متاسفانه علیرغم وجود اینترنت و ماهواره و ارتباطات آسان و امکانات فراوان این قند فارسی تقریبا به هیچ جا نمی رود!بررسی گذرای وضعیت آموزش و توسعه زبان فارسی در لبنان به عنوان یک نمونه می تواند نشاندهنده کارنامه نه چندان درخشان ما در این زمینه باشد و البته این ملاحظات پیش از هر چیز به کار استفاده در طراحی سیاست های روبه آینده خواهد آمد. ارتباطات تاریخی و تعاملات مشترک ایران و لبنان از یک سو و عواملی مانند حضور موفق ایرانیان در لبنان - خصوصا در دو قرن اخیر - شرایط بسیار مناسبی برای گسترش و آموزش زبان فارسی در این کشور فراهم ساخته است. در عینحال، موقعیت جغرافیایی لبنان و نقشآفرینی فرهنگی و اجتماعی آن در کشورهای عربی (با توجه به محدودیت حضور مستقیم ایران در این کشورها برای این هدف) اهمیت بیشتری به این موقعیت می دهد. نمایشگاه بین المللی کتاب بیروت که با پنجاه سال سابقه نقش ممتازی در داد و ستدهای فرهنگی منطقه ایفا می کند، یک نمونه از این فرصتهاست. (و شگفتا که برخلاف عربستان و کویت و کشورهای کوچکی مانند بحرین و قطر که از این فرصت بهخوبی بهره می گیرند، غرفه ایران در برخی سالها از غرفه یک ناشر معمولی لبنانی کمرونق تر است.) دکتر «ویکتور کک» استاد برجسته مسیحی که در جوانی برای تحصیل در مقطع دکتری به ایران آمده، بیش از هرکسی برای معرفی و ترویج زبان و فرهنگ فارسی کوشیده و همچنان به تلاش مشغول است. او که اخیرا بعد از سال ها تلاش به خاطر تأسیس مقطع کارشناسی زبان وادب فارسی در دانشگاه روح القدس (کسلیک) شادمان است، از روزهایی میگوید که دفتر گروه زبان فارسی در دانشگاه لبنان حتی برای نشستن اساتید مناسب نبوده است و اگر کسی از اساتید کهن سال و خسته می توانست عرقریزان و نفس زنان خود را بدون آسانسور به اتاقی در طبقه هفتم ساختمان برساند، تازه با سقفی روبهرو بود که چکه میکرد و پنجره هایی که شاید شیشه نداشت. خاطرات دکتر مرا به یاد سال گذشته می اندازد که مؤسسه کنفوسیوس در دانشگاه فرانسوی بیروت رونق بیشتری گرفت (و بعدا شنیدم سفارت چین فقط چند صد هزار دلار برای ترویج زبان چینی به این دانشگاه پرداخت کرده است) و با خود می اندیشم ظرفیت آموزش زبان چینی در لبنان کجا و زبان فارسی کجا! فرصت و موقعیت لبنان برای ارتباط با جهان شاید در نوع خود بینظیر باشد علاوه بر شرایطی که در این کشور برای تحکیم روابط با مسیحیت و نقشآفرینی هوشمند در کشورهای مختلف و تقویت جایگاه ایران وجود دارد. دکتر ویکتور با شور و حرارت خاص خود و عشقی که به ایران و زبان فارسی دارد از برهان ها و دلایلی می گوید که برای توسعه آموزش زبان فارسی برای مدیران دانشگاهی لبنان می آورد و گذشته از جایگاه و موقعیت تاریخی این زبان به یک مثال ساده روی می آورد و می گوید مقایسه حضور بینالمللی ادبیات فارسی در جهان برای نشان دادن اهمیت آن کافی است. او از همکاران خود می پرسد: «کدام چهره ادبیات ایتالیا جهانی است؟ پاسخ می دهند: دانته؛ می پرسد: در فرانسه؟ می گویند: ویکتور هوگو؛ می پرسد: انگلیس؟ می گویند: شکسپیر و اسپانیا؟ سروانتس. سپس از ایران می پرسد و یک یک به یاد می آورند: مولانا، خیام، عطار، حافظ، سعدی و...» او به ظرفیتهای آموزش آکادمیک در کشورهای عربی مانند مصر، الجزایر، تونس و مغرب اشاره می کند و از آمادگی و علاقه استادانی سخن می گوید که علیرغم همه مشکلات همچنان این چراغ را روشن نگه داشته اند. درد دل های دکتر مرا به یاد خاطره یکی از دیپلمات های کشورمان می اندازد که می گفت آموزش و پرورش در یکی از مناطق روسیه تصمیم گرفته بود آموزش زبان فارسی را جزو برنامه های درسی مدارس قرار دهد و این موضوع را با نمایندگان رسمی و سیاسی ایران مطرح ساخت، اما نامهنگاری ها با تهران و تقاضاها و پیگیری ها عملا به نتیجه نرسید و بعد از مدتی اصل مسئله به دلیل فقدان استاد منتفی شد. خوشبختانه در لبنان از چند سال گذشته اقداماتی توسط مدارس المهدی وابسته به حزبا... برای آموزش زبان فارسی در این مدارس آغاز شده است که هرچند به نسبت کل فضای لبنان و کشورهای عربی قابل ذکر نیست، ولی در مجموع این تلاش ها و برخی فعالیت های رایزنی فرهنگی ایران در بیروت قدم های کوچکی است که می تواند با حمایت و هدایت به مقصد برسد. فعالیت پراکنده نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی در طی سی سال گذشته در این زمینه گرچه قبل انکار نیست، اما به نسبت نیاز و ضرورت و شرایط جدید نظام و مردم ما نیاز به بازنگری و تغییر و تحول اساسی دارد و شک نیست که هر چه برای این هدف بودجه اختصاص یابد و هر گونه هزینه شود، ارزش دارد. بهنظر می رسد پیش از هر چیز باید این فعالیتهای پراکنده را در یک سازمان منسجم و منظم و متخصص (مانند فرهنگستان زبان و ادب فارسی) یکپارچه کرد و با یک مدیریت هوشمند و لایق به دستگاه ها و نهادهای گوناگون چون دیپلماسی خارجی و رسانه های بین المللی ایران و... مأموریت داد و البته در بالاترین سطوح و بر اساس یک اعتقاد و باور و عزم ملی به این نهاد جدید اختیار و امکانات داد. چنین مدیریتی اگر نگاهی درازمدت و عاقلانه داشته باشد و به آینده ای دور نظر کند، می تواند با سیاست گذاری صحیح فرصت را برای معرفی تمدن و فرهنگ ایران و عرضه دستاوردهای افتخارآمیز جمهوری اسلامی برای جهانیان مغتنم شمارد و این قند فارسی را نه تنها به بنگال، بلکه به اوج عزت و شهرت برساند. شاید برخی از نخستین گامهایی که میتوان برای تأمین این هدف برداشت - در نگاهی گذرا - اینها باشد: تأسیس شبکه تلویزیونی مخصوص آموزش زبان فارسی، عقد توافق رسمی برای آموزش زبان فارسی در مدارس و دانشگاه های کشورهای مختلف، ترتیب دادن سفرهای مکرر و رفت و آمدهای اساتید خارجی به ایران با هدف مشخص (7)، تأمین نیازهای اولیه سختافزاری مانند ساختمان آبرومند و بودجه اولیه و نیازهای نرمافزاری مانند بازآموزی اساتید و ارسال منابع آموزشی، طراحی و تولید کتاب ها و نرمافزارها و بسته های مختلف آموزش زبان بر اساس شیوه های جدید آموزش زبان به خارجی ها، حمایت پایاننامه های دانشگاهی با موضوعات مرتبط، تأمین منابع برای کتابخانه های دانشگاهی و مراکز فرهنگی آموزشی، برگزاری نمایشگاه های کتاب و عکس برای تبیین جایگاه و اهمیت و موقعیت فرهنگ فارسی و ایرانی، انتشار مقالات و گزارش ها و فیلم های مستند و داستانی برای معرفی شایسته این موضوع و نشان دادن اهمیت و ضرورت آن در رسانه های خارجی(8)، ایجاد فرصت های شغلی برای کسانی که زبان فارسی را می آموزند، برقراری ارتباط با کسانی که در دهه های گذشته این زبان را فرا گرفته اند. شاید هنوز برای اقدام دیر نباشد، اما تردید نیست که اگر بیش از این سستی و کوتاهی کنیم، همین میراث باقیمانده و موجود را نیز نتوان نجات داد و نه تنها مولوی را ترکیه و ابن سینا را آسیای میانه تصاحب کنند، بلکه نام ایران نیز در مزایده رقابت های فرهنگی بینالمللی از دست برود. متأسفانه تاریخ ظهور و افول تمدن ها چندان تجربه خوشایندی برای پژوهشگران و اهل فکر نقل نمی کند و اگر بخواهیم در کشاکش افراط و تفریط هایمان میان ناسیونالیزم ایرانی بی تعهد و فراموشی حقیقت و جایگاه میراث ملی به نزاع های جاهلانه ادامه دهیم، معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار میراث ارزشمند فارسیمان خواهد بود. پینوشتها: (1) کتاب «البعثات الیسوعیه» (طلال العتریسی - الوکاله العالمیه للتوزیع - بیروت - 1987) به مطالعه و بررسی اسناد و مدارک فعالیت های تبشیری مسیحی در جهت کادرسازی سیاسی و اجتماعی در لبنان و منطقه می پردازد. این کتاب در اصل پایان نامه دکترای وی در دانشگاه سوربون است. (2) زهدی الفاتح - لورنس العرب، علی خطی هرتزل - دارالنفائس - بیروت - 1991. در این یادداشت ها نیت واقعی وزارت امور خارجه بریتانیا و نقشه و برنامه دقیق لورنس در کشورهای عربی آشکار می شود. (3) دانشگاه فرانسوی بیروت (سن ژوزف) و نقشی که از حدود 150 سال پیش تاکنون در نخبهپروری و تربیت کادر سیاسی لبنان و کشورهای عربی ایفا کرده است، به تنهایی گواه این مدعاست. (4) این ویژگی های مشترک و جالب توجه، همیشه اهل فکر و قلم را به خود مشغول داشته است. بهجز اشارههای پراکنده در آثار نویسندگان معاصر برخی به شکل مستقل بدین موضوع پرداخته اند، از سید محمدعلی جمالزاده با «خلقیات ما ایرانیان» تا مرحوم مهدی بازرگان و... (5) اکنون که فاجعه عمیق تر است و افراد حتی به تصدی یک پست و سمت تا شش ماه بعد هم اطمینانی ندارند، اما مطمئن هستند هر کسی که بعد از آنها بیاید، کلیه سیاست ها را تغییر خواهد داد. (6) یکی از اندیشمندان مسیحی می گوید این حدیث معجزه معجزه هاست که: «برای دنیا چنان کار کنید که گویی تا ابد زنده اید و به آخرت چنان بپردازید که گویی فردا می میرید» و اعتدالی که در جمع بین دنیا و آخرت و ماده و معنی هست نظیر ندارد. نقل از رشید سلیم الخوری (الشاعر القروی، الأعمال الکامله، النثر - ص 222 (7) گاه امکانات هست و بودجه هم هزینه می شود اما چون انسجام لازم در پیگیری و تأمین هدف مشخص وجود ندارد، نتیجه مورد توقع حاصل نمی شود، بلکه برعکس با هزینه خودمان، خلاف هدف محقق می گردد. باید از آغاز هدف و نتیجه مشخصی که قرار است تأمین شود، در نظر داشت و برای آن تلاش کرد؛ وگرنه سمینارها و کنفرانس ها و مهمانی ها و دعوت ها همیشه بوده و خواهد بود. (8) چندی پیش که دکتر غلامعلی حداد عادل برای رونمایی نسخه عربی دانشنامه جهان اسلام به بیروت سفر کرد، در مراسم جشن رونمایی این دانشنامه فیلمی مستند به نمایش در آمد. بسیاری از شخصیت های فرهنگی و علمی و سیاسی برجسته لبنان بعد از نمایش این فیلم و مشاهده صحنه هایی از واقعیت امروز ایران اسلامی، صراحتا از تعجب و شگفتزدگی خود می گفتند و اعتراف می کردند که اصلا چنین تصوری از ایران نداشتهاند. این حقیقتی تلخ است که در بهترین حالت، تصور موجود از ایران چیزی مانند عربستان سعودی یا عراق است!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 510]
-
گوناگون
پربازدیدترینها